| تاریخ انتشار: ۱۴:۳۱ ۱۴۰۴/۱۰/۳ | کد خبر: 178574 | منبع: |
پرینت
|
|
دکتر ویدا یاقوتی، مدیر گروه مطالعات استراتژیک افپاک، مرکز پژوهشهای علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه در یادداشتی اختصاصی برای ایراف نوشت: حذف نام افغانستان از سند امنیت ملی ۲۰۲۵ ایالات متحده، نه یک غفلت لفظی، بلکه نشانهای روشن از بازتعریف عمیق اولویتهای راهبردی واشینگتن و عقبنشینی این کشور از تعهدات امنیتی پرهزینه در جنوب و مرکز آسیاست؛ تغییری که پیامدهای ژئوپلیتیکی مهمی برای افغانستان و نظم منطقهای به همراه دارد.
به گزارش ایراف، در سیاست امنیت ملی هر کشور، سند امنیت ملی (National Security Strategy) بهعنوان یکی از کلیدیترین اسناد رسمی تلقی میشود که نمایانگر تجمیع تهدیدات، اولویتها، و اهداف راهبردی آن کشور است. این سند بهطور معمول توسط رئیسجمهور و تیم امنیت ملی تدوین و منتشر میشود تا نقشه راه امنیتی و سیاسی کشور را در سطح جهانی و منطقهای تعیین کند. نسخۀ انتشار یافتۀ سند امنیت ملی سال ۲۰۲۵ ایالات متحده، توسط کاخ سفید، تصویری جدید و قابل توجه از اولویتهای امنیت ملی آمریکا ارائه میدهد که با سوابق چند دهه گذشته تفاوتهای بنیادین دارد. یکی از برجستهترین و بحثبرانگیزترین ویژگیهای این سند، حذف کامل نام «افغانستان» از متن رسمی آن است. این کشور که بیش از دو دهه محور سیاست امنیتی و نظامی واشینگتن بوده است، از متن این سند حذف شده است.
بدون هیچ اشاره آشکاری به نقش، چالشها، یا تهدیدهای مرتبط با افغانستان. این غیاب نمادین اکنون یک پرسش کلیدی را پیش روی تحلیلگران و سیاستگذاران قرار داده است: آیا این حذف صرفاً لفظی است یا نشاندهنده بازتعریف راهبردی و عمقی در نگاه امنیت ملی آمریکا؟ در دو دهه گذشته، افغانستان همواره در اسناد امنیت ملی آمریکا حضور داشته و موضوعاتی نظیر مبارزه با تروریسم، ساختار سیاسی، ثبات منطقهای و روابط با بازیگران منطقهای در ارتباط مستقیم با آن بودهاند.
حذف نام این کشور در سند امنیت ملی ایالات متحدۀ آمریکا، بدون تردید به معنای تغییر نقش آمریکا در جنوب و مرکز آسیا است و سیگنالهایی راهبردی را به بازیگران داخلی، منطقهای و بینالمللی ارسال میکند. تحلیل پیش رو با تکیه بر منابع رسمی و تحلیلهای معتبر، میکوشد تا این تحول را در سه لایه عمیق بررسی کند: نخست؛ بازتعریف اولویتهای امنیت ملی آمریکا، دوم؛ دلایل ساختاری و راهبردی حذف افغانستان و سوم؛ پیامدهای آن در عرصه منطقهای و بینالمللی.
۱. بازتعریف تهدیدها و اولویتهای امنیت ملی آمریکا؛
در طول تاریخ اسناد امنیت ملی آمریکا، موضوع افغانستان بهعنوان یکی از اصلیترین حوزههای نگرانی و تمرکز راهبردی همواره حضور داشته است، بهویژه پس از حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و آغاز «جنگ علیه تروریسم». این کشور بهعنوان پایگاه مهم گروههای تروریستی، محور حضور نظامی و سیاسی واشینگتن بوده است. اما در نسخه سال ۲۰۲۵ در این سند هیچ اشارهای به نام افغانستان یا موقعیت امنیتی آن وجود ندارد. این غیاب در یک سند رسمی ۳۳ صفحهای که اولویتهای امنیتی ایالات متحده را ترسیم میکند، جلب توجه میکند و نشاندهنده تحول عمیق در رویکرد راهبردی آمریکا است. یکی از اصلیترین نکات سند ۲۰۲۵، تاکید بر ایده موسوم به «اول آمریکا» با همان عبارت معروف (America First) است؛ مفهومی که با نزدیکی معنایی به دکترین مونرو بر افزایش امنیت داخلی، تقویت اقتصاد ملی، کنترل مرزها، و بازتعریف تعامل با نظام بینالملل تمرکز دارد و بهوضوح از مداخلات فرامرزی گسترده با هزینههای سنگین نظامی و سیاسی دوری میکند.
در سند آمده که ایالات متحده باید نقش خود را در عرصه جهانی «مناسب با منافع ملی» تعریف کند، نه صرفاً بهعنوان پلیس جهان. هدف محوری این سند این است که دولت آمریکا باید بر «تهدیدات حیاتی بهصورت مستقیم علیه آمریکا» متمرکز شود نه این¬که در همه بحرانهای منطقهای و جهانی نقش مستقیم ایفا کند. این رویکرد، در عمل، به معنای آن است که تهدیداتی که نسبت به امنیت داخلی آمریکا مستقیم و ملموس نباشند، در اولویتهای وزارت دفاع و نهادهای امنیتی کمتر برجسته خواهند شد. در اسناد پیشین، حضور گروههای تروریستی در افغانستان، احیای احتمالی پایگاههای امن برای گروههای مسلح فراملیتی، و چالشهای سیاسی در کابل همواره جزو نگرانیهای اساسی بودهاند. اما اکنون، این نگرانیها در سطح ملی واشینگتن به تهدیدات «فرعی» تبدیل شدهاند و راهبرد جدید آمریکا بیشتر بر تهدیدات غیرسنتی نظیر مهاجرت نامنظم، فناوری، و کنترل مرزها تمرکز دارد.
علاوه بر این، سند ۲۰۲۵ بهوضوح محورهای راهبردی خود را در بخشهای دیگری تعریف کرده است که به امنیت داخلی، اقتصاد و رقابت با قدرتهای بزرگ مانند چین و روسیه اختصاص دارد. این تمرکز نشان میدهد که امنیت ملی اکنون کمتر به مسائل نظامی در مناطق دوردست می¬پردازد، حتی اگر تهدیدات تروریستی بالقوهای در آنجا وجود داشته باشد.
بنابراین، بیشتر به چالشهای اقتصادی، فناوری و اجتماعی در داخل و اطراف آمریکا توجه میکند.همچنین، بازتعریف اولویتها موجب شده است که جایگاه تروریسم فرامرزی، شامل گروههای مرتبط با افغانستان، در سند جدید کاهش یابد یا اصلاً مورد اشاره قرار نگیرد. تحلیلهای رسمی برخی منابع معتبر گزارش دادهاند که سند امنیت ملی ۲۰۲۵ حتی به گروههایی نظیر القاعده و داعش نیز اشارهای مستقیم نکرده است، موضوعی که نشان میدهد نگرش واشینگتن درباره تروریسم نیز تغییر یافته و آن را بخشی از تهدیدات کلانتر و غیرمستقیم میبیند. بر این اساس، عدم اشاره به افغانستان نشاندهنده بازتعریف اساسی تهدیدات و اولویتهای امنیت ملی آمریکا است.
دیگر افغانستان بهعنوان یک نقطه استراتژیک با تهدیدات مستقیم علیه امنیت آمریکا دیده نمیشود، بلکه در چارچوب تغییرات سیاست خارجی و امنیتی واشینگتن قرار دارد. این امر نه تنها حاکی از تغییر در نگاه استراتژیک، بلکه نمایانگر تغییر در ادبیات امنیت ملی است که از حضور مستقیم و درگیرشدن در بحرانهای منطقهای به سمت تمرکز بر قدرت ملی داخلی و تهدیدات سیستماتیک حرکت کرده است. برای مثال، مذاکرات میان ایالات متحده و طالبان درباره امکان بازگشت نیروهای امنیتی آمریکا به پایگاههایی نظیر بگرام، که به عنوان نقطهای برای عملیات ضدتروریستی مطرح شده بود، نشاندهنده پیچیدگی روابط واشینگتن و گروههای محلی است؛ اما حذف افغانستان از سند امنیت ملی تصریح میکند که این نوع تعاملات دیگر در چارچوب اولویتهای استراتژیک آمریکا قرار ندارند و بیشتر تابع اهداف امنیتی متغیر محلی هستند تا سیاست کلان آمریکا.
۲. علل راهبردی حذف نام افغانستان و پیامدهای منطقهای و جهانی؛
حذف افغانستان از سند امنیت ملی جدید ایالات متحده را میتوان در چهارچوب کلیتر بازتعریف نقش آمریکا در نظم جهانی تفسیر کرد. این سند سیاست «نخست آمریکا» را بهوضوح به عنوان خط مشی اصلی در تعامل با جهان تعیین میکند، به گونهای که تعهدات امنیتی و نظامی آمریکا در خارج از مرزها، تنها در صورت وجود تهدید مستقیم برای منافع ملی و متحدان نزدیک مورد توجه قرار میگیرد. این بازتعریف، بر خلاف دوران پس از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ است که آمریکا دیدگاه جهانیتری نسبت به مبارزه با تروریسم و ثباتبخشی در کشورهای بحرانزده داشت.
حذف نام افغانستان به مثابه نمایشی از پایان عصر مداخلات نظامی گسترده و حرکت به سمت سیاست واقعگرایانهای است که اولویت خود را بر ثبات داخلی و قابلیتهای ملی میگذارد. علاوه بر این، عوامل ایدئولوژیک و سیاسی در داخل آمریکا نیز نقش دارند. سند ۲۰۲۵ بارها بر ضرورت کنترل مرزها، تقویت اقتصاد، و جلوگیری از جریان مهاجرت نامنظم تأکید کرده؛ این مفاهیم در سیاست داخلی ایالات متحده در چند سال اخیر موضوعات حساس و پرچالش بودهاند و اکنون در سند امنیت ملی به اولویت بالایی ارتقا یافتهاند. چنین تمرکزی بر چالشهای داخلی بهطور مستقیم منابع سیاسی و اقتصادی واشینگتن را از مسائل فرامرزی حتی اگر مهم باشند منحرف میکند.
علاوه بر این، حذف نام افغانستان به نحوی بازنگری نقش آمریکا در منطقه جنوب و مرکز آسیا را منعکس می¬کند و میتواند پیامدهای عمیقی بر نظم منطقهای داشته باشد. با توجه به اینکه این کشور سالها محور استراتژی مبارزه با تروریسم و حضور نظامی آمریکا بوده، غیبت آن از سند امنیت ملی میتواند به معنای کاهش تعهد واشینگتن نسبت به امنیت و ثبات در این منطقه باشد. اگرچه، پاکستان نیز مانند افغانستان در متن سند جدید اشاره نشده است اما، با توجه به روابط پاکستان و آمریکا در یک سال اخیر می¬توان اینگونه برداشت کرد که آمریکا از سوی پاکستان تهدیدی نخواهد داشت و همکاری¬ها در سطوح مختلف میان دو کشور ادامه خواهد داشت. با این حال، مسئله افغانستان کاملاً متفاوت است. اگرچه، آمریکا به طور کامل از افغانستان عبور نمی¬کند، و بخشی از مدیریت حداقلی ریسک¬های امنیتی را به صورت غیرعلنی به بازیگران منطقه¬ای به ویژه پاکستان واگذار خواهد کرد. اما، این تغییر میتواند باعث تشویق بازیگران منطقهای و فرامنطقهای برای تقویت نفوذ خود در افغانستان شود. به عبارتی، این خلاء موجب چند قطبی شدن مدیریت افغانستان و انتقال مرکز ثقل ژئوپلیتیک از غرب به بازیگران منطقه¬ایی مانند (هند، چین، پاکستان، ایران و کشورهای عربی) خواهد شد.
جمعبندی:
تحلیل حذف نام افغانستان از سند امنیت ملی ایالات متحده ۲۰۲۵ نشان میدهد که این اقدام از نظر امنیتی نه یک حذف لفظی تصادفی، بلکه بازتاب یک بازتعریف راهبردی اساسی است. در سند جدید، آمریکا دیگر بهطور مستقیم به مسائل افغانستان در قالب تهدیدات امنیتی خود نمیپردازد، بلکه تمرکز خود را بر تهدیدات داخلی، اقتصادی و رقابتی با قدرتهای بزرگ قرار داده است.
این تحول یکی از برجستهترین تغییرات در گفتمان امنیت ملی آمریکا در دهههای گذشته محسوب میشود. از یک منظر، این تغییر میتواند نشاندهنده اولویتبندی مجدد منابع و توجه سیاسی آمریکا به چالشهای داخلی خود و رقابتهای بزرگ بر سر فناوری و اقتصاد جهانی باشد. در این چارچوب، حضور در افغانستان یا حتی اشاره به آن در سند امنیت ملی، فاقد «تهدید مستقیم علیه منافع ملی» میباشد؛ بنابراین، حذف آن را باید بهعنوان نشانهای از تحول در تعریف تهدیدات امنیتی دید.
از سوی دیگر، این حذف پیامدهای ژئوپلیتیک گستردهای در منطقه و فرامنطقه دارد. با توجه به اینکه افغانستان در طول دو دهه گذشته محور تعاملات نظامی، سیاسی و امنیتی بین واشینگتن و متحدان منطقهای بوده است، غیاب آن میتواند موجب کاهش تعهد آمریکا به ثبات منطقهای و افزایش خلأ قدرت شود. بازتعریف راهبردی آمریکا میتواند فرصتهایی برای بازیگران منطقهای دیگر فراهم آورد تا نفوذ خود را در افغانستان تقویت کنند، موضوعی که پیامدهای پیچیده امنیتی و سیاسی دارد.
سومین پیامد قابل توجه این است که حذف نام افغانستان به معنای یک پیام جهانی است: ایالات متحده به دنبال بازتعریف نقش خود در نظم بینالملل است، دوری از ماموریتهای نظامی پرهزینه در مناطق دوردست و تمرکز بر قدرت ملی خود، ثبات داخلی و رقابتهای اقتصادی مهم. این پیام به متحدان، رقبا، و بازیگران منطقهای واضح است که چشمانداز امنیت ملی آمریکا دیگر بر مبنای تعهد جهانی سنتی نیست، بلکه بر اساس منافع ملی و توانمندسازی داخلی تنظیم شده است. در نتیجه، حذف نام افغانستان از سند امنیت ملی آمریکا نماد یک تغییر راهبردی بزرگ و عمیق است که نه تنها نحوه نگرش واشینگتن به یک کشور خاص را تغییر داده، بلکه نشاندهنده تحول ادبیات، اولویتها و ساختار امنیت ملی آمریکا در عصر جدید نیز میباشد.
کد (9)