چند روز پس یازدهم ماه سپتامبر از راه می‌رسد. در بیست سال و اندی پسا آن‌ حادثه‌‌ی ساختگی سیاه و پنتاگون برای بار دگر،‌ میدان قدرت به تاجیکان و پارسی زبانان کشور ما رسید. از آن زمان تا کنون مهره‌های اصلی و بیش‌تر بازی‌گران قدرت توسط کرزی و غنی به کمک آمریکا و‌ ایادی خاین داخلی تاجیکان ترور و از صحنه رانده شدند. ترور بیولوژیکی مارشال فهیم، آخرین میخ بر تابوت مُرده‌ی تاجیکان بود. سری زدم، به هتلی که از آنجا اقتدار تاجیکان توسط تاجیک‌نما‌ها نابود و کرزی اوغان کرسی‌نشین قدرت شد. مگر هیأت تاجیکان چرا خیانت کردند؟

شهر بن آلمان، مکان معامله‌ی فروش و نابودی اقتدار تاجیکان،‌ توسط تاجیکان اینجا، مکانی‌است در بُنِ آلمان که قانونی و‌ خلیل‌زاد من و شما ‌و وطن را فروختند و خریدند. میز نشست شان را با انگشت سبابه نشانی گرفتم. پاسخ من برای انجنیر صاحب گرامی و هم‌کار گرامی ام در مسنجر تکراری‌است. من، استاد ربانی، فرمانده احمدشاه مسعود و مارشال فهیم و دیگران را با وجود اشتباهات شان،‌ تنها از منظر دینی،‌ ملی‌گرای و هم‌زبانی و هم سرزمینی تاجیکانه احترام، حمایت و قبول کرده و می‌کنم. از لحاظ سیاسی با آنان هرگز موافق نیستم و در هیچ حالت هم رهبران سیاسی من نیستند. ولی در هم‌دینی، هم‌زبانی پارسی و هم‌تباری تاجیکانه خطوط سرخ و قابل احترام من اند و خواهند بود. من هرگز از لحاظ سیاسی اخوانی نمی‌شوم. چون که هزار سال دگر هم دیدگاه سیاسی ما هم‌خوانی ندارد. صدها بار تکرار کرده ام. برای افغان جمهوریت معنایی ندارد. پشتون+افغان=یک قوم. تنها یک در صد افغان وطن‌دوست، بدتر از ما است.

مارشال فهیم خطای محاسباتی کرد یا خطای آگاهی نداشتن از دسایس دلار و یورو؟ که در غیاب او، بیش‌ترین مهره‌های کلیدی مقاومت اول را خریدند و پشتوانه‌ی مارشال را خالی کردند. من اولین مقاله‌ی طالب شناسی پسا سقوط طالبان در افغانستان را نوشته و در جریده‌ی مجاهد به نشر رساندم. کش‌و‌فش هتلی در بن و سرازیر شدن یورو و دلار و داشتن زن افغان قانونی را به وطن‌فروش‌ترین انسان افغانستان تبدیل کرد. که استاد ربانی را حبس و قدرت را به افغان ها سپرد. به هر گونه که بیندیشیم، جمهوریت و نیک‌منظر های آن در هر سوی دنیا کارا است. در افغانستان اما، هرگز نه. چون سلاطین جاهل قبیله‌ی پشتون یا همان افغان، به جز اقتدارگرایی کثیف هدفی ندارند. برای افغان ارزش های شهری، حقوق شهروندی، گذار از زندگی بدویت حیوانی، به زندگی تمدنی، محترم شمردن حقوق دیگران، تجاهل افغانی نادانی که خود شان مملکتی دگران مردم را دزدیده اند و سرزمینی را غصب کرده اند، داشتن تحصیلات و سواد، رعایت حقوق زن و مرد ننگ‌نادانی پنداشته شده و انتحاری بودن و تروریست بودن و آدم‌کش بودن، بی‌سواد بودن، جاسوس بودن به کشور های قدرت‌مند، مناعت و غیرت و ناموس فروشی افتخار شان است.
در نتیجه، افغان عام خود را هم نسل به نسل هر چه و چی بد است آموزش می‌دهند.

کشورهای استعمارگر و استثمارگر هم همین گونه حکام را برای برآورده شدن اهداف شان حمایت مستقیم و غیرمستقیم می‌کنند. مثال های مستقیم آنان، دکتر نجيب برای شوروی سابق و کرزی و غنی و همه افغان های جاسوس وطن‌فروش چون جلالی و خلیل‌زاد که حتی به قصر سفید راه داده شده اند و در معادلات و معاملات سیاست های آن‌ها و به‌ نفع آن‌ها عمل می‌کنند. قوت دست‌گاه‌های بزرگ‌پروپاگاندای غرب و شرق هم در خدمت آنان است که اثرات مثبت به دزدان قبیله‌ی پشتون و افغان دارند و اثرات منفی شان برای مردم ما محسوس است.

می‌‌ماند بحث غیر افغان های وطن فروش‌تر از افعان و پشتون سیاسی. برای این گروه غیر افغان یک بدبختی بزر‌گی‌است که نوکران،‌ نوکران اند. یعنی دسته‌‌های تبرهای قطع کننده‌ی خودی از درختان خودی. گروهی که دکتر نجیب را بر ضد حاکمیت تاجیکان تحت رهبری شادروان ببرک کارمل کمک کردند و ما، دو ماه پیش بخشی از نام هاي شان را افشا کردیم، از همین قماش خاین به قوم و قبیله و زبان و قدرت فارسی خود و خادم‌ به پشتون افغان بودند و تا حال هم توبه نه کرده و نمی‌کنند. از ورای بسیاری معلومات های دو دهه و اندی پسین استنباط می‌گردد گروهی که پیشا یازده‌ی سپتامبر، توطئه‌ی ترور احمدشاه مسعود را از خودی های تاجیک تبار به هم‌کاری سیاف عملی کردند، کسانی بودند مثل عبدالله و انجنیر عارف و امرالله و قانونی و دیگران غیر افغان. ولی آلوده و خاین.

پسا یازده سپتامبر بود که بخت‌آزمایی پول پرستی درب دل‌ بسیاری ها را در افغانستان تحت اشغال دور طالبان دق‌ کرد. اقدام به ظاهر سرنگونی طالبان در زمان بوش پسر، بخشی از برنامه هایی بودند که انگلیس و اروپا هم به آن موافقت نشان دادند. ولی تجربه نشان داد که کنار زدن یک افغان و حاکم ساختن افغان دگر بالای مردم، نتیجه‌ی یک عمر جاسوسی افغانان مقیم آمریکا و اروپا به ویژه زلمی خلیل‌زاد و علی‌‌احمد جلالی بود و جواسیس دیگری مثل ادریس رحمانی غیر افغان و یا گروه دوم افعانی شامل کرزی و غنی و صدها تای دیگر شان، موش های گوش به هوش‌دار تلک‌باداران شان بودند که چگونه با عبدالله جاسوس ناموس فروش ارتباط داشته باشند و جانشین احمدشاه مسعود را هم به دام خود شان بیاندازند؟

آن‌گونه که بعدها افشا شد، احمدشاه مسعود از استخدام عبدالله به حیث جاسوس سی آی ای، اطلاعاتی را دریافت نموده بوده است. این که چرا بر ضد او‌ اقدام نکرده ‌و تنها یک هوش‌دار داده بودش، را کسی یا نه می‌داند یا نمی‌گوید. مأمون در این باره توضیح بیش‌تری داده است. حمله‌ی آمریکا و متحدانش بر افغانستان و راندن طالبان از معرکه‌گاه افغانستان و حاکم شدن نیروهای جبهه‌ی متحد ملی که افغان‌ها آن را شمالی تلواله می‌گویند، یک بخت‌گشاده شدن بسیار طلایی زمانی برای غیر افغان‌ها بود که آقای فهیم جانشین فرمانده احمدشاه مسعود در رأس قدرت قرار گرفت. ولی یا نخواست یا نتوانست یا درک نکرد تا آن را قوام ببخشد.
معاملات پشت پرده‌ی توافق جبهه‌ی متحد ملی افغانستان با ایتلاف جهانی را هیچ کسی به صورت کامل و تمام نه می‌داند. فکر می‌کنم که حتی اگر اسناد مربوط به آن از طبقه‌بندی محرمیت خارج و همگانی هم شوند، حقیقت را بر ملا نمی‌کنند.

بخش مهم دیگری که گویا جمهوری را در افغانستان برای بار سوم اساس گذاشت،‌ تکت لاتری بود که قانونی وطن فروش را در بن آلمان برنده ساخت و شاخ تازه در حال نموگیری چند بار افول تاج و تخت پارسی گفتارها به ویژه تاجیکان را شکست. برگردان یا بر گشتن هوش و ذهن مارشال قسیم فهیم جانشین احمدشاه مسعود به عنوان رهبر جبهه‌ی متحد ملی و جبهه‌ی مقاومت ملی برای انصراف از احیای حکومت ‌و نظام بر مبنای غیرِپشتون و غیر افغان محوری، پرسش های بی‌پاسخی اند که منجر به حبس استاد ربانی در فابریکه‌ی نساجی گل‌بهار شده بود. قانونی و هیات همراه وی که برای اولین بار زرق و برق مفشن هتل در بن آلمان را دیده و محو آن شده بود، آهسته آهسته در طی چند هفته مقاومت، به یک جاسوس تمام عیار استخدام شده‌ی پول بگیر و ثروت بیاندوز و خیانت تبدیل شده و هیچ چیزی غیر از پول اندیشی و تجمل نشینی استخباراتی چند هفته‌ای برایش ارزش نداشت. به ویژه که او داماد افغان‌ها هم است.‌ قانونی، در این هتل، استقلال و تمامیت ارضی را که حیثیت ناموسش را داشت فروخت و به استاد ربانی،‌ رهبرش اعتنایی نکرد. اینجا عکس های هتلی را ببینید که قانونی را فریب داد و جاسوسش ساخت...

محمدعثمان نجیب

>>>   کشورهای غربی، و خاصتن امریکا در مورد تمام کشورها، منجمله افغانستان، معلومات و شناخت کافی دارند این دانستنی ها بر اساس تحقیقات اندیشکده ها، دستگاهای استخباراتی و.... جمع آوری شده و بر واقعیت‌های اجتماعی سياسي، فرهنگی، قوت واقعی اقوام ساکن این سرزمین ها وغیره استوار می باشد و منبع قابل اعتماد براي تصميم گيري های مهم میگردد. در مورد افغانستان چند نزد غربیان اولویت دارد:
۱ - جدایی ناپذیری افغانان از اسلام.
۲ - رهبر افغانستان حتمن یک پشتون باشد، در غیر آن دولتی با رهبری غیر پشتون، برای پشتون ها قابل قبول نبوده و به هیچ وجه مملکت روی آرامی را به خود نخواهد دید!
نمونه برجسته آن دوره حکومت تاجکتبار استاد ربانی در دهه ۷۰ شمسی میباشد، که تمام آن مدت با جنگ و نا آرامی توام بود !
امکان رهبری استاد ربانی در بن به دلایل فوق و بی کفایتی وی در اداره امور طی ۴،۵ سال ریاست جمهوری اش، موجود نبود، غربیان طرفدار وی نبودند.
مارشال فهیم، قانونی، داكتر عبدالله و ساير رهبران جبهه شمال در مورد گناهی ندارند، زیرا مخالفت آنها در مقابل تصمیم امریکا و شرکا اصلن هیچ وزنی نداشت.
رهبری پشتون ها بعد از هر بحرانی افغانستان را به آرامی رسانده است، مثال‌های آن:
۱ - آرام شدن وضعیت افغانستان بعد از جنگ اول افغان و انگلیس، توسط امیر دوست‌محمد خان.
۲ - نورمال شدن وضعیت بعد از جنگ دوم افغان و انگلیس، توسط عبدالرحمن خان.
۳ - آرامی وضعیت خیلی بحرانی ناشی از فعالیت حبیب الله کلکانی، توسط نادر خان در مدت خیلی کم.
۴ - آرام شدن وضعیت امنیتی کشور توسط طالبان، طی سال‌های ۱۳۷۵ - ۱۳۸۰ و ۱۴۰۰ الی اکنون.
برعکس در مدت ۴،۵ سال زعامت دولت تاجکتبار غیر پشتون استاد ربانی، طی ا‌وایل دهه ۷۰. وضعیت کشور روز بروز بدتر شده، جنگ داخلی به اوج خود رسید، هزاران نفر کشته شدند.

>>>   سلام مردم پنجشیر به عنوان نمادتاجیکها شناخته میشوند چراعبدالله قندهاری پشتون جانشین فرمانده شد

>>>   جناب محمد عثمان نجیب،
شما برای اثبات ادعا هایتان هیچ سندی ارایه نکرده اید
از نظر من دو کار عمده قتبل انجام وجود دارد که اگر انجام بدهید راهگشای عملکرد تان در آینده خواهد بود.
۱_ قانونی و عبدالله و بسم الله و امرالله و اسمعیل خان و سیاف و چند تای دیگر هنوز زنده هستند و شما میتوانید رو در رو با ایشان بحث کنید و وادار شان بسازید تا خطا هایشان را بپذیرند و این پذیرش خطا از جانب عالیجنابان راه گشای قدم های بعدی است.
۲_ شخص جناب عالی اگر فرد عملگرا و دارای اندیشه سیاسی و هدف والا هستید تا دیر نشده قدم پیش گذارید و عمل کنید.

>>>   لالام جان ما میبایست در بن اقلیم تاجیک و فدرالیسم بخواهیم سنگ اول را دوباره کج گذاشتیم عراق با ما شروع کرد اما بر اساس واقعیت یک سیستم فدرالی که موفق هم شد افغانستان فریب آمریکا را خورد که این اشغالگری تا ابد است و ما باید برای آمریکایی ها خایه مالی کنیم چوکی مان برقرار باشد تنها راه نجات همین است نمی دانستند پشتو دختر خود به میدان هوایی میفرستد . مفکوره اشغالگری دایمی آمریکا نکته سقوط ما بود . فکر می‌کردیم آمریکا تا همیشه در افغانستان ماندگار است

>>>   متاسفانه روحیه ی پرچمی کری ات شعله پرشده در صد انتقام جویی هستید تا تاریخ نگاری زیر نام قومیت

>>>   به کمنت اول . به همین علت که نوشته کردی پشتو هرگز سر جایش نمی‌نشیند ما هم بار ها گفته ایم با پشتو زندگی نمیشود ما اسیر پشتو نیستیم میخواهیم آدمی وار بزییم تنها راه حل تجزیه است

>>>   نزد غربیان اولویت این است که افغانستان همیشه یک کشور خدا زده و عقب مانده بماند . این مهم از همان ابتدا تشکیل مستعمره افغانستان به توسط انگلیس بر عهده قوم پشتو گذاشته شده که نه تمدن ساخته نه تمدن میپذیرد . تا زمان استقلال در یکصد و شش سال پیش پشتو نگذاشته آب خوش از گلوی غیر پایین شود . حتی زمان جمهوریت تقلبی که با هزار تقلب دو پشتو در راس بودند این‌ ملک آرام نداشت تا سقوط جمهوریت با خروج اعمار کنندگان امریکا و اروپا کنون هم افغانستان وضع بهتر ندارد طالبان یک حکومت نیست یک گروپ تروریستی است که حالی مانع تجزیه شده بدون اینکه دولتی بسازد یا حکومتی باشد تا دیری نیست که غیر پشتو ها برای همیشه آزاد شوند

>>>   قانونی ....نماینده کل تاجکان نیست تاجکان از هرات تا غور از کاپیسا تا بدخشان از تخار تا نیمروز وسعت دارد ملیون ها ملیون تاجک فقط با یک حرکت قانونی لنگ خلاصه نمی شود.
آریا از جرمنی

>>>   تجزیه تجزیه حمایتت می کنیم فقط تجزیه دیگر راه حل وجود ندارد.
آریا از جرمنی

>>>   بهترین زمان كه شما میتوانستند أدمي وار زندگی کنید، ابتدای دهه ۷۰ و دوره زعامت شما تاجکان تحت رهبری استاد ربانی تاجک بود، درین دوره پشتون ها به حاشیه رانده شده و قدرت تمامن در دست تاجکان انحصار شده بود، شما باید یک دولت نمونه و قابل قبول برای همه افغان ها و جهان ارائه میدادید، متاسفانه شما بنابر خصلت قومی و اصول اخلاقی و تربیوی انحرافی مشغول چور و چپاول و جنگ با سایر اقوام شده و وطن را به طرف جنگ داخلی برده و از هست و بود محروم ساخته و مردم را به آرمان حکومت دور پشتون ها ساختید، شما یک فرصت خوب را از دست دادید، حالا که از تجزیه صحبت می کنید، که در توان شما هم نمیباشد، حکومت شما بنابر تجربه گزشته به ناکامی انجامیده و مناطق تحت کنترول خویش را به ویرانه مبدل خواهید ساخت!

>>>   بهترین زمان كه شما میتوانستند أدمي وار زندگی کنید، ابتدای دهه ۷۰ و دوره زعامت شما تاجکان تحت رهبری استاد ربانی تاجک بود، درین دوره پشتون ها به حاشیه رانده شده و قدرت تمامن در دست تاجکان انحصار شده بود، شما باید یک دولت نمونه و قابل قبول برای همه افغان ها و جهان ارائه میدادید، متاسفانه شما بنابر خصلت قومی و اصول اخلاقی و تربیوی انحرافی مشغول چور و چپاول و جنگ با سایر اقوام شده و وطن را به طرف جنگ داخلی برده و از هست و بود محروم ساخته و مردم را به آرمان حکومت دور پشتون ها ساختید، شما یک فرصت خوب را از دست دادید، حالا که از تجزیه صحبت می کنید، که در توان شما هم نمیباشد، حکومت شما بنابر تجربه گزشته به ناکامی انجامیده و مناطق تحت کنترول خویش را به ویرانه مبدل خواهید ساخت!

>>>   به کسان که میکوید تجزیه تجزیه تجزیه گفته روان استین شما که هم قدرت ش داشتین هم وقت ش هم نظامی هم دلاری شما نتوانستین با این حرف ها دیگه کهنه شده این حرف تجزیه تمام شد به زباله تاریخ انداخته شده شنا به این حرف ها کسی پیاز هم میده نمیکند اگر قبول ندار یا نمیکنی اون افغانستان بروید این هم گز این هم میدان جرعت اش نداری غیرت ش نداری بعد گوز چهارزانو نشستن میکنید

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است