تاریخ انتشار: ۰۸:۵۱ ۱۴۰۴/۴/۲۹ | کد خبر: 177650 | منبع: |
پرینت
![]() |
در پی واکنشها به افزایش اخراج اجباری مهاجران از ایران، معین مسلکی وزارت اقتصاد از روند بیرویه اخراج مهاجران افغان توسط ایران انتقاد کرد.
عبداللطیف نظری افزود که مقامهای ایرانی به تعهداتی که به امارت اسلامی سپرده بودند، عمل نکردهاند.
او در این باره گفت: «در سفری که وزیر خارجه ما کمتر از دو ماه پیش انجام داد و من نیز در آن هیات حضور داشتم، گفتگوهای مختلفی با طرف مقابل صورت گرفت. متأسفانه باید بگویم هیچیک از آن تعهدات عملی نشد؛ بلکه برخلاف آنچه تعهد شده بود، اقدامات برعکس آن را مشاهده کردیم. قرار نبود مهاجران بهصورت بیرویه وارد افغانستان شوند.»
همزمان، شماری از مهاجران که در کشورهای همسایه، بهویژه ایران و پاکستان، اقامت دارند نیز از فشارها و مشکلات روزافزون شکایت کرده و میگویند با تهدید اخراج روبرو هستند.
طلوع نوشت، عنایت الکوزی مهاجر افغان در ایران گفت: «وضعیت مهاجران افغان در ایران نگرانکننده است؛ روند اخراجها همچنان ادامه دارد، مهاجران ناامید و پریشان هستند و تاکنون هیچ اقدامی که تأثیر مثبتی بر بهبود وضعیت آنان داشته باشد، انجام نشده است.»
ملک اول شینواری مهاجر افغان در پاکستان گفت: «مهاجران افغان با مشکلات زیادی مواجهاند؛ نه میتوانند کار و کسبی راه بیندازند و نه آزادانه از یک ولایت به ولایت دیگر سفر کنند. بهویژه در ایالت پنجاب، مهاجران افغان بازداشت میشوند.»
کد (۸)
>>> ولا ما اینجا هستیم کارت آمایش داریم ولی دو برج شده سر کار نرفتم یک داخل مترو افغان ها میزنه یک روزپول از کارت بزور خالی میکند خودشان پلیس درست میکنه یک روز افغانی را از روی پل پرت میکند یک روز دختر جوان اعضای بدنش قطعه قطعه میکند جواب رد داده یک روز از خاب بیدار میشویم یک افغان با اجر کشته یک روز دیگه مشنویم بلدوزر افغان گرفته قبرش کنده سرش جدا کرده نصفه گور کرده بلدوزر هم برده فروخته جنایت زیاد پولیس ایران هیج گونه واکنش نداره
>>> اگه افغانها مهاجر در ایران نبودنند وکار های ساختمانی را انجام نمیدادند الان ایرانی ها به جای آپارتمان باید داخل دخمه وطویله زندگی میکردنند
>>> محمد بنایی
ما چون ز دری پای کشیدیم، کشیدیم
امید زهر کس که بریدیم، بریدیم
دل نیست کبوتر که چو برخاست، نشیند
از گوشهی بامی که پریدیم، پریدیم
احساس میکنم از چند روز به اینسو، دیگر به هر آنچه مربوط به ایران هست، بیتفاوت شدهام. نه علاقهای به اخبار ایران دارم و نه به رویدادهای فرهنگی - ورزشی آن.
احساس میکنم آن همدردی ۱۲ روزهی جنگ با عزرائیل هم روزیهروز کمتر میشود.
نوعی دلخوری و دلزدگی؛ بیان این حس دشوار است.
هر چه بود، حس همسایهای را داشتیم که سالها نانونمک همدیگر را خورده بودیم؛ در غموشادی او خود را شریک میدانستیم. خانهٔ او را، زندگی او را، همسر و فرزند او را از محرمات خود میدانستیم.
دریغ آنهمه صمیمیت، افسوس آنهمه اعتماد…
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است