حقانيت جهاد و عدم حقانيت رهبران مجاهدين!
چرا رهبران جهادی بدون آنكه خمى به آبرو آورند، با خفت و خوارى و ذلت و زبونى نه تنها به دشمنان سوگند خورده شان بيعت نموده اند بلكه مردمى را كه ديروز به جهاد تحريك مى نمودند، امروز به اطاعت از كمونيستان تشويق مى كنند؟ 
تاریخ انتشار:   ۱۳:۱۴    ۱۳۹۷/۱۱/۴ کد خبر: 157066 منبع: پرینت

جهاد در تاريخ معاصر كشور ما، داعيه بزرگى است كه مردم ما قربانى عظيمى در پاى آن تقديم نموده اند. اما از يك سو و به باور موافقان، جهاد ارزش بزرگ معنوى و افتخار سترگ تاريخى است. در جانبى ديگر مخالفان معتقدند كه جهاد مؤلد بحران و مسبب بدبختى مردم و ويرانى كشور ما است.

عدم توفيق مجاهدين در اجماع و استقرار يك نظام متمركز، قدرتمند، خادم، مسوول و پاسخگو، افزون بر قدرت طلبى و استخوان شكنى تنظيمى و عدم همديگر پذيرى كه در تعبير سياسى به جنگ داخلى و قومى تعريف مى شود. حقانيت جهاد و مجاهدين را در چنبره سئوال قرار داد ؟

تداوم بحران و تبعات ناميمون و ناخواسته آن نظير ظهور و بروز جريان هاى افراطى دينى نظير طالبان، القاعده، داعش از بستر و ويرانه هاى تفكر جهاد عليه كفر، مزيدى بر آن همكارى و ناگزيرى رهبران مجاهدين به لشكر كشى امريكا و جامعه جهانى در افغانستان، مقوله جهاد و مجاهدين را در اذهان عامه مخدوش ساخت.

خزيدن حكمتيار در زير چتر حاكميت امريكا بعنوان يكى از درشت ترين مهره هاى مدعى نامنهاد اسلام و جهاد، سكوت و حتى همسويى عبدرب رسول سياف با روند پس از بُن و نهايتاً پيوستن، حلقه زدن و بيعت نمودن بخش بزرگى از رهبران جمعيت اسلامى بدور خاديست بچه ى گمنام و مجهول الهويه، اين سئوال را بيشتر از هر وقت ديگر قوت بخشيده كه:

آيا جهاد عليه كفر و كمونيزم درست بود و حقانيت داشت و ايجاب مى نمود اينهمه قربانى داد؟
چرا رهبرانى و قوماندانانى كه مردم را به جهاد عليه كمونيستان ترغيب و تحريك مى نمودند، و دو ميليون انسان بيگناه را از هر دو صف در اين راستا كشتند و زيرساختهاى كشورى را از ريشه ويران نمودند، خود تسليم يكى از كمونيستان شده، افسار خود را دست او داده و او را مرشد و رهبر و پيشوا و مقتداى خود انتخاب نمودند؟

شايد از منظر سياست و حكومتدارى پاسخ دادن به اين سوال دشوار نباشد اما توجيه اعتقادى و پاسخگويى به ضمير جامعه ى شديداً آسيب ديده از جهاد، چندان سهل و آسان نيست.

بدون شك جهاد بعنوان فريضه ى اعتقادى و جنگ بمثابه وجيبه ملى در دفاع از ديانت و مملكت خويش در هر زمان و مكانى برحق و مشروع است. و اين همان رسالتى است كه مردم مومن و آزاده ما به تمام و كمال از عهده ى آن برآمدند. و با ايثار و فداكارى در برابر كفر و كمونيزمِ لجام گسيخته ايستاده گى نمودند.

و اما آنانيكه بر موج احساسات دينى مردم سوار شدند و با سودجويى از معنويات مردم و ماديات كشور هاى خارجى به رهبرى و نان و نوا رسيدند. كه نه تنها اعتقاد دينى شان در كوره راه دشوار جهاد و نشيب و فراز مبارزه عملى، صيقل نيافت و پالايش نشد بلكه باور هاى كاذب سياسى آنها در تبانى با اربابان شان چنان رنگ و بو گرفت كه حاضرند هر خفت و خوارى را توجيه كنند و به هر ذلت و حقارتى تن دهند تا جان بى مقدار شان را حفظ و سرمايه هاى بادآورده شانرا افزايش بخشند.

داكتر شريعتى معتقد بود: كسانى كه قبل از مبارزه عملى و يا موازى با آن به خودسازى و پالايش درون شان نپردازند. يا در وسط راه و يا هم در آخر آن، منحرف و گمراه ميشوند. در افغانستان مصاديق بسيار آشكار اين نظريه موجود است.

با تأسف كه در آشفته بازار بحران چهل ساله اخير، افراد آماتورى بطور تصادفى وارد صحنه شده، بدون ايمان و اعتقاد راسخ و در عدم پابندى به اصول و ارزشها، بسرعت رشد نمودند. بسان هنرپيشه گان سينما، ادا و اطوار انقلابى درآوردند و ژست ايمان و تعهد بخود گرفتند. اما در فرجام معلوم شد كه شيادان بدطينت و مؤذيان پست فطرتى بيش نبودند. پليدى و پلشتى آنها زمان بيشتر برملا ميشود كه زشت ترين كار ها را با توجيه زيبا انجام مى دهند و نيات كثيف شانرا، خيرخواهى جلوه مى دهند.

بسيارى از سران موجود جهادى از اين طيف اشخاص اند. هرگز گردى از جهاد بر صورت شان سايه نيآفگنده و خارى از مبارزه، پاى شانرا نيآزرده. بنام جهاد سرمايه ها انباشته اند و با دستگاه هاى استخباراتى معامله نموده اند. بار ها خود را به حراج گذاشته و فروخته اند.

و حالا بدون آنكه خمى به آبرو آورند و عذابى در وجدان شان احساس كنند. با خفت و خوارى و ذلت و زبونى نه تنها به دشمنان سوگند خورده شان بيعت نموده اند بلكه مردمى را كه ديروز به جهاد تحريك مى نمودند، امروز به اطاعت از كمونيستان تشويق مى كنند.

هريك از اينها نه تنها قاتل هزاران سربازى اند كه از ناچارى در زير حاكميت كمونيستى خدمت مى نمودند بلكه هزاران مجاهد پاك دل، نيز تحت فرمان اينها بمرگ فرستاده شده است. سوال اينست كه اگر كشتن آن سرباز مظلوم برحق بود، اطاعت از اتمر چيست؟ آيا گناه آنها بزرگتر از جنايت اين آقاست كه پاى اش را در جنگ با مجاهدين از دست داده؟ پاسخ اينها در دادگاه عدل الهى و پيشگاه خانواده هاى قربانيان و شهدايى كه اين عوامفريبان رياكار به جهاد و شهادت تشويق شان نمودند چيست؟ با چه رويى به معلولين جهاد كه شاهدان زنده كذب و نفاق تان اند، مى نگريد؟ و هزاران پرسش اعتقادى ديگر......

شرمسارى دنيا و آخرت نصيب تان باد كه ايمان و عزت را كه موهبت الهى براى مؤمنان است به ثمن قليل دنيا فروخته و وجدان تانرا در مصاف دنيازده گى باخته ايد.

محمد عارف منصوری


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
رهبران جهادی
کمونیست
نظرات بینندگان:

>>>   اقای منصوری! وقتیکه عقل٫ خرد٫منطق ودانش موجود نباشد٫ درینحالت اطاعت از انهاییکه با صفات فوق مزین است عقلانی بنظر میرسد.
عاقل

>>>   هموطنان عزیز ، همه تان به یاد دارید که همین افرادیکه در این سه تکت انتخاباتی جمع شده اند مدت ۱۷ سال می شود که شامل حکومت بودند و در مقام های بلند حکومتی و دولتی کار کردند و چهره های شناخته شدی اند.
اگر شرایط امروز برای تان قناعت بخش است ، برای یکی از این سه تکت انتخاباتی مورد نظرتان رای دهید در غیر از آن رای ندهید که هیچ تغییری در زندگی شما رخ نمی دهد و پشیمانی دارد.
کسانی که کمکی راجع به آینده این وطن فکر می کنند ، خواهان تامین عدالت اجتماعی اند ، اتحاد و اتفاق همه ی مردم افغانستان را می خواهند ، طرفدار صلح و ثبات دایمی اند و یک افغانستان پیشرفته و متمدن می خواهند ، هرگز به این افراد و تکت های انتخاباتی شان رای دهند زیرا خوب میدانند که عامل این همه بدبختی ها ، دشمنی ها ، فسادهای مالی ، بی قانونی ها ، قلدری ها و ناامن سازی ها در این وطن همین افراد و حامیان داخلی و خارجی شان اند.
واقعیت انست که هیچ یکی از این افراد از هیچ قومی نمایندگی نمی کند ، جز از خودش و گروه کوچک متشکل اطرافیانش که منافع مشترک دارند.
به یاد داشته باشید که دوران جهاد هم ختم شده است و مثل گذشته ها فریب شعارهای مانند مقاومت ، مجاهدت ، افغانیت ، اسلامیت و غیره را نخورید که شعاری بیش نیستند و از این ها سو استفاده سیاسی زیادی کردند.
ن تکت های انتخاباتی که به ذره بین هم در بین شان یک آدم تحصیلکرده خوب و متخصص باتجربه دیده نمی شود، جز مافیایی سیاسی و قومی که بارها امتحان خود را داده‌اند ‌و به قدرکافی چهره های خسته کننده اند.
هنوز راه دور و درازی تا انتخابات پیشرو دارید و فرصت لازم تا خوب فکر کنید ودر روز انتخابات به کسی رای دهید که بعد ها پشیمان نشوید !

>>>   اقای منصوری!من همه ثمرات جهاد را بربادرفته میبینم٫زیرا اکثریت
مکاتب٫ شفاخانه ها وکودکستانها دوباره ترمیم وبازسازی شدند.پاکدل

>>>   اقای منصوری!انچه قابل ستایش است جرات وشهامت شماست٫مخلص تان اگر در محفلی حضور داشته باشم وپهلوفیلم اگر جهاد بگوید ابتدا رنگم سرخ میشود٫ بعد عرق میکنم٫ در نهایت با دلبدی واستفراق بیهوش میشوم.
تخاری

>>>   رابرت گیتس، رییس پیشین سی‌ آی‌ ای، در کتاب سرگذشت خود [«از میان سایه‌ ها»] اظهار می‌دارد که سازمان‌ های استخباراتی امریکا کمک‌های شان به مجاهدین افغانستان را شش ماه قبل از مداخله شوروی آغاز کرد

>>>   اقای منصوری! وقتی نوشته شمارا تا اخیر خواندم٫ ذهنم قدری روشن شدودرک کردم که مجاهدین اصیل امین٫ کارمل ونجیب بودند که تعدادی ازین اوباشان دینفروش ووطنفروش را سربه نیست کردندوبه این ترتیب رسالت دینی ومیهنی شان اتااندازه اداکردند.ارواح مقدسشان شادباد.
تاجکتبار

>>>   پیش از ریش تراشیدن ونکتایی زدن وعینک ماندن وجهاد٫ جهاد گفتن بهتر است اول یک کمی به دوروپیش خوددید وفکرکردکه ایا ماازادشده ایم
-ایا ما واقعا ازاد هستیم ویاهم اززیرچکک درزیرناوه امده ایم.خداوندهمه بیعقلان را عقل نصیب کند.
راستگو

>>>   " توافقنامه سیاسی"، یعنی سند بردگی، تحقیر و سرکوب دیگران

هر باریکه میان تیم عبدالله و غنی کمشکمش قدرت صورت می گیرد، غنی پای قانون اساسی را پیش می کشد، ولی گروه عبدالله پای توافقنامه سیاسی را. اما تقریبا ۵ سال ازین توافقنامه میان عبدالله و غنی میگذرد، کسی نمی داند که مواد محرم و سری این توافقنامه چی است.
واقعیت اینست که این توافقنامه یک سند بردگی، تحقیر و سرکوب تیم عبدالله است. مطابق به مفاد توافقنامه مذکور اکثریت اعضای تیم عبدالله در حکومت یا تحقیر شدند و یا اخراج شدند. حتا بسیاری مردمی که ازین تیم حمایت کردند، تحقیر و سرکوب شدند. این اولین باری نیست که محقق بدون دلایل موجه با تحقیر برکنار میشود، اکثریت وزرای منسوب به تیم عبدالله مثل وزیر آب و برق با تحقیر برکنار شد و یا وزیر مخابرات به دادگاه معرفی شد. این در حالیست که وزرای منسوب به تیم غنی با مدال لیاقت و احترام برخورد میشوند.
پرسش اساسی اینست که مقصر کی است غنی و یا عبدالله؟
تجارب حکومت وحدت ملی نشان داد که میان غنی و عبدالله یک توافقنامه سری وجود دارد، که دست غنی را فراتر از قانون باز می گذارد.
در نتیجه آن غنی به دیکتاتور تبدیل شده است. در حالاتیکه عبدالله در برابر خود سری های غنی مقاومت کرد، غنی هیچ کاری نتوانسته بکند. بگونه مثال غنی بدون توافق عبدالله نمی توانست استاد عطا را از سمتش برکنار کند. عبدالله اولین کسی بود که مژده برکناری استاد عطا را از مقام ولایت بلخ به رسانه ها داد.
شاید هم با توافق عبدالله استاد محقق برکنار شده باشد. زیرا محقق به تیم اتمر پیوست نه به عبدالله.
استاد محقق برکنار میشود ولی عبدالله در میخانه های سویس است و یا مصروف سکی بازی و خوشگذرانی در اروپا.

باید گفت هر کی هم تیم با عبدالله شود سرنوشت تحقیر و سرکوب در انتظارش است. در حال حاضر جنرال دوستم، استاد خلیلی و جمعیت اسلامی به رهبری صلاح الدین ربانی
در دام عبدالله افتیده اند.
!

>>>   اقای منصوری:
شما هنوز هم با کلمه ای جهاد چسپیده اید و وقت تانرا صرف مطلبی نموده اید که انجام ان در افغانستان ویرانی بوده است. از لا بلای جنگهای اول و دوم افغان ـانگلیس شما مفهوم جهاد را به خوبی درک کرده اید اما به مثابه ای یک انسان دارای هوش و حواس و خرد شما به جهاد وطنپرستان واقعی افغانستان در جنگها علیه استعمار انگلیس توهین کرده اید. چرا شما با مفهوم کمونیزم ستیزه جویی میکنید ایا شما درکی از مفهوم کمونیزم و فلسفه ای مارکسیستی دارید ؟؟؟ لطفا تعصبات عقیده ای تانرا کنار بگذارید و کمونیزم علمی را عمیقا مطالعه فرمایید.شما در نوشته ای تان هم در میخ میکوبید و هم در نعل... من به شما واضحا میگویم که بعد از ششم جدی جمهوری دموکراتیک افغانستان گزینش خوب برای اینده ای افغانستان ازاد و مستقل و غیر منسلک بود. شما مداخلات نظامی و مالی امپریالیزم و ایران شیعه و عربستان متعصب سنی را فراموش کرده اید؟؟؟ شما مقاصد شوم منطقوی چین سوسیال امپریالیزم و پاکستان شیطان صفت را فراموش کرده اید؟؟؟ ایا همین کشور ها در تبانی با امریکا و ناتو و تقریبا مجموع اعضای کنفرانس اسلامی یکجا با اسراییل علیه افغانستان موضع گیری فعال نظامی نداشتند؟؟؟ نوشتن جملات زیبا و متوازن معنی اینرا نمیدهد که شما واقعا از تاریخ مناسبات بین المللی و تحلیل معضلات منطقوی به خوبی واقف استید.

شما شاید هزاره باشید و همیشه هزاره ها از حکمتیار و جمعیتی ها و حزب دموکراتیک افغانستان شکایت دارند ولی هیچ گاه از نوکر بودن سران حزب وحدت اسلامی و به خصوص عبدالعلی مزاری به ایران و جنایات حزب وحدت اسلامی موازی با سایر تنظیمها در شهر کابل را به باد فراموشی سپرده اید.برای تصریح بهتر شکست ج.د.ا مثالهای روشن و زنده از مداخلات و توطیه های امریکا که شباهت و نزدیکی کامل با اوضاع افغانستان بد بخت دارد برایتان مینویسم:
صرف نظر از مداخلات و حمایت بیچون و چرا از اسراییل امریکا در امور داخلی کشور های امریکای لاتین یکجا با فرانسه و انگلیس در امور داخلی کشورهای شرقمیانه اسیای میانه و اسیای مرکزی و افریقا پیهم مداخلات نظامی داشته و دارد. جنگهای اخیر در عراق لیبیا و سوریه گویای این حقیقت است و اکنون شب و روز در عقب در های بسته طرح چگونگی تغییر نظام در ایران مورد بحث است. لطفا بگویید که اگر در افغانستان به ضم شما موجودیت کمونیستها و تجاوز شوروی امریکا را مجبور به دفاع از اسلام کرد
پس چه مشکلی در لیبیا بود کشوری که فیصدی پول از هر لیتر تیل به حساب مردم لیبیا چون ناروی در بانک دیپوزیت میشد.کشوری که عاید خالص سرانه ای ان دو برابر امریکا بود . در لیبیا تحصیلات و خدمات صحی همه رایگان بود. ده ها مثال از وضعیت خوب انکشور در زمان قذافی وجود دارد چرا این کشور به مرکز تروریزم تبدیل شد ؟؟؟ چرا سور یه کشوریکه بنام موزاییک مذاهب در شرقمیانه شهرت داشت یهود مسلمان یزیدی بهایی عیسوی وغیره همه در کنار هم با محبت میزیستند.چرا امروز سوریه بریاد شد بعد از سوریه و افغانستان و عراق و لیبیا اکنون نوبت وینزویلا رسیده است چرا ؟؟ ایا غرب و امریکا حق دارند که دموکراسی قلابی را در کشور های دگر صادر کنند در حالیکه روز بروز تفاوت بین طبقات حاکم و پایین زمین و اسمان است و اصلا طبقه ای متوسط به نظر نمیرسد بیشتر از یک فیصد سر مایدار مجموع امریکا را اداره میکند.
اقای عارف منصوری :
اکنون شما میتوانید حد اقل علاقمندی امریکا و متحدینش را در براه اندازی جنگ تمام عیار علیه دولت مستقل و ازاد افغانستان که عضویت سازمان کشور های عدم انسلا ک و عضویت سازمان ملل متحد و سایر سازمانهای بین المللی به جز سازمان ارتجاعی اسلامی و روابط دیپلوماتیک با کشور های جهان را داشت ۱۹۷۸-۱۹۹۲درک کنید.
بامیانی

>>>   کدام جهاد چوروچپاول ، رقص مرده ، اعماربلند منزل ، آیا درین اعمال آبرو وعزت دیده میشود
بد است که درین شرایط دشوارکنونی یکی پشتون وتاجک بگوئیم ودیگری مجاهد وکمونست بگوئیم
به نظر من این تفرقه افگنی است که ازطرف یکعده جنابان بیکارصورت میگیرد
یعنی مجاهد ، کمونست گفته میروند
این درد را درمان نمیکند بلکه میافزاید

>>>   در شرایط کنونی مجاهد نداریم
از الف تا ی همه به فکر مقام و قدرت هستند
این به حقانیت جهاد برحق مردم افغانستان صدمه وارد کرده است
محبوب الله


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است