ششم جدی مرگ جلاد
 
تاریخ انتشار:   ۱۵:۴۵    ۱۳۹۷/۱۰/۶ کد خبر: 156663 منبع: پرینت

امروز ششم جدی مصادف است با مرگ اهریمن زمان امین جلاد و خونخوار!
در همین روز نیروهای شوروی که به درخواست امین جنایتکار به افغانستان قبلا دعوت گردیده بودند،به کاخ امین خونخوار حمله کردند واین بلای خون آشام تاریخ را نابود کردند.
امین رسمأ در بیانیه خود اعلام داشت که در افغانستان فقط یک ملیون انسان کافی است وبس.او تصمیم داشت تا چهارده ملیون انسان را ازدم تیغ بیرون نماید.
فقط یک قلم از قربانیان خود را که جلاد لیست آنرا در تعمیر وزارت داخله آویزان نموده بود،تعداد شان به ۱۲۰۰۰ نفر شامل قربانیان کابل می‌رسید.

اصلا باند امین بخاطر جلو گیری از هزینه مالی طرفدار زندانی ساختن نبودند،آنها بیشتر به محاکمات صحرای،زنده به گورساختن،از هواپیما پرتاب کردن ،تیربارانهای دسته جمعی وانواع واقسام کشتار جدید را ترجیح می‌دادند.
زمان امین در تاریخ افغانستان بی‌سابقه است.همه جا جنایت،وحشت ،بربریت وخون وآتش می بارید.

ششم جدی پایان یک روز سیاه وخونین در تاریخ وآغاز نظام عدل، انسانیت، تقوا ومردم سالاری به زعامت فقید ببرک کارمل بود.
نخستین کار فقید کارمل، رهایی همه زندانیان سیاسی بود که از دم ساطوردامین جلاد وامینی های خونخوار نجات یافته بودند.

توریالی خاوری


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
شش جدی
شوروی
نظرات بینندگان:

>>>   شیرآقا بارک زی
ببرک هم به نظر می رسد که یک کمونست بوده باشد و راه و مسلکش با حفیظ یکی بود وقتی به زندان ارگ در کابل حمله کرد فقط نیت او آزادی حزبی های خودش بود. ما پشت پرده معاملات این خلقی پرچمی ها را نمی فامیم.

>>>   همین اشرار مزدور پاکستان باعث آمدن شوروی شدند همین ها ئیکه مثل طالبان مکتب آتش میزدند پگل منفجر میساختند معلم ودامکتر می کشتند باشوروی مذاکره میکردند اما با نجیب نمیکردند عینامثل اشرار امروزه

>>>   طاهر پشتون
چقدر بیشرمانه میگی که شوروی ها امدند و امین را نابود کردند و حکومت عدل و انصاف را ساختند. اینکه شوروی ها کشور را اشغال و یک ملیون افغان را کشتند عدل بود. بیشرمی هم اندازه دارد.

>>>   چوعیبش بگفتی هنرش نیز بگو!
امین یک شخص دارای کرازماتیک قوی شخص شجاع وبا استعداد بود ،اینها از اینکه چطور پله های ترقی را پیمود چطور افسران اردو را جذب کرد که با یک پیامش حکومتی مانند داود را سرنگون ساختند ، اگر امین نبود از تره کی کارمل ودیگران کاری ساخته نبود
یکی از ویژه گی های افرادخیلی خوب یا خیلی بد اینست که دوستانش تاپای جان از او جدا نمیشوند ، همانطوریکه طرفداران امین تاحال به او وفدارهستند ، حتی زمانیکه گارد تره کی توسط کلاشینکوف بطرف امین فیرنمود سید داود ترون خودرا بجلو انداخت ومرمی به او اصابت کرد وکشته شد ،یعنی جان خودرا فدای امین کرد،
او درهرمیدان پیروز بود ، توانست کودتایش را پیروز سازد ،پرچمی هارا از صحنه خارج سازد ، با بروز اختلاف تره ، بازهم او برنده شد وتره کی رابه قول آبچکان تسلیم کرد ،او در امریکا سرگروپ محصلین بود ،

>>>   سگ زرد برادر شغال بود هردو جنایت کار بودند ومزدور بی گانه ها

>>>   رفیق توریالی
با این جمله "آغاز نظام عدل، انسانیت، تقوا ومردم سالاری به زعامت رفیق بکوف (ببرک کارمل وطن فروش )" به ریش خود می خندی یابه ریش ما؟؟؟!!!.
این روز سرآغاز شاه شجاع هایی نوین است که از بکوف شروع ....حامد جان و در حال حاضر اشرف جان و آینده الله و عالم؟؟
فیلم "Afghanistan the great game" را ببین تا از خواب خرگوش بیدار شوی.
شش جدی لکه سیاهی است در تاریخ شوروی که از مغز بیمار ایلیچ برژنف تراوش یافت.
آزاده

>>>   کودتای خونین هفت ثور ۱۳۵۷ سرآغاز جنایت و خیانت فراموش ناشدنی درتاریخ چند سده اخیر افغانستان است.
گرچه کودتای هفت ثور ۱۳۵۷ یک حکومت دیکتاتوری مطلق العنان محمد داود را سرنگون کرد اما ازطرف دیگر رهبران بیخرد خودخواه و تشنه مقام و منزلت حزب کثیف خلق وپرچم را به قدرت سیاسی ونظامی رسانیدند.یک حقیقت مسلم است که کودتای هفتم ثور ۱۳۵۷ به رهبری وپلان مستقیم مشاورین شوروی سابق که در اردوی افغانستان از زمان حکومت ظاهر شاه وظیفه اجرا میکردند ودرزمان حکومت استبدادی محمد داود تعداد شان بیشتر شدند اجرا گردید و حکومت را به حزب دیموکراتیک خلق افغانستان که خلقی ها وپرچم های جنایت کار بودند سپردند.من درآن وقت صنف سیوم پوهنتون پولیتخنیک کابل محصل بودم.
بعد ازپیروزی کودتای خونین هفت ثور استادان شوروی که درپولیتخنیک کابل ایفای وظیفه میکردند بیشتر از اعضای باند جنایت کار خلق وپرچم خوشحال وشادبودند ودرصنف درسی کودتای خونین هفت ثور را با کف زدن های ممتد به محصلین تبریک می گفتند .
رهبران بیخرد،جاهل و بیخبر ازجامعه افغانستان خیلی سریع به تغییرات وتبدلات پرسونل دولتی ونظامی زدند و افراد شایسته ولایق را که مربوط حزب کثیف شان نبودند با سپردن وظایف دولتی پایین رتبه ودردورترین محلاتوونقاط افغانستان تبدیل وتوظیف نمودند طوریکه یک استاد دوکتورا پوهنتون پولیتخنیک کابل را به مکتب دهاتی معلم مقرر کرد وهزاران امثال هذا دروظایف دولتی ونظامی تغییرات رونما گردیدند.
علاوه بران فراکسیون بازی ها هم بین حزب آدم کش وخاین خلق وپرچم نیز شروع گردید طوریکه خلقی ها ،رهبران حزب پرچم را بحیث سفیران در کشورهای مختلف مقرر نمودند.رهبران فاشیست وجنایت کارخلق باشعار دروغین نان،لباس وخانه مردم را اجبارا به سرک ها به طرف داری حکومت ننگین وکثیف شان کشانیدند.اناینکه درحین مارش های اجباری فرار میکردند تعقیب میکردند و روانه محابس میکردند.تصفیه اردوی افغانستان هم باسرعت شروع شد آنانیکه عضو ویا خوشبین خلقی ها نبودند ازکار برطرف ویا درمحابس بندی مرکز وولایات بندی میکردند.
حزب فاشیست خلقی ها حتی موچی ها،شورنخودفروشان،لیلامی فروشان،کارگران بازار،بیکاران وفابریکه ها،متعلمین، معلمین، دانشجویان پوهنتون ها،مولوی ها،روحانیون،استادان پوهنتون،مامورین دولتی و افسران نظامی وعساکر را به محابس انداختند واکثریت مطلق زندانیان را درشب های تاریک درپولیگون های پولی چرخی زنده زیر خاک کردند لیست دوازده هزارنفری شهدای زنده زیر خاک شده زندانیان سیاسی در زمان حفیظ الله امین ملعون افشاء ودروزارت داخله آویزان گردیده بودند.ازان جمله لیست پنج هزار نفری شهدای سال ۱۳۵۷ و۱۳۵۸ شمسی که توسط باند جنایت کار خلق وپرچم به شهادت رسیدند در اروپا افشا گردیده است.
رهبران فاشیست وبی خرد خلق وپرچم ازجامعه چند ملیتی و چند فرهنگی اسلامی افغانستان بیخبر بودند وفقط با مطالعه چند آثار ستالین ولنین افغانستان راه ویران وبیش از هشت ملیون مردم مومن وزحمت کش افغانستان را مهاجر و روانه دیار بیگانگان کردند.
رهبران فاسد و کثیف خلق وپرچم این مهاجرین مظلوم و این توده های مومن،مجاهد وزحمت کش را مزدور امپریالیزم می گفتند درحالیکه حزب خلق وپرچم درکام سوسیال شورویزم فاسد فرورفته بودند.رهبران فاشیست خلق وپرچم نه تنها به مردم شریف ومومن افغانستان رحم نکردند برای مقام وچوکی همدیگر را کشتند طوریکه حفیظ الله امین فاشیست نورمحمد ترکی فاشیست را کشت،ببرک کارمل مزدور ووطن فروش حفیظ الله امین ملعون را اعدام انقلابی کرد.ببرک هم توسط داکتر نجیب وشوروی ها برطرف گردید داکتر نجیب که بنام قصاب کابل یاد میشود توسط طالبان در سپتامبر ۱۹۹۶ کشته شد.
متاسفانه تاحال بعضی از بیشرمان و اعضای فاسد خلق وپرچم درپی اشغال قدرت سیاسی هستند گاه و بیگاه شعار خدمت به وطن و افغانستان میگویند وزوزه می کشندو ضرب المثل معروف است میگوید : شتر درخواب بیند پنبه دانه گهی لُق لُق خورد گهی دانه دانه .درحالیکه ملت مومن زجرکشیده افغانستان ظلم ،تجاوز ادم کشان خلق وپرچم را هرگز فراموش نخواهد کردند و تا ابد به رهبران بیخرد وفاشیست خلق وپرچم لعنت و نفرین می فرستند.
من یادم هست که دراوایل ماه جدی ۱۳۵۸ و حکومت حفیظ الله فاشیست و قبل ازامدن قشون متجاوز شوروی درپوهنتون پولیتخنیک آوازه شد که حکومت حفیظ الله امین لعین صد روزه شد. یک یا دوروز بعد قشون شوروی بالای قصر تپه تاجبیک کابل حمله کردند حفیظ الله امین فاشیست را کشت و اشغال مستقیم قشون شوروی درافغانستان آغاز گردید وببرک کارمل این رفیق سرسپرده برژنف ملعون به قدرت رسید .جهاد مقدس وآزادیخواهی ملت مومن وازاده افغانستان درتمامی کنج وکنار افعانستان ادامه یافتندوصدها هزار شهید ومعلول و تخریب شهرها در زمان اشغال افغانستان توسط قوای اشغال گر قشون شوروی ادامه یافت.باالاخره با فشار جامعه جهانی و مقاومت مردم مجاهد،مومن وآزادیخواه افغانستان اخرین قوای شوروی در۱۵ فبروری ۱۹۸۹ میلادی از افغانستان خارج گردیدند.
با آنهم حکومت فاسد وفاشیست خلق وپرچم به مقاومت خود ادامه میدادند تا در اوایل ماه ثور ۱۳۷۱ شمسی حکومت مجاهدین دلیر آزادیخواه قدرت سیاسی را بدست گرفت.متاسفانه مجاهدین نیز دربین خود برای تصاحب قدرت چهارسال متواتر جنگیدند که اکثریت مردم مومن افغانستان دست داشتن زیرکانه اعضای حزب خلق وپرچم خاین را درصفوف نیروهای مجاهدین و آزادیخواه افعانستان قلمداد میکنند ودرین جای هیچ شک وشبهه نیست و متاسفانه حکومت مجاهدین جان برکف ومومن نیز اشتباه عظیم را درتاریخ افغانستان به ارمغان گذاشتند.
درآخر اینجانب روز ششم جدی را که روز سیاه و اشغال افغانستان توسط قوای متجاوز شوروی‌ سابق را محکوم می نمایم وبه روح شهدای مظلوم و مجاهدین راه استقلال وازادی افغانستان درود بی پایان میفرستم. وازخداوند بزرگ صلح،وحدت ملی، ،آرامش دائمی ،امنیت همگانی وهمزیستی مسالمت آمیز بین تمامی اقوام وملیت های برابر افغانستان خواستارم وبرای مردم مومن،زجر کشیده وزحمت کش افغانستان استطاعت و توانایی در بازسازی واعمار افغانستان نوین، مترقی و دموکراسی واقعی خواهانم
ومن الله التوفیق
انجنیر عبدالرشید ناصری ازآسترالیا

>>>   وحشی گری خوناشام گری تمام حکومت امین جلاد را فرا گرفته بود.با کشتن بهترین شخصیت های وابسته به جناح پرچم هواداران کارمل فقيد روحانیون باشرف وبا شخصیت این ها وحشی گری خود را نشان دادن.اما کارمل فقيد چیکار کرد.این یابو های خوناشام را درکنار خود پذیرفت.درصورت که این جانی ها بعد از سرنگونی امین مثلی بز ميلرزيدن .کارمل فقيد همیشه میگفت اگر این هارا محاکمه سرزنش شان بکنیم دیگر هیچ فرقی با امین جنایت کار نداریم.باز هم این خائنین چون ازتهداب خاين بودن دوباره در زمان مرحوم نجیب اله یکی یکی پیدا شدن دست به خراب کاری زدن مثلی شهنواز حرامزاده .مثلی مزدوريار.گلاب زوي.منوکي منگل این ها بودن به گوشی نجیب قصه میخواندن و مرحوم نجیب اله را وسواس نمودن کار به اینجا کشانیده شد این ها هستند که دوباره ناآرامی ها را در بین مردم ایجاد می کنند ميترسند که اگر شرایط آرام باشد.مرگ و محاکمه این ها حتمی است
(موتربان سابق ارگ

>>>   ششم جدی روز گرامیداشت از شهدای راه ازادی علیه اهریمن حفیظا لله امین است. بیشتر از ۲۵۰۰ عضو حزب دموکراتیک خلق افغانستان یگانه گردان سیاسی در کشور و هزاران شهروند دگر طی سال و چند جانهای عزیز خود را از دست دادند. حزب در طی این مدت بهترین کادر های نظامی و ملکی خویشرا از دست داد که جبران ان برای اردو و جنبش روشنفکری در افغانستان بطور کل محال بود. مردم افغانستان به جز ماوویست ها و احزاب اسلامی که رام ای اس ای پاکستان شده بودند دگر همه از این روز استقبال کردند. با تحول ششم جدی تمام پلانهای گلبدین نقش بر اب شد و او اینبار سینه چاک کرد و در برابر پاکستانی ها PAKIS زانو بزمین زد و سوگند تباهی و بر بادی افغانستان و سرنگونی نظام سیکیولر و ترقی خواه را که با پیمودن راه رشد غیر سرمایداری با کمک سرمایداران ملی و حلقات وطنپرست کشور طرح یک افغانستان نوین را تحت رهنمود و رهبری زنده یاد ببرک کارمل به پیش گرفته بود به عهده گرفت . اینجاست که کشور با مداخله ای امپریالیزم جهانی و ارتجاع منطقه و شیخ های عرب و تنظیم های پشاوری و ایرانی افغانستان به یک بحران و نابودی چندین دهه فرو رفت.
بامیانی

>>>   لعنت خدا بر همه شان ، كدامش خوب بود، تركي نصوار كپ ، ببرك بي پدر، أمين سگ ، نجيب گاو ، جهنم ابدي جايشان است ، مليون ها انسان اين خاك را در بدر ساختند، و از خيانت دزدان جهاد بقاياي شان هم به سلامت به دامن بگفته خودشان امپرياليزم افتادند، و حالا داد از عدالت ميزنند، اي كاش يك مرد براي چند ماه زعيم مسلمان افغانستان شود كه همه شانرا از خارج خواسته و مانند نجيب به دار بزنند.
مرده و نا بود باد همه خون خوران ملت مظلوم در چهل سال گذشته

>>>   ««««جناب الحاج انجنیر عبدالرشید ناصری از استرالیا!!!! سرزمین آبا و اجداد تان!!!
شما هزاره استید و خوب میدانید که اگر ششم جدی صورت نمیگرفت امین تک ،تک شما هزاره ها را نابود می‌کرد و مثل عبدالرحمن خان زنان جوان و دخترکان گلچهره ای تانرا در چوک پل خشتی به معرض فروش میگذاشت و یقینا که خریداران زیاد یعنی شیخ های خرپول عرب برای خرید شان به منظور نوکری و حتی هم برای مقاربت و جماع پیدا می‌شد. شما دوست داشتید که ناموس هزاره چنین پایمال می‌شد؟؟؟؟حادثه چنداول یاد تان رفت؟؟؟؟ششم جدی برابر به روز آزادی مردم افغانستان از زیر ستم طالب است.. بعد از ششم جدی شوروی ها به افغان‌ها گفتند ما امنیت شما را میگیریم بروید و طن تانرا آباد کنید و آنها از هیچ گونه همکاری دریغ نکردند.اما تمام پروگرام های مترقی توسط توطیه های افرادی چون علی خبیث مزاری نوکر ایران و تنظیم های پشاوری به خاک برابر شد و هم یک ملیون کشته. شما خود را اینقدر ضد کمونیسم و فلان و بسمدان نگیرید . در استرالیا زندگی میکنید آیا از وضعیت یک پینه دوز هزاره خبر دارید؟؟؟آیا میدانید که روزانه تنها در شهر کابل چند بار صرف بر دختران جوان تان تجاوز جنسی می‌شود؟؟؟ کمونیست ها برای تان در زمان شان عزت و شرف دادند با امنیت
به کارو بار تان مصروف بودید و دولت اجازه ای زنجیر زدن در روز عاشورا را در کل عام برای تان داد. تکیه خانه های تان امن بود هیچ کس نمیتوانست علنا هزاره را توهین کند . تمام مطبوعات و اخبار شما را تعریف می‌کرد ....
آقای عبدالرشید!!!!
بعد از این با نشر چنین نوشته های تان به ملیت هزاره توهین نکنید زیرا هزاره ای واقعا زحمت کش (کراچی کش) میداند که روز ششم جدی چه روز فرخنده برای آنها بوده است نه افرادی چون شما. شما حتما از همان هزاره های استید که با دزدان رژیم های قبل از هفتم ثور دهن جوال را میگرفتند. فکر می‌کنم که همانقدر فهماندن برای شما کافی است . کابلی ها ضرب المثل دارند که :(در خانه اگر کس است یک حرف بس است)۰
کابلی»»»»۰۰۰۰

>>>   سگ زرد برادر شغال است. ببرک بد تر از امین و هردو بدتر و پلیدتر از تره کی و نجیب گاو پلیدتر از همه بوده است. به گفته شاعر:
پابند امر حق چو نه ای از وفا ملاف
با خالقت چه کردی که با خلق او کنی
آتش جنگ امروز همه از گور این جوجه کمونیست های از خدا بی خبر زبانه می کشد. اگر این نامردان پلیدی نمی کردند، داود خان این کشور را به سمت ترقی هدایت می کرد. مرگ بر هر چه پرچمی و خلقی مزدوران ارتش سرخ شوروی سابق.

>>>   اقای ازاده چه تناقضی در حرف های توریالی وجود دارد؟؟ هیچ. مشکل در خود شما است زیرا شما نه چشم بینا و نه مغز روشن دارید تا خوب را از بد تمیز دهید.....

>>>   این آقای آزاده هم شکر "چشم بینادارد وهم مغز روشن و هم خوب را از بد بخوبی تمیز میدهد" و در حال حاضر منحیث یکی از مشاورین متخصص تکنالوژی در دولت فدرال و درجه دوکتورا به رتبه پروفیسوری در یونیورستی ملبورن مشغول کار است وبا پنج زبان به فصاحت تکلم و تحریر میکند. دو فرزند دست پرورده اش با درجه دوکتورا منحیث داکتر متخصص و طب ریسرج مصروف کار اند. لقب آزاده هم از طرف شاعر حماسه سرایی ایران سیاوش کسرایی به او پیشنهاد شده بود (کابل دهه ۶۰)

شش جدی لکه سیاهی است در تاریخ شوروی و زخم چرکینی است در تاریخ افغانستان. این جمله من با گفتار رفیق بکوف خود شماکه در جریان مصاحبه های اش (بعد حذف قدرت) بار ها تکرار نموده است فرقی ندارد. در زمان حکومت نجیب روزی به یکی از شفاخانه های کابل نزد مادرم نشسته بودم که مرحومه راتب زاد داخل اتاق گردید (هر دو نفر در دهه۱۳۳۰ در شفاخانه مستورات همکار بودند، خدا بیامرزدشان) زیرا در وقت نجیب برای تداوی دیگر به چارصد بستر نمی رفتند. راتب زاد صاحب در آنروز که همکار دوره جوانی اش را بعد از سال ها میدید دلش را از عقده که شاید در طول سالهای دوره قدرت اش گره خورده بود باز کرد و مادرم چندین بار در جریان صحبت هایی راتب زاد صاحب به من نگاه کرد تا حالی ام کند که با تمام سن جوانم تفکر و برداشت من از سیستم نارسا و طرز تفکر غلط شوروی ها و شوروی پرستان چه بجا بوده است.
"راه رشد غیر سرمایه داری" غلط ترین نظریه بود که بر شانه تیوری مارکس بار شد و تاریخ آنرا به اثبات رسانید (طفل سالم کامل باید نه ماه در بطن مادر تکامل یابد، جهشی در کار نیست).
حال قضاوت مدبرانه راازبرقراری رژیم شش جدی (و ۷ ثور) که بر پایه نظریه پوچ عرض اندام کرد (کردند) به خود تان میگذارم.
آزاده

>>>   اقای ازاده ...تیوری مارکسیزم جزم نیست . و راه رشد غیر سرمایداری در کشور های دارای سیتم چند بعدی اقتصاد چون افغانستان وکشور های افریقایی تازه از بند استعمار رسته یکی از گزینش های منطقی بود.کشور های عقب مانده و تازه به استقلال رسیده نباید یکبار دگر راه پر از درد و الام بعد از گذار و شکستاندن زنجیر های فرتوت نظام فیودالی بنام سرمایداری را تجربه میکردند. خطوط اساسی جمهوری دموکراتیک افغانستان را اگر مطالعه کنید جوابات منطقی برای تان در این رابطه بدست میاید.فراموش نکنید که جنبش ها و نظامهای دموکراتیک مردمی نه تنها در افغانستان به شکست مواجه شد بلکه در افریقا امریکای لاتین نیز به چنین سرنوشت مواجه گردید. اگر ما در افغانستان گناه را به گردن ح.د.خ.ا . حضور شوروی بیاندازیم پس در نیکاراگوا چیلی انگو لا ایتوپیا کانگو چرا معضلات عرض اندام کرد؟ چرا جنگهای داخلی راه انداخته شد؟ چرا نظام ازاد و دموکراتیک رییس جمهور الندی در چیلی محو گردید و پنوچت به قتل عام دست زد؟غلطی در اندیشه های انقلابی با برنامه های مترقی نبود بلکه در مقاومت و تنفر شدید استعمار نوین و امپریالزم امریکا از برقراری نظامهای دموکراتیک در مناطق مذکور به شمول افغانستان بود. شما شاید از موضوع IRAN-CONTRAS در سالهای ۱۹۸۰ واقف باشید امریکا به ایران که درگیر جنگ با عراق بود سلاح فروخت و پول انرا CIA علیه حکومت انقلابی ساندینیستها در نیکاراگوا استفاده کرد. خلاصه اینکه به هر عمل و هر ایده ای مترقی در سالهای جنگ سرد از طرف امریکا مهر کمونیزم زده میشد و باقی کشور های دنباله رو امریکا از امریکا پیروی میکردند. اگر دقیقا فکر کنیم نه ایده ای راه رشد سرمایداری غلط بود و نه ششم جدی اب در جای دگر الوده بود..
صد ها مثال از مداخلات امریکا و متحدینش در امور کشور های بیدفاع میتوان ذکر کرد. بیایید از ایجاد اسراییل اغاز کنیم کدام نیرو در عقب اسراییل است که تا امروز مردم فلسطین را چپه نعل کرده است و هر روز قطعه زمین شانرا غصب و به یهودیان افراطی قباله میدهد . چرا در لیبیا مداخله کردند و کشور را به جنگ داخلی سوق دادند؟؟امروز مورخین و محققین صادق امریکایی حمله ای امریکا و متحدینش را بر عراق و کمک های امریکا را به مخالفین جمهوری دموکراتیک افغانستان رد کرده و اشتباه تاریخی تلقی میکنند.شما شاهد ورشکستگی اقتصاد در یونان بودید و هم اکنون تظاهرات جدی در سودان جریان دارد چرا ؟ برای انکه حکومات این کشور ها توسط غول سرمایه با اعطای قرضه هابا مفاد زیاد از طرف انستیتوت های مالی جهانی به این کشور ها حلقه ای محاصره را بدور این کشور تنگ ساخته و برای حصول پول شان این دولت ها را مجبور میسازند که دروازه های کشور های شانرا برای غارت منابع طبیعی شان باز کنند و در حقیقت مالک حقیقی این کشور ها شده و مردم چون دوره ای بردگی برای شان با مزد کم و صعود نرخها کار کنند سرمایه بیافرینند و مالکان سرمایه های بزرگ منافع بیشتر بدست اورند که متاسفانه جمهوری سوسیال امپریالیزم چین نیزبه کمپ استعمار گران پیوسته است .اینجا است که ما به مفهوم واقعی راه رشد غیر سرمایداری با تشویق سرمایداران ملی و نقش دولت در اقتصاد کشورو شکستاندن زنجیر های فرتوت فیودالی پی خواهیم برد
اگر ما از اندیشه های مترقی نفرت داریم یا از ح.د.خ.ا. و نظرات ان بد ما میاید این به معنی ان نیست که از واقعیت های عینی چشم پوشی کنیم افغانستان هر باریکه قدم در راه ترقی برداشته است از دوران امان الله خان شروع تا امروز به گونه ای از جانب استعمار دچار مشکلات جدی شده و موانع را تجربه میکند و علت هم روشن است درک علل چشم بینا و مغز روشن بکار دارد.
فخر اهنگر..

>>>   جناب کابلی!میدانم که‌شما هم یکی ازفریب خوردگان باند وطن فروش پرچم هستید اما دقیق نمیدانم که از جناح ببرک کارغل هستید ویاجناح داکتر نجیب هستید؟بهرصورت متاسفانه فریب خورده اید وتا حال هم درکام فریب خودگان وطن فروش پرچم وفاشیست های خلقی زندگی میکنید.شما خواطرات سیاسی جنرال قادر که یک عضو مهم کودتای خونین هفت ثور بود دقیق بخوانید وازنیات شوم وخطر ناک حکومت شوروی سابق راجع به افغانستان آگاهی حاصل می نمایید.جنرال قادر دریک جا ازقول یکی از مقامات بلندرتبه شوروی در مسکو میگوید که این شخص بلند رتبه به جنرال قادر گفته بود دولت شوروی میخواست افغانستان را با خاک یکسان کند و دوباره بسازد.حتی وجدان شما چطور این پلان خطرناک وشوم دولت شوروی سابق را قبول کرده میتواند وهم جنرال قادر اعتراف میکند که مشاورین شوروی که در اردوی افغانستان ایفای وظیفه میکردند درکودتای خونین هفت ثور نقش رهبری کننده و موثر داشته اند.ازطرف دیگر بنا به قول یک خبرنگار که در زمان مریضی ببرک کارمل دربندرحیرتان با ببرک کارمل ملاقات داشته اند ببرک کارمل اعتراف کرده است و گفته که اگر یک مملکت که استقلال عمل ازخود نداشته باشد به ترقی و رشد رسیده نمی تواند.حالا شما گفته ببرک را خوب ارزیابی کنید که ببرک دراخر عمر شان فهمیده اند که حکومت خلق وپرچم استقلال عمل ازخود نداشته اند وباتمامی موارد از مسکو دستور گرفته اند.داکتر نجیب هم ۱۵ فبروری ۱۹۸۹ را روزنجات ملی ازچنگ اشغال شوروی ها میگوید.مشاورین شوروی ها حکومت را به حزب کثیف خلق وپرچم تحویل داد وباقی احزاب افغانستان را از قدرت سیاسی محروم ساختند وبه نام های مختلف ازجمله اخوان الشیاطین،ناسیونالیست های تنگ نظر،اشراف زادگان،سکتاریست ها وغیره مسمی کردند و رهبران وطن دوست ومومن ازاقشار مختلف جامعه افعانستان را روانه محابس کردند وبالاخره درزمان خلقی ها وپرچم های آدم کش زندانی سیاسی به اشکال مختلف اعدام و نابود گردیدند.هچکدام از رهبران فاسد وعیاش خلق وپرچم از همدیگر بهتری و برتری نداشتند همه شان بخاطر قدرت سیاسی همدیگر را کشتند و جامعه فقیر افغانستان را فقیر تر و شهرها را با خاک یکسان کردند.مجاهدین جان برکف وآزادیخواه در تمامی افغانستان ازپیشتبانی اکثریت مطلق ۹۵ فیصدی جامعه افغانستان برخوردار بودند و رهبران سیاسی خردمند مانند شهید عبدالعلی مزاری و امثالهم درجامعه افغانستان برای حصول استقلال افغانستان ومحو حکومت فاشیستی خلق وپرچم تا آخرین لحظه ادامه دادند.قوم مومن وزحمت کش هزاره های افغانستان طوریکه درگذشته از وطن و ناموس خودها با متانت کامل دفاع کرده و فعلا هم دفاع میکند.هزاره های مناطق مرکزی هیچگاه در زمان جهاد وبعد ازآن اعراب عیاش و پولدار هرنام در منطقه خودراه نداده و نخواهد داد.انانیکه بیشرمانه به ناموس هزاره های مومن وزحمت کش بی احترامی میکنند بدانند که خودشان از فامیل بی تربیه وخودخواه بوده و این حرف های غیر انسانی شان نمایندگی از بی شخصیتی‌وبی تربیتی شان مینماید.عیاشی وفساداخلاقی اعضای باند خلق وپرچم را که درناحیه های حزبی و دفاتر سیاسی شان صورت می گرفتند ، ملت مومن وازاده افغانستان هیچگاه فراموش نخواهدکرد.حکومات خلق وپرچم وقتی بعضی آزادی ها را برای مردم افعانستان وعده دادند که ۸۰ فیصد خاک افغانستان ازکنترول شان خارج بودند و این حرف های آزادی مذاهب وغیره شان فقط ماجرا جویهای مکارانه چیزی بیشتر نبودند.حتی هزاره جات را فدرالیسم پیشنهاد کرده بود درحالیکه بهترین سیاست مداران وطن پرست ومومن هزاره هم از روشنفکران،وطن پرست وروحانیون،کسبه کاران،متعلمین،معلمین،استادان پوهنتون و محصلین را درشب های تاریک زنده زیر خاک کرده بودند و این آدم کشی وجنایت شان تا اخر حکومت ننگین خلق وپرچم ادامه داشتند.مثل معروف است که( اگر درخانه کس است یک حرف بس است)
ع.ناصری ازآسترالیا

>>>   به دوست محترم ما حاجی عبدالرشید ناصری... هر کس اگر علیه حزبی ها حرف بزند ولی برای شما هزاره ها این نوع موضعگیری زیب نمیدهد.همین اکنون در دایکندی مردم انجا دختری را که به انها پناه برده بود دوباره به محل مربوطه اش تسلیم کردند و او سنگسار شد. چرا مردم دایکندی اینکار را کردند ؟ جواب روشن است از ترس انکه به حرم هزاره تجاوز نه شود. منطق وجود دارد.حالا من باز هم برای شما میگویم که اگر ششم جدی بوقوع نمیپیوست زن و دختران تان لیلام میشد چنا نیکه در گذشته ها شده است ایا از این واقعیت چشم پوشی میکنید در تمام سایت ها هر روز هزاره های قلم بدست شما از تجاوزات جنسی بر زنان و دختران هزاره و در بند کشیدن انها در زمان امیر عبدالرحمن خان شکایت میکنند که البته عمل غیر انسانی بوده است . شما باید شب و روز نماز نفل بخوانید به خصوص که حاجی استید که از تکرار چنین فاجعه با امدن ششم جدی جلو گیری شد. امین هفته ای یکروز مراجعین را در وزارت خارجه میپذیرفت. اکثرا مراجعین مادران که پسران یا زنان جوان که شوهران شان لا درک میبود با عرایض خود نزد امین میامدند و از او کمک میخواستند. امین به مادران میگفت که پسر تان خاین است به پاکستان فرار کرده و به زنان جوان میگفت من نمیدانم که شوهر تان کجاست بروید شوهر کنید جوان استید ...
خیر شاید درک این موضوعات و سایر مطالب از فهم شما بدور باشد زیرا از متن و محتوی نوشته های تان چنین ضعف را دریافته ام گناه تان نیست .
زمانیکه در گفتار ما منطق غایب باشد ناگزیر انسان به نوشتن چرندیات مبادرت میورزد. من به اقرار و گفته های جنرال قادر و کسی دگری کاری ندارم با وجود کمبودی های جدی در جریان موجودیت ج.د.ا. یک نکته ظاهر بود و ان اینکه توده های زحمت کش از هزاره تا تاجیک و پشتون و پشه یی در صورت موجودیت صلح و عدم دشمنی امریکا با نظام از زندگی نسبی خوب انسانی بر خوردار میبودند. ملیونها انسانم زحمتکش افغانستان چانس انرا نداشته است که مثل شما به استرالیا خود را برساند و با معاش مفت سوسیال که پول ان از خون ملیونها انسان کشور های فقیر با فروش سلاح و مهمات بدست میاید زندگی کند و و بگوید که چقدر همه چیز در اینجا انسانی است؟
ناصری صاحب .. انگلیسهای استرالیایی این همه تمدن و ابادی را به قیمت محو نسل های بومی انجا بر پا کرده اند که شما به ان افتخار میکنید . این زندگی و شوکت کشور های بزرگ سرمایداری به قیمت اسارت و بردگی میلونها انسان بیگناه افریقاو اسیا تمام شده است . بفرمایید اثار بیشمار از فجایع استعمار گران در قرون متمادی حتی امروز در همین کشور موجود است
بخوانید انگاه درک خواهید کرد که چرا در افغانستان امریکا و متحدینش جنگ را تمویل کردند و تا امروز ادامه دارد . تا دیروز موضوع حزبی ها بود حالا چرا جنگ در کشور متوقف نمیشود؟؟؟ بخاطریکه افراد چون شما در خدمت استعمار استید یا اگاهانه یا غیر اگاهانه از همین استکبار مذهبی و استعماری در خارج و داخل کشور دفاع میکنیدو به صفوف و رهبری حزب که باز هم تکرار میکنم که به ملیت هزاره احترام و عزت داد دشنام میدهید.من کابلی استم و شما خود تان میدانید که ما باشندگان کابل به شما هزاره های ناقل از هزار ه جات به کابل همکاری کرده و. در خانه های خویش شما را پناه داده و زمینه ای کار را برایتان مساعد ساخته بودیم لذا شما خوب میدانید که من چه میگویم و. هم تربیه ای ما کابلی ها انقدر هم بد نیست که شما توهین کرده اید.توهین به ناموس هزاره را در گزارش ارزگانی در مورد دختری که دوباره به طالب سپرده شد و سنگسار شد مطالعه کنید و بخوانید که عده ای با بیشرمی به ناموس شما هزاره ها تجاوز لفظی کرده اند .انگاه فرق بین توهین و انچه را من تشریح داده ام خواهید دریافت. حالا نه یک حرف بلکه حرفها برای شما تقدیم شد امید که بس باشد.
کابلی..

>>>   من از آوان جوانی به این معتقد بوده و هستم که محور جنبش های رهایی بخش خلق هایی افریقا، امریکای لاتین وآسیا است و همچنان همیشه معتقد بوده ام که شیونیسم مسکو و مایویسم پیکنگ زخمی مهلکی بوده و است بر این جنبش ها و بهانه یی برای قدرت هایی کاپیتالیستی برای سرکوب جنبش های مترقی.
در طول سالهایی مصروفیتم منحیث یک پژوهشگر ساینس و تکنالوژی امکانات آن برایم میسر شد که به بسیاری کشور هایی جهان سفر داشته باشم (اگر مبالغه نکنم شمارش کشور هایی که در آن سفر نداشته ام برایم آسان تر است). حتی در بعضی این کشور ها از یکماه تا یکسال در لابراتوارهایشان به حیث ویزیتور کار کرده ام. من آدم گشت و گذاری و تفریگاحی نیستم و معمولأ هر جایی میروم کنجکاو معلومات زنده گی معمولی و بدوی مردم آن دیار هستم. و همیشه بجایی مطالعه زیاد کوشیده ام تا متکی به تفکر و برداشت از واقعیت هایی فزیکی و عملی باشم چه در مسایل اجتماعی و چه در ساحه ساینس و این یکی از برد هایی من در کشف و ترکیب مواد جدید است که بنامم ثبت شده است .
من در طول اقامتم در امریکای لاتین (تقریبأ یکسال) توانستم معرفت بیشتری ازطرز زنده گی و تفکر مردمان این کشور ها حاصل کنم. و معنی جملات چه گوارا" چنانچه بين الملل پرولتاريا توانسته بود بر اعمال تک تک حکومت هاي کشورهاي سوسياليست فرمانروا شود موفقيتي مي بود. اما جاي انترناسيوناليزم را وطن شيفتگي [شوونيسم] قدرت هاي بزرگ و يا تسليم به اراده اتحاد جماهير شوروي گرفته است. اينهمه زخمي است بر تمام روياهاي صادقانه کمونيست هاي جهان" را بخوبی درک کنم. البته چه گوارا این همه کجرایی را ناشي از سرشت سياست نوين اقتصادي لنين مي پنداشت گو اينکه او مي انديشيد که چنانچه لنين بيشتر زيسته بود شايدامکان تصحيح آثار خود را داشت و می گویند که گاهی به شوخی میگفت که "اشتباهي که کرد آن بود که درگذشت" (سوسياليسم به روايت چه گوارا).
كشور هایی امریکای لاتین (بغیر از کوبا) بطور عادی در مسیر انقلاب روان اند و دفاع مردم ونزوئلا از چاوز در مقابل توطئه بزرگ امریکاثبوت این مدعا است و آنها ضرورت نداشتند و ندارند تا شعار جاهلانه و ریشخند "قوا مسلح مدافع مطمئن دست آورد هایی انقلاب ثور" را بر در و دیوار بکوبند زیرا آنها به مردم متکی اند.
کودتای ۷ ثور توسط امین و افسران خلقی صورت گرفت و افسران پرچمی (بغییر از رفیع) به دفاع از داوود بر ضد آن می جنگیدند ونصحیت من بشما اینست که همانطوری که درین جرم شامل نبوده اید کوشش کنید خودرااز آن مبرا نگهدارید.
مردم کوبابا اراده سلحشوران آزادی بخش و رهایی بخش کشور خودرا از یوغ استعمار نجات دادند مگر با تاسف ۶ دهه با پیمودن از راه رشد غیرسرمایه داری به جایی نرسیدند شرایط زنده گی شان حتی بدتر از بنگله دیش و پاکستان است، خدا کند موقع برایتان میسر شود و آنرا از نزدیک مشاهده کنید.
در طول اقامتم در چین بخوبی در یافتم که حزب کمونیست چین یک چهره کریی اروستوکراتیکی است در جامعه که تفاوت هایی طبقاتی نه ناشی از کاپیتالیست ها بلکه ناشی از سوسیالیست کاپیتالیست های است که در جریان " راه رشد غیرسرمایه داری" ظهور و به اوج رسیده اند.
به من وصیت کرده اید تا "خطوط اساسی جمهوری دموکراتیک افغانستان" را مطالعه کنم مگر شما خود تان چقدر به آن پابند بوده اید و چه دست آوردی مثبتی برای جامعه افغانی داشته است. حتی بخاطر دفاع از یک شخصیت (آنهم یک دایم الخمر) حزب تان را برباد دادید و از آن بدتر ملتی را به خون نشاندید

نجیب با آن که رییس گشتاپو تان بود تنها با اعتراف به اشتباه های گذشته در وقت قدرت کمی برائت گرفت و اگر کارمل شما همین اعتراف را درزمان زمامداری (نه بعد از زمامداری که دیگر برایش ناوقت بود) می کرد شاید بینی خمیری برایش میشد.
و اگر قرار باشد "چشم بینا و مغز روشن" شمارا داشته باشم استدعا دارم بمیرم.
والسلام
آزاده

>>>   تا دیروز به فکر شما شوونیزم ماسکو و ماوییزم چین برای کاپیتالیزم بهانه برای مداخلات و حتی سرکوب موفقانه ای جنبش های رهایی بخش ملی در اسیا و افریقا و امریکای لاتین بوده است . بلی این واقعیت است که کاپیتالیزم به بهانه ای جلوگیری از گسترش کمونیزم هر عمل مترقی را مهر کمونیستی زد و با خرچ پول و استخدام ارتجاع داخلی از ریشه خیزش ها را خنثی کرد. ولی حالا که دگر توازن قدرت ها بر هم خورده است چه انگیزه ای برای امپریالزم وجود دارد که بر حریم من و تو تجاوز میکند ما را دموکراسی میاموزاند طرز رفتار و سخن گفتن میاموزد؟؟؟ در این جای شکی نیست که رهبران شوروی در تطبیق اندیشه های مترقی همیشه باهم تضاد داشتند و هر رهبر جدید برای خود فرکسیون میافرید . با وجودیکه انها ادعای اعمار و تکمیل سوسیالزم پیشرفته را میکردند اما از واقعیت بدور بود . راه رشد غیر سرمایداری برای یک کشور عقب مانده اگر چانس داشتن یک نظام عادلانه و دموکزاتیک را داشته باشد شاید بهترین گزینش باشد . در رابطه به خطوط اساسی ج.د. ا. شما از من بهتر میدانید که شرایط نورمال و صلح سراسری که هرگز در زمان حاکمیت حزب و دولت میسر نگردید ضرورت دارد تا دولت بتواند تمام نیرو و قوای بشری خویشرا در راه تطبیق ریفورها هایش بخرچ دهد در حالیکه من در کشور شاهد بودم که حد اکثر نیروی جوان در دفاع از کشور مصروف بود بهترین کادر ها برای وظایف امنیتی مصروف بودند. اگر لنین نپ را اعلام نمیکرد و اگر لنین معاهده ای لیتوفسک را برای خارج شدن از جنگ اول امضا نمیکرد هرگز موفق به برقی ساختن سراسر روسیه شوروی نمیشد زیرا صلح برای او همه چیز بود که متاسفانه ما تا به امروز به ان دست نیافته ایم و اما باوجود جنگ دولت انچه در توان داشت انجام داد البته از کمی و کاستی ها انکار نمیتوان کرد. هم اکنون بسیاری از فدرالیزم حرف میزنند هسته ای ابتدای این اندیشه درخطوط اساسی ج.د.ا. نهفته بود یعنی ایجاد ارگانهای محلی و انتقال قدرت از طریق انتخابات به نمایندگان مردم در محل. این صرف ذکر یک مثال بود..
حزب و دولت مال ببرک کارمل با وجود اکه من به شخصیت ایشان احترام داشتم و دارم زیرا یگانه رهبر در تاریخ معاصر افغانستان بود که مبری از دزدی و چپاول دارایی عامه بود و زمانی هم که فوت کرد جز کتابخانه ای کوچکی دگر چیزی از او میراث باقی نماند و یا داکتر نجیب نبود و نیست رهبران میایند و میروند و لی بنیاد و هسته های اندیشه های مردمی همچنان یباقی میماند. حزب هزاران کشته و معیوب از خود به جا گذاشته است اینکه رهبران حزب در هر سطح که بوده و. یا باشند بعد از انکه باز نشسته شدند صرف حق اظهار نظر شخصی خود را دارند و به هیچگونه نظر شان نمایندگی از هزاران سرباز و افسری که بنام اعمار جامعه ای فاقد استثمار فرد از فرد جان دادند نمیکند کودتا علیه داود داستان دگری است . اگر اشتباه نه کنم محترم حسن شرق در کتاب کرباس پوشهای پا برهنه ای خویش متذکر شده است که داود خان ببرک کارمل را زمانیکه متقاعد بود به منزل خود خواست و از او در مورد اینده که بعدا کودتای سرطان علیه ظاهر شاه صورت گرفت نظر خواست . کارمل از ریشه مخالف تغییر نظام بود زیرا او میدانست که اگر ظاهر خان در قدرت باشد و سیستم دموکراسی پارلمانی وجود ان ادامه و قانون احزاب پاس گردد یگانه راه برای تحولات اینده و پخته شدن احزاب سیاسی میباشد به همین خاطر حتی خلقی ها او را دربارمل خطاب میکردند. کارمل حتی یک قدم جلوتر گذاشته شاه افغانستان را مترقی تر نسبت به شاه ایران میدانست و برای اینکار نظرات خود را داشت .این نظر شخصی شما است که به کی احترام میگذارید و به کی نمیگذارید و من انرا کاملا احترام میکنم ولی انچه من در مورد کارمل نوشتم نظر شخصی من در مورد موصوف است. اینکه داود خان چرا از بین رفت و. فلان چرا امد دگر این حوادث تاریخ است که یکی بعد دگر میاید خوب یا خراب من هم میتوانم بگویم که اگر بعد از رحلت پیغمبر از جهان
حضرتعلی خلیفه میشد و حضرات ابوبکر و عمر کودتا برای قدرت نمیکردند شاید امروز جهان اسلام شکل دگری میداشت و یا بر عکس ان. هر دولت و یا نظام حق دفاع از خود را دارد به خصوص که شناخت بین المللی داشته باشد و بخصوص عضویت معتبر ترین سازمان جهانی یعنی ملل متحد را داشته باشد . میپذیرید یا نه این حق جمهوری دموکراتیک افغانستان نیز داشت که از تمامیت ارضی خود در برابر تجاوزات از کشور های همسایه دفاع کند چنانیکه اکنون فرزندان وطن در راه دفاع جان میدهند.و هر روز کشته میشوند . جناب ازاده صاحب امپریالیزم امپریالیزم است امروز به بهانه ای جنگ را در سوریه و یمن و افغانستان دامن می زنند و فردا به جای دگر و برای اینکار بهانه ای خواهند یافت.پس نتیجه چنین که مشکل اساسی در جای دگر است که جنگها را شعله ور نگهمیدارد نه در پالیسی ها و خطوط اساسی و مترقی دولت های دموکراتیک. موفق و کامگار باشید ازاده صاحب.

>>>   از نوشته ای اقای ازاده دریافتم که ایشان شکست و ناکامی هر تحول جدید و مترقی در چند دهه ای اخیر از سال های ازادی افریقا تا تحولات در اسیا را ناشی از عوامی داخل میدانند. معضلات جدی فعلی در کوبا را ناشی از اتخاذ سیاست های گویا غلط کاسترو و حزبش میدانند صرف نظر از انکه شاید بیسوادی در کوبا کاملا محو شده باشد تحصیلات ابتدایی و عالی کاملا رایگان تعداد دکتور به ان اندازه که برازیل انها را برای تداوی مردم شان استخدام میکنند امریکایها برای تداوی بسیاری از امراض که در امریکا خیلی ها گران است به کوبا میروندوخدمات بهداشتی برای هر کوبایی رایگان. من معضلات کوبا را نه از کاسترو بلکه از ضد و موضعگیری های خصمانه ای امریکا علیه یک کشور کوچک میدانم از سازماندهی جنگ خلیج خوکها در زمان کنیدی تا محاصره ای شدید اقتصادی که تا امروزادامه دارد چرا؟؟؟ برای انکه جوامع جدید و کشور های کوچک انقدر مصروف امور امنیتی بخاطر بقای خویش شوند که توان مالی برای تطبیق ریفورمها باقی نماند.بنیاد یک زندگی نورمال برای یک شهروند هر کشور امنیت حق تحصیل و بهداشت رایگان حق کار احترام به حقوق اقلیت هاوغیره . یک مطلب را نیایدفراموش کرد که جامعه ای بدون عیب و مشکل در جهان وجود ندارد و نخواهد داشت ولی اگر یک طفل افغانستان به سطح یک طفل کوبایی نه به سطح یک طفل پاکستانی و بنگله دیشی حتی یک طفل هندوستانی که حالات ملیونها طفل در هند بهتر از بنگله دیش و پاکستان وافغانستان نیست و من شخصا در هند شاهد چنین حال و احوال اطفال بوده ام ..امتیازات داشته باشد شاید ما خود را خوشبخت احساس کنیم.و در رابطه به وینزویلا و معضلات این کشور باید گفت :
اتکای کامل این کشور به تیل و اکنون غرق کردن وینزویلا در زیر بار قروض چین پیامی خوبی برای نسل فعلی و اینده ای وینزویلا با در نظر داشت توطیه های CIA نخواهد بود.

>>>   طالبان به نظرم یک کار درست تا بحال کرده اند و ان قتل علی مزاری که در چور و چپاول و جنگهای تمنظیمی در کابل نقش داشت . اگر دگر سران جهادی از کابل فرار نمیکردند به چنین جزا محکوم میشدند که باید میشد.

>>>   این برادر استرالیایی ما اگر در جنگهای ۱۹۹۱ کابل در کابل بوده است حتما از واقعیت های تلخ انزمان خبر دارد که حزب وحدت جز جنگها و فجایع بوده است و باید از روی وجدان قضاوت نماید و اگر در کابل نبوده اند در این مورد معلومات خو.د را زیاد تر کنند .

>>>   جناب کابلی صاحب!نمیدانم که فعلا چند ساله هستید بهرصورت من شاهدوناظرحکومت فاشیستی خلق پرچم بودم که بعدازقیود شب گردی درشهر کابل باندجنایت کار وفساد پیشه خلق وپرچمشب ها بانیروی مسلح خود درخانه های مردم شریف وبافرهنگ مردم داخل میشدند افراد وشخصیت های مبارز وانقلابی وطن پرست ومومن را باخودمیبردند وبعدازمدتی بدونتحقیق واثبات جرم وگناه زنده زیر خاک میکردند که تمامی مردم شریف ومومن افعانستان ازین جنایات باد خلق وپرچم تاحال دقیق اطلاع دارند .جای شک نیست که مردم شریف،مبارز،دارای تحصیلات وفرهنگ عالی کابل که پایتختدوقرن افعانستان است بیشترین تلفات وآزار اذیت را ازدست باند وطن فروش وضد اتسانی خلق وپرچم دیده اند.

>>>   اقای ازاده ..امریکا در طی جنگهای تروریستی در داخل افغانستان برای ادامه ای جنگ علیه دولت وقت افغانستان بیشتر از ۶۳ بلیون دالر به پاکستان داده است و به حکومات افغانستان در طی هیجده سال شاید بیشتر از ۲۲ بلیون دالر پول داده باشد ولی از یک گروه تروریستی که طالبان بود امروز ۲۲ گروه تروریستی در کشور فعال است چرا؟؟؟

>>>   جناب کابلی صاحب!نمیدانم که فعلا چند ساله هستید بهرصورت من شاهدوناظرحکومت فاشیستی خلق پرچم بودم که بعدازقیود شب گردی درشهر کابل باندجنایت کار وفساد پیشه خلق وپرچمشب ها بانیروی مسلح خود درخانه های مردم شریف وبافرهنگ مردم داخل میشدند افراد وشخصیت های مبارز وانقلابی وطن پرست ومومن را باخودمیبردند وبعدازمدتی بدونتحقیق واثبات جرم وگناه زنده زیر خاک میکردند که تمامی مردم شریف ومومن افعانستان ازین جنایات باد خلق وپرچم تاحال دقیق اطلاع دارند .جای شک نیست که مردم شریف،مبارز،دارای تحصیلات وفرهنگ عالی کابل که پایتختدوقرن افعانستان است بیشترین تلفات وآزار اذیت را ازدست باند وطن فروش وضد انسانی خلق وپرچم دیده اند.شما باید تمامی مدارک وگفته های اعضای باند خلق وپرچم را خوب مطالعه کنید که رهبران بی خرد ومزدور خلق وپرچم چگونه به اشتباهات واعمال غیر انسانی شان اعتراف میکنند.این رهبران بیخرد وجنایت کار گاهی ماتریالیست میشوند وهم گاهی ناسیونالیست وهم گاهی مانند الحاج دکتور رازمحمد پکتین ویا الحاج حنرال محمد اسلم وطنجار خودهارا به مردم مومن ووطندوست افعانستان معرفی میکنند.من مطنینم که اگر ببرک نورمحمدترکی،حفیظ الله امین میرغضب وداکتر نجیب تاحال زنده میبودند حالا همه شان درپهلوی نام شان الحاج ویاحاجی میبودند.بهرصورت باید جناب کابلی اینرا بپذیرید که سرآغاز جنایت وخیانت ازهفت ثور1357 شمسی شروع میشود وتا امروز متاسفانه به شکلی از اشکال ادامه دارد. جمهوری قلابی محمد داود هم یک جمهوری فاشیست ومطلق العنان بود که با اتکاء به قوم پرستی پشتیبانی اکثریت مردم افعانستان را ازدست داده بود.امیدوارم که بیشتر ازین به اقوام برابر وبرادر افعانستان بی احترامی نکنید. سعدی شاعر توانای فارسی میگوید ه:بنی آدم اعضای یکدیگرند که درآفرینیش زیک گوهرند چوعضوی به درد آورد روزگار دیگر عضوهارا نماند قرار توکزمحنت دیگران بیغمی نشاید نهد نام تان آدمی

>>>   ازاده صاحب .افغانستان در طول تاریخ از دوره ای اما ن الله خان تا سقوط جمهوری دموکراتیک افغانستان در هر دوره یک ملا ی لنگ داشت که از دین بر علیه ریفورم ها استفاده شد و در عرصه ای بین المللی در هر اداره ای امریکا یک مشاور وجود داشت که پلانهای بربادی را برای کشور های بیچاره و عقب مانده چون افغانستان طرحریزی میکرد. ...حا لا خود قضاوت کنید.

>>>   به ناصری
من شخصا درآن زمان متعلم مکتب بودم و خانه ما در اطراف.شهر ايبک بود جای بود که شب ها مجاهدین وارد میشد .وروز میرفتن به کوه های اطراف.چندین بار تانک های شوروی از کوچه های کچ وپيچ محله وقريه ما ميگذشت ومابچهاي محله جهت تماشا می رفتیم به دیدن تانکها وتانکها وسایل نقلیه آنها طوری می گذشت که به در وديوار محله ما آسیب نمی رسید حتی یک از تانک هایشان خیلی بزرگ بود داخل کوچه جای نميشد سرکرده شان دستور داد که همانجا توقف کند .من مسلمان هستم نباید دورغ بگويم .برای این که آن ها کافر بودن نبایدتهمت بزنم.واقعیت این است که آنها دران سال هاچند بار آمدن و رفتن بهمین روال بود.وتو پست فطرت اسم حاجی را روی خودت گذاشتی وبا خيال بافی هایت چه را میخواهید ثابت کنید .درصورت که همگی از واقعیت ها آگاه اند.پدرم وبرادر کلانم مجاهد بودن واما اعمال ننگین شان را من محکوم میکنم.فقط اسم از مجاهد سرشان گذاشته بودند واما اعمال خبیثانه شان از10 ها کافر بدتر بود مال و منال که از اجدادم به پدرم ارث مانده بود همه آنها را با این دزدی هایشان با این زور گیری هایشان همه را حرام نموده بودند .نان که بر سری دسترخان ما ميگذاشتن اصلا مزه نداشت به دهن من مثلی برگ درخت مزه میداد.حاجی ناصری امیدوارم که با اذيان گفتند گوري خودرا در آخرت نسوزاني.به امید صلح دائمی در سراسر ی کشوری عزیزم افغانستان.
(نعمت الله قریه سنجتک سمنگان

>>>   این برادر ما ازاده صاحب سیب را با مالته مقایسه می‌کند یعنی زندگی اطفال کوبا را با اطفال پاکستان و بنگله دیش. خدمت ایشان عرض کنم که کوبا سالانه هفت فیصد عاید خالص سرانه ای خویشرا صرف تعلیمات میکندو برای ۹۸٫۲فیصد کودکان زمینه ای تحصیل مساعد است و حتی صبحانه برای شاگردان و یو نیاورم رایگان نیز می‌دهد و در میان کشور های اطراف خویش پیشرو ترین کشور از نگاه داشتن تعلیمات ابتدایی و عالی و خدمات بهداشتی مقام اول را دارد. در حالیکه در پاکستان دولت صرف سالانه حدود ۳۰۲فیصد عاید خالص سرانه را صرف خدمات تعلیمی می‌کند و هم در پاکستان حد اقل یک ملیون کودک خیابانی که بی سر پناه اند وجود دارد که اکثرا مورد آزار و تجاوزات جنسی قرار میگیرند .ملیونها طفل منحیث کودکان کارگر با هزار نوع تبعیض و اهانت و حق تلفی از جانب مالکین کارخانه ها به کار مشغول اند و از رفتن به مکتب محروم اند . وضع اطفال افغانستان و بنگله دیش اصلا قابل مقایسه نیست و درد آور است . از هند وستان که من شخصا هشت سال زندگی کرده ام مثالی بزنیم... هند بیش‌تر دوصد ملیون مردم طبقه ای پایین یا dalitsدارد و اطفال اینها حق رفتن به مدارس شخصی را ندارند و هم در مکاتب دولتی مورد اهانت و اذیت قرار میگیرند و حتی در بعضی مناطق اطفال این طبقه بعد از ختم درس‌ها مکلف به پاک کاری دست شویی ها ها استند . هندوستان میزان بلند خودکشی دهاقین را در جهان دارد زیرا آنها قرضه های بانکی را تادیه کرده نمیتواند و دست به خودکشی میزنند و این اطفال شان است که باید نان آور خانه باشد.
آزاده صاحب ...شصت سال انبارگو علیه کوبا یعنی چه ؟؟؟؟ امروز امریکا تعزیرات را علیه روسیه و ایران وضع کرده است میدانید که وضعیت اقتصادی این کشور ها به کدام درجه تنزیل کرده است ؟؟؟حالا کوبا که نه نفت و سلاح
دارد که بفروشد در چه وضعیت می‌تواند باشد بر اساس ارزیابی های شعبه پروگرامهای انکشافی ملل متحد(HDI) که دست آورد های یک دولت را بر اساس پروژه ها ی رویدست گرفته همان کشور در بخش تعلیمات و خدمات بهداشتی و ستاندرد زندگی به بررسی میگیرند نه روش های سیاسی کوبا در رده 73 در جهان قرار دارد در حالیکه پاکستان در رده ای 150بنگله دیش136 افغانستان 168حتی کشور دگر کارابین جمهوری دومینیکا ن در رده 94 و هیتی در رده 168. شاید برداشت آزاده صاحب در رابطه به کودکان پاکستان و بنگله دیش از سطح زندگی طبقه ای حاکمه باشد که البته با سطح زندگی کودکان کوبا مقایسه نمی‌شود . در اخیر اینکه اطفال کوبا شاید موش و sqirrel نه خورند اما بر اساس یک فلم مستند America’s poor kids متاسفانه اطفال غریب امریکا چنین موجودات زنده را میخورند که تاسف آور است.

>>>   نعمت الله جان قریه سنگجتک سمنگان!متاسفانه مرا نصیحت میکنی ویک مثال ساده لوحانه میگویید که قومندان شوروی به تانک کلان شان اجازه نداد که به کوچه ما داخل شود چون خانه های مردم خراب میشدند.قومندان شوروی که مردم آزادیخواه ومومن افغانستان را در کوچه ها وکوه ها تعقیب میکردند وهدف قرار میدادند هدف شان جلوگیری از تخریب خانه های مردم نبودند بلکه کوشش میکردند که به تانک های شان بدون دلیل آسیب وصدمه نرسد احیانا اگر درداخل کوچه تنگ داخل میشد تانک شوروی ها بدون دلیل صدمه میدید. شماکوچه خانه خودرا مثال میآورید در شهرهای قندهار،گردیز،غزنی وهرات را اگر ازنزدیک ببینید شاید فکر کنید که بمب اتم درینجا ها انداخته شده چون شهرها توسط قوای شوروی با خاک یکسان شده است وتاحال به همان شکل مثل خرابه باقیمانده است.شما مصاحبه هاواظهار نظر های سلیمان لایق وباقی بقایای حزب خلق وپرچم را بشنوید که در حکومت دمکراتیک خلق افغانستان چه قدر پشیمانی و ندامت میکند.
انجنیرع.ناصری ازآسترالیا


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است