من خاکستربان جوانی از دست رفته...
 
تاریخ انتشار:   ۱۱:۰۵    ۱۳۹۴/۲/۱۵ کد خبر: 94266 منبع: پرینت

خاکستری به جا مانده با خاکستربانی که من هستم؛ این من حکایت از نسلی دارد که فرزندان آتش اند اما ققنوس مادرشان نیست دژخیمی در آن سوی تاریخ شان ایستاده و هیولایی این سو؛ مردان و زنانی که کودکی شان را جنگ خورد، نوجوانی شان را آتش و اینک جوانی شان وقف خاکستربانی است و خاک اندوزی برای قبرهایی که هر روز بر می افرازند.

اگر از دژخیم آن سوی تاریخ بگریزند یا از هیولای این سوی آن متهمانی به خیانت بیش نیستند و اگر بایستند در آتشی خواهند سوخت که خود، پدرشان و اجداد شان بخشی از هیزم آن اند. مردان و زنانی که همواره مرده شان قهرمان است و زنده شان دد و دام.

اینجا جایی برای زندگی ندارد و اگر غیر از این بود خط مقدم مبارزه تغییر می کرد. آنانی که می گریزند جز برای زیستن برای چه باید بگریزند؟ و آنجا که جایی برای زیستن نیست گریز آخرین راه است چه به بهشتی جاویدان یا جهنمی همواره سوزان.

اینجا جایی برای زیستن نیست، جایی برای دوست داشتن، زندگی کردن هر چند زنده ماندن در آن محال هم به دیده نمی آید اما چرا باید به این احتمال ضعیف اعتنا کرد و تن به دام و ددی داد که از سر و روی این کوی و برزن بالا می روند و فرخندگی ناگاه تلخکامی و دهشت است. شاید عده ای را تن در دادن بدین دشوار سبک به نظر آید اما آنان که واقع تر می بینند را نیز جای سرزنش و توبیخی نیست چه که حتی می توان به شایستگی دور اندیشی شان را دید اما منظری دیگر مبارزه و ستیز است در مقابل ددمنشی و دیو سیرتی که باز هر کسی مستلزم آن نیست که بسیاری را گلیم خویش از آب کشیدن موهبتی است که باز بسیاری را میسر نمی گردد که دهان ژاژخواهی و طعن می گشایند و عقده دیرین بر گریزنده می گشایند حتی که در آن گریز جز تعقل و تدبر نهفته نباشد.

چنین است که عاقبت عده ای از آنان که دهان به طعن و نفرت آلوده اند نیز خود گلیم رخصت بر دوش می گیرند و بار اقامت بر دیگران می گذارند، دیگرانی که یا دیرتر از آنان به رخصت اندیشیده اند یا توان از آب کشیدن گلیم در آنان نیست.

روح الامین امینی


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   نویسنده بسیار گرامی ، روح الامین امینی !
این تو خود نیستی که سخن میزنی ، این فریاد هم نسلان توست که از حنجره تو ، بگوش جهان جیغ می زند اما حتی همسایه تو آن را نمی شنود . این نسل خاکستربان نیز در همان سرنوشت محتومی گرفتارست که نسل پیشین آن در خونابه ها و خونریزی ها و کشتارگاه های جنگ ، زره زره ، زندگیش بر باد رفت و کسی از آن یاد نکرد .ما نفرین شدگان این خطه یی جغرافیای هستیم . ما شاهد خونریزی های بیشتری خواهیم بود . مطمئن باشید .
ممنون


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است