تاریخ انتشار: ۱۳:۵۴ ۱۳۹۳/۱۲/۱۱ | کد خبر: 90372 | منبع: | پرینت |
ز سردی های آن آب گمان اش
چه لبخند شیرينی داشت مرد مان اش..
خدايا ...
ديگر پريان نمی رم
آن بابه گگ نيست...
سياه چای چوش شير...
با بچه گگ نيست...
چطور گويم!
برو مقدار نمک بيار
بجای گوشت
برو قيماق سحر بيار
خدايا
ديگر در زير پاي شان
نمد نيست
همان خوشی...
پارينه ديگر نيست
خدايا ديگر پريان نمی رم
شاه رحيم
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است