حکومت کرزی اشتباه زیادی را مرتکب شد. امیدوار باشیم حکومت جدید افغانستان این اشتباهات را مرتکب نشود.

حکومت وحدت ملی افغانستان که می‌تواند فرصتی برای بازسازی پایه‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور، به عنوان میراث حکومت کرزی باشد، امید تازه‌ای برای افغان‌ستانی ها است. با این حال، برای اینکه حکومت وحدت ملی در چنین مجاهدتی موفق باشد و اگر قرار است که کشور از لحاظ اقتصادی قوی‌تر شود، از لحاظ سیاسی با ثبات باشد و از لحاظ اجتماعی متحد شود، حکومت فعلی باید از مرتکب شدن پنج اشتباه گذشته خودداری کند.

1. نداشتن یک سیاست داخلی واضح
کرزی، مانع قابل‌توجهی در بازسازی موفقانه‌ی افغانستان بود. حکومت او، حتی در مقایسه با جایگزین اصلی آن (طالبان)، به طور گسترده فاسد خوانده می‌شد. کرزی، بجای طرح یک سیاست واضح داخلی، برای آماده شدن برای افغانستان پس از آمریکا، به طور سیستماتیک ایتلافی از دلالان منطقه‌ای قدرت ایجاد کرد. ‌احترام او به طالبان و رهایی جنایت‌کاران، به شمول 88 زندانی خطرناک از زندان بگرام، که به حملات تروریستی علیه نیروهای افغانستان و امریکایی متهم بودند و این که او طالبان را «برادرانش» خواند، افغان‌ستانی ها و جامعه جهانی را به طور یکسان سرخورده کرد. هزینه‌ی تلاش کرزی برای متعادل کردن دلالان قدرت رقیب، بجای پیشکش کردن یک دستور کار سیاست داخلی، در نظریات کسانی که با او سرو کار داشتند مشهود است. به گونه‌ مثال، در سال 2010، پیتیر گالبرایت، فرستاده‌ پیشین سازمان ملل متحد در افغانستان، کرزی را «اندکی بی‌ثبات» خواند و گفت که او شاید مشکل مواد مخدر داشته باشد.

غنی می‌تواند با ایجاد یک پایگاه قوی حمایت داخلی، اجرای استراتژی انکشاف ملی افغاسنتان و پایان دادن به سیاست داخلی زهرآگین کرزی، از مرتکب شدن اشتباهات مشابه اجتناب کند.

2. خودداری از تعریف یک سیاست خارجی منطقه‌ای
کرزی، در جریان سیزده سال رهبری‌اش، نتوانست یک سیاست خارجی واضح برای حکومتش مطرح کند. او، اغلب به طرف هند متمایل بود و شعار ضد پاکستانی می‌داد، به شمول این که پاکستان هدف اصلی جنگ علیه تروریزم است نه افغانستان. در عین زمان، او از پاکستان با صدای بلند دفاع می‌کرد و یکبار حتی هشدار داده بود که اگر جنگی بین آمریکا و پاکستان دربگیرد، افغانستان از پاکستان حمایت خواهد کرد. سپس در اوایل ماه اکتوبر 2011، کرزی موافقتنامه‌ همکاری استراتیژیک با هند را امضا کرد و باعث شد مقام‌های پاکستانی نگران شوند. رسمی‌ساختن رابطه استراتژیک هند و افغانستان که در نوع خود سابقه نداشت، مقام‌های ارتش پاکستان را که باور دارند، هند قصد دارد از طریق افغانستان پاکستان را در تنگنا قرار دهد، نگران ساخت.

کرزی، در سیاست خارجی‌اش، بویژه در حفظ تعادل در روابط با پاکستان، هند و آمریکا نیز مانند سیاست داخلی‌اش تناقض‌گویی کرد. افغانستان به رییس جمهوری نیاز دارد که روی تعامل دوجانبه متمرکز باشد و مطمین شود که مطالبات تلافی شده اند. غنی و عبدالله باید هند و پاکستان را متقاعد سازند که افغانستان ابزار کشور سومی ‌نخواهد بود اما دستور کار و منافع خود را دارد.

3. تخصیص‌ نابرابر کمک در سرتاسر کشور
اشتباه دیگر حکومت کرزی، تخصیص نابرابر کمک‌ها در افغانستان بود. نظر به یافته‌های گزارش ماه مارچ کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد، اگر هلمند یک کشور می‌بود، پنجمین دریافت کننده بزرگ کمک‌های اداره‌ توسعه‌ بین المللی آمریکا (USAID) در سطح جهان می‌شد. نظر به داده‌های وزارت مالیه، بعد از پایتخت افغانستان [کابل] – هلمند، قندهار و ننگرهار، سه ولایتی اند که در میان سی‌و‌چهار ولایت افغانستان، بشترین کمک را دریافت کرده‌اند. ساختار حکومت‌داری متمرکز به پایتخت در افغانستان، کابل را در صدر فهرست ولایت‌هایی قرار داده است که بیشترین کمک را دریافت کرده اند.

در دوران تصدی کرزی به عنوان رییس جمهور، اساس توزیع کمک‌ها در ولایت‌ها، نه سطح فقر بود و نه میزان جمعیت. نظر به گزارش اهداف توسعه هزاره افغانستان در سال 2010، هلمند، قندهار و ننگرهار در میان ولایت‌هایی اند که کمترین جمعیت فقیر را دارند. از طرف دیگر، بلخ به عنوان یکی از فقیرترین ولایت‌ها، در مقایسه با قندهار و هلمند جمعیتش بیشتر است اما از لحاظ توزیع کمک‌ها [میزان دریافت کمک‌ها] از آنها بسیار عقب است.

توزیع نابرابر کمک‌ها در تمام ولایت‌ها، روند صلح را تضعیف کرد و مردم دیدند که تخصیص کمک‌ها بیشتر انگیزه‌ سیاسی دارد تا این که اساس آن را نیاز واقعی تشکیل دهد و این امر با خطر تشدید درگیری‌های قومی ‌بین باشندگان مناطق مختلف همراه بود. غنی، نباید شهردار کابل یا رییس جمهور قندهار و هلمند باشد. او باید تمام ولایت‌های افغانستان را بخشی از افغانستان در نظر بگیرد و کمک‌ها را برای تمام مناطق سرتاسر کشور تخصیص دهد.

4. به حاشیه راندن افغان‌ستانی های شایسته
کشورهای غربی به کرزی آزادی تعیین کابینه اش را دادند، بدون این که مخالفت زیادی بکنند. کرزی از نبود محدودیت‌ها برای به حاشیه راندن سیاستمداران و سیاست گذاران بالقوه‌ افغانستان استفاده کرد و در عوض آنهایی را به قدرت آورد که به شبکه‌های حمایتی‌اش پیوند داشتند. پست‌های ارشد میان اعضای خانواده و اقاربش توزیع شد، به جای این‌که براساس مهارت‌های حرفه‌ای و دانش آن‌ها توزیع شود.

در یکی از موارد متعدد، مقام‌های ارشد در وزارت تجارت و صنایع، خواستار اقدام فوری رییس جمهور کرزی برای پایان دادن به خویش خوری، فساد، استبداد و دیکتاتوری در این وزارت در دورانی شدند که انورالحق احدی وزیر بود. آقای احدی توسط مقام‌های ارشد وزارت تجارت و صنایع به امضای قراردادهای گاز و نفت با ایران و روسیه، و انتصاب حدود 130 تن از اقارب نزدیک و اعضای حزبش در این وزارت متهم شده بود. در یک رویداد قبلی، دفتر دادستانی کل افغانستان نامه‌ای فرستاده بود و در آن اظهار کرده بود که وزیر تجارت و صنایع بر اساس اسناد جعلی انتخاب شده است.

جوانان تحصیل کرده‌ افغانستان، که در موجودیت فساد گسترده در تامین معیشت با مشکلات مواجه اند، به دنبال آینده‌ روشن در خارج از کشور اند و به فرار مغزها دامن زده اند. حکومت جدید وحدت ملی افغانستان، باید محیطی فراهم کند که در آن سیاست‌گذاران توانا براساس شایستگی‌شان انتصاب شوند. این کار به بهبود حکومت‌داری کمک خواهد کرد و به جوانان تحصیل کرده‌ی افغانستان امید خواهد داد تا به خودشان انگیزه‌ ماندن در کشور را بدهند.

5. نادیده گرفتن زنان
هرچند اسناد مختلف از حقوق و مشارکت زنان در افغانستان محافظت می‌کنند اما حقوق زنان توسط سیستم عدلی و بخش امنیتی کشور به حاشیه رانده شده است. کمیسیون حقوق بشر افغانستان، به تنهایی، 6283 مورد خشونت علیه زنان را بین ماه اکتوبر 2012 تا ماه سپتامبر 2013 مستند ساخته است. فساد فراگیر، یکی از مشکلات اصلی فراروی اجرای قوانین و موافقتنامه‌های حمایت از حقوق زنان بوده است. در میان افراد زیادی که ظاهرا با شبکه‌ی حمایتی کرزی مرتبط بودند و کرزی آن‌ها را عفو کرد، تجاوزگران نیز شامل بودند. باوجود اجرایی‌شدن فرمان تقنینی محو خشونت علیه زنان در سال 2009، نظر به گزارش سازمان عفو بین الملل، اجرای قانون و مقام‌های قضایی نتوانسته‌اند به درستی موارد خشونت علیه زنان و دختران بررسی کنند و عاملان آن را به پنجه قانون بسپارند.

زنان و دختران همچنان با تبعیض از سوی مقام‌ها و تهدیدها از سوی اجتماعات و خانواده‌های شان مواجه اند.

غنی می‌تواند با برداشتن گام‌های عملی در راستای اجرای پلان کاری ملی برای زنان افغانستان، فراهم کردن زمینه برای حاکمیت قانون و پیگرد قانونی کسانی که حمله می‌کنند یا علیه آنها تبعیض قایل اند، حسن نیت نشان دهد. این کار کمک می‌کند، متحدان غربی [افغانستان]، به حکومت جدید و رهبری آن اعتماد کند.

منبع : فارین پالیسی
حمید مهدوی

>>>   برادر محترم حمید مهدوی صاحب
شما از حکومت جدید صحبت میکنید متاسفانه حکومت فعلی وحدت ملی توانائی استخدام وزرای خود را ندارند و حکومت کرزی توانائی های زیاد داشته که امروز شما شاید بعضی امکانات زمان کرزی و امکانات امروزی هستیم لطفاً در مورد قضاوت عادلانه نماید

>>>   باهمه مواردی نگاشته فوق بخصوص بند چهارم آن «به حاشیه راندن افغان‌ستانی های شایسته» موفق هستم، چون استخدام متخصصین خارجی نهایت بهاور بوده ، ازسوی دیگر مفید هم تمام نمیشود، ازین رو در کشورهای پس از بحران ویا جنگ حکومت به متخصصین داخلی که بنابر دلایل مختلف درخارچ ازکشور بسر میبرند و فرار مغز شده اند، ارجیحیت دادند و مشکلات اساسی را این کشورها توانستند حل نمایند.

>>>   مهاجرین افغانستان از کرزی خوش نیستند به خاطریکه تمام حق افغانها را بالای انها مصرف کرد وباز هم نتوانست انها را رازی کند. اشرف غنی باید این اشتباه کرزی راتکرار نکند و از انها خواهان حساب دهی شود.

>>>   اقای کرزی از نقطه سیاسی و اسلامی و فرهنګی و اقتصادی و غیره مملکت ما را به قهقرا کشاند واین همه اعمال را قصدن و با عقده ... که داشت کرد این انسان... خاین ملی است و باید محکمه شود اوردن این طالب پرست در رسانه ها و تلویزیون ها و مصاحبه ها با این وطن فروش ملت را ازار می دهد
بصیر نظری

>>>   بی عدالتی ظور مسا ل در یک دفتر یک شخص دو هزار دالر معا ش می گرد مگر در هما ن دفتر که سا ل ها در دولت کار کرده با شد شش هزار افغا نی معا ش می گرد

>>>   سگ زرد بیادر شغال است.
غنی کوچی احمدزی با کرزی دوروی و یک سکه اند-
کرزی تمامی مشورتهایش را ازغنی میگرفت و غنی هم از پاکستانیهای مشاورش در وزارت مالیه و بعدآ ارگ و تمامی پستهایش در دوران حکومت کرزی/
کوچی غنی بدتر از کرزی در چور و چپاول و رونق بازار چور یا بازار به اصطلاح آزاد نقش بازی نموده-
کرزی زاخیلوال شاه دزد را وزیر دارایی انتصاب نمود- اما کوچی ویرا در ارگ بحیث مشاور ارشد در مسیر دزدیهای ملیاردی انتصاب نموده.
کرزی در ظاهر سیاستهای خارجی منطوی اش متوازن بود با آنکه با آی اس آی ارتباط جانا جانی داشت - ولی کوچی غنی عملآ دستبوس آی اس آی است و اینرا درین چند ماه به ثبوت هم رسانیده-

>>>   کرزی تمام تصمیماتش را توسط یک گروپ خاص معتصب تنگ نظر قوم وزبان عملی میکرد که منجر به نا کامی ان گردید حکومت فعلی به خصوص ریس جمهور غنی ازین کار اجتناب کند ورنه هم مانند حکومت کرزی ناکام وبد نام خواهند شد وهمچنان مفسدین ورشوتخوران قومگرایان را از پست های بلند دولت کنار زند وجلو غاصبین زمین را که توسط اراکین بلند پایه دولت حمایت میگردند بگیرد وروابط خود را با دوستان بین المللی بخصوص امریکا که کمک کننده بیشتر مالی ونظامی وامنیتی کشور است بطور احسن حفظ کند و بادرنظرداشت منافع ملی واقتصادی روابطش با هندو ایران وپاکستان یکسان گردد نه اینکه بخواست این کشور وان کشور رواط اش را با کشور دیگر سرد وگرم کند .

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است