امان از دست گداهای شهر
 
تاریخ انتشار:   ۱۱:۱۵    ۱۳۹۳/۹/۲۶ کد خبر: 85730 منبع: پرینت

در سطح شهر مخصوصا فروشگاه و پل باغ عمومی و کمی آن طرف تر یعنی ده افغانان با انواع و اقسام گداها برخورد می کنی. بیشتر اینها ماستری عملی را در بخش گدایی کسب کردند و بصورت ماهرانه درآمد خوبی هم دارند، تعدادی هم از ولایات و قریه جات به شهر آمدند و کرایه موتر ندارند تا برگردند و برخی هم سه چهار نسخه داکتر در دست از ده افغانی تا هزار افغانی طالب کمک هستند.

از گدایان محترمی که دست و پا ندارند و دل ملایک را هم با سخنان غم انگیزشان به لرزه در می آورد چیزی نمی گویم. جندر هم در این رشته رعایت شده است و مثلا زنی چادری پوش با یک طفل کاملا برهنه در هوای سرد چنان نهیبی بالایت می زند و از تو پول می خواهد که فکر می کنی ایشان سال ها است طلبکار شما است و خودتان یادتان رفته است.

در کنار اینهمه رشته های مختلف گدایی روش های جدیدتری همه در شهر بوجود آمده است. مثلا کودکان و نوجوانانی هستند که در حالت نشسته بصورت یکدفعه ای بالایت هجوم می آورند و از لنگ های مبارکتان آویزان می شوند و برخی از این موجودات کاملا شناخته شده حتی اگر شده برای مدتی آنچنان لنگ محترم شما را در آغوش می گیرد که تا حالا در عمرشان چیزی را به آغوش نگرفته اند. در اینجا دو حالت دارد اگر خنده کنی و با ملایمت بگویی: پسر جان پس شو. این گدای کوچگ لنگ دیگرت را هم می گیرد و در یک لحظه می بینی یک دو جین گدای جهنده دیگر نیز به سر و شانه ات بالا می شود و آنوقت مجبور هستی پول بدهی تا از شر آنها خلاص شوی در غیر آن مجبوری تا سطح دوختن تنبان و نیکر و لباس در یکی از خیاطی های شهر مراجعه کنی و اما در حالت دوم مجبوری تا با عصبانیت با این پدیده شوم شهری برخورد کنی که در این صورت هر چند آنها رهایت می کنند اما از سوی اتحادیه گدایان در لیست سیاه قرار می گیری و در فردای آن روز لنگ تان که هیچ شما را همراه با جیب مبارک تان به اتحادیه کسیه بران کشور معرفی می کنند تا آنها با شما بخاطر این رفتار غیر عادلانه برخورد قانونی کنند.

در هر صورت خواستم این معضل اجتماعی را هم یادآور شوم که ریشه کن کردن اش حتی از صلاحیت مقام های بلند پایه هم بالاتر است چون خود مقام های بلند پایه از جمله کسانی هستند که در آزادی های مدنی آنان سهم ویژه ای دارند و از آنها حمایت های همه جانبه می کنند.



مهدی ثاقب


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   عجب کشوری عجب دولتمردانی .

>>>   در روی سینه پیراهن و یا یخن قاق تان از داخل یک جیب بدوزید، در داخل آن بکسک جیبی تان را که دارای آلارم باشد بگذارید. دزدیدن آن برای کیسه بران غیر ممکن میشود. اما این را به یاد داشته باشید که در تاریکی شب نگردید و همچنان در روز در مناطق خالی از سکنه نروید، که پیراهن شما را از جان تان کشیده و همراه بکسک جیبی آلارم دار تان فرار نکنند.

>>>   بیشک اقای ثاقب خیلی دقیق وبجا فرمودید من اکثرا مضامین شما را که انتقادی باشد ویا انتباهی میخوانم وبسیار علاقمندم تا از محتوی نوشتاری شما به تجاربم بی افزایم موفق باشید واصل
نوری از دهمزنگ

>>>   زنده باشی ثاقب جان .انقد مشکلات زیاد است که خنده از یادمان رفته .مگر یکی از نوشته های شما را بخوانم

>>>   از بالا گدا هستیم تا پایین... کرزی گدا بود ع و غ هم گداست.....


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است