کنسولی تاجیكستان بر زخم مردم نمک می پاشد
 
تاریخ انتشار:   ۱۳:۰۰    ۱۳۹۳/۹/۳ کد خبر: 84191 منبع: پرینت

کنسولی تاجیكستان در بدخشان، اداره كه بالای زخم های مردم نمک پاش می دهد.

بی كفایتی مسولان کنسولی تاجیكستان در ولایت بدخشان افغانستان، باشندگان این ولایت را در بخش ارایه ویزه با مشكل جدی روبرو نموده است.

مسوولان در نمایندگی وزارت خارجه در ولایت بدخشان با بیان این مطلب می گویند: با فرا رسیدن فصل زمستان راه های بسیاری از ولسوالی های این ولایت مسدود گردیده و بود باشندگان این مناطق باید از طریق كشور تاجیكستان به منازل مسكونی شان برگردند اما عدم كارایی مسوولان در کنسولی تاجكستان مقیم فیض اباد سبب گردیده كه متقاضیان ویزه ماه ها در هوتل و رستورانت های فیض آباد سپری نمایند.

سید نبی الله رسول مسوول نمایندگی وزارت خارجه در بدخشان می گوید: آنان چندین بار این مشكل مردم بدخشان را با مقام های سفارت تاجیكستان در كابل مطرح كرده اند اما تاكنون كوچكترین اقدام در این بخش صورت نگرفته است. شماری از متقاضیان ویزه كه بیمار اند و یا بیمار دارند، می گویند: کنسولی تاجیكستان دربدخشان؛ بالای زخم های مردم به جای مرهم گذاری، نمک پاش می دهد.

با این حال مسوولان درسفارت تاجیكستان مقیم كابل می گویند: آنان مكشلات باشندگان ولایت بدخشان به خصوص باشندگان ولسوالی های مرزی را درک می كنند و بزوی به این مشكلات شان رسیدگی خواهند كرد. به گفته ی انان مشكلات جدی در قسمت ارایه ویزه وجود ندارد اما تلاش می نمایند كه مشكلات كوچک كه وجود دارد رفع نمایند. این در حالی است كه پیش از این نیز شكایت های از موجودیت فساد اداری در کنسولی تاجیكستان مطرح گردیده بود.


قاری زاده


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   مرز بین مردم تاجیک جعلی است هر دو بخشی از خراسان زمین باشد.

>>>   زبان گم کرده
هر که دارد در جهان گم کرده ای
در زمین و در زمان گم کرده ای
این نشان گم کرده ای و دیگری
خویشتن را بی نشان گم کرده ای
این یکی بخت جوان گم کرده است
دیگری گنج روان گم کرده است
این یکی گر نیم نان گم کرده است
دیگری نیم جهان گم کرده است
این یکی جان و جگر گم کرده است
آن یکی شور و شرر گم کرده است
این یکی گم کرده گر مال پدر
دیگری پند پدر گم کرده است
گر یکی بام و دری گم کرده است
دیگر نام و فری گم کرده است
آن زبان همدلی گم کرده است
این زبان مادری گم کرده است
از تمام این و آن گم کردگان
زشت روتر نیست در روی جهان
زآن که گم کرده زبان مادری
حرف گوید با تو با چندین زبان
باک نه،گر داوری گم کرده است
یا امید سروری گم کرده است
زهر بادا شیر مادر بر کسی
کو زبان مادری گم کرده است
آن یکی قدر سخن گم کرده ای
دیگری باغ و چمن گم کرده ای
از زبان مادری گم کرده لیک
می رسد روزی وطن گم کرده ای
لایق شیر علی شاعر معاصر تاجیکستان

>>>   ای برادر تاجیکستان هم خراسان تو است
گر خراسان تن بود این پاره جان تو است

در بخارا و سمرقند و خجند و وخش و چاچ
ریشه فرهنگ اجداد درخشان تو است

کابل و بلخ و هرات و گنجه و مرو و حصار
همچو شیراز و سپاهان است، ایران تو است

مرز و بوم آریانا مرز و بوم حکمت است
گر فرو پاشیده است خاک پریشان تو است

ذره-ذره خاک اورا جمع می باید نمود
قطره قطره آب پاکش اشک چشمان تو است

رستمی باید که باشد حافظِ ناموس و ننگ
ورنه داغ بی وفایی نقش دامان تو است
بهروز ذبیح الله شاعر معاصر تاجیک

>>>   والی بی کفایت است . و خود اش هم اجازه داخل شدن به کنسولگری را ندارد
بدخشانی

>>>   تاجیکستان، تاجیکستان،
ای کهن منظومه ی سبز خراسان
بوی جوی مولیانت جاودان بادا،
یاد یار مهربانت جاودان بادا.
جاودان باداسرودت،
نغمه‌های چنگ و عودت،
چشمه‌سارانت خروشان باد
کوهسارانت زرافشان باد
تاجیکستان، تاجیکستان
ای کهن منظومه ی سبز خراسان.
شعر از سفیر کبیر افغانستان در دوشنبه


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است