خودکشی، خودسوزی، حلق آویز کردن، دار زدن در منزل شخصی... این قبیل اخبار تاسف بار و تاثر برانگیز این روزها در رسانه ها و مطبوعات افغانستان انعکاس می یابند که همگی حاکی از موج استیصال و درماندگی مردم در برابر فقر و تنگدستی و گرسنگی دارد.

یک جوان تونسی به نام محمد بوعزیزی که با آتش زدن خود در ملأ عام و خودسوزی ناشی از بیکاری و فقر اقتصادی آغازگر انقلاب فیس بوکی و بهار عربی شد اینک سرلوحه محمد یوسف 30 ساله ساکن غور و جواد 25 ساله ساکن بغلان قرار گرفته است.

گرچه وی هرگز گمان نمی کرد آغازگر تحولات بزرگ جهان عرب باشد و خودکشی اش در میدان مرکزی پایتخت تونس منجر به اعتصاب ها، تظاهرات ها و کودتا علیه حکومت های وقت لیبی، مصر، تونس، یمن، کویت و سوریه گردد اما تمام این وقایع رقم خورد.

اینک با گذشت بیش از 2 سال از آن روزهای سراسر التهاب که در بطن خود حوادث بزرگی به ارمغان داشت، جوانان مجرد افغانستانی و یک زن بی سرپرست دارای 9 فرزند خردسال تنها راه چاره را در خودکشی، خودسوزی و حلق آویز کردن خود و خانواده می بینند.

هرگونه آسیب رسانی به خود در دین مبین اسلام بشدت نهی شده و بالاترین عقاب برای آنانکه قاتل نفس خود هستند در نظر گرفته شده است با این همه تمام موارد گزارش شده از اقدام کنندگان به خودکشی و فرزندکشی در افغانستان مسلمان بوده اند این به معنای نهایت استیصال و درماندگی است.

در همین روزهایی که حاجیان 7 باره که سعی صفا و مروه را هرساله طی می کنند مشغول ولیمه دادن به اقوام و اقارب خود هستند و اختلاس کنندگان کابل بانک به کشورهای اروپایی پناهنده شده اند؛ مادری بر سر و روی فرزندان خردسال خود تیل پطرول می ریزد و جوان ناکامی آرزوهایش را به طناب دار می سپارد.

این مشکلات فقط و فقط برای ولسوالی ساغر ولایت غور، ولایت بغلان و ولایت قندوز نبوده و نیست و نخواهد بود؛ فقر فرهنگی، فقر بهداشتی و فقر اقتصادی هر سه با تاثیر پذیری و تاثیر گذاری متقابل شرایطی را برای کار و تحصیل و ازدواج جوانان رقم زده اند که سودی جز اسراف و افسردگی ندارد.

مردم ملکی، مطبوعات، رسانه ها و مسوولان افغانستان که درخصوص غزه، عراق، سوریه و فلسطین بارها ابراز همدردی و اعلام آمادگی برای اعزام و کمک نموده اند نباید نسبت به افزایش آمار خودسوزی و خودکشی ناشی از فقر هم وطنان خود بی تفاوت باشند؛ شاید بتوان مدعی شد جواد و محمد یوسف، محمد بوعزیز های دیگر تونس در افغانستان هستند.

کد (8)

>>>   چرا اینها خون شان را به هدر می دهند لااق برود یک طالب مالب بکشد و اگر کشته هم شوند با نام نیک کشته می شوند. چقدر آدم های مفسد در کشور وجود دارد که مستحق مرگ هستند آنان را بکشند و خود شان هم اگر دستگیر شد باز مردانه وار کشته خواهد شد. خود کشی از ترس ناشی می شود و یک عمل بسیار ناجوانمردانه است.

>>>   تجربه جنگها در سرتاسر دنیا نشان مدهد که بعد از وقوع جنگهای ویران کننده در کشورها مردم آن کشور تا مدتهای زیادی به مرض افسردگی مبتلا خواهند شد و این یک امر غیر قابل اجتناب برای همه انسانها است. برای مثال بعد از جنگهای ویرانگر جهانی دوم کشورهای عضو در جنگ دارای افسردگی پنهانی شدند که تاثیرات عمیق خود را حتی در هنر و فرهنگ آن کشورها به خوبی نمایان ساخت. مردم ما هم چه بخواهند و چه نخواهند تاثیرات جنگهای داخلی را تا مدتی خواهند دید . من اعتیاد به مواد مخدر - ترافیک و رانندگی - ناهنجاریهای اجتماعی - دزدیها - فساد - خودکشی ها - تجاوزات - فقر و خیلی از چیزهای دیگر را یک عاملش را افسردگی و ترس و بیماریهای روحی جامعه مدانم و راه حل آن را هم بر هم زدن جو فکری حاکم بر کشور توسط رسانه ها - دولت و خود مردم به سمت امید و شادی و همگرایی مردم مدانم.
مهاجر

>>>   ناامیدی جوانان مسلمان و رو آوردن اونها به خودکشی یا اعتیاد واقعا درد آوره .امیدوارم خدا همه مسلمونا(مخصوصا جوانان) رو هر جا که هستند در پناه خودش از همه نوع آفت حفظ کنه.

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است