دیدار نماینده سازمان ملل با رییس جمعیت اسلامی

اعتصاب غذایی زندانیان غزنی

نصب شیرهای سنگی در میدان پنجشیر

به قتل رسیدن منشی کمیته ولایتی شورای عالی صلح غزنی

اعتراض های شماری از منصوبان پیشین ارتش

>>>   اب فروش ها الی میخواهد که به شیرهای سنګی خود را مشهور بسازد
فضل

>>>   تزیین این میدان برازنده این منطقه نیز میباشد فکری خوبی کردن تشکر میکنم از تمام دستنکاران این کار نیک .

>>>   سلام به همه، تمام عکس ها خوب بود. در ولایت پنجشیر که در چهارراهی شیرهای سنگی را نصب کرده بود خیلی عالی بود. امیدوارم که مسؤولین متوجه باشند که شیرهای ماده را ....نکرده باشند. هههههه
با احترام- خوشبین

>>>   مشهور شدن به گوچی گیری و قبیله پرستی بهتر است یا به ساخت و ساز میهن زیبای ما شما قوم راکتی و انتحار باید یاد بگیرم

>>>   نصب شیرسنگی تشابه خوبی است چون این حیوان هم دزدآشکاز است.

>>>   میدانی به نمایش این شیرها - پاکستانیها را به لرزه میآرد.
فیصل

>>>   نماینده متقلب سازمان به اصطلاح مللمتحد - در نشر صدای کریم خلیلی رسوا شده- این ملاقاتها یعنی بحیث نماینده کوچی غنی با ربانی است- نه بیطرف و مانند انسان.

>>>   شیر خوب است اما باز هم حیوان است
درندگی و قساوت آن بدتر از بد
نمیدانم چرا بعضی ها شیر را دوست دارد
اگر مظلومیت یک آهورا در هنگام دریده شدنش
توسط شیر ببینید آیا بازهم شیر را توصیف به خوبی میکنید؟
پس چی فرق است بین قضاوت شما و درنده خو

>>>   آن بابه گک که منشی شورای صلح نامنهاد غزنی بود، عشق بزرگی به طالبان داشت، دیدی که چگونه این عشق پوک و میان خالی و ضد اسلامی و ضد انسانی در این پس پیری دمار از روزگارش درآورد، همان معشوقه های رویایی بلاخره ترورش کردند و بر زندگی اش نقطه پایان گذاشتند، خداوند روزی کرزی را هم به همین آرزوی طلایی اش برساند- آمین ثم آمین
پروین-کابل

>>>   .. ها هم میخواهد خودرا شیرجلوه دهد بعداز سقوط حزب جنبش زور تمام... پنچشیر معلوم شد اندکی هم مقاومت کرده نتوانست که بزور دوستم لاف پف ها میزدند دوستم بود سمت شمال را حفاظت میکرد وملا عمراخند تمام... پنچشیر را درمحاصره گرفته بود تعدادی شان داخل غارها پت شده بود وتعدادی شان هم ...با کلان شان به تخار فرارکرد ومردم تخارجای داد نان داد ازآنها دفاع کرد ودرمقابل خوبی های مردم تخار پنچشیری ها نمک حرامی کرد.
شاهدتارخ

>>>   خوشبین... اگرتو ...بی عقل نباشی شیر ماده را همرای شیر نر فرق کرده میتوان افسوس حیف نان که میخورید تاحال تو شیر نر و ماده را نشناختی هاهاها
(فرهاد از بدخشان)

>>>   گرچه شیر یک حیوان است اما شجاعت آن ستودنی است مردم مجاهد ولایت پنجشیر از نظر شجاعت ودلیری کم تر از شیر نیستند.
فکر کنم نصب این مجمسه ها بخاطر نام زیبا ومعقول این ولایت بوده است.

>>>   شجاعت مردم پنجشیر بالاتر از شیراست.
عباسی

>>>   شیر یعنی یک حیوان قوی، دلیر، ظالم، مرد صفت، چار پای، وحشی، دزد آشکار، حیوان درنده ایکه بجان آهووان معصوم و حیوانات دیګر جنګل می افتند و آنها را پاره پاره نموده و مفسد ترین موجود جنګل می باشد. اما خوش بختانه شیر نما های امروزی ما تمام صفات شیر ها را دارند بجز از داشتن صفت قوی بودن، مرد بودن و دلیر بودن. این به اصطلاح شیر ها روزیکه از ترس طالبان فرار می کردند، کوه ها را به عقب خود چپه و ویران کردند و می ګفتند: هله که طالوبا اومدن، بګریزین که به قوران می کوشن. حالا می ګویند که چنین و چنان. ولا شرم است، اما افسوس که شرم وجود ندارد.
نیاز محمد از چاریکار

>>>   فضل جان : شما هرکس را در آیینه خود میبنید اگر آب دست همان آب فروشان را نمینوشیدی شاید ذره غیرت دروجودت امروز نمیبود و تو باید افتخار کنی که در افغانستان اقوام هستند که در طور تاریخ از شما و نوامیس شما علیه متجاوزین دفاع کرده و فعلآ هم دفاع کرده میروند. شما با همین جملال پوچتان دل تانرا یخ کنید اما متاسفانه از دستتان چیزی دیگر جز انتحار بر نمی آید. تشکر .
نمک شناس از چوک ارغندی

>>>   در دلم تمنای کوهسار پنجشـــــــــــــیر است
آرزوی من سیر لاله زار پنجشـــــــــــــیر است
چــــاره دگـــــر نــــــبود خــــاطــــر مــــلولم را
آن چه غم برد از دل، آبشار پنجشـــــــیر است
از هـــــــــوا و آب آن روح تـــــــازه میـــــــگردد
بهر دفع رنج و غم، سبزه زار پنجشــــیر است
آب روشـــن و صـــافش هر طــــرف بود جاری
نهر در سن کابل، شرمسار پنجشـــــیر است
کبک میــــپرد هرسو، مســـتی داره دریـایش
جـــان مــن تماشا کن نوبهار پنجشــــیر است
جـــانب لـــباس شـــان ننگری به چشـــم کم
زآن که برزو و چکبمن، افتخار پنجشـــیر است
از فـــلاخنش خوفـــی بایــــدت به دل باشـــد
جنــــگجوی پرورده در کـــنار پنجشــــیر است
این ســـــخن عیان گــــــردد در نبرد و جانبازی
در صف جوان مردان سر قطار پنجشــیر است
ابتــــداش دالان سنگ، انتـــهای او خــــاواک
ایــــن همه دیارستان در شمار پنجشیر است
هــــمچو حیــدری دارد شاعـــران بســــیاری
زاده هـــای طــبع شان افتـخار پنجشیر است
دل نبسته دیــگر جا عشقری درین عـــــــالم
راست گر زمن پرسی بی قرار پنجشیر است
عشقری

>>>   خوب شد شیران پنجشیر به شیر های گلی تبدیل شدخوب میدانید که از دست گل ویا مجسمه خاکی چیزی جور نخواهد شد این همه زحمات عبدل است که شیران پنجشیر به یک مجسمه گل مبدل کرد شرم است این مجسمه های گلی باید از بین برده شود
مجاهداز پنجشیر

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است