سوءتفاهم های مقاله اسپنتا
 
تاریخ انتشار:   ۱۱:۳۴    ۱۳۹۳/۵/۵ کد خبر: 76332 منبع: پرینت

واپسین مقاله اسپنتا با عنوان دولت، ملت، شهروندان و گفتمان ضدنژادگرایی را خواندم. این مقاله نسبت به مقاله های پیشین‌ وی، کمتر چالش‌برانگیز بود اما در عین حال مبتنی بر چندسوء تفاهم است.

1- نخستین سوءتفاهم مربوط به مساله خراسان‌خواهی می‌شود. او فکر می‌کند جماعتی که امروزه از «خراسان» نام می‌برند، خواهان برگشت به گذشته هستند و دچار باستان‌گرایی ایدیولوژیک شده‌اند اما چنین نیست. برخلاف پندار او، کسانی که خواهان تغییر نام کشور از افغانستان به خراسان هستند، از رذالت‌ها و شرارت‌های موجود در آن دوره نیز آگاهی داشته و از دوره خراسان، تنها نام اش را می‌پسندند. نام خراسان، نام قومی نه، بل نام تمدنی است که متعلق به همه اقوام کشور می‌باشد.

2- دومین سوءتفاهمی که برای آقای اسپنتا رخ داده است، در رابطه به اهمیت نام‌گذاری می‌باشد. آقای اسپنتا فکر می‌کند که نام، یک پدیده خنثی است و دولت‌ افغانستان می‌تواند از طریق تنظیم رابطه حقوقی و شهروندی باشندگان آن، بار قومی آن را از وی جدا کند.

در حالی که واقعیت آن است که «نام»ها پدیده خنثی نبوده و «نام‌گذاری»، به قول رولان بارت، فاصله اندکی با داوری دارد و به تعبیر اسلاوی ژیژک، باعث فروکاستن هرچیز به یک نماد می‌شود.

ژیژک می‌گوید: وقتی شما چیزی را نام‌گذاری می‌کنید، در حقیقت، او را از ماهیت اصلی‌اش جدا ساخته و به یکی از ویژگی‌هایش فرو می‌کاهید. وقتی شما نام «طلا» را بر یک فلز می‌گذارید، به گونه خشونت‌بار، فلز را از بافت طبیعی‌اش جدا ساخته و رویاهای خودتان را در مورد ثروت، قدرت و خلوص روحانی که هیچ ربطی به ماهیت طلا ندارد، بر آن تحمیل می‌کنید.

بنابراین، در مورد نام کشور نیز نباید با خوشبینی برخورد کرد. واقعیت آن است، وقتی شما نام این سرزمین را افغانستان بگذارید، هر قدر رابطه شهروندان را در لای کاغذها دموکراتیک بنویسید و از حقوق مساوی آنها یاد کنید، نفس این نام‌گذاری باعث خواهد شد که برخی‌ها خودشان را شهروندتر از دیگران بخوانند که تا هنوز هم خوانده اند.

نام افغانستان، به گونه خشونت‌بار، باعث فروکاست این سرزمین به سرزمین اوغان‌ها گردیده و سایر باشندگان این سرزمین را به شهروند درجه دو و بیگانه تقلیل خواهد داد.


ثاقب ثاقب


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   سلام ! نه " افغا تستان " ونه " خراسان" بلکه اسم کاملا
تاریخی چند هزار ساله یعنی " باختران " که بار قومی
ندارد.
صفدری

>>>   مسئلئی اسم گزاری افغانستان که چندین صدسال خراسابود کاکملا یک جهت سیاسیداشته وقسمت تاریخی و واقعی ان مت مح نظر نیست ترده هاجلد تواریخ به نظم و به نصر اطرف شعرا و نویسنده گان از خراسان نامبرده شده که تاریخ افغانستان در پنج قرن اخیر شاهد زنده این حقایق است وبدین و منوال بعد ده ها جلسات و مذاکرات بخاطر به اصطلاح اندر غپ زدن حقایق حتی تذکره الکتونیکی ویا تذکره برقی با انکه تمام ویایل تخنیکی ان مبیسر و موجود استیگانه دلیل عدم تدبیق ان میئلئی سیاسیب بوده ات و بدین گونه ده ها سال است تا نفوس شماری کشور تحت شعاع این معضله قرارگرفته است کدر حقیقت تمام پلانهای یک کشور نیاز مبرم بنفوس ا ن مربوط است و ده ها مثال دیگری درین اصل گره خرده است اگر در عمر اسمای کشور ما بی طرفانه نگاه کنیم اسم خراسان صدها سال بلکه بیشتر سابقئی تاریخی دارد در حالیکه اسم افغا نستان بیش از چند ده نیست وشاهد این حقیقت دهاه جلد از کتب میتند تاریخ بوده است که من بخاطر طوالت سخن اباورزیده ام
معلم تاریخ نجیب سر فراز


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است