تاریخ انتشار: ۱۱:۳۵ ۱۳۹۳/۴/۳۱ | کد خبر: 76042 | منبع: | پرینت |
یکی از دوستان اندیشمندم که رفیق شفیق و دوست نزدیک اسپنتا نیز میباشد، میگفت: آقای دکتر، دوست دارد که مردم او را «استاد» نه وزیر صاحب و رییس صاحب بخوانند.
او دلیل این امر را در تمایلاتِ مریدپرورانه آقای اسپنتا دانسته و میخواست بگوید که آن فرزانه فرانکفورتی در پی مرید پروری در میان قشر تحصیلکرده افغانستان است و آسانترین طریقه این کار را نیز بزرگنمایی وجهه آکادمیکاش میداند.
واقعیت نیز آن است که نام و نشان دانشگاهی یکی از ابزارهای مریدپروری بوده و به قولی، این راند، وسیلهای است برای جلوگیری از مباحثه و درآوردن موافقت طرف با برداشتهای بحثناشده خود. درست به همین دلیل است که در جهان اندیشه، فلاسفه مانند میشل فوکو، علیه نام و نشان دانشگاهی موضعگیری نموده و آن را زیانبار میخوانند.
میشل فوکو، باری در گفتگو با روزنامه لوموند فرانسه، خود را فیلسوف نقابدار خوانده و خواستار حذف نامش از پای مصاحبه شده بود. او در همان مصاحبه، در باره فایده بینامی میگوید: از آنجا که نمیدانی من کیستم، تمایل هم نخواهی داشت که جستجو کنی به چه دلایلی آنچه را که میخوانی من گفتهام؛ بگذار فقط به خود بگویی: این درست است، آن اشتباه است. از این خوشام آمد از آن خوشام نیامد. همین و بس».
به هرصورت، نام و نشان دانشگاهی اسپنتا نیز برای او مریدهایی در شبکههای اجتماعی و رسانههایی چاپی دست و پا کرده و او را به مقام مرادی و مرشدی رسانده و در جایگاه فراتر از نقد نشانده است. در چنین وضعیتی، وای به حال کسی که جرات کند و با افاضات عالمانه جناب استاد برخورد نقادانه انجام دهد. در آن صورت باید هرگونه توهین و تحقیر و دشنام را از سوی مریدان به جان خریده و تحمل نماید.
القصه اینکه به دنبال انتشار نقدهایم بر واپسین مقاله اسپنتا در روزنامه هشت صبح، مریدان دو آتشه و سینهچاک آن از هر سو بر من هجوم آوردند و حملهور شدند. یکی مرا ناتوانتر و عاجزتر از درک و فهم و نقد سخنان وی خواند و دیگری توهمزده و کژبحث و ناآشنا با مکتب فرانکفورت دانست و مرا متهم به برداشت انحرافی از سخنان رییس شورای امنیت ملی نمود.
اگر چه میدانم که بحثکردن در چنین فضایی احتمالا سودی در پی ندارد اما با آن همه میکوشم روس مطالب مورد اختلاف خود با آقای اسپنتا را در اینجا یادآوری کنم تا دیده شود که برداشت من از نوشتههای آقای اسپنتا انحرافی و یا دفاع آنها مریدانه و کورکورانه است.
ثاقب
>>> اسپنتا لايقت اينرا دارد كه بوي استاد خطاب شود هم از لحاظ فهم سياسي و هم از لحاظ شخصيت اجتماعي
گرچه حالا رواج پيدا كرده كه ... هم استاد باشد و تعليم يافت هم به ندرت
>>> درود بر تو بلبل هرات باستان ،افتخار تاجکان استی
اجمل(پنجشیری)
>>> اسپنتا در دهه گذشته شریک تمام قانون شکنی، دزدی، غارت،فساد رژیم کرزی بوده است و حالا میخواهد بگوید " حکومت وحدت ملی، چارچوبها، اصلاح قوانین، کاستیهای ده سال گذشته و دامن زدن به گفتمان گسترده ملی برای اصلاحات در آینده هر دو ستاد انتخاباتی کار خواهند کرد اما این تصور که با توسل به نهادهای موجود فاقد اعتبار ملی میتوانیم بر مشکلات غلبه کنیم توهم و بازی خطرناک است." وی با گفتن این جملات نمیتواند جفا و جنایتی را که در همراهی با رژیم کرزی در حق مردم انجام داده کتمان کند. شاید وی میخواهد با مذمت حکومت کرزی جای پای در حلقه قدرت حکومت برای خود پیدا نماید.
>>> اسپنتا در المان سوسیال خور و اربایت لوز گلد میگرفت یعنی معاش بیکاری میگرفت ۳۵۰ یورو .با اسناد جعلی رفت کابل حالی خود را استاد میگه این جاسوس جرمن
>>> عدم مدیریت و لیاقت سپنتا در وزارت خارجه را همگان شنیدند و کارمندان وزارت به چشم سر دیدند. فضاهت استیضاح و اصرار ماندن وی بر چوکی وزارت را نیز. هرچند که امروزه به معلم کورس بی سوادی هم استاد خطاب می شود چرا به آقای سپنتا نه !!!
سبز باشی ثاقب عزیز
>>> چند تا مرید استاده که مه میشناسم از او دگه رقم آدما هستند. (بچه و دختر).
سیامک - سابق عضو جامعه مدنی
>>> جاي خجالت است. من يكي إز مامورين وزارت خارجه هستم اسبنتا استاد بوهنتون وتحصيلات بلند تر إز همه وزرا و رئيس جمهور دارد. اشتباهات زبادي در وزارت صورت كرفت اما كار خوب او أين بود كه نوكري وكلاي دزد رأ نكرد إز هامين سبب صلب اعتماد شد. شما زمان او و ضرار بيتحصيل و دروغ كو رأ مقايسه كنيد. سر اسبنتاشكر مى كنيد. ضرار جان روز يك تصميم مى كيرد، عصر تصميم ديكر و فردا تغير عقيده ميدهددر وزارت به وزير دروغ كو مشهور شده.خدا يا ما رأ إز شر أين وزير و دار و دسته رشوت خورش خلاص كن.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است