اندر باب خواب سلطان کرزی و کلید شیخ
 
تاریخ انتشار:   ۱۲:۲۶    ۱۳۹۳/۴/۱۲ کد خبر: 74864 منبع: پرینت

گویند چون سلطان کرزی را موعد زمامداری به سر آمدی، رو به وزیران و مفت خوران دربار بکردندی و بگفتی که ما را سلطان جدیدی می باید که هم صادق بودندی و هم کارآزموده.
یکی از وزیر مشاوران که ریشی همچون لیوناردو داونسکی بداشتندی، دستی اندر ریش ببردی و بگفتی یا سلطان! چون هم صادق بودندی و هم کار آزموده پس نقش این بنده حقیر در این دربار چه بشدندی، پس امر بکن که غلامان سر از تن من جدا بکردندی تا نفسی به راحت بکشیدندی.
سلطان را این حرف چندان خوش نیامدندی و زیر لب بگفتندی که چون مرا توان این کار بودندی، گردن تو مدتها قبل کنار آن دار بودندی.

اینجا هرکه به سلطان پیش بودندی خلاف این عقیده شاه بودندی و همه تاکید بر این داشتندی که این کشور را سلطان خردمند بکار نبودندی. سلطان که دیگر از این حرف ها ملال شدندی همان شب با اندوه به خواب رفتندی تا آنکه، مردی سپید جامعه یی به خواب بدیدندی که کلیدی در دست داشتندی، فردا صبح چون تعبیر این خواب از اسپنتا بپرسیدندی، او را جواب چنین بودندی که کلید در دست پیر تعبیر آن شدندی که در این ملک مردی پیری بودندی که گره این کار بگشایندی، پس تا دیر نشده آن پیر خروشان را باید به چنگ بیاوردندی. سلطان به غلامان امر کردندی که هرکجا پیری منوری که کلید در دست داشتندی بدیدندی او را نزد شاه بیاوردندی.

غلامان فردا صد و هفتاد کلی ساز و کلی فروش را با ولچک به دربار شاه حاضر کردندی و چون شاه این حالت بدیدندی به غلامان بگفتندی که ای احمق ها! این چه روشی برای احضار بودندنی ولی شما را دانش نبودندی که مردی که کلید در دست داشتندی کار ملک را روشن کردندی، غلامان از این کار شان خجل بشدندی و ولچک ها را باز کردندی. چون شاه به اینها نظر انداختندی پیری در میان شان با آن مردی که در خواب بدیدندی اندکی مشابه بودندی و چون شاه از او معلومات بخواستندی، مرد پیر به گریه افتادندی و بگفتی: به خدا من کاری نکردندی تنها مهتاب گل همسر پیرمن اندر تشناب بند بیافتادندی و من این کلید را به نزد کلی ساز بیاوردندی که حاجت من بر طرف شدندی وهمان بودندی که به گیرغلامان شما بیافتادندی و مرا به دربار بیاوردندی، حالا خدا دانستندی که مهتاب گل چه حال داشتندی.
سلطان روی پیر را دستی بکشیدندی و دستور بدادندی که غلامان در باز کردن باب تشناب مهتاب گل، این مرد را کمک بکردندی.

هفته ها این گونه بگذشتندی تا آنکه روزی حضرت شیخنا مجددی به دربار شاه بیامدندی تا احوالی از شاه جویا بشدندی، چون سلطان کرزی چشم او به شیخ بیافتادندی، فریاد ها چنان بکردندی که رییس اداره امور را قلب به تکان بیافتادندی و نزدیک بود سکته جا بجا بکردندی. همه به دور سلطان جمع شدندی و جویای علت این فریاد ها شدندی، سلطان بگفتندی: آن مردی که در خواب بدیدندی همین حضرت شیخنا مجددی بودندی. همه خود را به پاهای حضرت بیانداختندی و گریه ها بسیار بکردندی که گره از کار ملک بگشایندی، حضرت در حالی که انتظار چنین روزی نداشتندی از شاه اجازت بخواستندی تا شبی را در استخاره به سر کردندی. شاه این اجازت مستجاب کردندی و شب درازی همه پشت درهای خانه حضرت به انتظار صبح نمودندی تا آنکه استخاره حضرت معلوم شدندی و بار دیگر همه درباریان شاد و خرم بشدندی.

راوی: جواد


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   حضرت استخاره کردندی و نتیجه استخاره خویش چنین بیان کردندی:در خواب دیدم که داکتر عبدالله و داکتر اشرف غنی بخاطر تقلب در انتخابات در سر یکدیگر بزدندی و از سر و روی هردو خون جاری شدندی. پلیس بیامدی و هردو را بگرفتی و در کنج زندان بیانداختی.حالا دولت و پارلمان از کرزی تقاضا کردندی که به امور دربار ادامه بدادندی. اما کرزی قبول نکردی و بالاخره نظر به در خواست من او قبول کردندی و دست های من را ماچ کردندی و اجوره استخاره من را به من دادندی.

>>>   عالی بود.

>>>   واقعاً ما افغانها همه در برابر جریانات کنونی مسؤل هستیم بجای مشتعل کردن فتنه باید بفکر خاموش کردن آن باشیم وگرنه آتش ودود آن دامنگیر همه خواهد بود.
زرمینه از هلمند

>>>   کرزی اگر مانع شگاف عمیقی که میان دودسته انتخاباتی شده وتوخاموش نشسته مسعول عواقب بعدی و که دامن گیر این ملت خواهد شد تووارگنشینانی هستید که باخون ملت آسیاب تجارت خویشرا بکار انداخته ایید
جهانگیر از ترکیه

>>>   بسیار جالب بود ایکاش کرزی اینهمه را میفهمید

>>>   دنیا سرو رو شود به کرزی چی مقصد پسرش ریاست جمعوری را به شاهی تبدیل کردندی

>>>   بنظر بنده آقایی کردی صاحب درین چندسال کارهایی خوبی انجامیده اما گیله ازکرزی صاحب نیست اطرافییان جناب کرزی آدمهایی درست نبوده
حاج احمد سرکوزی

>>>   کرزی فاتحه دیموکراسی باید در عص خودت خوانده شود تا حد اقل اگر وجدانی باشد بیدار شود
جوره قل

>>>   زرمینه جان گل گفتی خواهرم
مه سماازبهسودافغانستان

>>>   مردان و زنان عقل بایده هیچ وخت کسی تمرخورس نه کنده . و مشکیلات کی در انتخابات امده از فکر مشترک حل کند .
عزیز غزنی


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است