انتخابات مهم تر است یا پیمان امنیتی؟
تردیدی نیست که اگر رییس جمهور آینده با اکثریت آرا انتخاب شود، حمایت همه جانبه مردم را با خود به همراه خواهد داشت و دولت جدید با حمایت همه جانبه و مشروعیت مردمی، می تواند از موضع قدرتمندتری با طرف آمریکایی وارد مذاکره شود که این به نفع منافع ملی ما است 
تاریخ انتشار:   ۱۶:۳۲    ۱۳۹۲/۱۰/۱۸ کد خبر: 64237 منبع: پرینت

به گزارش بخش سیاسی شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)، این روزها برخی مقامات کشور به همراهی کسانی که خود را فعالان جامعه مدنی می نامند، همگام به خارجی ها سعی در به حاشیه بردن انتخابات سرنوشت ساز سال آینده را دارند.

برکسی پوشیده نیست که کشور ما تا چند ماه دیگر یکی از سرنوشت‌ساز‌ترین روزهای تاریخ خود را تجربه خواهد کرد که اولین انتقال سیاسی قدرت در طول تاریخ افغانستان می باشد.

به طور قطع برگزاری چنین انتخاباتی برای کشوری مثل افغانستان که در طول تاریخ سیاسی خود بحران های بسیاری را تجربه کرده، مساله بسیار مهمی است که باید در هرچه بهتر برگزار شدن آن بصورت دقیق و شفاف تلاش وافری کرد.

اما این موضوع حیاتی برای آینده افغانستان، به دلیل بازی‌های سیاسی آمریکا و کرزی، تحت‌ الشعاع امضای پیمان امنیتی قرار گرفته است و به جای اینکه آماده سازی مقدمات انتخابات دغدغه دولت و مردم باشد، امضای پیمان امنیتی با آمریکا عمده فکر حکومت شده است.

با توجه به این موضوع، این سوال مطرح می‌شود که با در نظرداشت سوابق تاریخی، نیاز مردم، تغییر در مناسبات قدرت و فعالان عرصه سیاسی، برای
افغانستان کدام یکی سرنوشت‌سازتر است، انتخابات یا امضای پیمان امنیتی؟

این در حالی است که وضعیت کنونی افغانستان نیز یک وضعیت طبیعی نیست و مناسبات قدرت و متنفذین قومی و دولتی سبب ایجاد یک حساسیت خاص گردیده و جبهه گیری های متفاوتی در عرصه سیاست داخلی و خارجی کشور به وجود آمده است.

علت این حساسیت این است که مناسبات قدرت در افغانستان همیشه ماهیت قومی و قبیله‎ای داشته است و رهبران قومی برای رسیدن به قدرت همیشه با همدیگر درگیر بوده‌اند و متاسفانه تاکنون نیز از این چارچوب قومی و قبیله‌ای خارج نشده‌اند.

اما در آستانه سومین انتخابات ریاست جمهوری، مردم و فعالان سیاسی به این باور و نتیجه رسیده‌اند که بایستی در مناسبات قدرت و عرصه های سیاسی، تغییر به وجود آید و این میسر نیست مگر با اتحاد قومیتی. این تغییر اساسی در ساختار ایتلاف ها را می توان در انتخاب معاونین نامزدها مشاهده کرد که یک رییس جمهور معاونین خود را از دو قوم دیگر انتخاب کرده تا علاوه بر افزایش شانس پیروزی در این رقابت، خود را مشتاق تر برای حل مشکلات قومی و قبیله ای گذشته نشان دهد.

16 حمل سال آینده، دولت آینده افغانستان بخصوص رییس جمهور، بر اساس رای مردم و بدون در نظر داشت مسایل قومی، زبانی و قبیله‎ای انتخاب می شود و ارگ نشینان تغییر می کنند. این تجربه جدیدی است که کشور ما برای اولین بار براساس آزادی و برابری، درک می‎کند که آرای مردم و حمایت اکثریت تعیین کننده است.

لذا انتخابات سال آینده بهترین فرصت برای انتقال مسالمت آمیز قدرت ، روی آوردن به یکدیگر پذیری، تساهل، مدارا و افغانستان واحد در محدوده جغرافیایی است که به دور از شکاف‎های اجتماعی در کنار یکدیگر، افراد تعیین مسوولیت می‌کنند.

این تغییر در مناسبات قدرت و تبدیل ساختار برای ما از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است زیرا این تغییرات با پا گرفتن روندی به نام دموکراسی، نه گفتن به گذشته و همه ناهنجاری‎های پیشین است که زمینه تساهل و مدارا بین دولتمردان و متنفذین قومی و جناحی را فراهم می کند.

این توضیحات نشان می دهد که ما در چه برحه حساسی از زمان قرار داریم، ولی متغییرهای خارجی با استفاده از مشکلات موجود، مسایل را به نفع خود سمت و سو می دهند تا باز هم منافع آنها برآورده شود.

پیمان امنیتی کابل – واشنگتن با آنکه در شرایط کنونی شاید اهمیت داشته باشد، اما موضوعی نیست که دست یافتن دوباره به آن برای دولت آینده افغانستان ناممکن و یا پرهزینه باشد، در حالی که انتخابات چنین نیست. برآیند انتخابات در صورتی که شفاف، عادلانه و همگانی برگزار شود، راهی به سوی ثبات، امنیت و دولت برخواسته از آرای عمومی است و در نتیجه از مشروعیت و حمایت مردمی برخوردار خواهد بود.

تردیدی نیست که اگر رییس جمهور آینده با اکثریت آرا انتخاب شود، حمایت همه جانبه مردم را با خود به همراه خواهد داشت و دولت جدید با حمایت همه جانبه و مشروعیت مردمی، می تواند از موضع قدرتمندتری با طرف آمریکایی وارد مذاکره شود که این به نفع منافع ملی ما است.

لذا می توان مدعی شد: تحت‌الشعاع قرار دادن انتخابات در هیاهو و سروصدای امضای پیمان امنیتی، پیامدهای ناگواری در پی خواهد داشت که نمی گذارد مردم با خاطری آرام و آسوده انتخابات را پشت سر گذارده و زعیم آینده خود را براساس شایسته سالاری انتخاب کنند.

در حال حاضر مردم به جای این که در مورد انتخابات شفاف و عادلانه فکر کنند، در یک جنگ روانی ناخواسته قرار گرفته‌اند و سال 2014 را به عنوان هیولایی برای بلعیدن دستاوردهای گذشته می‌پندارند. یعنی با این سیاست کاخ سفید، به جای اینکه سال جاری میلادی یک سال سرنوشت‌ساز و پرمسوولیت برای مردم و دولت افغانستان باشد، سالی سراسر ناامیدی و ترس و واهمه از آینده می باشد.

این تحت فشار قرار دادن مردم و دولت افغانستان برای امضای پیمان امنیتی از سوی مقامات آمریکایی، به سلامت مردم در تصمیم‌گیری درست صدمه می‌زند و باعث می‌شود که پیمان امنیتی را نیز برسرنوشت آینده خود تاثیر گذار و سرنوشت ساز بدانند.

نتیجه اینکه برگزاری انتخاباتی دقیق، شفاف و سالم به مراتب حیاتی‌تر از امضای پیمان امنیتی با آمریکا برای افغانستان است و امیدوارم برخی عالی جنابان به همراه فعالان جامعه مدنی و جناب مجددی صاحب، این قضیه را درک کنند و اینقدر فریاد " کرزی برای امضا پیمان امنیتی عجله کن" را سر ندهند.

کد (10)


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   انتخابات مهمترازپیمان امنیتی است اما متاسفانه عدم امضا پیمان سبب شده که انتخابات را درگروی خودبگیرد لازم است که هرچه زودتراین پیمان را کرزی صاحب به خاطرمنافع ملی هم شده امضا نماید .
نعیمی

>>>   افغانستان کدام یکی سرنوشت‌سازتر است، انتخابات یا امضای پیمان امنیتی.
اول امضای پیمان امنیتی سر نوشت ساز تر است و بعد انتخابات می باشد

>>>   انتخابات هم پیمان امنیتی هم صرف فریب دادن مردم است و بهترین نظام و قانون قانون الله (ج) شریعت محمد (ص) است و بهترین روز روز استقلال از امریکا و کشوران غرب است بهترین دوست و تکیگاه مسلمان الله (ج)است (تکرار میکنم) دوست مسلمان الله (ج) است و صرف الله است نه امریکا و نه غرب الته برای (مسلمانان) یعنی ایمان داران

>>>   بنظر بنده - اولتر انتخابات و بعدن نفوذ شماری کامل شفاف و سرتاسری صورت گیرد- بعد نظر سنجی یا ریفراندم درمورد قرارداد یا پیمان امنیتی صورت گیرد.
کابلی

>>>   هردو مهمترین ها هستند۰

>>>   هردو مهم اند یکی برای امریکای ها و دیگری برای رئیس ارگ کابل وهردوطرف برای منفعت جانب دیگر ارزش واهمیت قائیل نیستند وقتی منافع خارجی ها تامین شود ولی ارباب ارگ ازین مقام مدت ها دور بماند خودرا از پیمان بیگانه احساس مینماید وهم اگر پیمان امضا نشود که میشود وشده است ارزش ندارد اما جانب افغانی بیخبر ازینکه در خارج کارها باساس پلان واستراتیجی از قبل تعیین شده انجام میشود معلوم نیست که بعد از نماینده ای فعلی چه کسی رقم خورده است که تلاش تغییر دادن ان مفید فائیده نخواهد بود
فرق دیگر اینکه هر برنامه وتغییر ازان سوی مرز به اساس منافع ملی شان گرفته میشود ودرینجا همه تدابیر وپیش شرط ها روی منافع شخصی وگروهی وقومی می چرخد به فکر کشور وملت کسی نبوده ونخواهد بود در کشور ویرانه ای ما ظاهرا بعد از داغود کدام زمام دار ملی نیامده همه اورده شده اند وروی مصالح بیگانه ها استخدام واز براورده شدن مامول کنار زده شده اند
تبنگ چی

>>>   متاسفانه که دولت کرزی نتوانست از فرصت های که در دوران حکومت داری اش داشت استفاده درست و مناسب نماید. همیشه سعی وتلاش برای رهای دشمنان اصلی مان طالبان(برادران ناراضی کرزی) وعامی شان پاکستان توجه میکرد و برنامه های همبستګی ملی را که بمیان اورده بود به شکل یک شعار باقی ماند ونخواست و یا نتوانست که تمام ملت را در یک محور برای وحدت ملی جمع نماید و یک دولت فراګیر ایجاد نماید و همیشه در تلاش بهبود قوم و قبیله خود بود.دیګر احزاب و اقوام را از دولت به عاشیه راند.و در جایش یکتعداد غرب زده ها که پیروی از غرب میکردند بکارهای مهم ګماشت و اکثر افغان ملتی ها را در پست های کلیدی ګماشت.اینها هم تا که توانستند دست به غارت ګری چور و چپاول زدند.و پروای مردم و خاک را نداشتند و تصور میکردند در صورت بروز کدام واقعه با داشتن پاسپورت خارجی اش دوباره فرار را بر فرار نمایند.وهم طالبان نیکتای پوش(باطلان) را در دولت مخفیانه سهم فعال داد که میتوان از اشرف غنی بطور مثال نام برد
اګرفراموش نشده باشد این شخص مذدور و متعصب و فاشیست شبکه تروریستیی القاعده را (د افغانانو میلمه) نامید.او که به صفت وزیر مالیه کشور ګماشت و این ... با غربی ها سر بوجی دزدی و غارت راګرفته به غارت ګری پرداخت که از ان زمان تا به حال فساد را انقدر رشد داد که به برکت ابتکار این شخص ... میلیارد ها دالر تا هنوز لادرک است.بعدش در این پست ذاغ خیل وال را ګماشت این شخص هم از جمله عضو بدنام افغان ملت است.که فساد را به اوجش رساند و اکثرا کارمندانش مربوط این حزب میباشد.وتمام قوم خود را در این وزارت جابجا کرده است.و قبل از اینها هم اقای احدی بود او هم مربوط حزب افغان ذلت بود.اقای کرزی این را باید بدانید که ملت بیدار تر ازتوست حرکاتی را که شما به اجرا ګذاشتید همه به نقص وطن بود که غربی ها هم پول ها اورده شانرا باخود دوباره بردند.و یک مقدار اندک را به این ...ها انداخت.پس وحدت ملی را چګونه میتوان نهادینه ساخت که تمام سیاسیت های کرزی غیر عادلانه بوده و برخورد ناسالم را به اجرا ګذاشت. تا اینکه از اعتماد او سلب ګردد.و دیګر اقوام مایوس و نا امید شدند وهر قوم دوباره خود را در مقابل این فاشیست ها بسیج نمودند.تا در ایند از حق مسلم شان دفاع نمایند انګونه که قبل هم همین راد مردان بودند که از سر زمین شان دفاع نمودند.و با پرداخت خونهای پاکشان کشور شانرا برای احیای مجدد ابیاری نمودن و ازبرکت زور بازوی مجاهدین واقعی مان اینها عیش ونوش میکنند.که در حقیقت اینها مهرهای غربی ها هستند.و برای منافع غرب امده اند.اګر قوای نظامی امریکا از کشور ما بستر ش را بندد .این سګ شوی های شان هم دیګر در اینجا زندګی کرده نمیتوانندږ وحتی در خارج برایشان دشوار خواهد بود.و این پولها ګم شده را چند برابر خواهند پرداخت .و جوابګو خواهند بود عظم و جذب کردنش بسیار دشوار است.
باز نګفته باشی که نګفته بودی

>>>   اولا هیچ کس معتقد به صداقت آقای کرزی نیست نه در امضای پیمان نه در بر گزاری انتخابات ثانیا برفرض محال صداقت آقای کرزی در برگزاری انتخابات اگر پیمان قبل از انتخابات امضاء نشود یا آمریکا از افغانستان خارج می شود که این فاجعه برای افغانستان است و یا برفرض که خارج هم نشود یقینا برای به چالش کشدن انتخابات بی کار نخواهد نشست، مطمئنا دنبال یک دولت ضعیف تری در افغانستان خواهد بود باید اعتراف کنیم که سکانداری اصلی دولت و شعار دمکراسی حول محور آمریکائیها است بنا براین عقل حکم می کند ما باید تنها رضایت خود مان را در این بازی سیاسی در نظر نگیریم لا اقل رسیدن به یک امنیت و اقتصاد و سیاست قابل قبول.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است