شاید ترجمه کتب فرنگی به زبان فارسی برای تاجیکستان و افغانستان بسیار پرهزینه و البته زمان بر باشد، اما ما می توانیم از صدها هزار کتابی که در رشته های گوناگون طی دهها سال توسط صدها مترجم ایرانی به فارسی ترجمه شده استفاده نماییم | ||||
تاریخ انتشار: ۰۰:۴۰ ۱۳۹۲/۵/۵ | کد خبر: 55235 | منبع: |
پرینت
![]() |
به گزارش تحلیلی بخش سیاسی شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)، ، چندی است که عده ای از فعالان سیاسی تلاش دارند تا به هر طریق ممکن، ترویج زبان فارسی در کشور را کاهش داده و به مرور زمان کلمات غنی و کهن فارسی را از فرهنگ دستور زبان افغانستان حذف نمایند.
نمونه کوچکی از این تهاجم فرهنگی را در حذف واژه دانشگاه در صحن علنی مجلس دیده و شنیدید، اما اکنون کار از حذف یک کلمه و صد کلمه و هزار کلمه گذشته و یک جریان خاص تحت حمایت غرب تلاش دارند تا به دلایل خاص، زبان فارسی را از مردم افغانستان گرفته و زبان پشتو و لاتین را جایگزین نمایند.
این نگرانی به حدی است که نویسندگان مطرح مدعی هستند که با وجود مشکلات زبان فارسي در دنياي امروز، می توان گفت: اين زبان در معرض خطر انقراض است و ممکن است با يک تغيير سريع از بين برود. زیرا در حال حاضر فقط در افغانستان، تاجیکستان و ایران به زبان فارسی صحبت می شود.
در حالی که تا 200 سال پيش زبان اداري هند فارسي بوده و هنوز کنار ساختمان وزارت خارجهي هند در دهلينو اشعار فارسي به چشم ميخورد؛ اما امروز ميبينيم که حتي پارسيان هند حتي نميتوانند يک کلمه فارسي صحبت کنند.
در سرود ملي پاکستان فقط يک کلمه غير فارسي وجود دارد و تمام شعارهاي مردم اين کشور به زبان فارسي است. اما ميبينيم که مردم پاکستان حتي يک کلمه هم فارسي متوجه نميشوند و زبان مذهبي و درسيشان تغيير کرده است. در حالی که اگر چند دهه قبل دولتمردان آن زمان پاکستان به حد کافي قدرتمند بودند، امروز از زبان اردو در اين کشور خبري نبود و مردم فارسي صحبت ميکردند.
این وضعیت نگران کننده زبان فارسی حتی در کشورهای فارسی زبان نیز تداوم دارد به حدی که خط رسمي کشور تاجيکستان که فارسی زبان هستند، پس از فروپاشي شوروي هنوز روسي مانده است و امروز هم در معرض تغيير به خط لاتين است؛ همان اتفاقي که براي زبان نوشتاري ترکمنستان افتاد و کشور ترکيه با نفوذ بالاي فرهنگي و با استفاده از شبکههاي ماهوارهاي و اينترنت ترکمنستان را مستعمره فرهنگي خود کرد و زبان نوشتاريشان به لاتين تغيير کرد.
این نگرانی زمانی بیشتر می شود که شما می بینید در افغانستان نیز این عده تلاش دارند تا به هر طریق ممکن که شده حتی با پرداخت هزینه های قابل توجه و دادن تسهیلات، آن کسانی را استخدام نمایند که مسلط به زبانی غیر از زبان فارسی باشند. هرچند این مطلب بسیار مفید است مشروط بر اینکه توطئه برای حذف زبان فارسی مانند کشور مذکور در جریان نباشند.
اما خوشبختانه عده ای از دلسوزان این زبان کهن تلاش داند تا زبان فارسی را به عنوان هفتمین زبان زنده و بزرگ در سازمان ملل ثبت نمایند. شش زبانی که فعلا زبان رسمی سازمان ملل هستند عبارتند از : انگلیسی، فرانسه، اسپانیولی، عربی، روسی ، چینی و البته در حال حاضر ترکها نیز برای اضافه کردن زبان خود به این لیست فعالیت می کنند.
که البته برای ثبت زبان فارسی به عنوان هفتمین زبان بزرگ؛ این زبان باید علاوه بر سه کشور فعلی یعنی ایران و افغانستان و تاجیکستان ، در کشورهای دیگری نیز زبان رسمی باشد . از جمله پاکستان و برخی کشورهای عربی مثل بحرین و عراق که هم زبان و هم خط آنها تا حدود زیادی به فارسی نزدیک است.
از دیگر کشورهایی که می توان به رسمیت بخشیدن زبان فارسی در آن امید بست ، ازبکستان است . زبان رسمی این کشور ازبکی است و اکثر نسبی مردم این کشور نیز ازبک هستند اما به دلیل وجود کانون های اصلی زبان فارسی مانند بخارا ، سمرقند ، فرغانه و ... ، هنوز زبان فارسی در این دیار زنده است.
راه دیگر این است که روسای جمهور این کشورها از جمله جناب کرزی همگام با غربی ها در این توطئه فرهنگی نباشد. چندی پیش حامد کرزی گفته بود زبان آموزشی در دانشکده های مهندسی و پزشکی باید انگلیسی باشد. چرا که عامل عدم رشد اقتصادی ما این است که تحصیلات در رشتههای مهم به زبانی نیست که آموزش علوم به آن آسان باشد، یا به دست آوردن کتاب آسان باشد.
در حالی که می توان از همین دانشجویان خواست تا این کتب را به زبان فارسی ترجمه کنند. از طرفی شاید ترجمه کتب فرنگی به زبان فارسی برای تاجیکستان و افغانستان بسیار پرهزینه و البته زمان بر باشد، اما ما می توانیم از صدها هزار کتابی که در رشته های گوناگون طی دهها سال توسط صدها مترجم ایرانی به فارسی ترجمه شده استفاده نماییم.
شاید این مطالب بهانه ای باشد تا فارسی زبانان و کسانی که علاقه مند به حفظ این زبان کهن می باشند، تلاش نمایند تا فروغ این زبان در افغانستان نیز مانند پاکستان و هند و عراق با توطئه های غرب خاموش نشود.
کد (10)
>>> پشتو نمی دانم چه افتخاری بر افغاستان دارد
>>> موضوع مهم، تاریخی، فرهنگی و بسیار زیبایی را بیان داشته اید که باید هر متکلم این زبان باید خدمتی والای در این بخش انجام بدهد که متأسفانه اکادمی علوم افغانستان و دیگر مراجع کلانکار فرهنگی در هیچ موردی سعی و تلاش نکرده اند که شاید گفت از بیسوادی و یا کم سوادی ایشان باشد! بهر صورت اگر ما امروز خدمتی به لسان های کشور میکنیم بی مفاد نبوده بلکه در وطن خویش و مردم خویش و به زبان های خویش کمک میکنیم.
موضوع که در پراگراف از اخیر دوم اضافه نموده اید واقعاً که دوستان ایرانی خدماتی شایانی در گسترش و دیجیتل سازی زبان فارسی کرده اند اما مشکلات خود را دارد. من یک دری (فارسی) زبان هستم لسانهای پشتو، انگریزی را نیز بلد هستم مگر شما باور کنید که نسبت به کتاب های ترجمه شده ایرانی کتابهای انگریزی برایم آسانتر است چون ایرانیان بعضی لغات را چنان گردان کرده اند گویی که در قریه جات ایران لهجه های فلکوریک و دهاتی هستند لغات کتاب انگریزی را میتوان از دیکشنری پیدا کرد مگر لغات جدید فارسی را در هیچ جای نمیتوان ترجمه کرد اگر در این حصه کمی روشنی انداخته شود که آیا کدام دیکشنری خاصی باشد تا استفاده بهتر و درستر نمایم.
تشکر از مردم ایران که چنین خدمت را به زبان فارسی نموده اند.
>>> با احترام کامل به زبان پشتو و زبانهای مختلف مردم جهان . باید گفت که زبان فارسی دری و فارسی ایرانی و فارسی تاجیکی یکی است . و هیچ فرق باهم دیگر ندارد .
کسانکه در فکر نابودی این زبان شیرین بین المللی تلاش دارند. هرگز موفق نخواهد شد واین ارمان را بگور خواهد برد .
زنده باد زبان شیرین بین المللی فارسی .
احمد .کابل
>>> لسان دوم ملت افغانستان دری است نه فارسی!
>>> نمیدانم که این ګپ ها را چرا شما رسانه ها دامن میزنین؟
اګر یک ګپ راست باشه یا دروغ شما آنرا آنقدر زیاد تبارز میتین که تا به ګوش مردم عوام برسد تا جنجال ها و بګو و مګو آغاز شده بلاخره جنګ سرد به یک جنګ آتشین مبدل ګردد.... لطفا بګذارید که ما افغانها با هم به قسم دلخواه خود زنده ګی کنیم لطفا آتش در نیتین که به جز تفرقه و نزا جز دیګر چیزی بدست نخواهد آمد...
زنده باد آفغانستان نوین و مردم صلح خوا ما
افغانی از کابل
>>> دلم جریحه دار شد بعد از خواندن این متن
پنجشیری
>>> سلام به کسانی که در پی گسترش زبان فارسی و ثبت ضبط آن در سازمان ملل به عنوان یکی از بزرگترین زبان دنیا هستند!
دوستان و فارسی زبان و آن های که دست تان به جای بند هست و یا آنهای که صدایتان به جای می رسد , خواهش ما فارسی زبان این است که در پی ثبت این زبان در سامان ملل باشند و نگذ ارند این زبان کهن دست خوش تحولات و بازیچه این و آن قرار بگیرد و طرح و پلانهای اجیران در تغییرات این زبان بزرگ تأثیر گذار باشد. به امید آن روز.
غمخوار
>>> تقصیر خود فارسی زبانان است که در برابر استعمار فرهنگی کوتاه می آیند. ما به زبان پشتو احترام می گزاریم اما این را به یقین می توانیم بگوییم که زبان پشتو مظهر تمدن و فرهنگ کشور ما نیست بلکه از پاکستان وارد شده و به زور سر نیزه بر ما هجوم آورده و ما هم در برابر این زبانی که هیچ سنخیتی با تمدن، فرهنگ، و علم کشور ما ندارد تسلیم شده و هیچ عکس العملی از خود نشان نمی دهیم. امروز در کشور ما اژدهای هفت سر به خزیدن آغاز نموده است تا تمدن، فرهنگ، تاریخ، علم و نام و نشان کشور ما را ببلعد و به جای آنها تخم آدم کشی، تحجر، بی فرهنگی، جهالت و ... را در خاک ما بپاشند و ریشه ما را بخکشکانند و هویت فرزندان ما را مسخ نموده و آنان را از خود بیگانه نمایند.پاکستان، عربستان، آمریکا، انگلیس، طالبان، دولت کرزی و برخی از مزدوران آنان هفت سر این اژدها را تشکیل می دهند و مردم سرزمین کهن ما را به مبارزه طلیبده و امیدواریم که از میان خراسانیان پهلوانی از فرزندان رستم و اسفندیار قد علم کند و سرهای این اژدهای بی رحم را قطع نموده وآرامش را به کشور افتخار آمیز ما برگرداند!
>>> به نظر من اینهمه دلهره و ترس از نابودی زبان فارسی/دری در افغانستان بیجاست. زیرا در مکاتب ما تمام مضمون های درسی به این زبان تدریس میشوند. در دانشگاه/پوهنتون های ما نیز همینطور. اکثریت مردم افغانستان به زبان دری صحبت میکنند. اکثر کتاب ها به همین زبان چاپ میشوند. اکثر رسانه های نوشتاری و صوتی به زبان فارسی/دری ست.
پس نمیدانم که اینهمه ترس برای چیست؟ به خاطریکه چند تا مُغرض چند کلمه پشتو را به فارسی ( پوهنتون/دانشگاه ) نمی نویسند؟ آیا زبان فارسی اینقدر ضعیف است که به خاطر چند کلمه نابود شود؟
شما را به خدا از غم وطن تان بنویسید که بزودی پیمان مستعمره شدن آن به امریکا امضأ میشود.
نادر
>>> هیچ قدرتی توان کاهش ترویج زبان فارسی در کشور ما افغانستان ندارد. خراسان دیروز و افغانستان امروز ده ها عصر زادگا زبان علمی ودانش زبان فارسی بود و امروز ام است به هزاران دیکر هم خواهد بود. بخاطریکه این زبان زبان علم وفرهنگ در آسیای مزکزی است و هم زبان شیران و قهرمانان خرسان است . زبان احمدشا مسعود است زبان بابای مزاری است که امروزهم در تاریخ افغانستان هر دو زندیاد هماسه آفریده اند. و امروز پیر وان بیدار با درک در این سرزمین نیاکان خود دارنند.
با احترام
>>> ... به کسانکه نابودی زبان شیرین فارسی را به سر میپروراند . ای کوردلان ای زبان ستیزان این ارمانهای شوم خودرا باخود بگور خواهید برد .
زبان شیرین فارسی به لهجه های مختلف دری هزاره گی تاجیکی ایرانی صحبت میشود . و هیچ کس جرات توهین به این زبان مقدس را ندارد .
>>> متاسفانه که ما فارسی زبان ها تا حال تنها به گفتن اینکه 5000 سال قدامت تاریخی داریم اکتفا کرده اند و روند رشد و انکشاف زبان فارسی کمتر کار صورت گرفته است ما شعرای بزرگ زبان فارسی را داشتیم اما حال بسیار معدود کسانی پیدا میشوند تا آثار جدیدی را بوجود بیاورند تنها به تغییر دادن یک تعداد از کلمه های اشعار بزرگان شعر فارسی اکتفا میکنند و آن را شعر خود گفته به خورد مردم میدهند...
>>> خوبست كه زبان لاتيني شود كه همه علوم معاصر كلاسيك به زبان لاتيني است از زبان پشتو ودر ي چيزي بدست نمي ايد
>>> فارسی زبانان و کسانی که علاقه مند به حفظ این زبان کهن می باشند، تلاش نمایند تا فروغ این زبان در افغانستان نیز مانند پاکستان و هند و عراق با توطئه های غرب خاموش نشود.
>>> تاکی جنگ سر زبان هست شمارا به خدا فکر مردم را به این حرف ها مخشوش نسازید
>>> سرود رسمی پاکستان به زبان فارسی هست!...اگر به گوش متعصبان پشتون در اوغانستان برسه!!......فرداست که به پاکستان اعلام جنگ کنند!!
>>> زبان فارسي مانند بحريست كه خشك نميشود وشايد در صده هاي آينده زبان بين المللي گردد زيرا غنامندي فرهنگ كهن وديرينه اين زبان هم شرق وهم غرب را متاثر ساخته است امپراطوري فارس يكبار ديگر زنده خواهد شد
>>> بینندگان عزیز عاقل شما در کجا است زبان را چیکار داری مسلمان هستی خدایت الله تعالا است و پیغمبرت محمد رسوالله است شما فقط میتوانید بگوید این پشتون است این هزاره است این تاجیک است این اوزبک است و زبان هاش فرق دارد در همین ایران نزدیک به 4 یا 5 اقوام هستند که زبان هایش فرق میکنند و تا به حال در ایران گپ اقوام پرستی زده نشده ای برادران تنها نقط ضرف من و تو همین است زبان پرستی و اقوام پرستی که تمام دنیا از این نقطه استفاده میکنند تا همیشه در کشورمان جنگ باشد همین و بس میدانم منبع این حرفها از کجا است باید ان منبع کاملا نوذ باالله شود بهتر است مردم افغانستان با تمام حق الناس به این گپ های ناروا پایان دهد و در ضمن یک جناب ناشناس چنان فرمودند که زبان پشتو از پاکستان وارد شده است و اصلا وجود نداشت و در پاسخ به این سوال در زمان جنگ جهانی دوم اصلا پاکستانی وجود نداشت 1 جناب ناشناس تا به حال از خود سوال کردید که اصلیت شما از کجاه است این پرسش از اقوام هزاره تاجیک اوزبک پرسیده میشود و امیدوارم دیگر بینندگان گرامی در نظر دادن یکم دقت کنند وسلام
حبیب الله یوسفزی
>>> اگر ایران هم زبان ما نمی بود، باور کنید ما فارسی زبان های افغانستان بی سواد می ماندیم چون در افغانستان حکومت به دست پشتون ها افتاده بود و آنها هم نمی خواستند که زبان فارسی افغانستان رشد کند و در صدد از بین بردن آن شدند چنانچه در زمان صدارت هاشم خان کاکای ظاهر شاه، زبان فارسی ممنوع شده بود و هر مامور که پشتو میفهمید معاش اش بیشتر از مامور فارسی زبان بود، نام های اماکن تاریخی فارسی را در زمان ممد گل مهمند از فارسی به پشتو تبدیل کردند.انشالا فارسی زبان رسمی ملل متحد هم می شود، اگر ایران روابط اش با غرب خود شود.
هزار سال پشتون های ملیون ها دلار مصرف کنند پشتو جای فارسی را گرفته نمی تواند اصلن زبان پشتو قابلیت این را ندارد.
فارسی زبان خاوری/افغانستانی
>>> این زبان کهن همیشه جاوید خواهد ماند زیرا فارسی ، زبان دوستی ،برادری ، ترقی ، سعا دت انسان ، علم ، دانش ، همزیستی مسالمت امیز ، دوستی وبرادری باتمام زبانهای دنیا بویژه زبان پشتو ، ازبکی ، ترکمنی ، بلوچی واردو وغیره زبانهای زیبای کشور عزیز ما افغانستان است ...
اینجنیر احمد صابری
>>> افتخار افغانستان از آن فارسیان است ولی پشتو چی .؟
>>> پشتو که هچی بابای آن هم نمی توانند فارسی را حذف کنند
ه س.
>>> ... حتی نام واحد پول را هم افغانی گذاشتند
عقده
>>> شوروی با آن همه یال کوپال نتوانست زبان فارسی را حذف کند شما که کفش شورویم نیستید
>>> جواب یکی از پیام هاتان که نوشته است خوبست زبان لاتینی شود اگر سواد درست حسابی داشت می دید که زبان لاتین نصف زبان کهن فارسی افتخار و عظمت ندارد
>>> فارسی زبالن مروج در افغانستان است. لهجه های مختلف آن بصورت بومی در شمال و غرب توسط تاجیک ها صحبت میشود که بیش از یک سوم نفوس افغانستان را تشکیل می دهند. فارسی حیثیت زبان بین القومی در بین سایر افغان ها است. لهجه های مختلف فارسی در هرات، هزاره جات، بلخ، غور، غزنی، بدخشان، پنجشیر و کابل صحبت میشود. اما لهجۀ کابل بحیث معیاری پذیرفته شده که توسط رادیو کابل نشر و شهرت یافته است.
فارسی گفتاری ریشه های خود را از خصوصیات آوا های باستانی میگیرد. تلفظ فارسی ادبی بر بنیاد طرز بیان سنتی باستانی مناطق شمال افغانستان کنونی استوار است. فارسی ادبی زبان اداری و قضائی از زمان غزنویان در سده های دهم و یازدهم بوده است. فارسی بحیث زبان بین القومی زبان تجارت نیز بوده است. با ایجاد دولت معاصر افغانستان توسط احمد شاه درانی در 1747 ، فارسی مقام خود را بحیث زبان اداری نگه میدارد، صرفنظر از اینکه پشتون ها در تمام سطوح حکومتی مسلط بودند. لیاقت در فارسی یکی از شرایط استخدام و نیاز پیشرفت در خدمات ملکی (ادارات دولتی) بوده است. درنتیجه، پشتون ها، ازبیک ها و سایر گروه های کوچک، فارسی را فرا میگیرند. اما تعداد بسیارکم غیرپشتون ها پشتو را یاد می گیرند. مطابق یکی از گزارش های ادارۀ سی آی ای ایالات متحده، 80 درصد نفوس افغانستان فارسی صحبت کرده و صرف 35 درصد پشتو صحبت میکنند.
>>> پشتون ها خود را قوم بزرگ افغانستان می داند و نزدیک سیصد سال در این سر زمین حاکمیت انحصاری داشته است. آنان متهم به تبعیض و تعصب و نسل کشی هستند، متهم به عدم ظرفیت و بلوغ تاریخی هستند. با این حال آنان همچنان می خواهند که قدرت اول در کشور باشند و حرف اول را از حیث امتیازات اداری و و سیاسی و اقتصادی بزنند. اما رفتار سیاسی که تا کنون از خود نشان داده اند مغایر این اهداف است. آنان سیاست تعصب و خشونت و انزوا را پیش گرفته اند. مدت ها است که آنان به اقوام دیگر خط و نشان می کشند که به زبان مادری شان سخن نگویند. نام قومی شان را در تذکره های شان درج نکنند. طرح های نابخردانه چون سهمیه بندی کانکور را مطرح می کنند. پیام این سر سختی ها ممکن است که اقوام دیگر را به این نتجه برساند که زندگی مسالمت آمیز با آنان ممکن نیست. همین اکنون اقوام دیگر ، یک بن بست منطقی با پشتون ها احساس می کنند. اگر این حس تشدید شود افغانستان به سختی می تواند راه وحدت و همدلی را پیدا کند. سرسختی پشتون ها فاقد هر گونه عقلانیت سیاسی است. زور گویی محض و فاقد منطق و دلیل است. پیام این سرسختی، تفرقه و تشتت و نابودی وحدت سرزمینی افغانستان است.
>>> وضع نا بهنجار کشور مان بسیار حساس و وخیم است ، پاکستان و مزدورانش پطرول و گوگرد بدست ، منتظر یک جرقه اند تا وطن مان را مثل عراق ، لیبا ، سوریه و مصر به خون و آتش بکشند ، ما در مقابل نسل آینده ، وجدان و خدای خود مسوولیت داریم و نگذاریم دشمنان به اهداف شان برسند .
دردمندانه باید گفت: که در بین قشر برتری خواه ما معمولاً اندیشه های معقول ، تبدیل به دستاویزی در جهت دستیابی سلطه جویان به اهداف سیاسی شان گردیده و بمجردیکه به اهداف شان نایل شدند ، همه چیز بفراموشی سپرده می شود . ما در جهان عقلانیت زنده گی می کنیم ، عقل حُکم می کند ، تا فارغ از نژاد ، زبان و جغرافیا ، برای یک زنده گی نوین ، مُرفه ، جمعی و انسانی ، در کنار هم بدون تنش ، بدون غرور کاذب و برتری جویی زنده گی کنیم . تمام مردم حق دارند تا سر نوشت خود را ، خود شان رقم زنند ، تحمیل نظر و عقیده مردود است لطفاً با دور اندیشی ، هوشیاری و دقت نظر کامل ، بدون کژ راهه و بیراهه رفتنها ، نا ممکن ها را ممکن ساختنها ، درین مسیر گام بگذارید و بعوض عقده گشایی ها ، بخاطر زندگی شرافتمندانۀ نسلهای آیندۀ مان ، در همین جغرافیای کنونی ، که اقوام شریفش چون بوریایی بهم بافیده شده اند ، یک آرامشی را برقرار سازیم تا دشمنان ما کور شوند .
میگویند : یک دیوانه سنگی را به چاه می اندازد که صد عاقل آنرا بیرون آورده نمی تواند . آری ... خرم صیب برای برهم زدن نظام بدستور رهبرش مصطلحات ملی ساخت و یک جنجال عظیمی را بر پا نمود که اکنون مجلس نماینده گان سنگ دانشگاه و پوهنتون ، درج ملیت در شناسنامه را از چاه کشیده نمی توانند .
از اینرو بُروز بسیاری از معضلات عدیدۀ جامعه ما ، عدم شناخت ما از علتها و تصمیم گیریهای عجولانۀ ماست ، با درک نادرست خود اساساً معضلات جامعه را پیچیده تر می سازیم . تا زمانیکه عینک سیاه بیگانه پرستی ها ، سلطه گری ها ستون فقرات گفتن ها ، بدون دلائل مقنع به چشم ما باشد ، قادر نخواهیم شد ، فراتر از ماحول قبیلۀ خود دنیای متمدن و زیبایی طبیعت را ببینیم .
بیائید بردرانه بدون دنباله روی ها و گوش بفرمان اجانب بودنها ، تحمیل عقیده و نظر بر دیگران را مردود شمرده ، از عقل خود کار بگیریم ، اجازه بدهیم هر کس به زبان مادری اش بنویسد و صحبت کند ، با گفتن دانشگاه و پوهنتون نه زمین فرو می رود و نه آسمان فرود می آید ، مردم با فهم دنیا ما را به مسخره گی می گیرند . بیائید این گلیم دست بافت پنجاب ، میزبانی سعودی و انگلیس را بر چینیم و برای جمع شدن روی قالین دست بافت خود مان بنشینیم .
>>> همان طوریکه نمیتوان نفس کشدین را ممنوع نمود ، استفاده از واژه فارسی را نمیتوان ممنوع کرد
مجلس نمایندگان افغانستان باردیگر نتوانست برسر موضوع دانشگاه توافق نماید. ما فارسی زبانان میتوانیم بدون کمک مجاس نمایندگان خود با حل آن بپردازیم یعنی تمام فارسی زبانان تلاش خود را برای استفاده از واژه های فارسی در منزل ، در آموزشگاه درمحل کار ، درگفتار و نوشتار از آن استفاده نمایم. پس از چند سال نتیجه آن را خواهم دید ، بدون اینکه به کسی توهین نمئیم و یا با کسی دعوا داشته باشیم . دعوا را میگذاریم به دیگران . به عقیده بنده عاجز این بهترین راه برای فارسی زبانان میباشد ، که از واژه های فارسی استفاده نموده ، به این روش ادامه دهند نتیجه آن پس از چند سال در صحنه مطبوعات معلوم خواهد شد.
ما به تمام زبان های رایح در افغانستاان احترام داریم . زبان فارسی مانند سیل خروشان درحرکت بوده و هیچ نیروی نمیتواند آنرا مهار نماید.
هدف من بیشتر متوجه تقریبآ ده ملیون دانش آموز و دانشجو پسر و دختر
در افغانستان میباشد که از آن جمله نزدیک به 7 ملیون به زبان فارسی تکلم مینمایند .
این درحالی است که مقامات وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان و جناح های زبان ستیز دراین کشور برای ممنوع نمودن زبان مادری ، که بخش زیادی از شهروندان افغانستان به آن تکلم میکنند میباشند . واژه های زبان فارسی یکی پس از دیگری جای خود را درنوشتار وگویش باز نموده ، طوریکه در اکثر روزنامه ، اخبار و تلویزیون های افغانستان واژه های به اصطلاع ممنوع شده مورد استفاده قرار میگیرد.
استفاده از واژه ها را نمیتوان بر دیگران تحمل نموده ، مآنوس بودن و یا مآنوس نبودن واژه ها به علاقمندان این وازه ها ارتباط دارد.
همان طور ، که روزی واژه های ( میرمن و شاغلی ) مآنوس بودند اینک این واژه ها بکلی فراموش و نآمانوس شده و اصلا مورد استفاده قرارنمیگیرد حتا نسل جوان پشتون هم با آن آشنایی ندارند . این نتیجه تحمیل نمودن واژه ها میباشد
در زمان ریاست جمهوری داود خان واژه های شاغلی و میرمن مرتب مورد استفاده قرار میگرفت حالا بکلی نابود و فراموش شده است. ولی درعوض واژه های مانند دانشگاه ، دانشکده ، دانش آموز ، آموزشگاه ، پرورشگاه ، استراحتگاه ، تفریحیگاه ، آرایشگاه ، فرودگاه ، دادگاه ، خوابگاه ، عبادتگاه ، ورزشگاه ، فروشگاه ، اقامتگاه ، زایشگاه ، گازرگاه ، ایستگاه ، بازداشتگاه ، جایگاه ، گذرگاه ، زیارتگاه ، پرتگاه ، تعمیرگاه ، آسایشگاه وغیره هر روزه بیشتر مورد استفاده فارسی زبانان قرار میگیرد.
آیا میدانید که واژه ( لیسه ) در افغانستان بکلی بیگانه است و این واژه بیگانه بر لوحه صد ها مکتب و دبیرستان ما نوشته شده است.
>>> زبان فارسی ـ دری قدامت اضافه از پنج هزار سال دارد ، هیچکسی نمیتوانند واژه های زیبا و شیرین فارسی ـ دری را حذف نمایند. از دوران احمد شاه درانی تا طالب که زبان شیرین و پر قدامت فارسی ـ دری را از بین برده نتوانستند فاشیستان امروزی نیز هیچگاهی نخواهند توانست اهداف استعمارگرانه ای شانرا به کرسی بنشانند. امروز بسیاری پشتو زبانان میخواهند به زبان دری ملحق شوند و از صحبت با زبان شیرین و دلنواز فارسی ـ دری به طول عمر خود بیافزایند ، استعمارگران و فاشیستان پشتون میخواهند بهر شکل که شده مانع رشد و حفظ جایگاه زبان فارسی ـ دری شوند ولی خوشبختانه که به این خواست و هدف شوم شان نمیرسند چون قدرت زبان دری چنان زیاد است که اصلا در مقابل آن ایستاده شدن جراًت میخواهد.
هموطنان عزیز فارسی زبان حق داده نمیشود بلکه حق گرفته میشود ، مطمین باشید و استوارانه گام بردارید مانع این برنامه پشتونها و خیانت تاریخی شوید تا در آینده منفور تاریخ نشوید !!!
>>> عامل اصلی مشکلات امروزی کرزی و دارودسته متعصب و فاشیست اش هستند که در ابتدا با هزار حیله و نیرنگ ، شیطنت و تقلب بازی واژه نامسمای «مصطلحات ملی» را در قانون اساسی اضافه کردند و حالا با استدلال و بهانه با آن میخواهند که یکسلسله واژه های زبان پشتو را بنام مصطلحات ملی بر اقوام و ملیت های غیرپشتون تحمیل کنند. مصطلحات ملی نه تنها هیچ مفهوم ندارد بلکه هیج ارزش واقعی و قانونی و هیچ ریشه ادبی یا تاریخی ندارد. مصطلحات ملی فقط و فقط تمثیل تداوم زور گویی قوم و قبیله پشتون ها است وبس.
>>> به همه واضح و آشکار است که درین 260 سال زمام داران فاشیست چه در دوره های سلاطین مختلف و چه بعد از آن همیشه کوشش کرده اند یکتعداد از واژه های زبان پشتو را بر سایر اقوم و ملیت های غیر پشتون تحمیل کنند. حتی نام های بسیاری از ولایات ، شهر ها ، نواحی و ساحات تاریخی را به نامهای یکعده از شخصیت های جعلی و خیالی پشتون ها مسما ساخته اند. بطور مثال در شهر کابل منطقه کوته سنگی را بنام میرویس میدان ، منطقه افشار را به خوشحال مینه ، مسما ساخته اند.
>>> یگانه راه معقول برای رسیدن به زندگی آزاد و مرفع و دور از جنگ و جدال و نجات از یکه تازی ها و زور گویی های قوم و قبیله پشتون ، تجزیه افغانستان است.
درین 260 سال باشندگان بومی و اصیل این سرزمین در آتش نفاق و مظلومیت می سوزند و می سازند. واقعیت های تلخ تاریخ چند قرن اخیر حکایت از وحشت و دهشت ، خونریزی ، توهین و تحقیر ، سربریدن ها ، به دار آویختن ها ، هجوم به شیوه اشغالگری و تصاحب سرزمینهای دیگران می کند. و این سیاست خشن و جبارانه... تاهنوز که در قرن بیست و یک قرار داریم نقطه پایانی نداشته و بدتر از دیروز با شیوۀ خاص و عملکرد دیگری در جریان است.
>>> اكر از تاريخ زبان فارسي مي دانستيدهركز به زبان ديكر روي نمي اوردي شاعران ما زحمات زيادي كشيدن مانند مولانا -فردوسي -بلخي -
>>> مشکلات تاریخی افغانستان فقط و فقط از طریق برقراری فدرالیزم و یا تجزیه کشور تامین شده میتواند و بس. اما آنهم در صورتیکه قوم و قبیله پشتون (چه در سالهای اخیر به شهر کابل و یا دیگر ولایات مسکن گزین شده اند و چه در گذشته ها با استفاده از نظام نامه ناعادلانه و تحمیلی ناقلین در مناطق مسکونی ، شهر ها و ولایات غیر پشتون نشین سکونت اختیار کرده اند) بصورت عموم دوباره به مناطق و ولایات اصلی شان که همانا چند ولایت جنوبی کشور است، نقل مکان کنند. چراکه با برقراری فدرالیزم ویا تجزیه افغانستان :
ــ اقوام و ملیت های غیر پشتون برای ابد از جبر و ظلم و استبداد و یکه تازی های قوم و قبیله پشتون نجات می یابند.
ــ پس از آن نه تنها رئیس جمهور بلکه والی ، شهر دار ، مقامات ملکی و نظامی دولتی و در نهایت از رهبری ادارات دولتی تا سطوح پائینی هر ولایت همه و همه از جمله کدر ها ، مامورین و کارمندان اصلی محل انتخاب و توظیف میگردد و دیگر شیوه غیرقانونی و غیرعادلانه و یکه تازی قوم و قبیله پشتون برای همیش به پایان میرسد. چراکه تاکنون یعنی درین 260 سال، زمامداران و حکمروایان فاشیست نه تنها همیشه تمامی پست ها و مقامات ملکی و نظامی دولتی چند ولایت جنوبی پشتون نشین را بطور کلی و صد فیصد بدون اشتراک اقوام و ملیت های غیر پشتون در دست داشته اند بلکه با دور زدن اکثریت کدرها و افراد شایسته و تحصیل یافته گان اقوام غیر پشتون دیگر شهر ها و ولایات که درحقیقت ساکنین اصلی محل را تشکیل میدهند، در بیشترین و اساسی ترین و مهمترین پست های مهم ملکی و نظامی بازهم افراد ناشایسته و نالایق مگر متعصب، ظالم و زورگوی قوم و قبیله خودرا منصوب یا مقرر کرده اند.
ــ پس از آن همانطوریکه مسئولیت تامین امنیت هر شهر و هر ولایت بردوش ساکنین اصلی آن قرار داده میشود ، در پست ها و مقامات رهبری قطعات نظامی نیز افراد و اشخاص شایسته از جمله ساکنین اصلی هرشهر و هر ولایت مقرر و منصوب خواهد شد. چراکه در طول 260 سال حکمروایی قوم و قبیله پشتون از یکطرف تعدادی ازاین قوم و قبیله بنام کوچی بکلی از خدمت سربازی معاف شناخته شده بودند و از طرفی هم مادران قوم و قبیله پشتون صرف افسر و قوماندان و مادران اقوام غیر پشتون صرف سرباز بدنیا می آوردند. زیرا در گذشته ها اصلاً اقوام غیرپشتون حق نداشتند که منحیث افسر در مربوطات وزارت های دفاع و داخله مقرر و یا ایفای وظیفه نمایند. البته در چند دهه اخیر بطور نمایشی تعداد معدودی از جمله اقوام و ملیت های غیرپشتون در یکتعداد از پست ها و مقامات نظامی مقرر شده اند مگر با آنهم نه تنها به حساب فیصدی اقوام و ملیت ها عادلانه نبوده بلکه بازهم مطابق به شیوه و رفتار ناعادلانه و غیرقانونی همیشگی شان علاوه براینکه رهبری قطعات نظامی ولایات جنوبی بصورت عموم در دست قوم و قبیله پشتون بوده، متعصب ترین این قوم در پست های مهم قطعات نظامی سایر ولایات نیز مقرر شده اند.
ــ پس از آن در هیچ شهر و هیچ ولایت مشکل زبانی وجود نخواهد داشت. زیرا ساکنین اصلی هر شهر و هر ولایت به زبان مادری خود شان صحبت خواهند کرد و دیگر بهانه جویی ها و مشکل تراشی های واژه ها و اصطلاحات برای همیش به پایان خواهد رسید. پشتون ها در شهر ها و ولایات مربوطه شان پوهنتون، روغتون، کتابتون ، زیژنتون، مرستون و ... خواهند گفت و فارسی زبانان دانشگاه، آموزشگاه، آزمایشگاه، اقامتگاه، استراحتگاه، خوابگاه، آرامگاه، دیدگاه، دادگاه، آرایشگاه، فروشگاه، عیدگاه، ایستگاه، پرورشگاه، نمایشگاه، زایشگاه، تفریحگاه، ورزشگاه، قبله گاه، خواستگاه، عبادتگاه، زیارتگاه، نظرگاه، بارگاه، پیشگاه، کارگاه، دستگاه، آسایشگاه، عشرتگاه، بندرگاه، پایگاه، قرارگاه، کمینگاه، شکارگاه، کشتارگاه، قتلگاه، قربانگاه، پناهگاه، گذرگاه، لشکرگاه، زیستگاه، جایگاه، فرودگاه ، سحرگاه ، شامگاه ، شبانگاه ، پگاه ، بیگاه ، خرمن گاه، جلوه گاه، وعده گاه، خلوتگاه و متباقی اقوام و ملیت ها نیز واژه های زبان مادری شان را مورد استفاده قرار خواهند داد.
ــ پس از آن روش جبری و تحمیلی فیفتی فیفتی ( پنجاه فیصدی ) زبانهای پشتو و فارسی در قسمت پخش و نشر موسیقی و سایر برنامه ها خبری ، فرهنگی ، سیاسی و اجتماعی در رادیو و تلویزیون بکلی از بین خواهد رفت و از آن به بعد شهروند هر بخش به زبان مادری خود موسیقی و سایر برنامه ها را خواهد شنید.
ــ پس از آن هرایالت و یا هربخش از عواید دولتی صرف در جهت پیشرفت و ترقی ساحه مربوطه توجه و تلاش لازم را مبذول خواهند داشت. زیرا در 260 سال گذشته زمامداران و حکمروایان فاشیست به هیچ وجه عدالت را رعایت نکرده اند و تا چند سال گذشته در بسیاری شهر ها و ولایات دور دست مخصوصاً مناطق غیرپشتون نشین از راه های ترانسپورتی و سرک های اسفلت شده ، کلینیک ها و شفاخانه ها ، مکتب و دانشگاه ، برق ، مخابرات و دیگر تسهیلات شهروندی اصلاً خبری نبود. صرف درین چند سال اخیر آنهم در حد معدود و بصورت نمایشی تا اندازه ای در رفع مشکلات بعضی از این مناطق پرداخته اند.
ــ از آن پس هویت زدایی و دشمنی با فرهنگ و زبان برای همیش به پایان میرسد و برای بدست آوردن تعداد نفوس حقیقی و واقعی بخش تجزیه شده اقوام و ملیت های غیرپشتون، در نفوس شماری ها هیچنوع جعل و تقلب صورت نخواهد گرفت. زیرا درین 260 سال زمام داران و حکمروایان فاشیست همیشه نفوس قوم و قبیله خودرا چند برابر بیشتر جلوه داده و با ادعای کاذب نفوس خودرا اکثریت دانسته اند.
ــ در آنصورت فرزندان همه اقوام و ملیت های غیر پشتون بدون هیچنوع تعصب و تبعیض حق ادامه تحصیل را دارند و معیار فقط و فقط استعداد و لیاقت خواهد بود و به روی پلان غیرقانونی و ناعادلانه زمامداران و حکمروایان پشتونیست - راسیست رژيم کرزی که برای جلوگیری از ورود گسترده فرزندان اقوام و ملیت های غیر پشتون به دانشگاه ها روی دست گرفته اند، خط بطلان کشیده میشود.
و ده ها و صد ها سهولت ها و موارد دیگر ...
>>> فدرالیزم به معنی تجزیه نیست۰ اگر گروپ ها و اقوام مختلف در تعین سر نوشت خود حق و مشارکت بیشتر داشته باشند آن بر ضد وحدت ملی نیست۰ اشتراک بیشتر مردم در تعین سر نوشت خودشان با عث میگردد مردم به نظام نزدیکتر شوند، به آن بیشتر اعتماد کنند، و از آن دفاع کنند۰ امروز رژیم های به زور تعین کننده، خود کام، و دیکتاتور همه از دنیا برچیده شده اند، چون با شرایط زمان تطابق نداشتند۰ آنهایکه از رژیمهای به اصطلاع مرکزی (و در حقیقت دیکتاتوری قسمی یا کامل، هر چه باشد) پشتیبانی میکنند در حقیقت باید اهدف دیگری داشته باشند۰ در غیر آن به همه واضع است که در یک کشوری چندین ملیتی بهترین گزینه برای حکومت کردن عادلانه رژیم فدرالی است۰ همچنان در شرایط فعلی وقتی نظام مرکزی ریاستی توانائی اداره کشور را ندارد خود دلیل آنست که کشور به نظام فدرالی ضرورت دارد۰
>>> زبان فارسی منقرض خواهد شد، به بهانه این که این زبان مال ایران است... اما زبان چتلستان باید در کل افغانستان حاکم باشد. کسی حرف زند که اتحاد و وحدت ملی خراب می شود.
ترفندهای پشتونها در برابر حق خواهی بقیه اقوام:
1- فلان حرف را نزنید که وحدت ملی خراب می شود.
2- این حرف شما مال خود تان نیست، مال استخبارات کشور همسایه است.
3- حرف نزنید؛ چون از سابق همین جور بوده و باید برای همیشه باشد.
تا کی این بازی ادامه پیدا می کند، خدا می داند.
اما من نظرم این است که تا زمانی که قوم پشتون از سایر اقوام جدا نشوند، این تبعیض ها، حق خوری ها، خون ریزی ها و بدبختی ها ادامه دارد.
چرا ادامه دارد؟
چون منطق شان این است که غیر قوم پشتون را انتحار کنید تا به بهشت بروید.
صافی از بدخشان
>>> بر اساس تفسیری که از ماده شانزدهم ارایه شده تاکید گردیده که «مصطلحات ملی صرف نظر از این که به کدام زبان تعلق دارند، "ملکیت معنوی زبان های رسمی جمهوری اسلامی افغانستان" هستند.»
حال بیایید ببینم که این مصطلحات کدام ها اند. در اولین نگاه با این واژه ها روبه رو میشویم : "پوهنتون، پوهنزی، پوهیالی، پوهنیار، پوهنمل، پوهندوی، پوهـنوال، پوهاند"!!
این ها مصطلحات ملی، علمی و اداری ما اند که باید حفظ شوند!! آیا این ها مصطلحات ملی اند؟
کسانیکه این مسایل بی پایه را دامن میزنند چه اهدافی را دنبال میکنند؟ ایا این منتهی حماقت و جهالت نیست که بدون منطق و حجت یک تعداد واژه ها را با جبر و زور و تهدید بالای مردم به عنوان مصطلحات ملی تحمیل کرد؟ چرا همیشه در مقابل واژه دانشگاه حساسیت نشان داده میشود؟ یک عده از جاهلین با کوله باری از جهل و تعصب بلند میشوند و داد و فریاد بر پا میکنند که دانشگاه کلمه ایرانی است! اگر گفته شود من محصل فاکولته انجنیری کابل استم مشکلی نیست. اما اگر گفته شود که من دانشجوی دانشکده انجنیری کابل هستم داد و فریاد فاشیست ها بالا میشود که واژه های دانشجو و دانشکده بیگانه است!
فاکولته بیگانه نیست اما دانشکده بیگانه است!
عجبا به این جهالت و حماقت !
فاشیست ها در یک کلمه یک نوع خوی ستیزه جویی علیه زبان فارسی دارند. چون در مقابل عظمت زبان غنامند و پر بار فارسی قرار میگیرند، احساس حقارت میکنند بلافاصله تعصب نشان میدهند.
ضعف عقلی و علمی باعث شده تا با مفاهیم فرهنگی برخورد سیاسی شود.
لویه جرگه قانون اساسی که بتاریخ 22 قوس سال 1382 دایر گردید در آن جر و بحث های خیلی داغ و فراوان صورت گرفت. در مسوده قانون اساسی که طی هفته ها بحث ترتیب شده بود سرانجام این مسوده که در هر ورق آن مزین به امضای صبغت الله مجددی است برای توشیح به ریاست جمهوری فرستاده شد. از آنجاییکه برهمه اشتراک کننده گان آن جرگه مشهود است ذکر بندی بنام حفظ مصطلحات ملی نرفته بود. اما بعد از توشیح ریس جمهور معلوم شد که دست خیانت به صندوق امانت فرو رفته و به علاوه جعل مصطلحات ملی بیشتر موارد دیگر نیز با مسوده آن فرق دارد.
این جعل کاری و دستبرد در قانون اساسی ابتدا خیانتی بود که آغاز شد و تا اکنون این خیانت، جعل و فارسی ستیزی ادامه دارد.
مصطلحات « ملی » یا مصطلحات « پشتو»
وقتی زبان ملی نداریم مصطلحات ملی چه معنی میدهد؟ در قانون اساسی گفته شده که افغانستان دارای دو زبان رسمی فارسی و پشتو است بنابراین مصطلحات ملی به چه معنی؟ کدام کشور دنیا مصطلحات ملی دارند؟
وقتی ما میگویم مصطلحات ملی باید واژه ها و اصطلاحات تمام زبان ها به ویژه فارسی در آن موجود باشد. درحالیکه اکثریت این مصطلحات پشتو است مانند (پوهنتون، پوهنزی، پوهیالی، پوهنیار، پوهنمل، پوهندوی، پوهـنوال، پوهاند، درملتون ، روغتون ...) بخشی هم انگلیسی مانند (ترانسپورت، گالری، توریزم، استدیوم، لیسه،...) و بخشی هم ترکی اند.
حال باید از آقایان پرسید که در میان این مصطلحات «ملی» زبان فارسی کجاست؟ چرا یک اصطلاح فارسی در آن نیست ؟
آقای حبیبی به نقل از فیلسوف و ستاره شناس شهیر البیرونی نوشته است که زبان فارسی دری 5000 واژه علمی دارد.
در حالیکه یک واژه و اصطلاح عملی در این به اصطلاح مصطلحات ملی دیده نمی شود.
آیا این منطقی است که مصطلحات ملی یک کشور غیر از زبان رسمی آن باشد؟ آیا این منطقی است که اکثر مردم به زبانی تکلم کنند که زبان مشترک میان تمام اقوام افغانستان است اما یک واژه در میان مصطلحات ملی نداشته باشد ؟
نمی دانم چه منطقی غیر از جهل، تعصب، فارسی ستیزی در عقب این تفسیر وجود دارد ؟ به قول نویسنده فرهیخته ما انصاری « قانون اساسی ای که نتوانسته است حدود اربعۀ کشور را مشخص سازد، چطور می تواند حدود و ثغور «مصطلحات علمی» «مصطلحات اداری» و «مصطلحات ملی» را مشخص سازد؟»
آیا توریزم مصطلح ملی است ؟ آیا واژه های انگلیسی مصطلح ملی اند ؟ آیا گالری مصطلح ملی است ؟
گروهی که به این فارسی ستیزی دامن میزند و بنام مصطلحات ملی در صدد حذف دیگران اند باید اسمی بر آنها نهاد و بهترین و درست ترین اسمی که بر این گروه قبیله گرا نهاد گروه جهل و جنایت است. گروهی که با جهل خود در صدد نابودی فرهنگ اند و با جنایت خود در صدد نابودی انسانها.
مگر نمیدانند که واژه های دانشگاه، آموزشگاه، آزمایشگاه، اقامتگاه، استراحتگاه، خوابگاه، آرامگاه، دیدگاه، دادگاه، آرایشگاه، فروشگاه، عیدگاه، ایستگاه، پرورشگاه، نمایشگاه، زایشگاه، تفریحگاه، ورزشگاه، قبله گاه، خواستگاه، عبادتگاه، زیارتگاه، نظرگاه، بارگاه، پیشگاه، کارگاه، دستگاه، آسایشگاه، عشرتگاه، بندرگاه، پایگاه، قرارگاه، کمینگاه، شکارگاه، کشتارگاه، قتلگاه، قربانگاه، پناهگاه، گذرگاه، لشکرگاه، زیستگاه، جایگاه، فرودگاه ، سحرگاه ، شامگاه ، شبانگاه ، پگاه ، بیگاه ، خرمن گاه، جلوه گاه، وعده گاه، خلوتگاه و ... همه و همه فارسی و دری اند.
پرورشگاه گفته میتوانیم اما « دانشگاه » گفته نمی توانیم؟ هر روز لشکرگاه که مرکز هلمند است گفته میتوانیم اما دانشگاه گفته نمی تواینم !
اساس این تفکر غیر از جهل تعصب، فاشیزم چه بوده میتواند؟ منطق سخیفی را که گروه جهل و جنایت بکار میبرند این است که اصطلاح دانشگاه، دانشکده و دانشجو ایرانی است و ورود آن به جغرافیای فرهنگی ما تشتت را ببار می آورد!!
این استدلال قوی گروه جهل و جنایت است که همواره به زبان آورده اند و آنرا مصداق حرف های بی پایه خود پنداشته اند.
غافل از اینکه جغرافیای سیاسی یک کشور با جغرافیای فرهنگی آن یکی نیست. حوزه تمدنی فارسی محدود به ایران، افغانستان و تاجکستان نمی شود. حوزه تمدنی فارسی مجموعه این کشور ها به علاوه نیم قاره هند است.
و ثانیا این واژه مربوط به زبان فارسی است نه کشور ایران و افغانستان.
گاهی گروه جهل و جنایت مسله « فارسی » و « دری» را دامن میزنند که گویا فارسی و دری دو زبانی است که فارسی متعلق به ایران است و دری متعلق به افغانستان !
عجباٌ براین جهل مرکب که همیشه توسل به تعصب میکنند و از آن معجوناتی از این قببل بیرون می آورند.
غافل از این که دری و فارسی یکی بوده و هیچ فرقی میان این دو بجز در گویش ها نیست. ثانیا زمانی ما میتوانیم فارسی و دری را دو زبان بدانیم که دارای دستور زبان جداگانه باشند. درحالیکه چنین چیزی نیست.
حافظ شرین سخن واژه «دری » و « فارسی» را در اشعار خود بکار برده است.
زه شعر دلــــــکش حافظ کسی شود آگاه
که لطف و طبع سخن گفتن « دری» داند
و در جای دیگری میگوید :
شکر شکن شوند همه طوطیان هـــند
این قند «پارسی» که به بنگاله میرود
>>> به کسانی که ناحق و ناروا در ضدیت و دشمنی با هویت اقوام و ملیت های غیر پشتون و زبان فارسی ــ دری قرار دارند:
ــ اگر شما و امثال شما و زمام داران حکومت و دولت واقعاً طرفدار تامین وحدت و همبستگی ملی هستید پس از روی صداقت و راستی حق و حقوق قانونی، انسانی، اسلامی و شهروندی دیگران و هویت، زبان و فرهنگ آنها را نیز برسمیت بشناسید و از بهانه جویی ها و مشکل تراشی ها، حیله گری ها، چال، فریب و نیرنگ و دغلبازی خود داری ورزید درغیرآن با حقه بازی و شیطنت، یکه تازی و تحمیل زبان و فرهنگ یک قوم و قبیله هیچگاه وحدت ملی تامین نمیگردد.
ــ از 260 سال به اینطرف همیشه یک قوم و قبیله با جبر ، زور ، ظلم و استبداد در این سرزمین حکمروایی و یکه تازی داشته و اکثریت پست های کلیدی و اختیارات را در دست داشته است. آیا هرچه زودتر به این شیوه ای غیر عادلانه و غیر قانونی خاتمه داده شود و یا بخاطریکه گویا وحدت ملی خدشه دار نگردد، اقوام و ملیت های غیر پشتون که بدون شک اکثریت نفوس این کشور را تشکیل میدهند باید تا ابد بدون چون و چرا مطیع و فرمانبردار باشند.
ــ در اصل زبان فارسی و زبان فارسی ــ دری یک زبان واحد است. هرکس منکر این حقیقت آشکار است او اشتباه میکند و معلومات ندارد و بهتر است آثار تاریخی دانشمندان، نویسندگان و شعرای نامور فارسی زبان را مطالعه کنند تا به حقایق و واقعیت ها پی ببرند.
همانطوریکه پشتوی قندهاری و ننگرهاری تفاوت دارد، و همانطوریکه در پشتوی پشتون های داخل افغانستان کلمات و واژه های فارسی استفاده و بکار برده میشود در پشتوی پشتونستانی های پاکستان نیز استفاده کلمات و واژه های اردو ، پنجابی و حتی انگلیسی مروج است. به همین ترتیب نه تنها نحوه تلفظ و لهجه و بکارگیری کلمات و واژه های فارسی بین فارسی زبان کابل ، هرات ، مزارشریف و سمت شمال کشور باهم دیگر فرق دارد بلکه با فارسی زبانان تاجکستان و ایران نیز تفاوت دارد. ولی در کل یک زبان واحد است که فارسی زبانان هرسه کشور بدون کدام مشکل همدیگر را درک میکنند. بخاطر تفاوت چند اصطلاح و واژه های چون سیب زمینی ، دوچرخه ، مرسی و ... نمیشود که زبان شیرین و پربار فارسی ــ دری را که قدامت پنج هزار ساله دارد بکلی زبان بیگانه شمرد.
ــ عده ای از هموطنان ما یا از روی سادگی و نادانی و یا از روی حیله و نیرنگ نظریاتی را مطرح میدارند که گویا چه ضرور است که صرف بخاطر دو واژه اینقدر جنجال میشود. از این جنابان پرسیده میشود که اگر واقعاً تعصب و دشمنی ندارید و اگر حیله و نیرنگی در کار نیست پس چرا شما این دو واژه فارسی را نمی پذیرید که از طرف مقابل و از اقوام غیر پشتون توقع دارید تا آنها واژه های پوهنتون و پوهنځی را بپذیرند. معلومدار مشکل و جنجال عمده صرف بر سر واژه های دانشگاه و دانشکده نیست. هدف و پلان فاشیستان و قبیله گرایان چیزی دیگر و بمراتب بزرگتر است. در اصل بهانه جویی و بهانه تراشی بالای واژه های دانشگاه و دانشکده، آغاز کار است و زمامداران و دست اندرکاران فاشیست و متعصب ، هدف و پلان راه اندازی جنگ فرهنگی و هویت ستیزی علیه اقوام غیر پشتون را دارند.
ــ « مقوله ای " مصطلاحات ملی " نخستین بار در افغانستان هنگامی چهره نمایی کرد که قانون اساسی سال 1963 تصویب گردید . در آن قانون اساسی ، پشتو به حیث زبان ملی افغانستان اعلام شد.
دولت همچنان پول گزافی را برای ایجاد " پشتو تولنه " به مصرف رساند تا از طریق آن به تقویت و انکشاف زبان پشتو و مسلط ساختن آن در افغانستان بپردازند. در همان سال ، بکاربرد واژه های پارسی برای موسساتی چون شفاخانه ، دانشگاه و دواخانه ممنوع ساخته شدند و به جای آنها واژه های نوساخته ای پشتو که اکثر شان ترجمه ای مستقیم همان واژه های پارسی ممنوع شده بودند ، توسط پشتو تولنه ساخته شدند و بر مردم پارسی زبان تحمیل گردیدند . واژه پارسی " دانشگاه " قبل از آنکه در سال 1963 ممنوع گردد ، برای مدت سه سال نام رسمی دانشگاه کابل و مورد پذیرش مردم بود . هنگامیکه این نام در سال 1963 ممنوع ساخته شد ، از آن هنگام دفعتا به نام یک " واژه ء ایرانی " مورد نفرت فاشیزم فرهنگی اقلیت حاکم قرار گرفت و هر کسی که واژه ای دانشگاه را به کار برد به حیث گماشته و جاسوس ایران کوبیده شد.»
ــ بلی زمان آن فرا رسیده تا همه زمامداران حکومت و دولت ، موسسات تعلیمی و تحصیلی ، مجلس نمایندگان و تمامی کانون ها و نهاد های علمی و فرهنگی توجه بیشتر را در جهت آموزش و فراگیری نسل جوان کشور مبذول دارند تا هرچه زودتر کشور عزیزما بطرف پیشرفت و ترقی سوق داده شود. مگر با خصومت و کینه توزی و دشمنی با هویت ، زبان و فرهنگ اقوام غیر پشتون و تحمیل زبان و فرهنگ یک قوم و قبیله این آرزو هرگز برآورده شده نمیتواند.
>>> زبان فارسی در زمان تیمور شاه سر مردم افغانستان مسلط و تحمیل شد و تا به امروز تمامی مکتوب و اسناد به زبان فارسی است.اما زبان پشتو زبان اکثریت مردم افغانستان است و توجه صورت نه گرفته.ما ما افغان استیم ایرانی نهستیم.
>>> این بسیار مضحک و مسخره است که در یک جامعه ای چندین ملیتی چون افغانستان چیزی به نام " مصطلاحات ملی " داشته باشیم . این مقوله نه تنها در جهت پیشبرد اهداف فاشیست های قبیله گرا مورد استفاده قرار میگیرد ، بلکه آزادی بیان را نیز در افغانستان قربانی می نماید .آزادی بیان در کشور های دموکراتیک یک حق تضمین شده است که بر اساس آن هر فرد حق دارد احساسات و افکار خویش را آزادانه ابراز نماید بدون اینکه مورد اذیت و آزار و تعقیب قرار گیرد .
>>> چرا اقوام و ملیت های غیر پشتون اجازه نداشته باشد که به زبان مادری خود صحبت کند و چرا از کلمات و واژه های زبان مادری خود استفاده نکند که حتماً واژه های پشتو را بنام مصطلحات علمی و اداری ملی بپذیرند. مصطلحات ملی هم یک حقه و نیرنگ جدید قوم و قبیله پشتون است که ابتدا با مهارت خاص آنهم با چال و فریب و نیرنگ در زمان تدوین و تصویب در قانون اساسی گنجانیده شده و حالا با استناد به این کلمه ناروا به این بهانه میخواهند تا تون تون زبان پشتو را مثل سرود نامسمای ملی ، اتن نامسمای ملی و ده ها و صدها مورد دیگر بالای اقوام و ملیت های غیر پشتون تحمیل کنند.
آیا متوجه هستید یا خیر ؟ در حقیقت فاشیستان قبیله گرا با حیله و نیرنگ دست به هویت زدایی زده اند و جنگ فرهنگی و زبانی را براه انداخته اند. اگر به این شیوه غیر قانونی و ناعادلانه و شیطنت آمیز ادامه بدهند نه تنها به اهداف شوم شان نایل نخواهند شد بلکه عاقبت فوق العاده ناگوار تا سرحد تجزیه کشور را در قبال خواهد داشت.
>>> وحدت ملی صرف با احترام داشتن و برسمیت شناختن هویت ، زبان و فرهنگ تمام اقوام و ملیت های ساکن در کشور تامین میگردد. با انکار و حذف هویت ، زبان و فرهنگ اقوام غیر پشتون و تحمیل فرهنگ و زبان قوم و قبیله پشتون هیچگاه وحدت ملی تامین شده نمیتواند.
>>> وحدت و همبستگی ملی وقتی برآورده میشود که همه اقوام و ملیت های ساکن در کشور در گفتار و اعمال شان صداقت کامل داشته باشند و چیزی را که بخود می خواهند به دیگران نیز روادار باشند و به حق و حقوق دیگران منجمله به هویت، زبان و فرهنگ دیگران نیز احترام داشته باشند و آنرا به رسمیت بشناسند. ورنه با دوستی و احترام یکجانبه و گذشت یکجانبه وحدت ملی برقرار شده نمیتواند.
>>> کسانیکه از روی حقیقت و واقعیت طرفدار وحدت و همبستگی ملی هستند پس به عوض حرافی بیجا عمل صادقانه و عمل نیکو را در پیش گیرند و حق و حقوق قانونی و شرعی دیگران ، هویت ، زبان و فرهنگ دیگران را برسمیت بشناسند. در غیرآن با انکار حق و حقوق و زبان و فرهنگ دیگران و تحمیل هویت و زبان یک قوم و قبیله هیچگاه وحدت و همبستگی ملی تامین شده نمیتواند.
>>> هویت های قومی اتباع غیر پشتون افغانستان یعنی تاجک ، هزاره ، ازبیک، ترکمن ، ترک افشاری و قزلباش و بیات ، سادات و عرب ، بلوچ، نورستانی، قرغیز ، قزاق ، تاتار ، ایماق ، پشه ای، پامیری ، هندو ، سیک و غیره را هیچ فرد و هیچ گروه ، هیچ مقام و هیچ مرجعی ، هیچ قوم و قبیله ای از ایشان سلب نموده نمیتواند.
>>> یقیناً قوم پرستی ، زبان پرستی و سمت پرستی کار خوب و شایسته نیست ولی دفاع از هویت ( قومیت و ملیت ) و دفاع از زبان و فرهنگ تا قوم پرستی و زبان پرستی زمین تا آسمان فرق دارد. هر افغانستانی و هر شهروند افغانستان قانوناً حق دارد تا در دفاع از حق و حقوق و هویت و زبانش در مقابل پلان های شوم و خصمانه و نیرنگ ها و چال ها و فریب های فاشیستان یک قوم و قبیله مبارزه کند.
>>> کشور ما یک کشور نسبتا کثیرالملیتی است که اقوام وملیت های مختلف دران زیست دارند. هرکدام دارای تاریخ کهن وقدامت اند و عنعنات و فرهنگ های متفاوت دارند. نمیشود که همه را منتفی سازند و صرف یک قوم و قبیله همه را تحت پوشش خود قرار دهند. کتمان و نادیده گرفتن هویت، زبان و فرهنگ دیگران یک عمل کاملاً نادرست ، غیرقانونی ، غیرعادلانه و نقض صریح حقوق بشر است.
>>> هراس نباید داشت که فاشیست ها و روشنفکرنماهای قوم و قبیله پشتون در مورد ما چه قضاوت نا عادلانه دارند و چه تهمت ها و چه نفرین ها و دشنام ها نثار ما می نمایند. اگر در برابر ظلم و ستم فاشیزم، در برابر عظمت طلبی قومی، در برابر بی عدالتی و حق تلفی، در برابر کسانی که میخواهند ما را سلب هویت کنند و زبان و فرهنگ و تاریخ پر افتخار مان را نابود سازند، نایستیم و اگر مبارزه و مقاومت ننماییم، نفرین ابدی تاریخ نصیب ما خواهد شد.
>>> زمامداران فاشیست بخاطری با ذکر هویت اقوام و ملیت های غیر پشتون در شناسنامه های الکترونیکی مخالفت میورزند که از یکطرف تقلب و جعل کاری های تاریخی شان رسوا میشود و از طرفی هم فیصدی واقعی نفوس تمام اقوام و ملیت ها در افغانستان افشا میگردد که پس از آن دیگر به بهانه اکثریت و اقلیت به حاکمیت قبیله ای شان ادامه داده نمیتوانند.
>>> اشخاصیکه واژه دانشگاه و امثال آن را کلمات وارداتی میدانند در حقیقت آنها از غبی ترین و جاهل ترین انسانها میباشند که بجز تعصب و نادانی از تاریخ و ادبیات و واژه های افغانستان بیخبر اند و یا عمداً و قصدآ خود را بجهالت زده اند. جاهل را باید عاقل ساخت ورنه زیر بار رفتن جاهل گناه عظیم و نابخشودنی است.
>>> آیا تا همه در رفتار و گفتار شان صادق نباشند و تا حق و حقوق ، زبان و فرهنگ دیگران را محترم نشمارند ، وحدت ملی تامین میگردد ؟
آیا هرکس که تقاضای ( حق و عدالت و برخورد عالانه ) داشت او تبعیض گر و قوم پرست است ؟ معلومدار نه . چراکه تا هرقوم و قبیله ای به حقوق انسانی، اسلامی و شهروندی دیگران احترام نداشته باشد و آنرا به رسمیت نشناسد با حقه بازی و شیطنت هیچگاه وحدت ملی تامین شده نمیتواند. وحدت ملی احترام متقابل میخواهد.
>>> تا قوم و قبیله پشتون به حقوق انسانی، اسلامی و شهروندی دیگران احترام نداشته باشند و آنرا به رسمیت نشناسند با حقه بازی و شیطنت هیچگاه وحدت ملی تامین شده نمیتواند.
>>> قانون اساسی افغانستان تکثر اقوام را در ماده چهارم پذیرفته و در این ماده نام چهارده قوم افغانستان ذکر شده است. قانون اساسی بصورت آگاهانه از اقوام نام برده است و در سرود ملی هم نام اقوام یاد شده است. ذکر نام اقوام احساسی را بوجود می آورد که تمامی اقوام افغانستان ساکنین اصلی این مملکت بوده و دارای حق و حقوق مساوی در برخورداری از حقوق شهروندی هستند. زمانی ملت سازی در افغانستان شکل می گیرد که هویت های اقوام به همان شکلی که هست پذیرفته شود.
در صورتی که در شناسنامه های جدید از هر ملیت نام برده نشود قانون اساسی کشور نادیده گرفته می شود زیرا در قانون اساسی از همه اقوام به صراحت نام برده شده است.
>>> تمام قضیه فقط به کلمه افغان خلاصه نمی شود، بلکه در پشت این کلمه هزار راز دیگر نهفته است. هدف اصلی قوم گرایان پشتون از این کلمه به بهانه وحدت ملی، صلب نمودن هویت دیگر اقوام است و در نهایت نادیده گرفتن حقوق مدنی آنها چون اگر تمام اقوام رسماً با هویت اصلی خود شان شناخته شوند، در آن صورت دولت مکلف است که در تمام زمینه ها حقوق و مشارکت هر یکی از آنها را بصورت جداگانه مد نظر داشته باشد. اما اگر همه را تحت یک اسم پوشش بدهند، در آن صورت می توانند که انحصار قدرت قومی را تحت نام هویت واحد مثل گذشته توجیه بکنند و در آن صورت هیچ گروه قومی حق اعتراض را ندارد که بگوید سهم ما نادیده گرفته شده است. چون هرکسی اگر صدای حق طلبی را بلند کند، به نام اینکه ما همه مان افغان هستیم صدایش را خاموش می کنند و حتی توسط جاهلان قوم خودش او را سرکوب می کنند. اگر شناسنامه الکترونیک با هویت قومی صادر گردد، در آن صورت فیصدی دقیق تمام اقوام مشخص می شود و هر قوم می تواند که به اندازه فیصدی خودش ادعای حقوق مدنی و مشارکت سیاسی بکند و در آن صورت مسلماً که پشتون ها هم به مثل دیگر اقوام فقط به یک جزی از جامعه کشور در حد خودشان محدود خواهند شد که برای بدنه نژادپرست پشتون غیرقابل قبول خواهد بود و به همین سبب به نام وحدت ملی در تلاش هستند که هویت و فیصدی مشخص اقوام کشور را در هویت قومی خودشان حذف و منحل بسازند تا سپس اهداف مشخص خودشان را به آسانی به پیش ببرند.
>>> در قانون اساسی کشور هویت ملیت ها و اتباع افغانستان تعریف گردیده است. اینکه در شناسنامه درج ملیت مغایر قانون عمل میشود بی حافظ گی زمامداران حاکم قانون و اعضای کابینه آن را خاطر نشان میسازد وهمچنان بیسوادی اعضای مجلس را جهت نظارت از قانون بر تائيد درج نگردیدن هویت نژاد اتباع کشور را کاملآ مشخص میسازد . در صورتیکه اتباع یک کشور را ملیت های مختلف بعنوان یک ملت تشکیل میدهند. یعنی کشور افغانستان از ملیت پشتون . تاجیک . هزاره . ازبک . ترکمن . سادات . بلوچ . قزلباش . افشاری . اسماعلیه . ایماق . هندو . سیکها . تاتار ... تشکیل شده است. پس چرا هویت نژاد ساکنین این کشور مخفی قرار بیگرد علت چیست ؟ از این مشخص میگردد که زیر کاسه نیم کاسه وجود دارد که میخواهند بازهم مثل همیشه با جعل و تقلب یک قوم و قبیله را اکثریت جلوه بدهند. باید مردم با جرات تمام علیه اعضای مجلس و زمامداران حاکم نظام و اعضای کابینه آن با اعتصابات و راهپیمایی های طویل المدت قرار بیگرند تا از حق و حقوق قانونی و شهروندی شان دفاع نمایند و خواهان لغو اعضای مجلس و بر کناری حاکم نظام گردند . باید جداً متوجه باشید که فاشیستان تصمیم دارند تا در قدم اول هویت تاریخی و سپس فرهنگ و زبان دیگر اقوام و ملیت ها را از بین ببرند.
>>> همچنانکه
ــ در هندوستان همه هندو نه بلکه هندو ، سک ، مسلمان و ... هستند که بنام هندوستانی یاد میشوند.
ــ در ازبکستان همه ازبک نه بلکه ازبک ، تاجک ، روس و ... هستند که بنام ازبکستانی یاد میشوند.
ــ در تاجکستان همه تاجک نه بلکه تاجک ، ازبک ، روس ... هستند
که بنام تاجکستانی یاد میشوند . و به همین ترتیب در ده ها کشور دیگر.
پس فاشیستان به هیچ وجه حق و اجازه هویت زدایی را ندارند و باید بدانند و قناعت داشته باشند که همه اتباع افغانستان پشتون و اوغان نیستند بلکه افغانستان از اقوام و ملیت های مختلف منجمله تاجک، هزاره، پشتون، ترک، افشاری و قزلباش، ازبک، ترکمن، بلوچ، سادات و عرب، اسماعلیه، ایماق، هندو و سیکها، تاتار و ... تشکیل شده است که در مجموع همه افغانستانی اند نه افغان.
>>> اگر فاشیستان بخاطر هویت زدایی دیگر اقوام و ملیت های ساکن در افغانستان لجاجت و پا فشاری داشتند پس بهتر است که همه اتباع غیر پشتون از گرفتن شناسنامه غیر اصولی و غیر قانونی خود داری ورزند.
سردمداران افغانستان در طول 260 سال با جعل و تقلب نفوس قبیله خودرا بیشتر از همه ذکر کرده و ادعای اکثریت را داشتند . حال که زمان شناسنامه های برقی و دیجیتال فرا رسیده و هرنوع جعل و تقلب افشا میگردد ، آنها از ترس رسوایی دروغ شاخدار و کاذب شان میخواهند که از ذکر هویت و قومیت و ملیت اتباع خود داری ورزند و در ختم توزیع شناسنامه ها بازهم مثل همیشه با جعل و تقلب نتیجه نهایی را طوری اعلان کنند که گویا پشتون ها اکثریت هستند. درحالیکه همه میدانند و بر همگان آشکار و هویدا است که اگر نفوس پشتون های افغانستان با نفوس پشتون های پشتونستان هم جمع شود بازهم 50 % نفوس افغانستان را پوره کرده نمیتوانند.
>>> هویت های قومی اتباع غیر پشتون افغانستان را منجمله تاجک، هزاره، ازبیک، ترکمن، ترک افشاری و قزلباش و بیات، سادات و عرب، بلوچ، نورستانی، قرغیز، قزاق، تاتار، ایماق، پشه ای، پامیری ، هندو و سیک و غیره را هیچ فرد و هیچ گروه ، هیچ مقام و هیچ مرجعی ، هیچ قوم و قبیله ای از ایشان سلب نموده نمیتواند. اگر فاشیستان در لجاجت شان ادامه دادند و میخواستند که نام قوم و قبیله اوغانی شانرا بالای دیگران تحمیل کنند پس لازم است تا همه اقوام و ملیت های غیر پشتون شناسنامه را تحریم کنند و از گرفتن آن خود داری ورزند.
>>> به باور قبیله سالاران... هویت ستیز... هرآن که پارسی سخن گوید و از زبان و فرهنگ والای پارسی دری که زبان مولانا، فردوسی، حافظ، سعدی، جامی، سنایی، بیرونی، ابن سینا، منوچهری، عنصری، ناصرخسرو بلخی، دقیقی و... است؛ حراست نماید و حق خود را بخواهد، جاسوس ایران شمرده می شود. دانشگاه و دانشکده گفتن و نوشتن؛ حق پارسی گویان و پارسی نویسان است و هیچ توجیهی به جاسوس بودن و جاسوس شمردن داد خواهان این زبان؛ وجود ندارد. تحمیل واژه های پوهنتون و پوهنځی بالای گویندگان دیگر زبانها؛ نه تنها که کار درست و شایسته نیست؛ بلکه هویت ستیزی و دشمنی با سایر زبانها و گویندگان آنها می باشد.
بگذارید تا هرکس به زبان و فرهنگ اصیل واژگانی و زبانی اش؛ سخن بگوید و از جعل کاری هویت و زبان؛ دست بردارید. افغانستان به مثابه ی یک باغ است و اقوام آن همانند گلها و میوهای گوناگون. سیب را در بید، شفتالو را در آلوچه، سنجد را در چهار مغز، ناک را در توت، بادرنگ را در کدو، گندم را در جو... پیوند نکنید. بگذاید که سیب، سیب باشد/ ناک، ناک باشد، زردالو، زردالو/ بید، بید/ و....
>>> تا انجاکه ما تاریخ خواندیم غیر از خیانت ... و وطن فروشی به انگلیس در زمان عبالرحمن و هم اکنون به پاکستانیها وعربهای بی دین و شهوت پرست چیز دیگری از شما پشتونها در تاریخ ثبت نشده است. اوج و عظمت و قدرت سرزمین خراسان که بعدها بنام افغانستان نامیده شده است زمانی بوده که قدرت به دست غیر پشتونها بوده است . در آنزمان وطن ما یکی از مراکز علم در جهان بود. تمام دانشمندان و ادیبان و شاعران کشور ما که تمام جهان هم اکنون به آنها احترام دارند همچون مولانا و سنایی و بو علی سینا و ابوریحان و جامی و دهها نفر دیگر همه غیر پشتون بوده اند . در تمدن کوشانیها نیز که یکی از بزرگترین تمدنهای بشری هست نیز متعلق به هزاره ها بوده است. سلطان محمود که امپراطوری برای خود داشت آیا پشتون بود؟ نه , نبود !!!! پس قوم و قبیله پشتون به چه اساس و کدام شواهد تاریخی هویت خود را بر اقوام و ملیت های غیر پشتون که دارای تمدن پنج هزار ساله هستند، تحمیل میکند؟ اگر انگلیس جنایتکار برای رسیدن به اهداف استعمارگرایانه و شیطانی خود شما را تقویه نمیکرد و سلاح نمیداد شما هرگز توانایی مسلط شدن بر خراسان باستان عزیز را نداشتید. در همه ی جنگها که برای دفاع از وطن انجام شده دیگر اقوام از هزاره تا تاجیک و ازبک و غیره شرکت داشته است. پس ادعای دروغینی را که به هیچ وجه پشتوانه ی تاریخی ندارد هرگز بیان نکنید. شما پشتونها باید تاریخ خراسان عزیز را بخوانید. زبان شیرین فارسی که ریشه اصلی اش در وطن ما بوده و از وطن ما به ایران و دیگر کشورها رفته است را باید دوست داشته باشید. شعرهای مولانای بلخی و خواجه عبدالله انصاری و جامی را بخوانید تا بدانید که به ناحق خود را ازمالکان اصلی این سرزمین فارسی زبان میدانید.
>>> ما خراسانی اصيل هستیم كه نام پر افتخار سرزمین آبایی و اجدادی ما به اثر توطۀ انگليس جهانخوار، و از بدو ظهور انگليس به حيث يك كشور امپرياليستی در جهان، از تقريبآ سيصد سال بدينسو و همچنان تغير نام خراسان از تقريبآ دو صد سال به اينطرف بنام افغانستان با در نظر داشت مشوره های انگليس ها با سران پشتونهای مزدور صفت تغير داده شد و تحويل قدرت سياسی و اجتماعی آن نيز همزمان صورت گرفت، زيرا چون سران پشتونها مردم معامله گر و خوش خدمت برای انگليسها بودند و هستند، بناً از اين ضعف شان استفاده كرده و آنها را از ٢٦٠ سال تا كنون مورد استفاده قرار داده و كشور ما تا كنون توأم با حرج و مرج مواجه بوده است و انگليس، امپراتوری خراسان و پارس ( ايران امروز) را به سه كشور افغانستان، تاجكستان و ايران، تجزيه كرد، تا كدام قدرت بزرگی در برابر انگليس در آسيا ، وجود نداشته باشد. در حاليكه اقوام تاجك، هزاره و ازبيك معامله گر و وطنفروش نبودند و نيستند و با هيچ ابر قدرتی كنار نمی آيند. البته اين خاصيت وطن پرستی اجداد شان ميباشد. بنآ انگليس هميشه سران پشتونها را به معامله گری تشویق و كمك كرده و قدرت سياسی را به اينها سپرده است، چرا كه زود مورد استفاده قرار ميگيرند و مطیع و فرمانبردار هستند.
>>> خداوند سبحان انسانها را با زبان ها و رنگ های مختلف خلق کرد تا تفکر کنند و همدیگر را بخوبی بشناسند. هیچ زبانی بر زبان دیگر و هیچ قومی بر قوم دیگر و هیچ رنگی بر رنگ دیگر برتری ندارد. فرق و برتری در تقوا ، صداقت ، رویه و برخورد و عمل صالح است و بس. پس همه اقوام و ملیت ها حق دارند که زبان و هویت خود را داشته باشند و کسی که منکر این حق انسان ها میشود در حقیقت منکر کلام الهی است چرا که قرآن جدا کننده حق از باطل است و مسلمان واقعی هیچگاه حق کسی را نمیخورد و منکر حق کسی نمیباشد. کسی که بالایش ظلم میشود و خاموش میماند و بی تفاوت نگاه میکند و بخاطر حق و حقوق خود و بدست آوردن آن مبارزه نمیکند در حقیقت همدست ظالم است و ما همه میدانیم که ظالم دوست شیطان است پس در برابر این دشمن آشکار باید سر تسلیم نگذاشت و مردانه وار مبارزه کرد.
>>> جانیم قندیم ،
زبان مردم افغانستان پشتو است نه فارسی .65% ساکنین این وطن را پشتون تشکیل میدهند .
لطفا به نوشتار تان متوجه بوده عفت قلم را حفظ نمایید و به حقوق دیگران احترام بگذارید،
در تاجیکستان الفبا به روسی است وحتی استقلال زبانی خود را نگرفته اید ، در ایران که اصلا با هزاره ها کدام ارتباط ندارد ، لهجه کابلی را به ساموی تبدیل نموده اند...
شاه محمود خویش صفوی
>>> از زبان پارسی(فارسی یا دری) پاسداری کنید!!!!
برای پاسداری و گسترش زبان پارسی که در ایران، افغانستان و تاجیکستان زبان رسمی است، باید جوانان و نوجوانان فارسی زبان ران به متون ارزشمند ادبی، تاریخی، شعری، حماسی و غیره از طریق رسانههای جمعی آشنا کرد. این زبان در جریان تاریخ و تمدن کهن ایرانشهر قدیم و خرسان بزرگ که افغانستان کنونی قلب آن بوده است، رشد و انکشاف یافته است. پس مردم این قلمرو فراخ که دارای ریشه های مشترک اند، هرچند از نگاه سیاسی سرزمین مشترک پارینۀ شان تقسیم و تجزیه شده است. زبان، فرهنگ و مدنیت فارسی زبانان مشترک میباشد. اگر مردم افغانستان، ایران، تاجیکستان و آسیای میانه تلاش ورزند و روابط فرهنگی و تمدنی خود را با هندوستان قوی گردانند بیشک که زبان فارسی باردیگر در سطح گیتی زنده خواهد شد.
در افغانستان یک مشت بیسواد، جاهل و متعصب در برابر این زبان کهن که آن را بحق می توان زبان فرهنگ و تمدن چند هزار ساله گفت مخالفت می کنند و از جهالت و نادانی در برابر واژگان اصیل و سوچۀ آن که در متون ادبی این قلمرو وسیع و مشتری تاریخی و فرهنگی آمده است ضدیت می کنند. وارثان و حامیان این زبان شیرین باید بدون توجه به جهالت نادانان در راه رشد و توسعۀ همه جانبۀ این زبان در ابعاد علمی، هنری، ادبی، آموزشی، معرفی و شناخت فرهنگ گستردۀ مردم تلاش شبانه روزی کنند. پس بیایید همه باهم در این راستا کار کنیم. یاهو
آرش از هرات
>>> زبان جزء هويت ملي و فرهنگي يك مليت است كه از آن در افهام و تفهيم استفاده صورت ميگيرد.
بايد گفت كه ازهمه زبان ها ، زبان عربي معتبر تر و باحكمت تر است ؛ چونكه قرآن عظيم الشآن به عربي تحرير يافته است و مدافع قرآن مجيد هم خداوندمتعال "ج"،رسول الله "ص"و ما وشما مسلمانان بوده ، هست و خواهد بود...
و ثانياً زبان هر مليت براي خودش محترم است.
بنأً همه مليت ها بايد به زبان و عنعنات مشروع يكديگر شان احترام داشته باشند ؛ زيرا كه : احترام گذاشتن به زبان و كلتور همديگر در بين مليت ها وحدت ملي را بار آورده و همواره آنرا مستحكم تر ميسازد.
خموش عرين گوي از فغانستان = جاي فغان و ناله ها ووو
>>> زبان فارسی نه تنها اینکه نابود میشود بلکه رشد میکند وبرعکس پشتوکاربرد خودرا ازدست داده ونابود میشود به لطف خداوند یکتا وزحمات شبانه روزی فرهنگ ومدنیت آریانای کهن وخراسان باستان
خراسانفر
>>> فرزندان معلوم الاحال قبیله سخت کوشش میکنند فارسی - دری را دو زبان جداگانه جلوه دهند، پس دیده میشود که دشمنان زبان و فرهنگ اصیل و کهن این دیار سخت علیه آن قسم خورده اند۰ ولی مثل همیشه زبون میشوند، رو سیاه میگردند، و چیزی جز خجالت و سرخمی بیشتر نصیب شان نمیگردد ۰ولی تعجب من در خود فارسی زبانان اصلی است نه آنهائیکه این زبان را قرض گرفته اند۰ اینها چرا در مقابل این همه بیداد در مورد زبان و فرهنگ شان خاموش اند۰
>>> همه ای نوشته های ما متاسفانه پر از نفرت و کینه و تعصب است.هیچ جایی، نوشته یی را نمیتوان یافت که دران شخصی، گروهی،سازمانی و یا قومی به تیر تنفر بسته نشده باشد.نمیدانم ما که سوار توسن بی لگام این تنفرلعنتی هستیم به کدام سو میرانیم و سر انجام به کجا خواهیم رسید؟
>>> به نظر من آنچه که را نوشتید درست است بخواطریکه من در یکی از جلسه های افغان تولنه محصل در یکی از هوتل های کابل شرکت داشتم استادای پوهنتون و نماینده های پارلمان از محصلین دعوت کردند که بیایید در پارلمان و فریاد بیزنید که مادر افغانستان اکثریت هستیم باید در پوهنتون های کشور به زبان پشتو تدریس شود. واقعا من در آنجا تعصب لسانی، قومی، مذهبی را به شکل بی سابقه اش دیدم
>>> همانطوریکه برای یک پشتو زبان واژه پوهنتون زیبا و قابل فهم است برای یک فارسی زبان هم واژه دانشگاه زیبا و قابل فهم و درک است. هرکس حق قانونی خود میداند که این کانون علمی را مطابق به زبان مادری اش یاد کند. هیچ کس، هیچ مرجع، هیچ مقام و هیچ قانونی صلاحیت ندارد که حق قانونی و شهروندی اتباع کشور را صلب کند.
بعضی از پشتون ها سوال میکنند که چرا در دانشگاه ، لیسه ها و مکاتب شهر کابل به زبان فارسی تدریس میشود ؟ درس های دانشگاه، دانشکده ها، لیسه ها و مکاتب شهر کابل بخاطری به زبان فارسی تدریس میشود که در اصل شهر کابل حتی قبل از نامگذاری این سرزمین به افغانستان، یک شهر فارسی زبان بوده و میباشد و این هویت فرهنگی و تاریخی شهریان اصیل کابل را کسی از بین برده نمیتواند۰ اینکه عده ای از پشتو زبان ها یا به میل خود شان و یا با استفاده از نظامنامه ناعادلانۀ ناقلین به شهر کابل مسکین گزین شده اند مشکل خود شان است و اگر بخاطر نابلدی با زبان فارسی به مشکل مواجه هستند، میتوانند که دوباره به ولایات جنوبی و مناطق اصلی و آبایی پشتون نشین ها بروند. و اگر فرزندان آنها در دانشگاه کابل، لیسه ها و مکاتب به مشکل زبانی مواجه هستند میتوانند که به دانشگاه های ولایات جنوبی چون دانشگاه جلال آباد، خوست و ... و لیسه ها و مکاتب همان مناطق مراجعه نمایند.
بعضی از پشتون ها استدلال میکنند که اکثریت پشتون ها به فارسی صحبت کرده میتوانند مگر چرا فارسی زبانان به زبان پشتو صحبت نمیکنند. مگر فراموش کرده اید که زبان فارسی جا و مقام اول را دارد چراکه تاریخ پنج هزار ساله دارد و نه تنها شیرین ترین، پربارترین و غنی ترین زبان بلکه دارای قدامت تاریخی و اصیل ترین زبان این سرزمین بوده و است که نظر به زبان پشتو و سایر زبانهای افغانستان عام فهمتر و علمی تر است و نه تنها فارسی زبانان بلکه سایر اقوام و ملیت های این سرزمین بدون مبالغه در مجموع بیش از 85 فیصد مردم افغانستان به بسیار راحتی با آن مکالمه و مفاهمه دارند. اما زبان پشتو تنها و تنها مورد استفاده قوم و قبیله پشتون و کوچی های پشتون قرار دارد که در مجموع 35 فیصد نفوس افغانستان را در برمیگیرد و جز در مناطق و ولایات جنوبی در سایر مناطق و ولایات چندان اهمیت و ارزش ندارد و مورد استفاده قرار نمیگیرد.
البته پس از آنکه سرزمین خراسان از هم پاشید ، زمامداران قبیله پشتون پس از غصب سرزمین کنونی با حمایت انگلیس ابتدا به حذف نام تاریخی این سرزمین پرداختند و این سرزمین تاریخی را بنام یک قوم و قبیله به افغانستان مسما ساختند. پس از آن درین 260 سال بارها و بارها به اشکال گوناگون قهر و غضب ، ظلم و ستم ، قتل و کشتار ، چال و فریب و نیرنگ و شیطنت کوشیدند که ابتدا زبان پشتو را منحیث زبان رسمی کشور بر سایر اقوام و ملیت ها که بدون شک اکثریت نفوس این کشور را تشکیل میدهند، تحمیل کنند. پس از نه تنها سرود ملی و نشر پول را به زبان پشتو تحمیل کردند بلکه به هویت زدایی و دشمنی با فرهنگ و زبان اقوام و ملیت های غیر پشتون پرداختند و کوشیدند که فرهنگ عقب مانده قوم و قبیله خود را ( بطور مثال اتن نا مسمای ملی ) منحیث فرهنگ ملی بر دیگران تحمیل کنند.
مگر حالا قرن 21 است و نه تنها کاسه صبر و حوصله اقوام و ملیت های غیر پشتون لبریز شده بلکه توده ها بیدار شده اند و دیگر زیر بار ظلم و ستم قبیله گرایان نمی روند. اقوام و ملیت های غیر پشتون هرچه میخواهند و هرآنچه آرزو دارند با رعایت حق و عدالت و مساوات برای همه اقوام و ملیت های ساکن در کشور میخواهند. دیگر زمان یکه تازی و زور گویی گذشته است و همه باید از حق و حقوق مساویانه برخوردار باشند.
>>> یک عده از فاشیست ها ( که چه در دولت و حکومت و چه در مجلس نمایندگان و چه در احزاب و گروه های فاشیستی عضویت دارند) با تحمیل زبان پشتو بالای اقوام و ملیت های غیر پشتون، قصد تضعیف نمودن زبان پارسی دری را دارند.
درحالیکه زبان شیرین و پربار پارسی دری زبان مولانا، فردوسی، حافظ، سعدی، جامی، سنایی، بیرونی، ابن سینا، ناصر خسرو بلخی، دقیقی و... است که تاریخ درخشان و پر افتخار دارد.
در اصل ایراد گیری و بحث بالای واژه های دانشگاه و دانشکده صرف یک بهانه برای تحمیل زبان پشتو و تضعیف زبان پارسی دری است ورنه استفاده و بکار گیری واژه های دانشگاه، آموزشگاه، آزمایشگاه، اقامتگاه، استراحتگاه، خوابگاه، آرامگاه، دیدگاه، دادگاه، آرایشگاه، فروشگاه، عیدگاه، ایستگاه، پرورشگاه، نمایشگاه، زایشگاه، تفریحگاه، ورزشگاه، قبله گاه، خواستگاه، عبادتگاه، زیارتگاه، نظرگاه، بارگاه، پیشگاه، کارگاه، دستگاه، آسایشگاه، عشرتگاه، بندرگاه، پایگاه، قرارگاه، کمینگاه، شکارگاه، کشتارگاه، قتلگاه، قربانگاه، پناهگاه، گذرگاه، لشکرگاه، زیستگاه، جایگاه، فرودگاه ، سحرگاه ، شامگاه ، شبانگاه ، پگاه ، بیگاه ، خرمن گاه، جلوه گاه، وعده گاه، خلوتگاه، شرمگاه و صد ها واژه دیگر از سالیان متمادی در بین پارسی زبانان افغانستان مروج بوده است.
پشتون های متعصب بخاطریکه برخورد تعصب آمیز و فاشیستی شانرا کتمان کرده باشند و بخاطریکه به اهداف شوم شان نایل آمده باشند برای جلوگیری از حق خواهی و عدالتخواهی پارسی زبانان، همه عدالتخواهان را نوکران و جواسیس ایران معرفی میدارند. درحالیکه پارسی زبانان افغانستان ، افغانستانی هستند و با ایران و تاجکستان بجز از همزبانی دیگر ارتباطی ندارند.
صحبت کردن و نوشتن و استفاده و بکار گیری واژه های پارسی حق قانونی پارسی گویان و پارسی نویسان است و هیچ توجیهی به جاسوس بودن و جاسوس شمردن داد خواهان این زبان وجود ندارد.
در حقیقت تفاوت گذاشتن میان پارسی و دری تعصب فاشیزم علیه تمدن بزرگ پارسی و فرهنگ غنامند آن می باشد. پشتون های متعصب در مخالفت و جدا عنوان کردن قلمرو این تمدن بزرگ علمی فرهنگی میخواهند که راه را برای تفوق خواهی قبیلوی خود بیشتر هموار کنند.
>>> زبان پربار و غنی فارسی دری بیش از پنج هزار سال تاریخ دارد و استفاده و بکار گیری واژه های دانشگاه، آموزشگاه، آزمایشگاه، اقامتگاه، استراحتگاه، خوابگاه، آرامگاه، دیدگاه، دادگاه، آرایشگاه، فروشگاه، عیدگاه، ایستگاه، پرورشگاه، نمایشگاه، زایشگاه، تفریحگاه، ورزشگاه، قبله گاه، خواستگاه، عبادتگاه، زیارتگاه، نظرگاه، بارگاه، پیشگاه، کارگاه، دستگاه، آسایشگاه، عشرتگاه، بندرگاه، پایگاه، قرارگاه، کمینگاه، شکارگاه، کشتارگاه، قتلگاه، قربانگاه، پناهگاه، گذرگاه، لشکرگاه، زیستگاه، جایگاه، فرودگاه ، سحرگاه ، شامگاه ، شبانگاه ، پگاه ، بیگاه ، خرمن گاه، جلوه گاه، وعده گاه، خلوتگاه، شرمگاه و صد ها واژه دیگر از سالیان متمادی در بین فارسی زبانان افغانستان مروج بوده است.
دانشگاه فعلی کابل در ابتدا دارالفنون بعد ها دانشگاه نامگذاری شده بود مگر از آن جائیکه معادل این واژه ها اصلاً در زبان پشتو موجود نبود، تقریباً پنجاه سال قبل برای اولین بار واژه های پوهنتون و پوهنحٌی توسط محترم داکتر عبدالاحمد جاوید دانشمند فارسی زبان کابلی ایجاد شده است که از آنوقت به بعد این کانون علمی را فارسی زبانان بنام دانشگاه و پشتو زبانان بنام پوهنتون یاد میکردند. همچنان عده ای از دانشمندان پشتو زبان و اعضای پشتو تولنه برای توسعه و غنی سازی زبان پشتو در ایجاد واژه ها و لغات جدید برای زبان پشتو پرداخته اند. واژه های پوهنتون، روغتون، درملتون، کتابتون، وسله تون ، پیژنتون ، زیژنتون ، نندارتون و ... صرف واژه های زبان پشتو اند نه مصطلحات ملی.
اگر تاکنون زمامداران فاشیست حکومت ها و دولت های گذشته بعضی واژه های یک قوم و قبیله را جبراً و قهراً بالای دیگران تحمیل کرده اند معلومدار یک اشتباه بزرگ و غیر قانونی بوده که بعد از این نباید تکرار شود.
>>> خنده آور اینست که یکعده فاشیستان وقتی جام میمانند و از روی منطق استدلال کرده نمیتوانند و دلایل قانع کننده برای تصامیم غیر قانونی و غیر عادلانه بزرگان و زمامداران قبیلوی شان
در قسمت هویت زدایی دیگر اقوام و ملیت های غیر پشتون و همچنان مداخله در قسمت نام و بکار گیری واژه های زبان فارسی ندارند فوراً حرف های جاهلانه از دهن خود بیرون میکشند که گویا تاجکان به تاجکستان ، ازبکان به ...
همینقدر منطق ندارند و از تاریخ حقیقی و واقعی و گذشته های این سرزمین بیخبر هستند که تمام اقوام و ملیت ها ( به جز قوم و قبیله پشتون ) از ساکنین اصلی این سرزمین بوده اند و بیش از 5000 سال تاریخ و سابقه درخشان دارند. مرکز اصلی قوم و قبیله پشتون همانا سرزمینی است که فعلاً در خاک پاکستان موقعیت دارد و بنام پشتونستان یاد میشود. عده ای از قوم و قبیله پشتون ها به شکل کوچی آهسته آهسته از سمت جنوب وارد این سرزمین شده اند. که بعد ها با ظلم و ستم و جنایتهای بیشمار به مرور زمان ولایات جنوبی را در تسلط خود قرار داده اند. اصل زمامداری این قوم و قبیله از زمان احمد شاه که زمانی ... نادر افشار بود شروع میشود. درین 260 سال طی دوره های مختلف شاهی و جمهوری این قوم و قبیله با جعل و تقلب و ظلم و ستم خودرا بر سایر اقوام و ملیت های ساکن درین سرزمین تحمیل کرده اند که بعدها با استفاده از یکسلسله فرامین و مقرره های ظالمانه و نظامنامه ناعادلانه ناقلین به مرور زمان بسیار ماهرانه و دستوری و پلان شده از چند ولایت جنوبی به دیگر ولایات کشور منتقل و مسکن گزین شده اند. این قوم و قبیله که اصلاً شرم و حیا را نمی شناسند آنقدر پر رو شده اند که در قسمت هویت ، زبان و فرهنگ وارثین و مالکین اصلی این سرزمین که همانا اقوام و ملیت های غیر پشتون هستند، میخواهند ابراز نظر کنند و تصمیم بگیرند. فاشیستان باید بدانند که دوران حکمروایی ظالمانه و جابرانه 260 ساله شانه گذشته است و حال آنزمان را به اصطلاح گاو خورده است. دیگر کاسه ی صبر و حوصله و گذشت و بردباری اقوام و ملیت های غیر پشتون لبریز شده و دیگر به هیچ فرد و گروه و مقامی اجازه نخواهند داد که با سرنوشت شان ، با هویت و زبان و فرهنگ شان بازی کنند.
>>> واژه های دانشگاه، آموزشگاه، آزمایشگاه، اقامتگاه، استراحتگاه، خوابگاه، آرامگاه، دیدگاه، دادگاه، آرایشگاه، فروشگاه، عیدگاه، ایستگاه، پرورشگاه، نمایشگاه، زایشگاه، تفریحگاه، ورزشگاه، قبله گاه، خواستگاه، عبادتگاه، زیارتگاه، نظرگاه، بارگاه، پیشگاه، کارگاه، دستگاه، آسایشگاه، عشرتگاه، بندرگاه، پایگاه، قرارگاه، کمینگاه، شکارگاه، کشتارگاه، قتلگاه، قربانگاه، پناهگاه، گذرگاه، لشکرگاه، زیستگاه، جایگاه، فرودگاه ، سحرگاه ، شامگاه ، شبانگاه ، پگاه ، بیگاه ، خرمن گاه، جلوه گاه، وعده گاه، خلوتگاه، شرمگاه و صد ها واژه دیگر از این نوع لغات در زبان دری فارسی هر قدر بخواهی برایت میآورم به عنوان مثال و ... ساختن متعصبین کوردل که واژه دانشگاه دشمنی میورزند آیا واژه های که در بالا ذکر شد این ها همه از ایران آمده است و واژه بیگانه است اگر است پس لشکر گاه که مرکز ولایت هلمند و پشتون نیشین است این هم از ایران آمده است، مثلاً آقای کریم خرم که خرم تخلص میکند و دشمن قسم خورده تاجیکان و زبان فارسی دری است از خودش یک سوال میکنم آیا از این خبر دارد که (خرم) یک واژه ناب دری فارسی است دو محل با همین نام ما در افغانستان داریم که عبارتند از خرم ( خرم) درولایت سمنگان ودیگری منطقۀ سرسبز ( خرم فزا) در ولایت سرپل میباشد همچنان قابل یاد آوریست که این واژه در ایران هم استفاده میشود مانند خرم شهر، خرم آباد، خرم دره پس اگر واژه دانشگاه، دانشکده، دانشجو، دادگاه عالی و غیره واژه گان فارسی دری وارداتی از ایران میباشد پس تخلص جناب خودشان هم وارداتی ایران میباشد وقتی پشتون ها لغاتی چون ولسمشر (ریس جمهور) پلاز مینه (پایتخت)، چورلکی (چرخ بال) و غیره لغاتی را که تازه کشف کرده اند و در زبان خویش گنجانیده آن آیا ما کدام اعتراضی در اینباره داشتیم چون این حق شما بود برای پیشرفت و انکشاف زبان پشتو هر قدر کار بکنید ما هم تشویق میکنیم ولی اینرا به شما هم اجازه نمیدهیم که در واژه گان زبان دری و رشد آن شما دخالت کنید بگذارید ما هم به زبان خود حرف بزنیم آن را رشد بدهیم غنا مند بسازیم ، ما به زبان فارسی دری خود افتخارمیکنیم و این میبالیم که این زبان تنها مربوط افغانستان نبوده و گوینده گان آن در تاجیکستان، ایران و برخی از مناطق هندوستان نیز میباشد و زبانی است با فرهنگ عالی و قدمت چندین هزار ساله و شما هیچ وقت نمیتوانید با این زبان برابری و یا دشمنی کنید.
>>> اگر تعصبات کور و جاهلانه در ذهنیت قبیله گرایان فاشیست نمی بود پس چرا نام یک کشوری را که بیش از پنجهزار سال قدامت تاریخی داشته است از بین بردند و نام جدیدی را که صرف به یک قوم ناقل ، کوچی و صحرا نشین (اوغان) تعلق داشت، بالایش ګذاشتند. من نه تنها هیچگاهی خود را به نام اوغان نمیشناشم بلکه برعکس افتخار میکنم که من یک آریایی تبار و خراسانی اصیل این سرزمین افسانوی هستم و به این هم متیقن هستم که هیچ فرد و هیچ گروهی هر گز نمیتواند که هویت اصلی من و کشورم را صلب نماید. کشور ما از روزیکه بنام اوغانها مسما گردیده روز خوبی را ندیده است. در طول 260 سال بجز وطنفروشی و معامله گری، غلامی و سر تسلیم نمودن به اجانب و اطاعت کورکورانه کدام افتخار در محتویات تاریخ این کشور سراغ نداریم. پس من افتخار مینمایم که من یک آریایی تبار و خراسانی اصیل این سرزمین هستم و حق مسلم ما است که هویت و زبان ما مشخص باشد و میخواهم که در شناسنامه ام فقط ،آریا، آرین ، آریانا و یاهم خراسان ذکر گردد.
>>> سر می دهم ولی از زبان شیرین خود بر علیه شوونست های مبارزه و دفاع می کنیم باخطریکه پیشتر از دوصد میلیون نفوس دنیا به این زبان قند ونبات تاریخی آسیایی مرکزی حرف می زنند : مردم افغانستان, ایران , تاجیکستان, ازبکستان (سمر قند, بخار نمگان,هندیجان, ترمیز , سخندر یا ) , نیم قرغزیستان نیم ترکمنستان و هم واخانی ها ی اطراف پامیر ( بام دنیا) مسلمانان چین سرحد ( به افغانستان و, تاجیکستان ,پاکستان و قرغزیستان ) , چترال پاکستان بلندی کوه های کشمیر به این زبان شرین فارسی حرف می زنند.
باحترام دوست دار زبان فارسی
>>> زبان پشتو در مقابل زبان شرین و افسانوی فارسی و یا دری مانند اولاد و اجداد میباشد.
طفل دامن ګیر ما حالا ګریبان ګیر شد
>>> بايد انكليسي جاي هردو فارسي و بشتو را بكيرد. و اين دو فايده دارد:
1- جامعه ما بيشرفت ميكند بخاطريكه همه علوم, تجارت و تيكنالوجي به انكليسي اند.
2- و حدت ملي تامين ميشود بخاطريكه كشمكش زباني بين فارسي, بشتو و ديكر زبانها از بين ميرود.
هند نمونه خوب براي هردو نكته بالا است.
افغان از كابل
>>> فارسی فعلآ زبان تمام مردم کشور است. ازبک، هزاره، پشه یی، نورستانی، پشتون های هر قوم زمانی که با همدیگر صحبت مینمایند به زبان قارسی صحبت میکنند. گرچه تلاش ها زیاد است اما فارسی فارسی است و همیشه باقی و جاودان خواهد ماند.
>>> فارسی زبانان عزیز سلام
آغازگلم زبان تانرا انگلسها از نیم قاره هند کرد واکنون درآنجا نام و نشان آزین زبان استعماری و زبان خور چون زبانهای اردو ؛ هندی سانسکریت وپشتو دیده نمی شود . درافغانستان 20% مردم فارسیوان استند هشتاد در صد پشتون ها اند اگرآینها شعوری متوجه زبان خود شوند. دیگر برای فارسی چیزی درافغانستان نیز نه مانده است . تنها راه نجات این زبان اینست که باید پشتونهای فارسی زبان که زبان خود را از دست داده اند درمقایل پشتونها ی پشتو گو با ید مقاومت کند. تمام نویسنده های خوب دری افغانستان پشتونها اند. اکنون نیز ما تاجکها سر زبان فارسی معامله می کنیم هرچه ایرانیا ن می کند آنرا از خود میدانیم درحالیکه ایرانیان درقدم اول طرفدارختم مواریث فارسی در افغانستان استند. تا تمام این میراث برای شان و درخدمت ایشان باشد. زبان فارسی سر بدخشانیان... و پنجشیریان دورد نگهداری نمی شود. فارسی را در افغانستان محمد زایی ها نگهداشته است وبس تا پشتونها از فارسی حما یت نکند مانند که درهند زبان رسمی شان بود ومانند که در دوسه قرن ایشان نگهداری کردند. هزاره قاتلین زبان فارسی اند دری سوچه را میخواهند به هزارگی که خشن ترین تلفظ است تبدیل نمایند واین فاجعه را فارسی زبانان از لحاظ علمی نادیده گرفته دردنبال دانشگاه چسپیده اند. اگر دانشگاه به هزارگی تلفظ کنید ازآن چه جورخواهد شد ؟ ّپس نتیجه این که انگلسهااز نیم قاره هند فارسی را راند امریکا یی بزودی این زبان اسعماری را به کمک ایرانیان امریکایی و ترک تازهای آسیای مرکزی برای ابد نابود خواهد کرد . وبر آخرین کانتیر این زبان آقای محقق میخ امریکایی را خواهد زد و خواهد گفت : گود گود ایینف ایینف ....
درمحمد غلام بچه دربار از بازارک پنچشیر
>>> شاه محمود خویش صفوی
زبان هموطنان پشتون ما پشتو است نه زبان مردم افغانستان. افغانستان یک کشور کثیرالملیت است و از اقوام و ملیت های تاجک ، پشتون، هزاره ، ازبیک، ترکمن ، ترک افشاری و قزلباش و بیات ، سادات و عرب ، بلوچ، نورستانی، قرغیز ، قزاق ، تاتار ، ایماق ، پشه ای، پامیری ، هندو ، سیک و غیره تشکیل شده است. در اصل تقریباً 85 % از افغانستانی ها به زبان فارسی صحبت میکنند. بدین معنی که علاوه بر تاجک ها ، هزاره ها ، ترک افشاری و قزلباش و بیات ، سادات و عرب ها حتی بیشتر از نصف پشتون ها و ازبک ها نیز به زبان فارسی صحبت میکنند. در حالیکه به زبان پشتو صرف پشتون ها که آنهم در اصل 30 تا 35 فیصد نفوس کشور را تشکیل میدهند ، صحبت میکنند. نفوس 65 % پشتون بکلی غلط و بی بنیاد است. زمامداران قوم و قبیله پشتون درین 260 سال همیشه با جعل و تقلب و ادعای کاذب، قوم و قبیله خودرا با کوچی ها منحیث اکثریت نفوس افغانستان معرفی و بر سایر اقوام و ملیت ها تحمیل کرده اند.
عثمان
>>> شاه محمود خویش صفوی
جانان موسی زی سخنگوی وزارت خارجه میگوید که بر اساس برخی معلومات در مناطق دور دست ولایت پکتیکا در بعضی از مکاتب بشکل غیر قانونی نصاب تدریسی پاکستان به لسان اردو در مکاتب تدریس میگردد، و به عوض تاریخ افغانستان تاریخ پاکستان درس داده میشود.
>>> ...فارسی زبان رسمی افغانستان نیست زبان ایران است
>>> همین بس که کرزی هم مجبور شد به زبان فارسی سوگند ریاست جمهوری را بگوید
>>> كسانيكه ميگويند پشتون ها سه صد سال حكومت كردند درست ميگويند در بين پشتون ها افرادي خوبي هم بوده مثلا امان الله خان داود خان كه شب وروز در فكر كار وترقي بود اما متاسفانه ملاي لنگ وملاي كور هم پشتون بودند
در سال 1371 يا 72 من به مزار شريف رفته بودم در ميدان هوائي يكي از مهاجرين تاجكي از من پرسيد چرا رهبران تنظيمي باهم ميجنگند ؟ من گفتم در افغانستان دوصد سال قوم پشتون ما حكومت كردند حالا غير پشتون در راس حكومت است او بلا فاصله گفت كسي كه توانسته دوصد سال حكومت كند بعد ازين هم حكومت ميكند
گفته فوق دقيق است اگر اقوام تاجك يا هزاره يا ازبك در راس حكومت باشد آنوقت مي بينيد تا چه اندازه بي عدالتي غصب بي قانوني بي باز خواستي وامثال اين زياد ميشود همين بي نظمي بي قانوني در حكومت كرزي اكثرا برميگردد به بلند پايه هاي غير پشتون وافراد وابسته به معاونين رئيس جمهو.ر كه چوكي هاي حكومتي را غنيمت گرفته اند وخود را مستحق هر چيز ميدانند هشتاد فيصد فساد به همين افراد مربوط است سي سال ذيگر بايد پشتون ها در راس امور باشند تا زمانيكه دموكراسي پخته ميشود اذهان وقلوب مردم از تنفر قومي پاك ميشود وهيچكس ما فوق قانون نباشد و از اعمال هر مقام نظارت صورت گيرد درانزمان اگر در راس حكومت هر قومي باشد مشكلي نيست اگر خصوصيات فردي را در نظر بگيريم مي بينيم تاجك ها مخصوصا مردمان شمالي به هيچ عقيده ئي پابند نيستند ابن الوقت قا نون شكن مادي پرست
همين بصير سالنگي در زمانيكه مردم ومنطقه اش زير يورش طلبان قرار گرفت از مردم خود جداشد وبا طالبان پيوست چند قوماندان ديگر همين مردم پوسته هارا فروخت اما برعكس يك طالب از گروهش جدانشد حتي همين حالا متوكل وديگران طالبان را انتقاد نميكنند وبه همان مرام خود كه درست است يا غلط استوار اند ... پشتون ها قلب كلانتر دارند عدالت خواهي پابندي به اصول ديني و قومي بيشتر دارند
>>> احسنتم.همه با هم برای زنده و پاینده ماندن زبان فارسی عزیز بسیج میشویم و نمیگذاریم سرنوشت هندوستان و ازبکستان و پاکستان و ... برای افغانستان هم پیش بیاید
>>> زبان شيرين زيبا وشيواي فارسي درحالت ركود نه بلكه درحالت رشد وپيشرفت است درميان هزاران زباني كه امروز درجهان استفاده ميشود زبان فارسي زبان هفتم جهانيان است تاريخ كهن وادبيات پربار اين زبان جهان را تحت تاثير خود قرار داده چون زبان فارسي مانند زبان پشتو زبان چوپان ها وشتر چران ها نيست اين زبان مولاناي بلخ ابو علي سينا صد ها وهزاران دانشمندان جهان است من كه يك كابلي هستم هيچگاهي نديده ام يك جوان دختر يا پسر شيك مدرن وتعليم يافته اگر پشتو زبان هم بوده به پشتو صحبت كنند زيرا سويه شان پايين معلوم ميشود... قسميكه خاندان شاهي افغانستان از هفتادسال قبلانجام دادند گرچند پشتون بودند اما از صحبت كردن به زبان پشتو ميشرميدند وخجالت ميكشيدند وهيچ كدامشان پشتو را نميدانست ميگفتند كه پشتو زبان دربار و شاهزاده ها نيست اين زباني است كه... تا هنوز نه دكشنري دارد ونه كدام كتابي كه انسان آنرا مطالعه كند وچيزي از آن بياموزد زبان پشتو در پاكستان شديدا تحت الشعاع زبان اردو وانگلسي قرار گرفته خط وكتابت آن بكلي ازبين رفته تنها تكلم ميشود آنهم با 70 فيصد كلمات اردو وانگلسي گد ويا مكس در افغانستان هم مردم تعليم يافته شده اند. واز قبل هم 95 فيصد مردم افغانستان به زبان دري فارسي صحبت ميكنند و تمام قشر تعليم يافته حتي شاگردان صتف سوم مكتب به زبان دري فارسي خط وكتابت دارند 95 فيصد كار هاي دولتي ورسمي كشور به زبان فارسي است تمام آثار باستاني اسناد مهم تاريخي كشور ما هيچ يك به زبان پشتو نيست عمر زبان پشتو هم درافغانستان بيشتر از پنجاه سال نيست ودر پاكستان زبان پشتو بعد از 30 سال آينده ازبين خواهد رفت پشتو زباني نيست كه انسان بالايش سرمايه گزاري كند (يعني انسان چرا عمر زيباي خودرا صرف يك چيز ناحق وبيهوده وبيفايده كند كه پايه و اساس و آينده نداشته باشد نه قبلا چيزي بوده ونه هم درآينده چيزي ازش جور ميشه) فعلا هم يگان ريش سفيد ويگان بيسواد در كابل پشتو گپ ميزنند مردم تعليم يافته وبلخصوص اطفال هيچ خوش ندارند كه پشتو صحبت كنند من كه به صد ها پشتو زبان را ميشناسم وديده ام كه در تزكره شان نوشته شده مثلا صافي نيازي تره كي مگر حتي پدر كلان شان يك حرف پشتو نميدانند زيرا وقتي شهر نشين شدند ديگر پشتو گپ نزدند كه همسايه ها ازيت ميشوند وآزار ميبينند غالمغال برپا ميشود....وزبان پشتو فراموش شان شد.
رستم از كوچه نغمه
>>> یک ... که اسمش را ننوشته از روی...بی دانشی و تعصب کور زبان فارسی را که از جمله دو زبان رسمی افغانستان است، ناحق ناروا زبان ایران دانسته است. تاسف به حال این... !!!
هارون
>>> بهترین راه حل رهای از شر این قبیله گرایان همانا تجزیه افغانستان است
عطاالله
>>> آموختن زبان انگلیسی در شرایط فعلی خیلی حتمی است چون زبان قبول شده بین المللی سیاست و دانش امروزی است۰ پرورش و اصلاح زبان پشتو یا پختو هم کاری خوبی است، حق آنها میباشد، و همچنان شدیداً به آن ضرورت است۰ اما همه اینها بقیمت زبان فارسی و بشکل فارسی ستیزی نباید صورت بگیرد۰ فارسی زبانان در هر جائی که هستند حق دارند در معیاری ساختن و به روز ساختن زبان مشترک خود به صورت مشترک باهم کار کنند۰ هیچ کس زیر هیچ عنوانی حق اعتراض را ندارد۰
ف۰کابلی
>>> ناگفته نماند دوستان که غرب در تلاش از بین بردن زبان فارسی دری سخت میکوشد و در تفرقه اندازی بین القومی صددرصد بخاطرجایگزینی زبان فارسی به انگلیسی باسو ا ستفاده از قوم خاصی دست داشته و به نتایجی هم دست یافته که همین اکنون بجای تدریس به زبان فارسی دری در دانشکده انجنیری دانشگاه کابل با زبان انگلیسی تدریس میگردد.
به امید یک رییس جمهور با فرهنگ
>>> پشتو اکثریت بود ولی اعلان فارسی اکثرت است
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است