معاهده شاهان پشتون افغانستان
 
تاریخ انتشار:   ۱۷:۲۸    ۱۳۹۲/۲/۲۶ کد خبر: 51881 منبع: پرینت

1- معاهده لاهور شاه شجاع 1838
2- معاهده گندمک امیر محمد یعقوب خان 1879
3- معاهده دیورند امیرعبد الرحمان خان 1893
4- معاهده کابل امیرحبیب الله خان 1905
5- معاهده راولپندی شاه امان الله خان 1919
6- معاهده کابل شاه امان الله خان 1921

1- معاهده سه جانبه بین شاه شجاع پادشاه افغانستان، رنجیت سینگ حاکم هند بریتا نوی وکلادوید نماینده بریتانیا
در تاریخ 26 جون 1838 عیسوی طی چند ماده که در ماده اول آن آمده است:
ماده اول: آنچه ممالک متعلقه این روی آب سند وآن روی آب مذکور که درتحت تصرف داخل علاقه سرکار خالصه جی است چون صوبۀ کشمیر، حدود شرقی، غربی، جنوبی وشمالی اتک، چچه، هزاره، کنبل، وانت، وغیره توابع آن. پیشاور با یوسفزای وغیره.ختک، هشت نگر، مچنی، کوهات ، هنگو وسایر توابع پیشاور تاحد خیبر، بنو، وزیر، تانگ، گرانگ، کاله باغ، خوشحال گده وغیره باتوابع آن. دیره اسماعیل خان وتوابع آن. دیره غازی خان وکوت مشهن، عمر کوت وغیره باجمیع توابع آن. سپنگر، اروات مند، اجل، حاجی پور، روح پور، هرسه کچی، ملک مینگره باتمام حدودآن. صوبه ملتان باتمان ملک آن، سرکار شاه موصوف وسایر خاندان سدوزایی را در ممالک مر قومه الصدر، هیچ دعوای نسلأ بعد نسل وبطنأ بعد بطن نبوده ونخواهد بود.
ماده چهارم: درباره شکارپور وعلاقه های سند که در راست دریای سند واقع است، هر فیصله ای که بین رنجیت سینگ وکلا دوید به عمل آید طرف قبول شاه شجاع خواهد بود»

2- معاهده گندمگ بین امیر محمد یعقوب خان ودولت بریتانیا
26می 1879 مطابق 4 جمادالثانی 1296هجری قمری.
درمعاهده گندمگ: وا گذاری کرم، پشین، وسیبی (طبق نقشۀ ملحقه) که تحت تسلط انتظام بریتانیا ست؛ اما این تسلط دایمی نبوده ومالیات آ ن سالانه به امیر پرداخت می شود. حکومت بریتا نیا انتظام – مچنی وخیبر را در دست می گیرد. سالانه شش صد هزار روپیه به امیر وجانیشینان او می پردازد.
( کیو ناری افسر سیاسی بریتانیا ومحمد یعقوب خان امیر افغانستان)

3- معاهده دیورند 12 نوامبر1893 مطابق 2 جمادالاول 1311 هجری.
مابین جناب امیر عبدالرحمن حان جی . سی . اس . آی . امیر افغانستان وحدود متعلقه آن در یک طرف. وسری هنری ماریتمر دیورند کی . سی . آی . ای . سی . ای . فارن سکر تری دولت عالیه هند:
1- حد شرقی وجنوبی مملکت جناب امیر از واخان تا سرحد ایرانی، به درازی خط که در نقشه کشیده شده وآ ن نقشه همراه عهد نامه ملحق است خواهد رفت.
2- دولت عالیه هند درملک های که آن طرف این خط به جانب افغانستان واقع می باشد، هیچ وقت مداخله ودست اندازی نخواهد کرد وجناب امیر صاحب نیز درملک های که بیرون این خط به طرف هندوستان واقع می باشند هیچ وقت مداخله ودست اندازی نخواهند نمود»

4- معاهده کابل بین امیر حبیب الله خان ودولت بریتانیا:
سه شنبه 14 محرم الحرام 1333هجری 21 مارچ 1905 .... اعلیحضرت قبول می فرماییند که درمسائل جزیی وکلی عهد نامه ، راجع به امور داخلی وخارجی وقراردادی که والا حضرت پدرم ضیاء المله والدین بادولت علّیه انگلیس منعقد نموده وعمل شده ، من نیز هما نهارا قبول نموده عمل خواهم نمود ومخالف آن رفتار نخواهد شد.»

5- عهد نامۀ صلح راولپندی 8 آگوست 1919 مطابق 11 ذیقعده 1337هجری.
عهد نامه استقلال میان امیر امان الله خان ودولت بریتانیا
ماده پنجم: دولت افغانستان سرحد بین هندوستان وافغانستان را که امیر مرحوم قبول نموده اند، قبول می نمایند.
( علی احمد ناظر داخلیه ورئیس هیات صلاحیۀ دولت علی افغانستان و سر هملتن گرانت فارن- سکرتر دولت هند ورئیس هیات مصالحه دولت بریتانیا.)

6- معاهده کابل بین دولت افغانستان ودولت بریتانیا 1921
ماده 2- دولتین علییتین، عاقدین، بالمقابل سرحد هندوستان وافغانستان را به طور که دولت علیه افغانستان به موجب ماده پنجم عهد نامه 8 آگوست 1919 که در راولپندی انعقاد یافته قبول می نماید.
22 نوامبر1921 مطابق 30عقرب 1300شمسی. ( محمود طرزی وزیر خارجه افغا نستان وسر هنری دابس رئیس مشن انگلیس)
این بود فرازی از6 معاهده شاهان پشتون افغانستان که هر معاهده دارای چند ین ماده است وما فقط دررابطه با واگذاری قطعات ازاین خاک که به شکل قباله سند شده ویکی پس از دیگری آن را پذیر فته است، آوردم.

مهمترین سند که نقشه حالیه افغانستان نیز کشیده شده چنانچه درعهد نامه دیورند آمده موجوداست. وهمچنین نقشه پاکستان که این هردو نقشه مورد قبول سازمان ملل وهردو دولت همسایه می باشد.ویک دیگر را برسمیت شناخته اند. ازهمه مهمتر عهد نامه استقلال شاه امان الله است که مورد پسند تمام حاکمان افغان بعد او می باشد.

الف: امیر حبیب الله کلکانی که مدت 9 ماه حکومتش دوام کرد. جشن استقلال را گرفت وپیمان آمان الله خان را با آنکه حکومتش را سقوط داده بود قبول وتائید کرده گفت این جشن از امان الله نیست ومال مردم اوغانستان است.

ب: نادرخان که درزمان امیر حبیب الله خان وامان الله خان وزیر حربیه بود دردورۀ پادشاهی خود جشن استقلال را گرامی داشت.

ج: محمد ظاهرشاه این جشن را چهل سال پر شکوه تجلیل نمود.

د: البته تنها محمد داوود خان درزمان صدارت وریاست خود بر خط دیورند اعتراض وسرصدا نمود اما بجایی نرسید. آمریکا درزمان صدارتش جانب پاکستان را گرفت. داوودخان درزمان ریاستش به جای تجلیل ازسالروز استرداد استقلال، روز26 سرطان 1352 سال روز کودتا یش را جشن می گرفت. و به روسها روی آورد. روسها به شیطنت وعده های دروغین داد تا جای پای در افغانستان باز کند وبعد خودش راتوسط کمونیستها باتمام خانواده اش قتل عام کردند.

ه: هرچهارزمام دار کمونیستها به جای سال روز استقلال، روز 7 ثور1357کودتایش را جشن می گرفت وباپاکستان به خاطر حمایت ازمجاهدین مخالف بود تا مسئله پشتونستان!

و: آقای مجددی وربانی روسای دولت مجاهدین که در 8 ثور 1371 بقدرت رسید دقیق درصدمین سال امضاء معاهده دیورند 28 آپریل 1992 ازپیشاور پاکستان وارد کابل شدند. چون یک شایعه سر چوک چنین بود که خط دیورند مدتش 100 سال است درحالیکه درهیچ معاهده این مطلب دیده نمی شود. مجاهدین هم از سالروز پیروزی جهاد وکمی از استقلال تجلیل می کرد.

ز: طالبان از استقلال گرامی مید اشتند.

ح: حامدکرزی از هردو مناسبت استقلال وجهاد تجلیل می نماید.ودرروز تحویل گرفتن قدرت ازاستاد ربانی در1/10/1380درکابل وقتی سیاست هایش را اعلام کرد یک ماده آن چنین بود: احترام بتمام قراردادها وپیمانهای بین المللی وکشورهای منطقه که قبلا افغانستان داشته است.

چند سوال ؟
اول: آیا تقسیمات کشورها ی عضو سازمان ملل متحد که قبل ازآن دردوران استعمار بریتانیا چنین شده وحد وحدود گردیده مگر مختومه نیست؟ درهر کشور اقوام مختلف در هردوسوی مرز وجود دارد ومیان کشورها تقسیم شده ، چطور پشتونها چنین ادعای دارد درحالیکه قانونی وحقوقی خودشان چنین کرده وکدام قوم دیگر هم نکرده اند؟ آیا اینها یک تافته جدا بافته اند؟

دوم: آیا یک پیمان ، فیصله ، معاهده وقرارداد دایمی مگر می شود که هر رئیس جمهور آن راتایید یا رد نماید؟ بالفرض کرزی معاهده دیورند رابرسمیت شناخت ، تکلیف رئیس جمهور جدید چیست اوهم باید بشناسد یاردکند؟ آیا این حق را از نظر حقوقی وحقیقی طبق قوانین بین المللی دارد یانه ؟

سوم: اگر معاهده امیر عبدالرحمن درخارج از مرز فقط درمرز پشتونها مورد سوال است چرا قراردادهای باروسها درشمال هیچ بحث نمی شود واین یک بام ودو هوا نیست؟

چهارم: آیا کارهای امیر عبدالرحمن که سرزمین گرمسیر مردم مسلمان هزاره جات را جبرأ، غصبأ ، عنفأ ، عدوانأ وظلمأ ازآنها گرفته به قوم خود داده اند چگونه مشروعیت دارد درحالیکه ملک شخصی است غصب، غصب است ولو هزارها سال بگذ رد؟ پشتونهای آن طرف خط پاکستان همه بالای زندگی، جاه ومکان خود نشسته فقط ازنظر سیاسی آنهم فدرال، تابع قوانین پاکستان واز آن جا راضی بوده وهیچ اعتراضی ندارندولی این همه مشکلات برای افغانستان ایجاد می کند.

عوضعلی اعتمادی


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   من به عنوان یک هزاره بیزارم از مظلوم نمایی بیزارم.
اگر عبدالرحمان مناطق هزاره را به اوغان ها داد. ان زنان هزاره جات که جدا از افغانستان نبود.
درست است عبدالرحمان غصب کرده است اما نباید هزاره جات را جدا از افغانستان نشان داد.
دوما مگر سردمداران ما هزه ها چه کرده اند ؟
عیب بزرگ ما نداشتن اتحاد است ندیدن پیشرفت یکدیگر است . مادیدن پیشرفت هم مذهبان خود را نداریم بنابراین دیگران از این خصلت نادرست ما استفاده می کنند و بهره می برند وگر نه زمانی هزاه ها قومیت اکثریت بودن.
بجای اینکه دایما سیاستهای دیگران را موشکافی کنیم و مظلوم نمایی کنیم به ایرادات خودمان برسیم بهتر است به عیب یابی خود برسیم .

>>>   در ولایت ارزگان تا هنوز هم نام اکثریت مناطق به زبان فارسی است. تمام این مناطق هزاره نشین به امر این غدار ترین چهره تاریخ معاصر افغانستان به کوجی های پشتون داده شد.

>>>   اعتمادی صاحب تاجک ها حکومت نکرد اګر نه حالی از او ها هم نام میبردی نیکه تو هم تفرقه افګنی را آهسته آهسته شروع کردی عجب دنیاه شده بخدا

>>>   بسیار بجا واقعیت را برملا ووضاحت داده اید ولی این را باید پشتون ها که دادازغیرت میزنند باید بخوانند وبه خیانت پشتونها وخاک فروشی شان پی ببرند. که شاهان پشتون چقدر خیانت را به مردم وکشور مادرطول 300 سال دوره حکومتهای شان مرتکب شده اند واقعاً این مردم مغاره نشین وقبیله گرا به هیچ قانون وموازین پابند نبوده وهیچ کار انسانی را درطول تاریخ به مردم این سرزمین انجام نداده اند جز خاک فروشی هیچ دست آوردی ندارند خط دیورند سرحد ثابتی است که پشتونهای خائین امضا نموده اند که بیانگر خیانت شان است کرزی نیز یکی ازتجدیدگران همین خیانت است وبس...
صاحب نظر

>>>   اگر کسی بدون با نظر داشت نکته های دیگر این معاهده ها میتوانت تحلیل درست کند سخت در اشتباه خواهد بود.مسله مذکور را بدون در نظر داشت نکته های کوچک دیگر غلط و نا مهفوم است.
ذکر علی شریفی

>>>   معلومات مفيدي است سپاس از شما

>>>   در مورد مرزهای کشور مانه تنها خط دیورند، بلکه سایر مرزها، به خصوص مرز پامیر- خمیاب رانیز تحمیلی می باشد. زیرا این مرزها بر اساس منافع آن زمانی دوابر قدرت منطقوی به وجود آمد، که زبان، قوم وتاریخ وفرهنگ مشترک بنیاد کرده آبا واجداد مردمان مختلف در هنگام تقسیم سرحدات در نظر گرفته نشده است. یک نگاه شتابنده نشان می دهد که در ابعاد کلی منطقه آسیای مرکزی مردمان زیادی با داشتن موارث معنوی ومشترکات ارضی وتاریخی از هم جدا شده اند.
در سال1903 مصادف به دوره پادشاهی شاه محمود سدوزایی ولایت خراسان در غرب افغانستان در نتیجه تحولات ناپایدار بدست دولت قاجاری ایران افتاد وباقی ماند. قلعه اتک در سال1812، ولایت ملتان درسال1818، ولایت کشمیر درسال1819 ودیره غازی خان و دیره اسماعیل خان درسال1921، ولایت پشاور درسال1821، ایالت پنجاب درسال1843 بدست دولت سیکهه ها واستعمار انگلیس افتاد. ولایات بلوچستان بین سال های1854-1876 به تصرف انگلیس ها وولایت مرو وخان نیشن های آسیای میانه به اشغال روس های تزاری درآمدند.([21]) براساس معاهده دیورند مناطق چترال، باجور، سوات، ارنوی، وزیری، داورچاکی، چمن ومناطق کوچک دیگر به انگلیس ها داده شد. این مناطق برای اولین باراز یک پیکر جغرافیایی جدا نشده اند، بلکه طی مدت 90 سال پیش از مربندی دیورند 11 بار از قلمرو خراسان جدا وباز یک جا شده اند. پشاور در نتیجه خیانت تاریخی سردار سلطان محمد خان طلایی برادر امیر دوست محمد خان وجد محمد نادرخان از پیکر افغانستان جداگردید. بر اثر همین تبه کاری سردار بود که امیر دوست محمد خان گفته بود: "موجودیت سلطان محمد خان درپشاور از حکومت سیکهه برمن مضرتر است."
حال بایست به خوبی بدانیم که مردم اطراف خط دیورند بنام قبایل آزاد، افغانی نبوده وروابط روزمره آنان طی یکی دوقرن گذشته باهندبریتانوی که وارث سیاسی آن پاکستان میباشد، عمیقاً گره خورده وآنها راشهروند پاکستانی نموده است. اینکه آن ها درزمان هند بریتانوی می گفتند که از پادشاه اسلام درکابل اطاعت می کنند، اما هرگز تابع مقررات مالیه دهی وفرامین دولت های مسلمان کابل نبوده اند. امروز آنها درکشور پاکستان که ساحه تجزیه شده هند بنام مسلمانان است، زنده گی می کنند، آنها مثل سایر اقوام پاکستان، مردم هم دین، هم زبان وهم فرهنگ ما هستند، مگر افغانی ساختن آن ها درشرایط امروزی که هر انسانی باید درچارچوب جغرافیای معین وکشور مشخصی باید شهروند دانسته شود ودارای وجایب ومکلفیت های دربرابر قانون باشد دیگر گفته "په کابل اوپیشاورکی افغان یو دی"مصداق خود رااز دست داده است.

>>>   از مدت 175 سال به اینطرف معاهدات ننگین شاهان و خانان پشتون به عناوین مختلف تایید میشود واین کشور را به نابودی کشانده و این خاینین جیب های خود را از مدرک فروش خاک وطن پرنموده میروند و بازی های گوناگون را با دیگر ساکننین اینکشور انجام میدهند . باید تمام فرمان های غاصبانه و قرداد های نا مسولانه و بی خردانه عبدالرحمان و دیگر شاهان غاصب و سفاک به هر عنوانی که باشد ملغی قرار داده شود و ملکیت های حاصلخیز مردم برای شان احترامانه پس داده شود و از وارثین شان معذرت خواسته شود. و توسط فرمانی به تمام جیره خواران و ناتقلین غاصب هدایت داده شود که بدون جنجال ملکیت های باد آورده را به صاحبان اصلیشان تسلیم کنند تا حق به حقدار برسد و این بی عدالتی پایان یابد.مردم باید به حق خواهی حقوق شرعی شان باید اول از راه قانون اقدام کنند.
خسرو

>>>   بهتراست بجای شاهان وطن فروش گوییم

>>>   دوست وهم.طن که بجواب اعتمادی نوشته اند که ! تاجک ها حکومت نکرده اند وگرنه آنها هم معامله میکردند.... عجب است وبسیار خنده آور تاریخ را مطالعه کن اگر سواد دارید؟
ابوعلی سینای بلخی ،مولانای بلخ،ابوشکوربلخ،ابوزیدبلخی،رودکی،فردوسی بزرگ،حافظ،سعدی،سنائی غزنوی،خواجه عبدالله انصاری،امام ابوحنیفه رح ، وهزاران دانشمند دیگر در 200 سال حکومت های قبیله فاشیستی می زیستند؟؟
در طی 200 سال حکومت های تان بجز معامله وطنفروشی ناموس فروشی دیگر خدمت را برای کشور نکرده اید.
خراسانفر

>>>   واقعیت این است که پشتون های فعلی ساکن افغانستان اصلن باشنده گان آن طرف خط دیورند کنونی و کو های سلیمان هستند. ما از اقوام شریف پشتون ساکن پاکستان امروزی احترامانه خواهانیم تا 5 ملیون اوباش و بی نصب و بد نصب خویشاوندان سر گردان شان را از خراسان جمع نموده و یکجا یک پشتونستان را در محدوده جعرافیائی اصیل خویش بسازند.
همیشه کتله های کوچک جذب کتله های بزرگتر از خود می شوند نه اینکه بر عکس.پشتون های پاکستان 20 ملیون هستند و از خراسان 5 ملیون. این یک واقعیت است که پشتون ها هرگز قبول نخواهند کرد.
مستانه خان از کشمکشستان

>>>   دولتهاى قبيلوى از ملت فقط قوم و قبيله را مى شناسد. اين حاکمان چشم ملى شان کور و گوش ملى شان کر و زبان ملى شان گنگ وپاى ملى شان لنگ است
دولتهاى "افغانستان" که نام اش را انگليس پس از معاهده لاهور شاه شجاع 1838 درسال 1856 "افغانلند" ماند هيچ وقت ملى فکر نکرده بلکه قومى!
اين صددرصد غلط است که احمد خان ابدالى پسان درانى پايه گذار کشور ا فغانستان است .
احمد خان ابدالى پسان درانى به عنوان افغان ويا پشتون ويا پتان قدرت سياسى را گرفت ولى نام کشور اش خراسان ونام سلطنت اش سلسله درانى بود.
همين نامها تا زمان نواده اش شاه شجاع نام کشور ونام شاهنشايى درانى بود. سمرقند وبخارا وبدخشان اززمان عايشه درانى شروع شد که ازدست درانى ها رفت.
باشنده گان کشور بنام افغان ستان خود را شهروند گويند . از روزگار روشنگرى ديگر دين ومذهب , نژاد و زبان, قوم وقبيله, پايگاه اجتماعى وسياسى ديگر مهم نيستند بلکه انسانيت و آدميت وبشريت درمرکز زنده گى فرهنگ زبان .
تمام مردم ما يکبرابر اند. حاکمان پشتون تفرقه مى اندازد!
صفتهاى حاکمان پشتون و يا “افغان”= جعل واقعیت, دروغ هاى پى درپى, نيرنگ , فريب, چال, بازى دادن, بى اعتماد و بى اعتبار, جهل و در جهل نگاشتن مردم شريف پشتون, شادى بازى فرهنگى, تخريب , ويرانى, آوارکردن آبادى ها, کشت نفرت, جنگ انداختن بين ملتها, سوزاندن, تاخت وتاز, کشتن حيوانات, ريش کن جنگلها, کاريدن نباتات براى مواد, کاشت نباتات براى مواد مخدر, آزاردادن, زنستيزى, غارت زمينهاى غيرپشتون , خاک و وطنفروشى و نسل کشى,
تغيرنام افغانستان ارمان است
تا که نام افغان است ملک درفغان است
تا که افغانستان است نام اش بطلان است

>>>   اینها شاه نه بلکه مزدوران استعمار بودند.
آریانفر

>>>   هموطن نهایت عزیز!
ازتذکرات ارزشمند شما اظهار سپاس موفقیت های بیشترت را درین راستااستدعا میکنم ولی باذکرمنسوبیت این شاهان وطنفروش بیک قوم موافق نیستم زیراتحریک کننده است همینکه مینویسید شاهان قبلی افغانستان مفهوم شده است که این شاهان از کجا ومایه افتخار کی ها اند.

>>>   بی انصافی بزرگی در حق این مرز و بوم و مردمانش شده۰ نام این کشور باید تغیر بخورد۰ چند تا... با معامله با استعمار همه چیز را مطابق میل خود و قبیله خود رقم زده اند۰ این معامله ها هنوز هم ادامه دارند۰ من دیگر نمیخواهم افغان یا اوغان خوانده شوم...

>>>   ما دوست داریم با هزاره ها در همه زمینه ها رفتار انسانی و نیک شود و این حق هر انسان از جمله هزاره است اما مشکل هزاره اینست که همیشه افزون طلبی و برتری جویی میکند و تلاش میورزد حق و حقوق دیگران را پایمال نماید....

>>>   اين حرفها فايده ندارد بلكه مايه رنج بيشتر است - بهر حال اسم كرزي و معاهداتش مانده است - معاهد دوستي افغان-پاك- اسم فاروق وردك وزير معارف جمهوري پاكستان هم بنويسيد و جناب خرم صاحب رهبر حزب اسلامي طالباني پاكستان را چرا ننوشتيد معاهده پول گرفتن براي دفتر رييس صاحب جمهور...

>>>   برادر که گفته سعدی، بو علی سینا، مولانا بلخی، حافیظ شیرازی و... به نظر من کتاب ایران مطالعه یا خودش ایرانی میدونه چون اینهای که گفته همه ایرانی است فغانستان هیچ دانشمند یا شاعر فارسی گو نداره امام ابو حنیفه هم عرب بود فقط اومد ایران اینجا فارسی یاد گرفت اما نتوانست مردم... ایران به مذهب حنفی برگرداند بعدش اومد افغانستان و اونجا ساکن شد !‏
حمید ایران

>>>   ...زاده ها دعوی وطن میکنند،عجیب است در زمانیکه چنگیز علیه لعنت بر کشور ما تاخت میدانید در بامیان کی ها بودند که قتل عام شدند،مردم بست ،زرنج و غور به سلسله کوهای بابا تا اطراف کابل همین پشتون ها بودند که جبر تمام تهاجمات بیگانه را تا تهاجم فعلی امریکا و ناتو را که همیشه توسط بعضی افراد از همین قوم های... اقلیت ها حمایه میشوند مردانه وار تحمل مینمایند. شما تاریخ تهاجمات تاجک ها، ازبک ها و سلجوقی ها که همه کوچی بودند از آنسوی دریای آمو بالای کشور ما بخوانید باز میفهمید که باشیندگان اصلی این کشور کی ها هستند. بی گدر به آب نزنید، در این کشور هر کس که تابعیت دارد و بیشتر از 30 الی 40 سال زندگی میکند حق مساوی دارد ولی بعضی فاشیست های نو میخواهند با نظریات غلط و میان تهی اذهان مردم ما را مغشوش بسازند.
ثریا کابلی

>>>   آغا اعتمادی... از کلمات بی مورد تفرقه آمیز جدآ جلوگیری کند از تاریح تمام مردم آگاهی دارد...
قلندر شاه

>>>   بیاید بدون تبعیض صحبت نمایم. گذشته از .... ایا قبایل انطرف خط دیورند به کشور افغانستان علاقمندی دارند .ما که نمیتوانیم به زور و لشکر کشی خط دیورند را بشکنیم .قرار معلو م مردم انطرف مرز اصلا علاقه ملحق شدن به این سرزمین را ندارد. انها سالها از زمامداران این کشور مصارف هنگفت میگرفتند وبا وعده های بوچ سردمداران مارا فریب داده اند . زمانیکه بالای کشور ما نیروهای باکستانی حملات راکتی در مناطق بشتون نشین ما انجام دادند که باعث شهادت هموطنانمسلمان بشتون ما گردید. ایا مردم انطرف مرز کدام عکسالعمل در مقابل نیروهای باکستانی نشان دادند؟ نی ! اوبرادر بشتون! همین برادر تاجک .و هزاره و سایر اقوام برادر تو غمگین شد.
بیش از اینکه به بشتونوالی نگاه کنی به مسلمانیت نگاه کن. یه کسی اعتماد کن که در غم و جگر خونی تو شریک است. بیاید واقعبینانه صحبت نمایم. درد دندان از کندن است این دیورند زخم ناسوراست که برای ما جز تباهی چیزی دیگری به ارمغان ندارد.
احمد فرشاد از کابل

>>>   بنده یک جمله دیگر را به تحلیل آقای عوضعلی اعتمادی اضافه میکنم: در تمام دولت های افغانستان اگر شاه پشتون بود/ است، اما در رده دوم، قدرت دولتداری بدست اقوام غیر پشتون ( بخصوص بدست اقوام تاجک) بود و همین حالا نیز چنین است. فلهذا همه در ظلم که به حق مردم روا داشته شده، شریک اند.
نادر

>>>   از معاهده که در چبل السراج همرای روسها امظا شده و اقای یونس قانونی و دبل عبدالله همرای امریکا و غرب امضا کرده چی جواب دارند

>>>   بهتر است که نام اوغانیسان را تبدیل نماییم از زمانیکه این نام شوم بالای کشور ما مانده شده این ملت بیچاره روز خوش را ندیده است.

>>>   با ثریا کابلی موافقم که مینویسد....
...زاده ها دعوی وطن میکنند،عجیب است در زمانیکه چنگیز علیه لعنت بر کشور ما تاخت میدانید در بامیان کی ها بودند که قتل عام شدند،مردم بست ،ز رنج و غور به سلسله کوهای بابا تا اطراف کابل همین پشتون ها بودند که جبر تمام تهاجمات بیگانه را تا تهاجم فعلی امریکا و ناتو را که همیشه توسط بعضی افراد از همین قوم های... اقلیت ها حمایه میشوند مردانه وار تحمل مینمایند. شما تاریخ تهاجمات تاجک ها، ازبک ها و سلجوقی ها که همه کوچی بودند از آنسوی دریای آمو بالای کشور ما بخوانید باز میفهمید که باشیندگان اصلی این کشور کی ها هستند. بی گدر به آب نزنید، در این کشور هر کس که تابعیت دارد و بیشتر از 30 الی 40 سال زندگی میکند حق مساوی دارد ولی بعضی فاشیست های نو میخواهند با نظریات غلط و میان تهی اذهان مردم ما را مغشوش بسازند.
ثریا کابلی

>>>   بی بی ثریا! از گب های شما اینطور بر داشت میشود . که در جغرافیای امروزی افغانستان فقد بشتون ها زندگی داشته اند اگر اینطور فکر میکنی باید بدانی که اصلاراجع به تاریخ و جغرافیا ی این مرز وبوم معلومات نداری. فبل از حکومت بشتون ها در این کشور بشتون ها صرف در جنوب به شکل قبیلوی بدوی زندگی داشتند. که بعداتوسط حکام طالم در مناطق شمال و قسمت های مرکزی با غصب زمین های زراعتی سایر اقوام جاگزین شدند شما تاریخ بلخ باستان را بخوانید باز این ادعارا بکنید.
احمد فرشاد

>>>   ضمن تشکر ازعزیزان که به این مطلب توجه نموده وکامنت زدند! باید یادآور شوم که من اختلاف رادامن نمیزنم ولی یک جریان تاریخی که یک قرن واندی است پیش آمده مستند ازروی معاهدات آوردم که از کتاب افغانستان درپنج قرن اخیر استفاده نمودم که بنظرم این قضیه مختومه است ولی چند تا سوال راطرح کردم که دوستان جواب آن را نداداند ونظرات خودرا مطرح کردند باتشکر مجدد.
عوضعلی اعتمادی


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است