روند انتقال مسئولیت ها با بیم و امید
40 فیصد اردوی ما در موقعیت ثابت هستند که وظیفه پولیس را انجام می دهد و 60 فیصد از پولیس ما کار اردو را انجام می دهد و دوم اینکه قسمت عمده قوای سرحد ما از مرزها دور هستند و 10 تا 15 کیلومتر از سرحد فاصله دارند 
تاریخ انتشار:   ۲۰:۳۸    ۱۳۹۱/۴/۲۸ کد خبر: 38762 منبع: پرینت

روند انتقال مسئولیت ها در حال تکمیل شدن با بیم و امید است، بیم از ناتوانایی نیروهای افغانستان و امید به دریافت مسئولیت ها .

آیا روند انتقال مسئولیت ها با همان برنامه های از پیش تعیین شده در حال تکمیل شدن است؟
اشرف غنی احمدزی رییس پروسه انتقال مسئولیت های امنیتی درباره روند انتقال گفت: هدف انتقال، ایجاد کامل حاکمیت ملی است بنابر این انجام این کار در آغاز قرن 21 زمانگیر و با دشواری های زیادی همراه است و ضرورت اصلاحات بنیادی در حکومت را می کند.

دوم اینکه ما در حرکت هستیم، زمان را متوقف نمی توانیم بکنیم مرحله اول و دوم موفق بودند، بر اساس این معیار که از نگاه امنیتی، هیچ یک از شهرها که در مرحله اول و دوم آمدند به مرحله انتقال، وضعیتشان بدتر نشده یا بهتر شده و یا به حالت خود باقی مانده اند.

سوم اینکه اعتبار برای اردوی ملی ما پیدا شده است. مرحله چهارم و پنجم، انتقال است که دشوار است چون به ولایات و جاهایی می رویم که وضعیت انجا بدتر می شود از این جهت تنها مسئله انتقال در چهارچوب محدود امنیت باقی نمی ماند.

مسئله ثبات باید مطرح شود که 5 بعد دارد از لحاظ اسلامی : عدالت ، حکومتداری ، اقتصاد ، مبارزه با فساد ، سیاست.
باید همه اینها در یک چهارچوب بیاید و از نگاه بقای ملی با آن برخورد شود که قشر سیاسی افغانستان مسئولیت وافر دارد و باید این وجیبه را رعایت کنند.
دستاورد عمده مرحله اول و دوم تنها تشخیص است چون تشخیص ملی و سرتاسری بود، نتیجه این بود که شکل انتقال شکل آمرانه را به خود نگرفت و و جنبه ی همکاری داشت و کارهای بنیادی که برای 2014 لازم است هنوز بررسی نشده چون یک تفسیر واضح از 2014 از نظر امکانات و اقتصاد ما در آن زمان، در دست نیست.

آیا این مشکلات به دلیل عدم هماهنگی در ادارات است یا چیز دیگر؟
چند مشکل موجود است یکی اینکه خود رییس جمهور اداره افغانستان را در کنفرانس کابل به عنوان یک پوستین پیوندی معرفی کرد و اداره فعلی ما جوابگوی ضروریات ما نیست امروز تداخل کاری در بین وزارت خانه ها نهایت زیاد است چون مسئولیت وصلاحیت واضح نیست.
باید بدانیم مسئولیت ها را چطور و به کی انتقال بدهیم؟
مثلا در مورد قراردادها ، کابینه بارها تصویب کردند که قراردادها باید در ولایات صورت گیرد ولی تا کنون قراردادها در مرکز انجام می شود، که این موجب ایجاد بی اعتمادی شده که ما نیاز به تغییرات بنیادی داریم در بخش حکومتداری.
اقتصاد ، اقتصاد ما نتیجه کمک های بین المللی است تصامیمی که سر اقتصاد گرفته شده تصامیمی نیست که بر پایگاه های اقتصادی استوار باشد، شما اگر از وزارت های مختلف بپرسید فیصدی سهم ولایت کنر و یا هرات و ... از عواید خالص ملی چند است؟ کسی جواب می دهد؟ نه . چون یک چهارچوب واضح وجود ندارد.

سرمایه گذاری زیربنایی انجام شده اما اساس تفکر اقتصادی در مرحله اول نبوده است و وصل شدن سرمایه گذاری با ایجاد ظرفیت افغانی مستقیم نبوده و اقتصاد ما را کشورها دیگر تا کی تامین می کند؟
باید تمام مسائل را ما به طور کامل بسنجیم و به فیصله برسیم که هدف ما چی است؟ چون جامعه ای که خود را جمع نکند بقیه برایش تصمیم می گیرد. افغانستان امروز با تمام مشکلاتش افغانستان دیروز نیست ظرفیت های اساسی در نسل جوان بوجود آمده است، نکته عمده طرز استفاده از آن است، مثلا اضافه از 500 افغان از سازمان ملل خارج شدند به دلیل بسته شدن این سازمان ها، که باید در داخل حکومت برای آنها کار پیدا شود چون آنها افراد با تجربه و کاردانی هستند. نکته این نیست که در افغانستان ظرفیت وجود ندارد نکته اینجاست که تجارت قومی و دیدگاه های کوچک و کوتاه نظر موجب این شده تا از این فرصت ها استفاده عظیمی صورت نگیرد.

با توجه به اینکه شما در ولایات مزارشریف و ... وعده کردید تا فساد را از بین ببرید برای این هدف چه کارهایی انجام دادید؟
آقای احمدزی گفت: من هیچ وقت وعده نکرده ام چون کسی که مسئولیتی ندارد نمی تواند وعده دهد من تنها یک بحث را به راه انداختم و تعهد کردم که نظرات مردم را به گوش رییس جمهور برسانم.

با توجه به اینکه رییس جمهور در نشست سه قوه گفت دیگر باید قربانی بدهیم و مصلحت در کار نیست و درست بیست روز بعد گفت مصلحت صورت خواهد گرفت؟ شما به عنوان یک شهروند آیا معتقد به این هستید که رییس جمهور برای مبارزه با فساد قاطعیت خود را دارد؟
آقای احمدزی گفت: این موضوع به خود رییس جمهور مربوط است چیزی که برای من مهم است این است که من برای دولت کار نمی کنم بلکه برای ملت کار می کنم و به این کارها کاری ندارم. هدف من این است که تعهدی که رییس جمهور در برابر قوای سه گانه کرده باید عملی شود و اگر نشود ما باید به عنوان یک ملت دست به دست هم دهیم تا عملی شود.
امروز قشر سیاسی افغانستان باید یک تصمیم بگیرد، تصمیم تباهی خود را و یا دوام خود را.
این قشر سیاسی دارای منافع بسیار زیاد شده اند و اگر این دولت سرنگون شود پس دوباره در کوچه های همسایه خواهند گشت و کسی لاش آنها را جمع نخواهد کرد.

آیا رییس جمهور کرزی توانایی مبارزه با فساد را دارد؟ با توجه به اینکه وقتی مقام های ارشد و کابینه افغانستان فساد می کند به هچ وجه مورد پیگیری قرار نمی گیرد؟
حقیقت این است که فساد وجود دارد و ما در مقابل فساد با خنده نمی توانیم برخورد کنیم و اگر می خواهیم که اولاد ما و آیندگان ما در این خاک زندگی کنند باید فساد را از بین ببریم وگرنه در تاریخ باید جوابگو باشیم و من نمی توانم جوابی بدهم.

با توجه به اینکه سربازان پاکستانی هرازچندگاهی وارد افغانستان می شوند و شلیک هایی هم شنیده می شود آیا این موضوع حاکمیت را که شما هم به آن باورمند هستید زیر سوال نمی برد؟ با توجه به امکانات و وضعیت فعلی افغانستان اداره این مرزها امکان دارد؟
آقای احمدزی گفت: بله ولی تغییرات نیاز دارد. 40 فیصد اردوی ما در موقعیت ثابت هستند که وظیفه پولیس را انجام می دهد و 60 فیصد از پولیس ما کار اردو را انجام می دهد و دوم اینکه قسمت عمده قوای سرحد ما از مرزها دور هستند و 10 تا 15 کیلومتر از سرحد فاصله دارند.

نکته مهم این ها است که :
1. استعمال قوه ی مشروع بر حفظ سرحد ایجاب بازنگری را می کند.
2. تهدید در سرحدات ما باقی می ماند، باید در این قسمت خوش بین نباشیم چون زمانی که برای حالت بد تصمیم بگیریم، حالت خوب انشالاء رخ خواهد داد.
3. سرحدات جنوبی و شرقی ما مشکلات جدی دارند که سعی داریم تا یک ثبات را با توجه به برنامه ای که با کمک کابینه انجام می دهیم برقرار کنیم. باید سرحدات را طبقه بندی کنیم، مثلا سرحد ما با ترکمنستان، مطلق حیاتی است و این کشور هیچ وقت در سیاست افغانستان دخالت نکرده و برای واردات، موادغذایی، مواد ساختمانی و نفتی و ... برای ما مفید هست.

با توجه به اینکه وزارت دفاع افغانستان همیشه گفته تا امکانات برای دفاع از سرحدات در اختیار ما قرار دهید، آیا تا کنون کاری در این زمینه انجام شده است؟
آقای احمدزی گفت: باید ببینیم تجهیزات به چه معناست؟ آیا معیارهای ما حکومت دکتر نجیب است؟
از این جهت دو بخش را باید مقایسه کنیم
1. با مقایسه دوران دکتر نجیب چه کمبودهای داریم؟ جواب قوای هوایی است که دنیا در اختیار ما قرار نمی دهد. در بخش امکانات و کمک هایی که شده مشکلاتی وجود داشت.
بخش ترانسپورتی هوایی مشکلات نهایت زیاد داشت که قراردادی که شده بود بین افغانها نبود و تنها آمریکایی ها با خود قرارداد بسته بودند.
در بخش هلیکوپتر پیشرفت های زیادی صورت گرفته است، اما مشکلات وجود دارد که توجه رییس جمهور به این مسئله است و دیگر حدود کمک هایی است که دادند و در این پیشرفت، موثریت به مراتب بیشتر است ، که در اینجا دو مسئله وجود دارد یکی مسئله مدیریت ، بطور مثال تعداد زیادی از ارکان مسئول ما به قل اردوها بطور دوام دار سفر نمی کنند بنابراین پرزه غلط روان می کنند و پرزه ای که نیاز است به وقت اش روان نمی شود و یا بین نیروهای ما و همکاران خارجی هماهنگی وجود ندارد که این مشکلات مدیریتی باید بصورت اساسی حل شود اما مشکل کمبود تجهیزات نیست تنها یک وقفه ای است که ایجاد شد چون پاکستان سرحد را مدتی بست.

وی افزود: در جهت تجهیزات، تصمیماتی ازسوی ایالات متحده آمریکا روی دست گرفته شده که بی نظیر است.

آیا گفتگوهای صلح نتیجه ای خواهد داد؟
آقای احمدزی گفت: نکته اول این است که جنگ هم قیمت دارد صلح هم .
افغانستان باید یک فیصله بنیادی سر قیمت صلح کند، ما قیمت جنگ را هر روز احساس می کنیم اگر به جاهایی برویم که برای اردوی ملی سهم گیری بسیار وجود دارد، می بینیم هر روز جنازه ای داریم و زمانی که در اخبار می بینیم تعدادی از مخالفین کشته شدند بازهم اکثریت آنها مردم افغانستان هستند که نشان می دهد ما در حال پرداخت قیمت عظیمی از جنگ هستیم.

بحث هایی که صورت گرفته برای ایجاد صلح، یک قسمت دستاوردی داشته، دستاورد بنیادی صلح چی بوده است؟
آقای احمدزی گفت: اینکه امروزافغانستان و جامعه جهانی در تاکید بر ایجاد صلح در یک موقف قرار دارد، قبل از آن تنها مسئله استعمال قوه مطرح بود امروز مخصوصا موقف امریکا در این قسمت تغییر بنیادی کرده است.
دوم اینکه جامعه افغانستان یک جامعه ارتباطی است و ارتباط هایی بوجود آمده که مردم هم دیگر را شناخته اند و برای این قیمتی را هم پرداختند، شهادت استاد ربانی یکی از این قیمت هاست ، قشر سیاسی در یک خطر نهایت زیاد قرار دارد چون این قشر امروز در اوج حملات مسلحانه قرار دارد.

در برابر پرداخت قیمت باید چیزی به دست آورد در وضعیت افغانستان آیا امیدواری برای صلح وجود دارد؟
آقای احمدزی گفت: من صلح را در تمام دنیا بین سال 1990 تا 2004بررسی کردم و در هچ جا صلح با جنگ نه، بلکه با گفتگو و موافقه دو طرف انجام شده و هر روند صلح بسیار زمانگیر بوده است . شعار صلح با تفکیک صلح بسیار متفاوت است و باید عملی شود نه اینکه فقط با زبان گفته شود.
برای صلح باید اعتماد بوجود آوردن در طرف مقابل وجود داشته باشد که نهاد های ما نهادهای ملی و مسلکی نیست که در طرف مقابل این اعتماد را بوجود آورد برای همین بحث صلح در مراحل ابتدایی است.

وی افزود: یکی از دستاوردهای صلح این بود که دنیا و افغانستان این موضوع را درک کردند که افغانستان به صلح نیاز دارد چون تا کنون این گونه بود که تمام طرفین حل مشکل خود را در جنگ می دیدند و در دراز مدت تفکیک بین طالب و القاعده وجود نداشت و امروز این تفکیک وجود دارد.

آیا تفکیک وجود دارد از اینکه دوست کیست ؟ دشمن کیست؟
جامعه ما پیچیده است، جامعه ارتباطی است، مثلا یک برادر یک وضعیت دارد برادر دیگر وضعیت دیگر.
در این جامعه وقتی بحرانات وسیع وجود دارد تفکیک به این آسانی بوجود نمی آید تا زمانی که ملت حاضر به یک بحث سراسری نشود، بعضی عناصر وجود دارد که منافع شان در صلح نیست و بعضی عناصر منافعشان در یک نوع صلح است و در نوع دیگر نیست و برای همین باید تمام دیدگاه ها مورد بحث قرار گیرد و به نتیجه رسید.

گفته شده شما در این اواخر از روند انتقال مسئولیت ها ناراضی هستید. آیا چنین است؟
اگر روند مرحله سوم انتقال را ببینید متوجه می شوید که مسائل اجرائیوی با وزارت امنیتی و وزارت ملکی است و نقش من ارائه کننده و انسجام کننده طرح ها است.
من تمام ولایات افغانستان را گشتم و ضرورت بر این است که هر عضو کابینه افغانستان تمام 34 ولایت افغانستان را به یک چشم ببینند، مثلا وزرایی هستند که به ولایت خاصی 4 بار رفتند ولی در ولایتی دیگر یکبار هم نرفتند و اگر هم از ترس جان خود نمی روند بهتر است از کار خود استعفاء دهند.
من نگران هستم برای 2014، که چطور آماده شویم و شرایط را آماده کنیم برای آن زمان، اگر ثبات را در نظر نگیریم نگرانی دیگر در این است که آیا ما می خواهیم بعد از خروج قوای امنیتی بین المللی جنگ را افغانی بسازیم و یا خدایی نکرده 30، 40 سال در جنگ باشیم و یا اینکه ضرورت به یک ثبات بنیادی داریم.

چقدر امیدواری برای بعد از 2014 دارید و چقدر تضمین وجود دارد برای اینکه پایان این دو سال پایانی مثل پایان حکومت دکتر نجیب الله ندارد؟
دلیل واضح اش دو چیز است یکی تجربه ای که ملت گرفته ، ملت افغانستان مشکل خود را از قشر سیاسی خود می داند و این بار اجازه نمی دهد تا قشر سیاسی، افغانستان را به خاک و خون بکشد.
دوم ، اینکه جامعه بین المللی درس گرفته در این 11سال.
سوم، اینکه امکانات بنیادی و توافق هایی که بوجود آمده امکان این را به ما می دهد تا ما خود را جمع کنیم.
چهار، اینکه فرصت داریم اگر از این زمان به صورت مثبت استفاده کنیم.
پنجم، مسئله عقیده است. اگر قرن 19 افغانستان را ببینید اگر احساس ملی وجود نمی داشت در بین مردم تا کنون باید افغانستان تباه می شد.


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   آقای مسول انتقال قدرت! همه میدانند که بد بختی ها ی ما از آنسوی دیورند سر چشمه میگیرد. به عیوض انتقال قدرت ظاهری سرحد را با پاکستان ببندید. با حلوا گفتن دهن شیرین نمیشود. و با این باصطلاح انتقال قدرت امنیت تامین نمیشود. وظیفه اردو حفظ امنیت از سرحدات کشور میباشد و شما از اینها در حفظ سرحدات خصوصا با پاکستان استفاده کنید. در غیر آن روی صلح و امنیت را نخواهیم دید.
دگروال

>>>   ... انشاالله که در انتخابات آینده برنده استی .. از ... 1000 مرتبه فهمیده استی.. تمام قشر جوان به خودت رای میتن..
چرت نزن...

>>>   اقای احمد زی!
حضور شما در مراسم تشریفاتی انتقال قدرت که جز یک درامه عیار و و از پیش طرح شده چیزی دیگر نیست به شخصیت شما بزرگ را وارد گردهاست من که از جمله مخلصان شما بودم باورم کم شده است طیرا خود همین اکنون میدانید که نقص در کجا است شوروی یک کشور در تاسیرش را 34 ولایت افغانستان داشت در حالیکه اکنون در هر ولایت افغانستان یک کشور ابر قدرت و تا دندان مسلح ناتو وجود دارد باز هم هر روز وضع روبه خرابی میرود و از ابتدا تا حال 100% به نفع دشمن تغیر خورده است و دشمن هر روز به پلان هایش موفق میگردد مناطق و شخصیت های ما را از ما میگیرد و مردم را عمیقا به سفره ماتم مینشاند هر روز در هر گوشه از افغانستان سفره ماتم هموار است و دعای ختم نظام کرزی تحت رهبری طرفند های سیاه ناتو و جنایات ضد بشری ناتو خوانده میشود پس چه دست اورد دارید
...د شما هم پوره متیقین باشید که در لیست افراد هستید که من نمیتوانم نام بگذارم و این فرصت و اختیار را برای تاریخ میدهم ئتا برای این عمال در قرن 21 در افغانستان چه نام میگذارند اخر غریب هم خدای دارد و دادش را روزی کسی خواهد شنید و اگر قرار این باشد که تا اخیر این روال بکام حنایت و جنایت کاران بچرخد پس دیگر تعریف بشما و ملت باقی نمیماند
اقای استاد احمد زی
در یکی از صفحه های اثارت اگر به وطن پرستی و طن دوستی تماس گرفته باشی و باز همان وضیعیت و چهره را بخود اختیار نمایی و از اینه پر خاک و غبار ملت بدقت بر اوضاع بنگری و خود را مقایسه و جامعه را مقایسه نمایید و احساس افغانی و اسلامی و انسانی خود را به تجربه و ازمایش بگذارید میدانید که برای خو.د چه لقب بگذاری و برای نظام کرزی و همدستان ان چه تخلص اعطا نمایید من دیگر نمی پیچم و این بار بشما از راه این سایت تماس گرفتم خدا کند که خسته نباشید من دلم به تحصیل و عمر را که به راه علم صرف و زایع ساخته ای میسوزد
با احترام قشلاقمل از بادغیس

>>>   وقتی خودباوری به نیروهای داخلی درتمام میدانهانباشد این حس روانی منفی ترس وخوف به اینده وبی ایمانی ووابستگی درافراد موج می زند .میهن عزیز مامیتواند استقلال راازصفرشروع کند دراقتصاد زراعتی که اساس تولیدات ماست ومنابع ابی وظرفیت های بالقوه بالایی داریم .دربخش نظامی وعسکری که مااگربخواهیم ازخودوخانه می توانیم دفاع کنیم باحداقل امکانات وعدم وابستگی خارجی .همیشه مهره هایی هستند که برای منافع خودشان چه طالب چه خارجی بادروغ میگویند بعد دوره انتقال کارتمام است وناامنی وهرج ومرج وسیاه نمایی می کنند .
نواندیشان بلخ


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است