چرا وزارت مالیه کاری که طی ده سال گذشته بارها تجربه شده و سبب ایجاد تنش میان وزارت مالیه و پارلمان شده است، بازهم همان موضوع را هرسال دامن می زند و سبب تاخیر بودجه ملی در هرسال می گردد؟ | ||||
تاریخ انتشار: ۱۰:۵۴ ۱۳۹۱/۲/۶ | کد خبر: 35300 | منبع: | پرینت |
ظاهرا تاخیر در تصویب بودجه سالانه در کشور به یک سنت تبدیل می گردد، در این میان قبل از آن که نمایندگان مورد ملامت قرار گیرد، عملکرد وزارت مالیه خود سئوالات متعددی را بر انگیخته است، زیرا اغاز تاخیرها از سوی این وزارت بوده است.
براساس گفته آقای صدیقی نماینده پارلمان و گزارش برخی از رسانه ها، وزارت مالیه 45 روز طرح بودجه را با تاخیر به پارلمان ارسال کرده است و این در حالی است که وزیرمالیه تاخیر را به گردن نمایندگان پارلمان می اندازد.
مشکل دیگری که وجود دارد این است که این وزارت با تقسیم ناعادلانه بودجه انکشافی برای ولایات هرساله سبب جنجال و تنش در تصویب بودجه می گردد. سئوال این است که چرا وزارت مالیه کاری که طی ده سال گذشته بارها تجربه شده و سبب ایجاد تنش میان وزارت مالیه و پارلمان شده است، بازهم همان موضوع را هرسال دامن می زند و سبب تاخیر بودجه ملی در هرسال می گردد؟.
متاسفانه امسال نیز تصویب بودجه ملی به تاخیر افتاد و با توجه به موضع گیری وزارت مالیه در برابر انتقادات نمایندگان پارلمان روشن نیست که این بودجه کی تصویب خواهد شد، زیرا احتمال بازگشت آن برای دومین بار به وزارت مالیه بسیار زیاد است.
یکی از دلایل اصلی مجلس نمایندگان افغانستان برای رد بودجه سال ۱۳۹۱ این است که سهم ولایات مختلف افغانستان در طرح بودجه، به ویژه در بخش توسعه ای، به صورت عادلانه و متوازن در نظر گرفته نشده است. نمایندگان پارلمان بطور مثال از ولایت دایکندی یاد کرده که به گفته اعضای مجلس، این ولایت به راه سازی و تطبیق برنامه های عمرانی نیاز دارد، اما در تخصیص بودجه توسعه ای این ولایت، به این مسئله توجه نشده است.
جالب این است که درولایت دایکندی در حالی که یک سانتی متر هم سرک پخته وجود ندارد، اقای زاخیوال وزیرمالیه در برابراین گونه اعتراضات می گوید: "اجرای پروژه های بزرگ در زمینه های مختلف، از جمله راه سازی و تولید نیروی برق در ولایات مختلف به طور یکسان امکان پذیر نیست.
پروژه هایی که اشتغال زا هستند، پروژه هایی که رشد اقتصادی در پی دارد، پروژه هایی که کشور را به پای خود ایستاد می کند پروژه های اساسی و زیربنایی هستند؛ این ها پروژه های شاهراهها هستند، پروژه های تولید برق هستند، پروژه های بندهای بزرگ هستند. این پروژه ها امکان ندارد که همزمان در همه ولایتها اجرا شود".
سئوال این است که حال که دایکندی در مسیر شاهراه از نظر او قرار ندارد، باید حتی حق یک کلیومتر سرک را هم نداشته باشد؟.
بامیان با آن همه آبهای فروان و سرگردان حتی بازار و شهر بامیان از داشتن برق محروم باشد و طرح هیچ سدی برای آن در نظر گرفته نشود؟. آیا وقتی در بامیان سد زده می شود و یا در دایکندی سرک ساخته می شود، این طرح ها اشتغال زا نیست و منفعتی ندارد وفقط در قندهار و پکتیا و هلمند و... طرح های انکشافی سبب اشتغال و منفعت می شود؟.
و یا طرح های کلان توسعوی فقط در جنوب قابل اجرا است و در مناطق مرکزی قابل اجرا نیست؟. برای این قلم روشن نشد که این چه منطق و چه استدلا علمی و اقتصادی است که وزیر مالیه کشورما برای دفاع از بودجه ای که ناعادلانه تقسیم شده است، ایراد کرده است؟.
معلوم نیست که افغانستان با شعار نظام دموکراسی و مردم سالاری با این گونه تقسیم بندی ها برای ثروت ملی و بودجه کشور، کدام سمت و سویی را طی می کند؟ و فرجام آن چه خواهد شد؟.
این درحالی است که تنها 14 میلون دالر یعنی حدود دو درصد بودجه کشور تنها سهم ریاست جمهوری است، اما ولایت دایکندی که حتی یک متر سرک ندارد، از تخصیص بودجه برای ساخت سرک باید محروم بماند، چون به صرفه نیست و اشتغالزایی ندارد!.
بامیان طی ده سال فریاد زده است این ولایت نیاز به برق دارد و ساخت بندهای ابی برای تولید برق با هزینه کم قابل بهره برداری است، اما هنوزهم هیچ مبلغی برای ساخت بند برق آبی برای این ولایت در نظر گرفته نشده است و مردم بامیان ده سال را در نظام دموکراسی در تاریکی به سر برده است، اما وقتی بعد از ده سال اعتراض می شود که بامیان برق ندارد و دایکندی سرک، در جواب می گوید که این طرح هااشتغالزایی ندارد و منفعتش کم است!.
در کناراین مشکل ولایت های سردسیر باید جرم تاخیر در تصویب و ارسال بودجه را سالانه را هم باید بکشد. در ولایات سیر یکی دیگراز عوامل عدم توسعه و تداوم محرومیت تاخیر رسیدن بودجه این ولایت ها است. از آنجایی که امور مالی کشور در اختیار صاحبان قدرت است، کمتر رسانه ای جرات انتقاد داشته اند. لازم نیست جای دوری برویم؛ بودجه سال گذشته یعنی سال نود در ماه ثورتازه پس از یک کشمکش های فراوان به تصویب پارلمان رسید، طبیعی است که بقیه بروکراسی که در کشور وجود دارد، یک ماه طول می کشد، تا این بودجه به صورت عملی روند اجرایی خود را طی کند و به دنبال آن باید ولایت ها در خواست بودجه جدید نمایند و طرح های انکشافی خود را تشریح نموده و برای آن بودجه در خواست نمایند.
این روند تا رسیدن بودجه به ولایت های دور دست دوسه ماه دیگر طول می کشد، در نتیجه شما ولایت های دور است و سردسیرمانند دایکندی و بدخشان را در نظر بگیرید که 6 ماه آن پوشیده از برف است و فقط 6 ما زمینه کار و فعالیت و زمینه انکشاف در آن وجود دارد، اگر این بودجه از اغاز بهار بیش از 5 تا 6 ماه تاخیر داشته باشد، آیا دیگر زمینه ای برای کار و انکشاف برای این گونه ولایات باقی می ماند؟.
تازه با این وضعیت صاحبان قدرت حاضر نمی شود حتی بودجه ی اندکی هم برای ساخت سرک در این گونه ولایت ها در نظر بگیرد.
با توجه به این وضعیت امسال نیز معلوم نیست که این بودجه کی تصویب می شود و تاخیر در تصویب آن را باید ولایت های دور دست و سرسیر بکشد و به دنبال آن باید قربانی بروکراسی های داخل وزارت مالیه گردد، تا زمستان فرابرسد و بودجه همچنان در خزانه وزارت مالیه باقی بماند و این است چالش اساسی توسعه و پیشرفت در کشور که هرسال به تکرار می گردد و وزارت مالیه والیان را ملامت می کند که چرا بودجه انکشافی را به مصرف نرسانده است؟.
وقتی ظرفیت برای کارها و طرح های انکشافی وجود نداشه باشد و برای شروع و یا ادامه آن از سوی ارگانهای مختلف بخصوص وزارت مالیه، مشکل ایجاد شود و بودجه انکشافی به موعد خود برای انجام طرح های انکشافی نرسد، طبیعی است که کاری صورت نمی گیرد.
در این میان این مجریان و والیان هستند که مورد ملامت قرار می گیرند که چرا بودجه انکشافی مصرف نشده در حالی که تاخیر و تعلل در دادن بودجه های انکشافی و طرح های توسعوی برای برخی از ولایت ها، توسط برخی از ارگانها و افراد، خود چالشی است که تاکنون همچنان باقی است و حتی اگر نمایندگان مردم با اختیاراتی که دارند بر بودجه انکشافی برخی از ولایات بی افزایند، بازهم در دادن بودجه انکشافی تعلل صورت می گیرد، بازهم همان چالش تکراری مانند سال های گذشته پیش می اید.
براین اساس اگر نمایندگان مردم می خواهند که عدالت اجتماعی و توزیع ثروت ملی در کشور، تحقق پیدا کند، باید از ارگانهای ذیربط باید سئوال شود که چرا طرح های انکشافی پیش نرفته و چرا در مورد دادن این بودجه تعلل شده است؟.
محمد اسحاق فیاض
>>> خداوند اين هارا هدايا بده
>>> وزیرمالیه یک شخص باتعصب است .
نقوی
>>> چون اين وزارت كاملا در اختيار افغان ملتي ها قرار دارد بناء وزير ماليه ميكوشد تا بوديجه زياد را دراختيار ولايات پشتون نشين بيشتر قرار دهد درحاليكه همه ميدانيم كه واقعا ولايات دايكندي كه نوتشكيل است به بوديجه زياد ضرورت دارد به سرك به شفاخانه به ادارات دولتي به پارك به مسجد بلاخره مانند يك شخص نوخانه به هرچيز ضرورت دارد كه بايد دراوليت وزارت ماليه قرارداده ميشد همچنان ولايت باميان وبدخشان كه حتي مراكز آنها برق ندارد ونسبت به همه ولايات آب فراوان ودرياي خروشان داردند وعلت ناوقت روان كردن بوديجه ازوزارت ماليه به پارلمان هم همين است كه وكيل هارا وار خطا سازد وبگويد كه هله زود كنيد هله وهله كه بالاي وكيل ها فشار آمده وبوديجه را تصويب كنند ووقت كافي براي وكيل ها براي ارزيابي داده نشود اگر ارزيابي كنند وچند روزي بگزرد تمام مسوليت كم كاري وضعف را به گردن پارلمان ووكيل ها بندازد (بزرگان گفته اند فند تو درفند مه است _ استاد تو شاگرد مه است) اين چندمين سال است كه وزارت ماليه اين كار را ميكند درحاليكه اين چل ها ديگر كهنه شده است وكيل هاي دايكندي وباميان مردم دانشمند ووطن دوست هستند با تمام چل ونيرنگ وزير ماليه آشنايي دارند وحق مسلم خودرا ميخواهند زنده باد وكيل هاي دانشمند داكندي وباميان كه توطيه بزرگ اين دزد ملياردي را خنثي ساختند
كابلي
>>> برادر عزیز خوب است که نګفته خلاف وحدت ملی است و وحدت ملی ما را از بین میبرد چراکه در آنجا اقوام غیر پشتون زندهګی میکند.هاهاهاها
وزیرجان
>>> با وجودیکه بودجه به هر حالش توسط نماینده های نام نهاد تصویب شد ه است
ولی بی شک مهمترین و سرنوشت ساز ترین موضوع برای یک کشور طرح وتدوین بودجه و نحوه ی اجرای آن است.ترقی و شکوفایی علمی ،فرهنیگی ،نظامی ،اقتصادی و بهداشتی یک کشور بستگی به نحوه طرح و اجرای بودجه ملی آن کشور دارد. بودجه همچون خونی حیاتبخش است که توسط دولت که نقش قلب را برای کشور دارد به اقصی نقاط آن پمپاژ می شود. دولتهای که همچون قلب پاک و سالم است برای تمام اعضای بدن بصورت متوازن ودر خور نیازش خون پمپاژ می کند اما دولتهای فاسد وخائن که با زور وتزویر بر گرده ی مردم سوار شده اند نه تنها نقش قلب را ندارند بلکه نقش زالوی را دارند که به جان مردم افتاده اند و خون مردم را از جایی کشیده به جایی دیگر انتقال می دهند. عضوی را ضعیف و لاغر وعضوی دیگر را قوی وفربه می نماید. اگرنگاهی گذرا به طرح بودجه دولت نام نهاد افغانستان در سالهای گذشته و امسال بیندازیم درهمان نگاه نخستین به وضوح دیده می شود که دولت کرزی نه نقش قلب بلکه نقش زالو و یا بهتر بگویم سرنگهای خون کشی را دارد که خون و توان بعض مردم را کشیده در کام بعض دیگر تزریق می نماید و حتی بودجه ی را که بیشتر آن از کمکهای خارجی تأمین می شود نیز برای تما م مردم کشور بگونه ی عادلانه رواندارد. بلکه برای دیگران کاسه کاسه و برای هزارجات قطره قطره توزیع شده است
>>> نویسنده از روند و پروسه بودجه سازی بی خبر است، بودجه سالانه به اساس برنامه های انکشافی که از جانب ولایات به مرکز پیشنهاد میگردد، ساخته میشود و تخصیص صورت میگیرد. وقتی که هزاره ها نمیفهمند که سرک پخته چی است و پیشنهاد کرده نمیتوانند، وزیر مالیه خو ملامت نیست. وزارت مالیه خو نمیتواند هوایی یک مقدار پول تخصیص دهد. اول بخوان باز امضأ کن
>>> بدون تردید جامعه که هنوز در لاک تعصبات پوچ و غیر انسانی قومی و قبیله ی به سر ببرد هرگز روی خوشبختی و آرامش وآسایش را نخواهد دید.
تعصب خشک قومی انسان را قسی القلب و وحشی می کند که برای حذف دیگران و انحصار قدرت برای خود، دست به هر جرم و فسادی می زند. تبعیض قومی از سوی هرشخص و هر قومی که در افغانستان صورت بگیرد بزرگترین جرم و مایه شرم و سر افگندگی تمام مردم شریف افغانستان است. اقوام افغانستان همه باهم دوست و برادر و برابرند همانگونه که در جهانبینی بلند ما تمام انسانها از ارزش ذاتی انسانیت و شرافت انسانی برخوردارند. اگر از انصاف نگذریم و شفاف و بی پرده بگوییم: ریشه تمام بد بختیها در افغانستان تبعیض و تعصب قومی و منفعت طلبی اشخاص و اقوام خاص است که کور کورانه نهایت تلاش خودرا می کنند تا فقط و فقط خواسته های ضد انسانی و ضد اسلامی شخصی و قومی خودرا بردیگر اقوام و مردم شریف افغانستان تحمیل کنند.
در دنیای امروز که مردم ما از جور و فساد و طغیان قوم گرایان و تبعیضگران قومی از وطن خودافغانستان بیرون شده راه آوارگی و پناهندگی کشورهای با فرهنگ و آزاد اندیش جهان را در پیش می گیرند و از سوی دیگر کشورها یا به عبارتی اقوام غیر افغانستان مورد پذیرایی و خدمت و احترام نیز قرار می گیرند، تبعیض بی رحمانه قومی برعلیه اقوام خاص در داخل افغانستان بزرگترین لکه ننگ برای حاکمان بی لیاقت افغانستان است
>>> اقای فیاض ببخشید که وزیرا مالیه اصلا منطق ندارد
ذکی گک
>>> خوست ، پکتیا وپکتیکا چه سودی را به افغا نستان اورده است که تمام جاده های شان پخته شده است ازوزیر مالیه شوال میکنم تمام گمرک هارا ،ازریس تا پیاده دفتر را ] از قوم پشتون تعیین نموده بطور مثال ریس گمرک هرات دوسیه دارد ودرحال حاضر چور را درین گمرک به راه انداخته است اما جناب وزیر دربرابرش خاموش است /... اینجنیر احمد
>>> نزد وزارت مالیه ثابت شده که اکثریت مطلق نماینده ها مردم ریشخند هستند و باید انچه خواسته وزیر مالیه است همان میشود و قصه نمایندګان مفت میباشد چنانچه ما شاهد عمل نمایندګا ن در قضیه تصویب بودجه هستیم .
دوراندیش
>>> باسلام برادران کدام بودجه وکدام عدالت این پولها وبودجه ها فقط برای برادران کرزی صاحب است که هم از توبره می خورند هم از اوخور .هم پولهای کمک های خارجی را به عنوان ولایات ناامن مصرف میکنند هم بودجه ملت را به جیب می زند هم بامافیای مواد مخدر همکاری میکنند خو دیگه زمانه زمانه برادران کرزی صاحب است بقه در این مملکت که حقی ندارند!!!! برادران از همین حالا به فکر یک رئیس جمهور غیر پشتون باشید که ازدست این بیسوادهای موتعصب کاری جر ویرانی مملکت بر نمی ایند
>>> تاوقتيكه وزارت ماليه از انحصار افغان ملت خارج نشود نه فساد اداري گم ميشود نه افغانستان ترقي ميكند ونه آباد ميشود ونه صاحب پول ميشود همه عايدات گم ومفقود ميشود مانند اين ده سال
>>> وزیر مالیه یک طالب اصل نکتایی پوش است که حتی از خود کرزی هم طالب تر است سر او به دموکراسی و عدالت و وحدت ملی هیج پایبندی ندارد که ندارد
افغانستان کشوری نیست که به اعتراضهای رسانه ای کسی گوش بدهد منطق اینجا منطق جنگ و آتش زدن وانتحار است آقای فیاض!
نعمت الله وفا
>>> برادران
ازسفر اخیر آقای زاخیلوال به واشنگتن بنویسید که چه گلی را به آب داد و آبروی کشور را ریخت.
>>> زخلیوال بی منطق ترین وزیر مالیه در تاریخ معاصر کشور است
کتوازی
>>> زاخيلوال مانند گوساله دومادره هم افغاني هم كانادايي ميباشد. گناه اصلا از كرزي است كه شخص دوتابعيته را درين پست مهم پيشنهاد كردند و همچنان پارلمان كه به اشخاص دوتابعيه راي دادند زيرا همه ميدانيم كه ايشان يكي از مهره هاي اصلي آي اس آي درافغانستان است كه نه به كانادا ونه به افغانستان وفادار ميباشد بلكه نسبت به هردو كشوربه پاكستان زياد وفادار ومتعهد است وفعلا هم درخدمت پاكستان قرار دارد
>>> اینرا بار ها در همه جا داد زده ایم تا زمانیکه یک میکانیزم واضح و درست برای جمع اوری عواید و مصارف ان بوجود نیایید هیچگاه به جایی نمیرسیم ، وزارت مالیه فقط باید در جمع اوری عواید و امادگی برای تمویل پروژه های انکشافی فعالیت های خود را سوق دهد تعیین اولویت ها ، مصارف و کنترول ان باید ازیک مرجع دیگر یعنی وزارت اقتصاد صورت بگیرد. بخاطر که جمع اوری عواید به صورت درست کار اسان نیست بنا تا زمانیکه ایندو در دست یک ارگان باشد قسمیکه دراین یازده سال نتیجه نگرفته ایم در اینده ها هم بجایی نمیرسیم بی غم باشید.
حسن غمکش
>>> در باز سازی افغانستان هم تبعیض علیه مردم هزاره به طور اشکارا دیده می شود.با این همه ارز که از خارج به افغانستان سرازیر می شود،سهم مردم هزاره فقط به چند متر سرک بامیان خلاصه می شود. و با وعده های دروغین و بهانه گرفتن جنگ، کار سرک کابل بامیان را تعطیل می کنند این درحال است که در طول این چند سال هزارستان یکی از امن ترین مناطق افغانستان شناخته شده است .در ولایات جنوب که هر روز ما شاهد جنگ و نا آرامی هستیم سر مایه های هنگفت ملی و خارجی به مصرف می رسدو در رسانه های افغانستان اعلام می شود که خوست در باز سازی ولایت پیشتاز افغانستان شناخته شده است.مناطق هزارستان به دلیل کوهستانی بودن وباریدن برفهای فراوان در زمستان، دارای سرچشمه های بزرگ آب می باشد که رود های بزرگ همچون هلمند و هریرود را تشکل می دهند.دولت افغانستان به راحتی می تواند مقدار از این آبها را مهار کند و تعداد زیاد از مردم هزاره را از فقر نجات بدهد و یا از ان آبها برق تولید کند و به مردم بدهد؛اما دولت به خواطر تبعیض و نژاد پرستی این کار را نمی کند متاسفانه در طول این چند سال مناطق مردم هزاره از هیچ گونه پیشرفت فزیکی برخوردار نبوده است و دایکندی هم فقط به اسم ولایت شده وهیچ گونه خدمات که جلوی چشم را بگیرد در مرکز این ولایت انجام نشده است. اما مردم هزاره ازاین چند سال که افغانستان و بخصوص هزارستان از ارامی کمی برخوردار است،به خوبی استفاده کرده و راه تعلیم وتربیه را در پیش گرفته است که در این مدت از نظر تعلیم و تربیه پیشرفتهای چشم گیری داشته است.البته نا گفته نماند که این پیشرفتها بخاطر تلاش و کوشش خود مردم هزاره صورت گرفته است
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است