در این شکی نیست که پاکستان مولد طالبان به شمار میرود اما چرا از نقش انگلستان پیرامون حمایت از این گروه طفره رفتهایم و یا هم این چالش بزرگ را با ارایه چند جمله عوامفریبانه دستکم گرفتهایم؟ | ||||
تاریخ انتشار: ۱۴:۳۱ ۱۳۸۹/۱۲/۲۰ | کد خبر: 19961 | منبع: |
پرینت
![]() |
به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)، تاکنون در جنگ افغانستان و روند مبارزه با تروریزم، آدرسهای مختلف مقصر دانسته شده است و بیشترین پیکان انتقادمان به سوی پاکستان حواله شده است که این کشور مقصر اصلی بحران و بودش و فعالیت نیروهای تروریستی در کشور است.
در این شکی نیست که پاکستان و بهویژه دستگاه استخباراتی آن، مولد گروه طالبان و از حمایتکنندگان محوری این گروه به شمار میرود اما چرا تا امروز از نقش سنگین و پنهان انگلستان در خصوص حمایت گسترده آن کشور از دسته بزرگ نیروهای تروریستی طفره رفتهایم و یا هم این چالش بزرگ را با ارایه چند جمله عوامفریبانه دستکم گرفتهایم؟
انگلیسها نه تنها در یک دهه پس از سرنگونی طالبان، بلکه از گذشتههای دور منشا آفتها و رنجهای فراوان برای مردم این دیار بودهاند.
این کشور همیشه از سیاست «تفرقه بیانداز و حکومت کن» برخوردار بوده و مناطق دردسرساز و مورد منازعه زیادی را پس از شکست امپراتوریش در جهان به میراث گذاشته است که این مناطق گنگ، زمینه موجودیت دایمی آن کشور در مسایل جهانی را به گونهای رقم میزند.
اگر از تمامی اعمال سیاستهای چند پهلوی بریتانیا در کشورهای گوناگون تنها فهرستوار هم نام ببریم، سخن به درازا خواهد کشید که اندر این باب کتابها نوشتهاند.
علاوه بر اینها، انگلستان یکی از طرفهای محوری شکلگیری گروه متحجری به نام طالبان به شمار میرود. پس از حادثه 11 سپتمبر و حضور نظامی سنگین آمریکا در افغانستان، برداشتها به گونهای بود که گویا انگلیسها دست از حمایت طالبان برداشته و شریک راستین روند مبارزه با تروریزم شده اند اما این موضوع همیشه در بین شک و گمان در نوسان پیش رفته و هیچگاه به مرز یقین نرسیده است.
مقامهای انگلیس در یک دهه پسین در برابر پدیدهای به نام طالب، به گونهای رفتار کرده و موضع گرفته اند که نمیشود شمشیر اتهام و بیباوری را از سمتشان کنار کشید. تا زمانی که هشتهزار نیروی انگلیسی مسئولیت امنیت ولایت هلمند را به تنهایی در دست داشتند، این ولایت به مرکز مطمئن تجمع هزاران جنگجوی داخلی و خارجی تبدیل شده بود.
هشتهزار نیروی انگلیسی در چند سال قادر نشدند چند منطقه کوچک را به صورت کل از وجود مخالفین مسلح پاکسازی کنند تا اینکه امریکاییها به فعالیت مشکوک این گروهها پی برده و قسمت زیادی از نیروهای انگلیسی را از هلمند به مناطق دیگر فرستادند که این مساله باعث برانگیختن بحثهای مختلف نسبت به ماهیت ماموریت نیروهای بریتانیایی در افغانستان گردید.
گوردون براون در پاسخ به پرسش خبرنگاری گفته بود که حضور ما در افغانستان به هیچ صورتی بیثمر نبود بلکه نتایجی از قبیل ظهور دموکراسی و قانون در افغانستان را در پی داشت اما این اظهارات تاکنون هیچگونه مصداقی برای تایید پیدا نکرده است.
در روزهایی که دامنه جنگ به شمال کشور کشانیده شده و مساله انتقال مخالفین توسط هلیکوپترهای نیروهای خارجی به میان آمد، در همان زمان قمست اعظم اتهام نیز به سوی نیروهای انگلیسی دراز گردید چرا که آگاهان و حتی مردم عادی حق داشتند با توجه به فعالیتهای مشکوک انگلستان در کشور، در وهله نخست، انگلیسیها را عامل این کار بدانند.
پیش از اینکه مساله انتقال مخالفین توسط هلیکوپترهای نیروهای خارجی پیش آید، بر اساس اطلاعات روزنامه ماندگار، رئیس جمهور کرزی در یک اقدام بیسابقه و حتی شجاعانه، دو دیپلمات انگلیسی را که متهم به جاسوسی و فعالیتهای پنهان شناخته شده بودند از کشور خارج کرده و پدی اشدون انگلیسی را که به حیث نماینده سازمان ملل پیشنهاد شده بود نیز رد کرد.
مقامهای انگلیسی بارها از بازگشت دوباره طالبان به ساختار سیاسی افغانستان حرف زده و حتی گفته میشود چندینبار میزبان برخی از سران طالبان بودهاند؛ در اینباره عربستان، پاکستان و کشور انگلستان در یک خط موازی در حرکت هستند.
در این روزها دیده میشود که یکبار دیگر، لندن میزبان شماری از مقامهای پیشین گروه طالبان مانند ملاعبدالسلام ضعیف است اما بر پایه گزارشها این میزبانی دگرگون و سرنوشتساز خواهد بود چون به شکل غیرمترقبه، پای رییس دولت افغانستان و حلقه معروف روند مصالحه با طلبان یعنی فاروق وردک به این میزبانی کشانده شده است.
پیش از این، کمیت روابط خارجی مجلس انگلستان گفته بود که یگانه راه حل جنگ افغانستان پیگیری سیاست مصالحه و گفتگو با طالبان است و اگر امریکا در تلاش پایان دادن جنگ در افغانستان است باید با گروه طالبان مستقیما وارد گفتگو شود.
بدون شک سیاست کلی و محوری آن کشور در ارتباط با پدیدهای به نام طالب و جنگ افغانستان، پیرامون همین منطق دور میزند. چگونه میشود با اینگونه رفتارهای غیرانسانی پای دموکراسیخواهی و قانونگرایی انگلیسها را در قضایای کشور کشاند و چگونه اعتماد کرد که بیش از ده هزار نیروی جنگی بریتانیا برای تامین صلح و مبارزه با دهشتافکنی در کشور میرزمند.
مسلما مذاکره بدون قیدوشرط و دربست پذیرفتن گروه طالبان، هیچ ربطی به دستاوردهای دهسال اخیر ندارد و امکان ندارد شما پدیده تروریزم را با دموکراسی، انتخابات، قانون، حقوق زن و جامعه مدنی یکجا جمع کنید.
>>> این دیگه به یک طفل گهواره هم معلوم است که انگلیسیها مایه بد بختی دزدی چوروچپاول است.
انگلیسیهای بیرحم وحشی و چپاولگر از امریکا و افریقا گرفته تا اسیا و استرالیا و هند را مورد حمله قرار دادند چپاول کردن دزدی کردند میلیونها انسان را کشتن .اما بعد ها مردمان این سر زمین هوشیار شدند وبا چال و نیرنگ و فریب انگلیسیها پی بردند و انگلیسیها را مشل ....به غار و خانه اش فرستادند.
مردم افغانستان هم میتوانند .....های انگلیسی و صاحبانش را دوان دوان به خانه اش بفرستند. امامتاسفانه که 90 در صد مردم ما بیسواد است و نمیدانند که چیکار کنند.
احمد
>>> اين موضوات كه ذكر نموديد نو نبوده كه از اول همه ميدانند همين سياست در بيش است
تشكر
>>> مقاله و تحليل بسيار جالبي بود. من اطمينان كافي دارم كه انگليس خبيث همچنان خوي استكباري دارد و خيال مي كند كه همان بريتانياي قديم است كه آفتاب در سرزمين آن هرگز غروب نمي كند. در قضيه افغانستان اين آمريكا است كه دنباله رو سياستهاي انگليس است. شما اگر به وقايع خاورميانه و شبه قاره هند را مرور كنيد متوجه ميشويد كه انگليس بيشترين ضربه و خيانت را به مسلمانان وارد نموده است. از جمله اين خيانت ها مي توان به تجزيه سرزمين هاي اسلامي و ايجاد حكومتهاي وابسته و باقي گذاشتن اختلافات مرزي ميان كشور هاي تازه تاسيس است. نمونه بارز در اين زمينه نامشخص بودن مرز ميان پاكستان و افغانستان و يا به عبارتي قضيه خط مرزي ديورند است.
در اين زمينه ضرورت دارد كه روشنفكران مسلمان به خصوص مردم مسلمان افغانستان اطلاعات، اخبار و تحليل هاي خود را از فعاليت مخرب انگليس در افغانستان به ويژه در ولايت هلمند در قالب مقاله و كتاب منتشر نمايند.
لازم به ذكر است كه بنا به اخبار منتشر شده انگليسي ها در منطقه لشگرگاه هلمند بدون اطلاع دولت افغانستان معادن اورانيوم را تاراج مي كنند.نكته قابل توجه در اين خصوص احداث فرودگاه اختصاصي و استفاده از كارگران تبتي و نپالي براي كارهاي كارگري در اين معادن است. از شبه اطلاع رساني افغانستان انتظار مي رود كه در اين زمينه تحقيقات بيشتري را انجام دهد و از خيانتها و چپاول انگليسيها خوانندگان خود را آگاه نمايد.
ايران- مشهد -ع.
>>> نه دانستم کدام حقوق زن ، دموکراسی ، انتخابات و قانون ؟؟؟؟
قانون که همه می دانند به کدام سطح در افغانستان است و محاکم افغانستان چگونه برخورد دارند و دسترسی مردم به این محاکم تا چی حدود است .
انتخابات در افغانستان مضحکه ایست که نسل های بعدی با آگاهی از واقعیت ها و تقلب های بر موجودیت آن در افغانستان خواهند خندید.
دموکراسی آن نیست که صرف فریاد بزنی و کسی نباشد که فریاد ات را بشنود . این نمونه دمکراسی افغانی است که مردم صرف گپ زده می توانند ؛ اما در رس کسی است که "کرزی"( فرزند ......) قرار دارد و او قسم خورده است که به گپ کسی گوش نکند.
وراستی محقوله اخیر حقوق زن ، شما باور دارید که حقوق زن در افغانستان تامین شده است؟؟؟ من که متعجب هستم . در حالی که زن سنگسار می شود ، بینی و گوش اش بریده می شود ، محاکم صحرایی می شود . در حالی که طفل است عروسی می شود، قتل ناموسی می شود ، به گونه سمبولیک و مصنوعی از نامش استفاده می شود ، به دیده انسان به اش دیده نمی شود، تا هنوز بعد از ده سال فریاد زدن ها درجه حتی جنس دوم برایش داده نشده است و .......
این است دست آورد های که دیوید کامرون از آن حرف می زند .
خواهری با هزارن درد
>>> هموطنان عزیز!
پیچیدگی بحران درافغانستان همین دو رویی، فریبکاری ودست اندازی های خصمانه انگلیسی ها علیه افغانستان میباشد. انگلیسها پس ازشکست شان درافغانستان دردهه 1900 میلادی هیچ گاهی دست ازتوطئه علیه افغانستان برنداشته وهمیشه تلاش نموده اند تا درافغانستان به اشکال مختلف جنگ را دامن زده وبه نحوی انتقام آن شکست ننگین شان را ازین مردم بیچاره بگیرند. حمایت های آشکارا انگلیسیها ازطریق غلام حلقه بگوش شان "پاکستان" ازگروه متحجرطالب دردوران شکل گیری آن تا زمامداری وبعد ازسقوط آن گروه، جنگ را درافغانستان به سمت وسوی نامعلوم سوق داده است. درحالیکه چندسالی ازسقوط گروه مزدورطالب میگذشت، انگلیسها عملاً با طالبان وارد مذاکره شده وولسوالی موسی قلعه هلمند را تسلیم آنها نمودند. همین موسی قلعه بعدها به مرکزتجمع وسوق اداره طالبان مبدل گردیده وطالب نما ها صد ها حملات انتحاری وانفجاری را ازهمین ولسوالی رهبری نمودند.
شاهین ازکابل
>>> بسیار عالی این مقاله بیان گر واقعیت های فعلی افغانستان است نویسنده این مقاله را باید افغان واقعی دانست.
این همان حروفی است که در دل هر مسلمان افغان واقعی وجود دارد اما بیان کرده نمیتواند
افرین
>>> این دیگه به همه معلوم است که عامل بد بختی افغانستان در مرحله اول انگلیس است اولاً مشکلات خط دیورند را بوجود اورد و بعدش هم طالب را و حالا هم یورانیم هلمند را میبرد ما حکومت درست نداریم که همه انگلیسهارا از افغانستان بیرون کند چون و ضعیت از این بد تر خواهد شد.
احمد از غزنی
>>> ای مردم هوشیار شوید انگلیس اوغده هشتاد ساله دارد
مهاجر از هالند
>>> اګر در اوغانستان مزدور ناشد و پس انګلیس و پاکستان چه کاری را میتوانند. پس از انهاییکه همیشه سنګ استقلال وازادی را به سینه میزنند و تاریخ را لکه دارنموده در ارګ سلطنتی انګلیس مینوشتند سوال شود ، که کجاست شمله شاه شجاع ؟ کجاست تفنګچه وزیر زمان انګلیس یا وزیر اکبر؟ کجاست ان بینام که نامشرا ملالی ګذاشتند؟
این طالبان سیه دل و ارګنشینان مزدور همه از نسل همانهای اند که تاریخ را مسخ نموده اند.
نه انګریز ملامت است ، نه امریکا ونه پاکستان .
هرکه مزدور یافت استفاده نمود.
>>> مردم افغانستان با دیدن صحنه های دلخراش انفجار و انتحار همیشه همین حرف را بر زبان میاورند که این گونه اعمال نمی تواند کار یک مسلمان باشد.
این را هم میدانند که طالبان مسلولیت چنین حملات را بدوش گرفته اند. این بجایش گذاشته شود که آنها، بلی طالبان، مزدوران و پول بگیران انگیسها بوده که به همکاری واضحاً استخبارات پاکستان صورت میگیرد.
ولی آنچه را که کار شناسان امور میدانند اینست که تمام اختطاف ها ، انفجارات و انتحارات یا توسط انگلیسها و یا به اثر قومانده و پول آنها در افغانستان صورت گرفته است.
باز هم تأکید می نمایم که تمام انتحار ها ، اختطافها و انفجارات توسط فقط وفقط انگلیسها در افغانستان و پاکستان صورت میگیرد. حتی در بسیاری از موارد کشته شدن سربازان خارجی هم انگلیسها دست دارند و شرم آور این که امریکایی های خود را از ین واقعیت ها بی خبر نشان داده و روز تاروز نفرت مردم افغانستان را نیسبت به این بی خبری شان ایجاد می نمایند.
انگیسها در همکاری و تحت اشتراک و همکاری با جامعه جهانی پیوسته انتقام خون پدران شان را از مردم بی دفاع افغانستان میگیرند و بنا بر شواهد مستند آنها حتی به کاوش های زیرکانه ش ان در بسیاری از ساحات و مناطقی که گفته می شود انگلیسا در جنگهای که با افغانها داشتند، و آثار و باستانی و احجار قیمتی را که مؤفق به انتقال آن نشده بودند را دفن کرده بودند، دزدانه استخراج و به کشور شان انتقال میدهند.
از حادثه انتر کانتینتال که یک هموطن هزاره ما توسط یک قاجاقبر سلاح انگلیسی شروع تا به قضیه اجمل نقشبندی و منادی و دیگران و انیکه همیشه در چنین موارد کتمان کارییهای هم صورت گرفته است، تا اکنون مسبب واقعی آن انگلیسها می باشند.
مردم بدانند و خوب بدانند که هیج پدیده ای از دید مردم بدور نمی ماند و باید متحد و همصدا شد تا ازین توطیه های پشت برده انگلیسها با خبر بوده هر چه زودتر به آن خاتمه داده شود.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است