| حامد کرزی و اشرف غنی نیز به عنوان رییس جمهور یک دولت و از جایگاه بیطرف و دولتی عمل نکردند و دولت را به دولت قومی تبدیل کردند و بیست سال تمام پروژه دولتسازی را به پروژه قومی فرو کاستند و دست آوردها را به خاک یکسان کردند | ||||
| تاریخ انتشار: ۱۴:۳۹ ۱۴۰۴/۱۰/۸ | کد خبر: 178610 | منبع: |
پرینت
|
|
کنفرانس بن، یک دست آورد بینظیر در تاریخ افغانستان بود.
افغانستان بیست و پنج سال جنگ و منازعه و اختلاف و دشمنی را تجربه کرده بود.
طالبان در نود در صد مناطق افغانستان کنترول داشتند. رهبر مقاومت فرمانده مسعود ترور شده بود، احتمال اینکه مقاومت ادامه یابد بسیار ضعیف بود. در چنین شرایطی به مرکز تجارت جهانی حمله شد و سپس طالبان سقوط کرد و کنفرانس بن به میان آمد.
جامعه جهانی به هیچ وجه، حاضر نبود کسی از مجاهدین یا به عبارتی از غیر پشتونها، در راس حکومت جدید قرار بگیرد. کشورهای همسایه به شمول ایران و پاکستان و روسیه نیز در این موافق بودند. بنابراین نمایندگان جبهه شمال، به شمول استاد ربانی چارهای جز پذیرش این نکته نداشتند.
جبهه شمال و استاد ربانی میتوانستند تصمیمی بگیرند که کمک خارجی و حضور جامعه جهانی را رد کنند و افغانستان را به جنگ داخلی و قومی بکشانند، اما آنها از جنگ و منازعه خسته بودند و با نیت نیک برای سلامت کل افغانستان تصمیم گرفتند از منافع حزبی و تیمی خود بگذرند و شخص مورد نظر غرب را در راس حکومت بپذیرند.
اینکه گفته میشود استاد ربانی با کنفرانس بن از اساس مخالف بوده، دقیق به نظر نمیرسد. استاد ربانی فقط میخواسته محل کنفرانس در کابل باشد نه اینکه به تمام تصامیم آن مخالف باشد.
استاد ربانی در سخنرانی روز تحویل رسمی قدرت، از جامعه جهانی از کنفرانس بن و از ملل متحد تشکر میکند. خواهان کمک مالی میشود، از حامد کرزی به عنوان شخص مجاهد و فرزند صدیق مملکت یاد میکند و وعده هر نوع همکاری میدهد. همچنان از حکومت قوی مرکزی پشتیبانی میکند و از مردم میخواهد که تبعیض و تعصب را کنار بگذارند و هیچ کس نباید مردم افغانستان را تحت نام تاجیک و پشتون و هزاره وغیره پارچه پارچه بسازد.
کنفرانس بن تصویب کرد که اداره موقت به میان بیاید. قانون اساسی ساخته شود. لوی جرگه حکومت انتقالی به میان بیاورد و سپس انتخابات شود و رییس دولت از طریق انتخابات آزاد و مستقیم به میان بیاید.
این موارد همه تطبیق شد. قانون اساسی ساخته شد. تفکیک قوا در کاغذ به میان آمد. پارلمان و شوراهای ولایتی ساخته شد. شوراهای انکشافی روستاها ساخته شد.
میلیونها دختر و پسر به مکتب و دانشگاه رفت. زنان وارد کار و اجتماع شدند. رسانهها افتخار آفریدند. آزادی بیان در منطقه قابل توجه بود. موسیقی و ستاره افغان و برنامههای از این قبیل به میان آمد. راهها و شاهراهها در برخی مناطق ساخته شد. نظام صحی و نظام عدلی و قضایی ساخته شد. اردو و پولیس و امنیت ملی، پا گرفت، نمایندگیهای افغانستان در جهان به وجود آمد و خلاصه افغانستان در مسیر درست قرار گرفت.
تمام ما و شما که حالا حرف میزنیم و خودمان را آگاه و دانشمند و با سواد حساب میکنیم محصول کنفرانس بن هستیم. دست آوردهای بیست سال جمهوریت در تمام تاریخ افغانستان نظیر نداشته است. البته میشد بهتر کار کرد، اما کارهای انجام شده نیز غنیمت بزرگی برای افغانستان بود.
بعد از کنفرانس بن، رهبران اقوام غیر پشتون بسیار بد بازی کردند. بجای توجه به روایت و آرمان و مسائل مهم، هرکس به فکر جیب خود و شهرک و شرکت و رشوت افتاد و بهترین رفیقها و همسنگرها به جان هم افتادند و به خاطر یک چوکی و یک مقام، روایت و آرمان را کنار گذاشتند و در راه غلط رفتند.
حامد کرزی و اشرف غنی نیز به عنوان رییس جمهور یک دولت و از جایگاه بیطرف و دولتی عمل نکردند و دولت را به دولت قومی تبدیل کردند و بیست سال تمام پروژه دولتسازی را به پروژه قومی فرو کاستند و دست آوردها را به خاک یکسان کردند و جامعه جهانی و آمریکا را ناامید و خسته ساختند.
شاید شما موافق نباشید اما من به آقای قانونی و داکتر عبدالله و مارشال فهیم و سایر رهبران در قضیه کنفرانس بن از صد، نمره صد میدهم، اما وقتی اینها به قدرت رسیدند، در داخل بسیار بد و ناشی بازی کردند و نتوانستند آرمان و روایت و هدف استراتیژیک خود را حفظ کنند و بفهمند. هم کنفرانس بن و هم دوره جمهوریت با تمام خلاها، یک نقطه درخشان در تاریخ معاصر افغانستان است. امروز عصبانیت ما و نقد ما و انتقاد ما به خاطر بودن جمهوریت نیست، به خاطر از دست رفتن جمهوریت است. مردم انتقاد ندارند که چرا جمهوریت را آوردند، انتقاد و قهر مردم از این است که چرا جمهوریت را از دست دادیم.
نبی ساقی
>>> بلی جناب برای شما جمهوریت بهترین البته برای چند هزار نفر تان اما برای ما باقی ملت جهنم بود بله شما و خانواده محترم تان با دالر بازی می کردین اما ما باقی ملت یک چشم اشک بود و دیگر خون بود بله برای شما بود تا حال حرف تان فقط استاد ربانی است حرف ما تمام ملت افغانستان است نه ربانی نه حکمتیار نه سیاف نه محقق نه خلیلی نه مسعود نه ووو این ها دشمن ملت افغانستان است و بس
>>> آقای نبی !!!!!
اگر کنفرانس بن که بعد از حمله امریکا به افغانستان صورت گرفت و اشرار متواری را دوباره بر گرده های مردم افغانستان نشاند ،پس در رخداد ششم جدی چه دشواری وجود داشت؟؟؟؟ اشغال اشغال است چه توسط شوروی بود چه توسط ایساف. طالبان در اثر مقاومت ملی از میان نرفتند ،جامعه ای بین المللی هم در قصه ای تنظیمها نبود زیرا آنها دریافتند که از شورای نظار تا حزب وحدت و غیره همه دزد و راهزن اند.
از نظر من تفاوت عظیم در رخداد ششم جدی و رخداد اشغال افغانستان توسط امریکا است. بعد از ششم جدی ،دولت وسیع بر پایه های مردمی بنیاد گذاشته شد. دموکراسی واقعی نه قلابی غرب نما در افغانستان پدید آمد، قدمهای جدی در راه از بین بردن تعصبات قومی برداشته شد و جبهه وسیع برای برای بسیج مردم از تمام اقوام ایجاد شد.زنان دارای حقوق مساوی با مردان بودند و در ساختار کشور سهیم گردیدند ،هزاران بورس تحصیلی رایگان برای فرزندان مجموع کشور چه در شهر ها و چه در ولایات داده شد تا بخارج از کشور تحصیل کنند .صد ها مرکز صحی در شهر ها ولایات ایجاد شد و خدمات رایگان صحی به مردم ارایه گردید ،دوا و داکتر در دسترس مردم به قیمت ارزان قرار گرفت.لیست طویل است ...اما خود میدانید که بنام کفار و اسلام چه کار ها صورت گرفت .....
تفاوت دوره حزبی ها با دوره کرزی و غنی عبدالله و غیره در این بود که دوره حزبی پول ها از آسمان نمیافتاد ،شوروی تا حد توان از هر حیث به افغانستان کمک کرد ،،صدراعظم سلطان علی کشتمند طی 9 سال صدارت دراپارتمان مکروریون زندگی میکرد ،تمام وزرا در آپارتمانها زندگی داشتند آنها به مردم خدمت میکردند و بعد از سقوط رهبر شان ببرک کارمل ،حتی آپارتمان دواطاقه در مکروریون نداشتذکه زندگی کند ،موتر شخصی نداشت ،
پاکدامنی آنها ثبت تاریخ است به این خاطر دوره بعد از ششم جدی دوره درخشان در افغانستان بود ....اما امریکا بنام دموکراسی وارداتی و آنهم برای یک حلقه ای محدود افغانستان را برباد کرد و زمینه برای جنگهای قومی و زبانی بیشتر مساعد شد زیرا بین ربانی و کارمل از یکسو و کرزی و غنی از سوی دگر زمین تا آسمان فرق بود.....
یک مطلب برای من تا امروز روشن نیست و ان اینکه دوره ای بیست پنج سال اشغال افغانستان توسط نا تو را چرا اشغال افغانستان نمیدانند ،اشغال شاخ و دم ندارد و تفاوت کامل حقوقی با اشغال افغانستان توسط شوروی دارد
و تمام قلم بدستان با افتخار از این دوره بنام دموکراسی یاد میکنند و خجالت هم نمیکشندذ،شاید بخاطر آن باشد که این افراد در دزدی ،فساد و زندگی مافیایی شریک بوده اند.
آقای نبی ساقی!!!!
شما و امثال تان باید خجالت بکشید که این دوره یعنی دوره اشغال افغانستان توسط اسراییل و ناتو را دوره درخشان افغانستان میدانید و آنهم بعد از آنکه بخوبی میدانید که امریکا غرب و اسراییل با مردم فلسطین و کشورهای آسیای غربی چه نوع معاملات غیر انسانی میکنند....
نظام شمس
>>> هیچ وقت بی مورد و فضول قضاوت نکنید و سخنان ناسنجیده از دهن گندیده بیرون نکنید تهداب دولت قومی را لندغران شورای نظار نهاد هر قدر بگوید آفتاب به دو انگشت پنهان نمیشود وقتیکه شورای نظار به کمک دوستم بیسواد حکومت را تصرف کرد اقوام دیگر در برابر ایشان هیچ انسان معلوم نمیشد پینه دوز پنجشیری جنرال شد و تبل چور زده شد چهار سال حکومت کرد بدون چور و چپاول لندغری کسی چیزی دیگر را ندید دور دوم حکومت ربانی تمام بدخشی پنجشیر ازبک جنرال و مارشال شد بدون اختطاف چور بیناموسی رساندن برای مردم بیگناه و بیچاره کابل دیگر کسی چیزی از اینها ندید در حکومت کرزی تمام ادارات نظامی در دست لندغران و چپاولگران بود که در هر کوچه و پس کوچه برای خود حکومت ساخته بود نمونه بارز اش حسیب دزد . خراسانی وکیها بود حتا زنها در تکسی محفوظ نبودن و زیورات ایشان را به زور تفنگ میگرفت و پارلمان از لندغران ربانی مسعود محقق سیاف ملای ناتو پر بود از پارلمان طویله خانه ساخته بود آیا اگر یک سنگ را از سر راه در این هشت سال حکومت خود دور کرده باشند باز درست است در غیر آن یک ملت که هشت سال چور چپاول بی عفت اختطاف شود و رنج بکشد باز هم انتقاد این جای شرم و خجالت است اگر کسی بنام شرم و خجالت چیزی را بشناسد .