| تاریخ انتشار: ۱۹:۲۹ ۱۴۰۴/۹/۱۲ | کد خبر: 178456 | منبع: |
پرینت
|
|
میرعبدالرحیم پس از چندین دهه افشا شد که در اصل فرزند نامشروع ظاهرشاه بوده است.
او با آصف وردک با یک شاگرد مکتب به زور لواطت کرده و زندانی شده بود.
اقای میرعبدالرحیم عزیز که در ماه های اخیر ادعای کارشناسی مسایل سیاسی را دارد؛ یکی از لنده غرهای دوره شاهی است که به چنین آدمها «عاق پدر و مادر» میگفتند. گزارشهای مؤثق وجود دارد که میرعبدالرحیم عزیز در اصل نه اولاد عزیز خان چرسی بلکه فرزند ناجایز محمد ظاهر شاه پادشاه سابق افغانستان است.
این مساله در آن زمان از پرده برون افتاده و خود پدر وی فریاد کشیده بود که این نوزاد از نطفه من نیست و نوزاد و مادرش را از خانه بیرون کرده بود.
از جمع زنانی که به بارگاه ظاهر شاه برده می شد، یکی هم مادر میرعبدالرحیم عزیز بوده است. وقتی او تولد شده بود، پدرش عزیز خان مشهور به چرسی نوزاد را قبول نکرده و گفته بود که این پسر از من نیست. او زن خود را به مدت یک ماه از خانه بیرون کرده بود. دولت برای جلوگیری از رسوایی و پخش این خبر در میان مردم، برای این که ماجرا را خاموش کند؛ عزیز خان را به اتهام تهمت بستن به حضور اعلیحضرت زندانی کردند.
رییس آن زمان ضبط احوالات سرور خان پوپل بود. بنا به هدایت مقامات عالیه، عزیز خان را به مدت ماه زندانی کرد و او را مجبور کرد که از دعاوی خویش دست برداشته و زن و بچه اش را به خانه خود پذیرا شود. عزیز بنا به فشار سازمان استخبارات زن و نوزاد را به خانه راه داد اما از همان زمان هیچ رابطه ای با این نوزاد نداشت.
وقتی میرعبدالرحیم عزیز قدش دراز شد، رفتار بسیار زشت داشت و پوچ زبان و بداخلاقی بود. او همراه با آصف وردک (که در سالیان اخیر لنگوته پشتونوالی کلانی را به سر می گذارد) یک پسر جوان از شاگردان لیسه غازی را اختطاف کرده و با وی لواطت کرده بودند. مرحوم واعظی برادر سید مخدوم رهین که از اقارب میر عبدالرحیم عزیز است، این راز ها را حکایت کرده بود.
او گفته بود که میر رحیم عزیز حتی بایسکل های مردم را دزدی میکرد و می فروخت. سرور خان رییس ضبط احوالات دولت میر رحیم را به جاسوسی در میان بچه های دانشگاه استخدام کرد. بعد در یکی از ادارات دانشگاه کابل مقرر شد و پول بیت المال را دزدید. دولت مجبور شد او را در مأموریت ده افغانان زندانی سازد.
وقتی یک نفر از سوی میرعبدالرحیم عزیز و آصف وردک به قتل رسید؛ این دو نفراز لیسه فرار کردند.
میر عبدالرحیم که از سوی ضبط احوالات در میان سیاسیون دانشگاه کابل به حیث راپورچی کار می کرد در قضیه قتل سیدال سخندان لوگری از افراد برجسته جنبش شعله جاوید در دانشگاه کابل به خاطرتهیه گزارش غلط مورد عتاب قرار گرفت و از شعبه اجنتوری ضبط احوالات طرد گردید.
برادر مخدوم رهین واعظی مرحوم که در جریان گرفتاری وتحقیق از وی به نسبت لواطت اعترافاتی گرفته بود دوسیه را ترتیب داده و گفته بود که میر رحیم و آصف وردک ضمن تجاوز جنسی به شاگرد لیسه غازی به دزدی بایسکل و همکاری با کیسه بران پل خشتی نیز اعتراف کرده بود.
نویسنده: پرهام پیمان