| هزارهجات، جمع کلمۀ قوم هزاره نیست. جمع هزاره، هزارهها است. به زبان پشتو هم، هزارهها به صورت هزارهگان جمع میشود | ||||
| تاریخ انتشار: ۱۳:۰۰ ۱۴۰۴/۸/۲۴ | کد خبر: 178341 | منبع: |
پرینت
|
|
1- هزارهها مردم محترم و صلحجو و علاقمندِ تحصیل و دانش و فرهنگ و پیشرفت هستند. این مردم مثل هر مردم دیگر، حق دارند سرزمین زندگی خود را هرچه که دوست دارند نام بنهند و یا هر نامی را که خوششان میآید استفاده کنند.
اگر مردم هزاره، دوست دارند سرزمین خود را به نام هزارستان یاد کنند این کاملا حقشان است و بر دیگران لازم است که به انتخاب و خواست مردم هزاره احترام داشته باشند و آن را رعایت کنند. هزارستان گفتن، نه عیب دارد و نه ضرری به کسی میرساند.
2- در گذشته لااقل از قرن دهم هجری تا امروز از این سرزمین به نام هزارهجات نیز نام گرفته شده است. قبل از تشکیل دولت پشتونی و چند قرن قبل از امیرعبدالرحمان نیز این منطقه به نام هزارهجات یاد شده است. هزارهجات گفتن این منطقه، نه خلاف دستور زبان و تحقیرآمیز بوده و نه ابداع دولت پشتونی.
3- هزارهجات، جمع کلمۀ قوم هزاره نیست. جمع هزاره، هزارهها است. به زبان پشتو هم، هزارهها به صورت هزارهگان جمع میشود که در مطابقت به نظام جمعسازی فارسی نیز هست. هزارهجات، در واقع به مجموع متنوع از مکانها استفاده میشده است. در تشکیلات لشکری دوران گورکانی و حتا قبل و بعد از آن، اصطلاحات هزاره، صده، دهه و دسته، برای لشکریان و مکان زندگی لشکریان کابربرد پیدا کرد. بنابراین در آن زمان محلی که چندین صدۀ لشکری در آن حضور داشت آنجا را صدهجات میگفتند و محلی که متشکل از چندین هزاره، یعنی چندین مکان هزار نفری بود، آنجا را هزارهجات میگفتند. کلمۀ هزارهجات بیرون از هزارهجات کنونی بلکه در مناطق هندوستان و شمال شرق افغانستان و بدخشان نیز استفاده شده و سند مکتوب در این مورد به فراوانی موجود است. بعدها در یک منطقه، این اسم باقی ماند و در سایر مناطق فراموش شد. بنابراین هزارهجات نه به قوم هزاره، بلکه مکان و سرزمین اشاره دارد.
4- کلمات فراوانی در فارسی کنونی هستند که برای نشان دادن تنوع آنها از پسوند تنوع «جات» استفاده شده است. مانند قریهجات، دیرهجات، علاقهجات، ادویهجات، پرزهجات، حوالهجات، میوهجات، دستهجات، نوشتهجات و امثالهم.
5- کاربرد لفظ هزارهجات، برای این سرزمین به هیچ وجه تحقیرآمیز و زننده نبوده است. خود هزارهها تا همین اواخر، بلااستثنا از کلمۀ هزارهجات استفاده کرده اند. در تمام کتب تاریخی و ادبی که خود هزارهها نوشتهاند و همچنان در نشریات وبیانات رسمی حزب وحدت و سایر سازمانهای سیاسی لفظ هزارهجات استفاده شده و کسی هیچ نوع حساسیتی در برابر آن نداشته است. غیر هزارهها به شمول محققان خارجی نیز طبعا در آثار و نوشتههای خود لفظ هزارهجات را به معنای مکان به فراوانی استفاده کرده اند. البته لفظ هزارستان نیز در مورد این منطقه در نوشتههای هزارهها و غیر هزارهها به کار رفته است. وقتی هزارهها خواستهاند از واژۀ حماسیتر استفاده کنند، هزارستان را به کار برده اند همان گونه که کلمۀ خراسان نیز بار حماسی و ومیهنپرستی داشته است.
6- تعدادی از دوستان پرسیده بودند که چرا تاجیکجات و پشتونجات نداریم که هزارهجات داریم. موضوع از این قرار است که اولا پسوند «جات» به قوم هزاره ربط ندارد، بلکه پسوند مکان است.
دوم اینکه «جات» مطابق قواعد آوایی زبان فارسی بعد از آن دسته از کلماتی میآید که به واول «ـَ» یا «ها»ی غیر ملفوظ ختم شده باشد. کلماتی مثل قریه، عراده، حواله و امثالهم که در آخر خود «ها» دارند برای نشان دادن تنوع اینها از پسوند «جات» استفاده شده است. البته عرادهجات یا حوالهجات جمع این کلمهها نیست. جمع حواله، حوالهها است و جمع قریه، قریهها. جات پسوند تنوع است، نه پسوند جمع.
7 – حالا مطابق قواعد زبان فارسی هزارستان درستتر است یا هزاره ستان؟ تمام کلماتی که پسوند مکانی «ستان» دارند، جزء اول آن کامل ذکر میشود و هیچ چیزی از آن کم نمیشود. مثلا:
تاجیک+ ستان= تاجیکستان
مغول+ ستان= مغولستان
پشتون+ ستان= پشتونستان
عرب+ ستان= عربستان
اما در کلمۀ هزارستان، حرف «ه» برداشته شده و کلمه هزاره به هزار تبدیل شده است و با قاعدۀ بالا تطابق خود را از دست داده است:
هزار+ ستان= هزارستان
هزاره+ ستان= هزاره ستان
در زبان فارسی دیده میشود که آن دسته از کلمات که با های غیر ملفوظ ختم میشوند به جای پسوند مکانی «ستان»، پسوند مکانی «زار» گرفته اند. مثل «گل» که به های غیر ملفوظ ختم نشده، با پسوند مکانی «ستان» ترکیب شده است، مانند گلستان. اما کلماتی مانند لاله و شوره که با های غیر ملفوظ ختم شده اند، بجای ستان پسوند «زار» گرفته اند، مانند لاله زار، شوره زار. البته پسوند زار در کلمات دیگری نیز استفاده شده اما پسوند ستان بعد از کلمۀ ای که به های غیر ملفوظ پایان یافته، معمولا استفاده نشده است.
8- در نتیجه میتوان گفت مورفیمِ جات در هزارهجات، اولا پسوند جمع برای قوم هزاره نیست بلکه پسوند مکان برای یک منطقه است. هزارهجات در گذشته به مناطق دیگری حتا در هندوستان نیز استفاده شده است. دوم اینکه پسوند جات در این موارد خلاف دستور زبان فارسی نیست و کاملا در مطابقت با دستور زبان است. ثالثا کلمۀ هزارهجات هیچ گونه جنبه تحقیرآمیز نداشته و کسی آن را به مفهوم تحقیر استفاده نکرده است. خود هزارهها بیشتر از دیگران از این کلمه استفاده کرده اند و متون رسمی شان پر است از کابربرد کلمۀ هزاره جات.
اسم هزارستان نیز به دلیل حذف «ها» یک ایراد کوچک دستوری دارد و مطابق دستور زبان فارسی محل زندگی مردم هزاره باید هزاره ستان گفته شود نه هزارستان. با این وجود به هر دلیلی که هزارهها دوست داشته باشند سرزمین خود را هزارستان بگویند، برای دیگران هم به دلایل غیرزبانی، شایسته و لازم است که از هزارهها در این مورد پیروی کنند. استفاده از کلمۀ اوزبیک برای مردم ازبک خلاف تاریخ و کاربرد تاریخی این کلمه در زبان فارسی است. اما چون ازبیکها فعلا اکثرشان دوست دارند اوزبیک خوانده شوند نه ازبک، ما هم لازم است که خواستۀ آنها را رعایت کنیم. هرچند خلاف قواعد زبانی و تاریخی متون فارسی است. این موضوع در مورد هزارستان نیز کاملا صادق است.
زنده و پاینده باد هزارستان.
نبی ساقی