عبدالقهار عاصی بر اثر موشکی در خیابانهای کابل به شهادت رسید و نه تنها افغانستان که فارسیزبانان جهان، این گنجینه ناشناخته را از کف دادند | ||||
تاریخ انتشار: ۱۸:۱۰ ۱۴۰۴/۷/۸ | کد خبر: 178068 | منبع: |
پرینت
![]() |
چرا عبدالقهار عاصی جهنم افغانستان را بر بهشت ایران ترجیح داد؟
عبدالقهار عاصی نویسنده و شاعر معاصر افغانستان، در بهار سال ۱۳۷۳خورشیدی به ایران سفر کرد. او نخست به تهران و سپس به مشهد آمد. عاصی که از جهنم جنگ به بهشت امن آمده بود، قصد داشت که در ایران اقامت کند اما حادثه ناخوشایندی برای او در ایران اتفاق افتاد که سرنوشت عاصی را تغییر داد و او را به کام مرگ کشاند.
خواننده عزیز ملتفت است که در آن زمان، افغانستان و به خصوص کابل در آتش جنگهای داخلی میسوخت. عاصی نیز مثل هر شهروند دیگر افغانستان، دست «میترا» همسر و «مهستی» دخترش را گرفت تا شاید از این آتش در امان بمانند. دوستان مهاجر و انصار عاصی، خیلی تلاش کردند تا زمینه اقامت رفیق شاعرشان را در ایران فراهم کنند اما موفق نشدند.
یکی از دوستان عاصی، «محمدحسین جعفریان» نویسنده و روزنامهنگار ایرانی بود که اکنون نیز در حوزه افغانستان فعالیت میکند. جعفریان که نویسنده کتاب «در پایتخت فراموشی» است، بارها به افغانستان سفر کرده و موضوع کتابش نیز اوضاع اجتماعی و سیاسی افغانستان است. یکی از همان کسانی که برای اقامت عاصی در ایران تلاش کرد اما صدایش به جای نرسید، محمدحسین جعفریان بود. علاوه بر این، همانطور که اشاره شد، حادثه بدی برای عاصی در هنگام سفرش به ایران رخ داد که عزم او را جزم کرد تا دوباره به افغانستان برگردد.
جعفریان، شش سال پس از این حادثه، ماجرا را در شماره ۳۶۴۶ روزنامه قدس پنجشنبه مورخ ۱۳۷۹/۵/۲۷ فاش کرد. جعفریان در ستون «مشت بر سندان» روزنامه قدس که نسخه آن نزد نگارنده موجود است، نوشت:
"یکی از روزهای مردادماه ۱۳۷۳، در حالی که هنوز مدت اعتبار روادید او [قهار عاصی] پایان نیافته بود، در خیابان توسط مأمور نه معذور، مواخذه و تنبیه و تحقیر شد. تا پایان زندگی این صحنه را از یاد نمیبرم. شب آن روز که او [عاصی] را دیدم؛ این شاعر بزرگ، چون درختی کوه پیکر که توفان از ریشه برآورده باشدش، خرد و مچاله شده بود. صبح روز بعد، کولهبارش را بسته و اصرار شرمآلود ما بینتیجه بود. میدانستیم و میدانست که به مسلخ باز میگردد اما با صدایی خفه و غمآلود در پاسخ گفت: به شهر خود روم و شهریار خود باشم. کمتر از دو ماه بعد، عبدالقهار عاصی بر اثر موشکی در خیابانهای کابل به شهادت رسید و نه تنها افغانستان که فارسیزبانان جهان، این گنجینه ناشناخته را از کف دادند."
این همان رویداد ناگواری بود که برای عاصی در ایران رخ داد و جعفریان، تلویحی و در لفافه به آن اشاره کرد اما «محمدکاظم کاظمی» از شاعران و نویسندگان افغانستان مقیم ایران که او نیز در سفر عاصی به ایران، راهنمای او بود، بیپرده ماجرا را شرح داده است. کاظمی در یادداشتی که در مورخ ۱۳۹۳/۷/۶، در خبرگزاری فارس منتشر شد، نوشت:
"افسر نیروی انتظامی از عاصی مدرک اقامتی طلب کرد. عاصی پاسپورتش را نشان داد که یک روز از اقامت آن باقی بود. آن افسر سیلیای به صورت عاصی زد. عاصی گفت: من که هنوز یک روز اقامت دارم، چرا سیلی میزنی؟ افسر گفت: سیلی را برای این زدم که بدانی فقط یک روز وقت داری و نه بیشتر. شاید این حکایت به پیشانی بسیاری از دوستان ایرانی ما، به ویژه اهل ادب و هنر، عرق شرم بنشاند ولی واقعهای است که رخ داده است و من که طبع حساس عاصی را دیدهام، میدانم که برای او چقدر سخت گذشته است."
این را اضافه کنم که این حادثه، در زمان ریاست جمهوری «رفسنجانی» و دوره استانداری «مفیدی» استاندار سابق خراسان رخ داد که مهاجرین افغانستانی، بیشترین خاطرات بد را از همین دوره در ذهن دارند. به هر حال، اینگونه بود که قهار عاصی، جهنم افغانستان را بر بهشت ایران ترجیح داد و راهی کابل شد. او دو ماه از بازگشت به افغانستان، در ششم میزان سال ۱۳۷۳خورشیدی بر اثر اصابت راکت طرفهای درگیر، در منطقه «کارته پروان» شهر کابل به شهادت رسید و به دیار باقی شتافت.
روحش شاد و یادش گرامی باد
نویسنده: محمد مرادی
منبع: بنیاد جهانی سخن گستران سبزمنش؛
>>> باید نوشته میشد که «عبدالقهار عاصی به اثر فیر و تصادم موشک به شهادت رسید.»
بر اثر موشکی، معنی می دهد که کدام موش —زنده یاد قهار عاصی را به شهادت رسانده است.
>>> جناب محمد مرادی من شهروند ایران هستم و بارها در رانندگی در مدرسه در سربازی در خیابان و در خدمت هم سیلی خوردم و هم فحش ناموسی شنیدم از هم وطن خودم غرض اینکه ذات نیروی نظامی خشونت گرا است آن هم با همه در لشکر و پایگاه خشونت تام و تمام به سرباز آموزانده میشود ایران و افغانستان هم ندارد . محمد کاظم کاظمی خودش تعریف نکرد قبل از اینکه شهروند ایران شود چند کشیده خورده است و بعدش چند تا خورده. به قولی گر بگریزی ز خراجات شهر بارکشی غول بیابان سوی . بسیاری نخبگان افغانستان تابعیت ایرانی گرفتند و میگیرند . خراجات آن را هم میپردازند
>>> جای تاسف دارد که یک نفر مثل عاصی این جور حساس طبع بوده یکی مانند محمد کاظم کاظمی با سیریش چسبیده و کلا به روی مبارک نمیاره که از حرفها و کارهایش مردم عادی ایران بیزار هستند بنا به اظهارات خودش میتواند برود اروپا اینکه چرا نمیرود تا مدتی اروپاییها از وجودش فیض ببرند ما که ملتفت نشدیم ؟ البته میتوان حدس زد ولی خوب ...
>>> يك تصويري از قرار به نظر بنده رسيده بود كه ويرا در عقب يك ماشيندار ثقيل در حال انداخت در كوه تلويزيون نشان ميداد، كه به طرف مواضع حزب وحدت و حزب اسلامي به طرف جنوب نشانه رفته بود، آن طوريكه ادعا مي شود، وي شخص صلحجوء نبود و تعلقات با مردمان نظامي رژیم ربانی و مسعود داشت !
>>> عاصی عزت را بر ذلت ترجیح داد ، عزتمندانه شهید شد و جاودانه در خاطره ها ماند.