تغییر موضع جناب مزاری درباره طالبان، نه تنها از ناپایداری و تذبذب دیدگاه ایشان درباره مسایل پیرامونی حکایت دارد بلکه گرایش قلبی او را به تفکر طالبانی هم نشان میدهد | ||||
تاریخ انتشار: ۱۴:۵۸ ۱۴۰۴/۷/۱ | کد خبر: 178013 | منبع: |
پرینت
![]() |
جناب حسینی مزاری مسوول مرکز فرهنگی اجتماعی تبیان طی یادداشتی که دیروز ۳۰ شهریور/ سنبله در خبرگزاری آوا، منتشر شد، با اشاره به مخالفت طالبان با واگذاری پایگاه بگرام به آمریکا، از مخالفان طالبان پرسیده است: "کجایند کسانی که میگفتند طالبان آمریکایی هستند؟"
او در ادامه یادداشت خود که به عنوان عضوی از دستگاه طالبان ظاهر شده است، نوشته است: "رهبری و دست اندرکاران عالی، میانی و سطح میدانی طالبان علیه آمریکا و تمامیت سیاستهای مستکبرانه آن است."
مزاری در این یادداشت، طالبان را نقطه امید جهان اهلسنت و سکوی حمایت از نهضتهای اسلامی عنوان کرده و نوشته است: "آیا مخالفان[طالبان] نمیدانند که امروزه امارت اسلامی حداقل برای جهان اهلسنت و جماعت به عنوان یک نقطه امید و سکوی حمایت از نهضتهای اسلامی ظهور و بروز کرده و در همین راستا عملاً و علناً برنامه همهجانبه دارد؟"
جناب حسینی مزاری، در حالی طالبان را نقطه امید جهان اهلسنت خوانده است که بارها عالمان دینی عربستان سعودی، الازهر مصر و اعضای سازمان همکاری اسلامی از عملکرد طالبان انتقاد کردهاند.
آقای حسینی مزاری در آخر یاداشت، ادعا کرده و نوشته است: "همگان باید بدانند و با جدیت درک کنند که امروزه امارت اسلامی افعانستان حتی موجودیت و تداوم حیات خود را در میدان، مبتنی بر عمل به دستورات خدا و قرآن و پیامبر گرانقدر اسلام و ضدیت با طاغوت که فعلاً در رأس آن آمریکا قرار دارد، میداند."
جناب حسینی مزاری توضیح ندادهاند که آیا دهها رفتار غیرموجه طالبان از جمله محرومیت دختران از تحصیل هم پیروی از دستورات خدا، قرآن و پیامبر است؟
این چکیده یادداشت جناب حسینی مزاری بود که داغتر از اعضای طالبان، در توصیف این گروه پرداخته است. حال سوال این است که آیا ایشان واقعاً به طالبان ایمان قلبی پیدا کرده است یا بنابر مصلحت درباره طالبان چنین میگوید؟
پاسخ به این سوال، نیاز به بررسی دیدگاه جناب حسینی مزاری در گذشته دارد. او در سالهایی نه چندان دور، از حامیان دیدگاه پروژهای طالبان بود.
او بارها اصرار و تأکید کرده است که طالبان یک جریان آمریکایی بوده و توسط آمریکا ساخته و پرداخته شده است. مثلاً جناب مزاری طی گفتگویی که در مورخ ۲۲ میزان ۱۳۹۷ در خبرگزاری آوا منتشر شد، با صراحت درباره موجودیت طالبان چنین گفته است:
"آمریکا با کمک مالی عربستان و خط و خطوط بریتانیا دست به تأسیس طالبان زد."
این یک نمونه از دهها موردی است که جناب حسینی مزاری تا قبل از سلطه طالبان بر افغانستان، باور داشت که طالبان یک جریان آمریکایی است و توسط آمریکا ساخته و پرداخته شده است. لذا تغییر موضع جناب مزاری درباره طالبان، نه تنها از ناپایداری و تذبذب دیدگاه ایشان درباره مسائل پیرامونی حکایت دارد بلکه گرایش قلبی او را به تفکر طالبانی هم نشان میدهد.
در حقیقت، جناب مزاری آنچه اکنون درباره طالبان مینویسد، نه مصلحت بلکه عقیده و باور او به تفکر طالبانی است. البته تعامل با طالبان به خاطر مصالح مردم و کشور، امری نیکو و پسندیده است اما هرگاه مقدار تعامل با طالبان از حد تعادل بگذرد، رنگ حمایت از طالبان را به خود میگیرد و این اقدام در قدم نخست، باعث شکستن قبح اعمال طالبان و در قدم بعدی، منجر به استواری ریشههای تفکر و اندیشه طالبانی در افغانستان میشود. لذا با توجه به کارنامه جناب حسینی مزاری و مرکز تبیان در چهار سال اخیر، ایشان و مرکز تبیان، از نگاه فکری و اندیشهای به حمایت طالبان برخاستهاند که نسبت به توان و سعی خود ولو اندک، باعث ترویج تفکر طالبانی و ماندگاری جریان طالبان در افغانستان شدهاند که تاوان آن را مؤمنین و ملیتهای محروم در سالهای بعد، پرداخت خواهند کرد.
این اتفاق یعنی حمایت اعضای غیررسمی و دفاکتوی جریان حاکم از حاکمیت غیرمشروع، یکبار در زمان کمونیستها هم رخ داد. در آن زمان شماری از اعضای جامعه ملیتهای محروم به اندیشههای کمونیستی تمایل پیدا کردند و داغتر از اعضای حزب دموکراتیک خلق افغانستان به حمایت از اداره کمونیستی کابل پرداختند. امروز با گذشت بیش از چهار دهه از آن زمان، هنوز تبعات منفی اقدام اعضای دفاکتوی حزب دموکراتیک خلق افغانستان، بر سر مردم سایه افکنده است. لذا فردا اعضای غیررسمی و دفاکتوی طالبان نیز با ملیتهای محروم همان کاری را خواهند کرد که دیروز اعضای دفاکتوی حزب دموکراتیک خلق افغانستان با مردم کردند که کمترین آن سرافکندگی در پیشگاه تاریخ است.
محمد مرادی
>>> لالام جان امریکا ستیزی خارج از عقل و منطق به اساس هویت غالب جریان حسینی و امثال حسینی بدل شده تا جایی که فردا از القاعده هم برای حمله بالای برج های تجارت جهانی تشکر میکند بی انکه از خود پرستان کند من که در مفکوره طالب منحرف رافضی بدعت گذار استم من را چه به طالب و امثال طالب
>>> حسینی مزاری دنبال نان است و نام نه دنبال حق و حقبقت
>>> کاسه از آش داغ تر یعنی همین! حسینی مزاری با این حمایت جدی از طالبان چه چیزی را می خواهد ثابت کند. مردم افغانستان خوب می دانند که طالبان آلت دست آمریکا است و با قرارداد دوحه توسط آمریکا و اشرف غنی کشور به طالبان تحویل داده شد. عملکرد امروز طالبان کاملا به زیان کشور و مردم بیچاره افغانستان است. نیمی از جامعه از زندگی سالم و تحصیل محروم شده و کشتار پی درپی به بهانه های مختلف همچنان ادامه دارد. اقوام غیر پشتون در مقدرات و ساست کشور کمترین حق و نقشی ندارند. قوماندانان خورد و کوچک طالبان در هر جا هر کاری که دل شان بخواهد ازقبیل، اشغال سرزمین های غیر پشتون، تجاوز جنسی به ناموس مردم، گرفتن پول از مردم به بهانه مالیات، همجنس گرایی، کشتن و زندانی کردن دختران مردم به بهانه بی حجابی، به راحتی انجام می دهند. امنیت نسبی ای که امروز در کشور حاکم شده به دلیل دست برداشتن خود طالبان از راهگیری و ترور و انتحاری است. آنها خود شان بودند که تا قبل از قدرت گیری کشور را نا امن کرده بودند و حالا که بر سرقدرت نشسته این کارها را انجام نمی دهند اما به طریق دیگری دارند مردم آزاری می کنند. حسینی مزاری به این وضعیت طالبان افتخار می کند که طالبان مخالف آمریکا است در حالی که طالبان و آمریکا هیچ مشکلی باهم ندارند و در طول 20 سال هیچ آمریکایی از سوی طالبان کشته نشده و هر چه کشته شده افغانی بوده اند. ازسوی دیگر حسینی مزاری که خود شیعه است بگوید طالبان چقدر حقوق شیعیان را رعایت کرده است؟ و چه مشکل اقتصادی مردم را حل نموده و چرا مردم ما با تمام مشکلات و سختی ها تا حد مرگ کشور را ترک می کنند و در کشورهای دیگر مانند برده برای به دست آوردن یک لقمه نان کار می کنند.
>>> S Mustafa HS
چندی قبل زیر یکی از پست های آقای حسینی مزاری کامنت نقادانه گذاشتم. دقیقهای نگذشته بود که اکونت های دخترانه با پیشوند «سیده» درخواست دوستی و پیام ارسال کردند. بلاخره چون دیدنت جوابی برایشان داده نمیشود با عکس پروفایل و به اسم من چندین حساب فیسبوکی ساخته بودند و به همه درخواست داده بودند.
>>> نظری غزنوی
به این مجازاتی صحرایی فیسبوک چلونکَیهای زنانهای سید نقیب منم هم بارها گرفتار شدم.
در یک گروه به عنوان مدیر تشریف داشتم و هرچه پست مربوط به تبليغات گروه تبیان و دارو دستهشان میآمد، رد کرده و بر گروه نمیگذاشتم. برای این بارها رخنامهام به حالت کُما رفته و مورد عنایت قرار میگرفت و البته نقد و انتقاد که در نظرات تا هنوز هم فراوان دارم.
واقعا خطرناک و مهرههای کشندهای برای ریپورت و از بین بردن حسابهای فیسبوک دارند.
شما از خوبان روزگارید و ارادتمان به شما پایدار است!
>>> نان به نرخ روز خوردن است!