تاریخ انتشار: ۱۴:۱۳ ۱۴۰۴/۷/۱ | کد خبر: 178011 | منبع: |
پرینت
![]() |
پس از اظهارات تهدیدآمیز دونالد ترمپ، رییس جمهور ایالات متحده، درباره بازگشت به پایگاه هوایی بگرام، واکنشهای گستردهای در سطح منطقه و داخل افغانستان برانگیخته شده است. روسیه بازگشت احتمالی امریکا را برای واشنگتن فاجعهبار توصیف کرده و ایران آن را تهدیدی جدی برای تهران دانسته است. طالبان نیز نسبت به گذشته با لحنی نرمتر به امریکا یادآوری کردهاند که پیشتر وعده داده بود از زور استفاده نکند. چهرههای سیاسی افغانستان نیز هرکدام با نگرانیها و تحلیلهای متفاوت نسبت به احتمال حضور مجدد نظامی امریکا در کشور هشدار دادهاند. برخی از آنان این مساله را موجب تشدید اختلافات منطقهای دانسته و عدهای دیگر تاکید کردهاند که امریکا «خادمان بهتری» از طالبان در افغانستان نخواهد داشت و حضور یا عدم حضور ایالات متحده نیز باعث کاهش رنج بیکران مردم افغانستان نخواهد شد.
پس از آن که دونالد ترمپ، رییس جمهور مریکا، به طالبان هشدار داد که «اگر افغانستان پایگاه هوایی بگرام را به کسانی که آن را ساختهاند، یعنی ایالات متحده، بازنگرداند، اتفاقات بدی رخ خواهد داد»، واکنش تندی از سوی روسیه دریافت کرد. روسیه هشدار داده است که چنین اقدامی برای امریکا فاجعهبار خواهد بود.
واکنش روسیه و ایران؛
ضمیر کابلوف، نماینده ویژه روسیه در امور افغانستان، در واکنش به تهدیدات ترمپ درباره تصرف پایگاه هوایی بگران، گفته که امریکا به احتمال زیاد به تهاجم نظامی دست نخواهد زد. او همزمان هشدارداده که پیامدهای چنین اقدامی برای واشنگتن فاجعهبار خواهد بود.
خبرگزاری ریانووستی روسیه به نقل از کابلوف نوشته است: «این موضوع بسیار شبیه به هیاهوی تبلیغاتی درباره گرینلند و کاناداست. نتایج آن برای ایالات متحده فاجعهبار خواهد بود، در حالی که افغانها به جنگ عادت دارند.»
ایران تا کنون بهصورت رسمی در این باره اظهار نظر نکرده است، اما یکی از رسانههای وابسته به دولت این کشور، بازگشت احتمالی امریکا به پایگاه بگرام را تهدیدی برای ایران قلمداد کرده است.
تهران تایمز، نوشته است که بازگشت امریکا به پایگاه بگرام، جنبهای نمادین از نمایش قدرت نظامی ایالات متحده «اقتدار امریکا» در افکار عمومی داخلی و جهانی دارد. براساس گزارش، از دید ایران، احتمال بازگشت نیروهای امریکایی به بگرام تهدیدی جدی محسوب میشود.
این رسانه همچنین گزارش داده است که امریکا میتواند از این پایگاه برای نظارت و اجرای عملیات نظامی در مناطق شرقی ایران استفاده کند. براساس گزارش، نزدیکی بگرام به مرزهای مشترک افغانستان با ایران، منطقه سینکیانگ چین و آسیای مرکزی، موقعیت راهبردی آن را بهعنوان پایگاهی برای عملیات نظامی و اطلاعاتی ایالات متحده تقویت میکند.
این رسانه ایرانی افزوده است که بگرام این امکان را به نیروهای امریکایی میدهد تا عملیات شناسایی با پهپاد، جاسوسی الکترونیکی، استقرار نیروهای ویژه و حتا حملات موشکی یا هوایی را علیه منافع ایران انجام دهند. طبق این گزارش، از نگاه تهران، حضور احتمالی امریکا در بگرام بخشی از راهبرد محاصره و مهار جمهوری اسلامی تلقی میشود.
همچنین تهران تایمز نوشته است که همکاری راهبردی ایران و چین، که شامل توافق ۲۵ ساله در حوزههای اقتصادی، نظامی و فناوری است، در این بازی منطقهای تاثیرگذار است. به باور این رسانه، حضور نظامی امریکا در بگرام میتواند تلاشهای ایران برای تعمیق روابط و افزایش نفوذ منطقهای را با چالشهای جدی مواجه سازد.
پیش از این، سخنگوی وزارت خارجه چین در واکنش به اظهارات دونالد ترمپ گفته است: «چین به استقلال، حاکمیت و تمامیت ارضی افغانستان احترام میگذارد. آینده افغانستان باید در دست مردم این کشور باشد. ما از همه طرفها میخواهیم نقش سازندهای در تامین صلح و ثبات منطقه ایفا کنند.»
این نگرانیهای کشورهای منطقه درباره بازگشت امریکا به پایگاه بگرام در حالی مطرح میشود که طالبان تایید کردهاند هم اکنون نیز فضای افغانستان در اختیار ایالات متحده قرار دارد.
حبیبالله آغا، وزیر معارف طالبان، روز یکشنبه، ۳۰ سنبله، در مراسم افتتاح تاسیسات یک مکتب در پکتیا گفت که پهپادهای امریکایی هر شب در آسمان افغانستان گشتزنی میکنند و طالبان توان جلوگیری از آن را ندارد. به گفته او، نبود علوم عصری باعث شده است که امریکا بر فضای افغانستان مسلط باشد.
در همین حال، عظیمالله ورسجی، کاردار پیشین سفارت افغانستان در قطر، میگوید که براساس شاخصهای سیاست اعلامشده دونالد ترمپ، اعزام نیرو و مداخله در عرصه بینالمللی جایگاهی ندارد و تمرکز اصلی بر بهبود وضعیت اقتصادی و تقویت اقتدار امریکا است. به گفته او، از دیدگاه برخی مقامهای امریکایی، اعلام بازگشت به پایگاه بگرام سیاستی مبهم و تصمیمی یکجانبه تلقی میشود. او میافزاید که برای ترمپ، مهمترین موضوعات صلح در اوکراین و غزه، جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای، و مهار چین است؛ با این حال، او تا کنون در تحقق اهداف مورد نظر خود به نتیجه نرسیده است.
این دیپلمات پیشین میافزاید که یکی از موارد مهم در توافقنامه صلح دوحه، تعهد به عدم حضور گروههای تروریستی در افغانستان بود؛ گروههایی که منافع امریکا را تهدید کنند. او به کشتن ایمنالظواهری، رهبر پیشین القاعده، در قلب کابل و نیز پرواز پهپادهای ناشناس بر فراز آسمان افغانستان بهعنوان نشانههایی از همکاریهای نظامی در مرزهای شرقی افغانستان اشاره میکند. به گفته او، احتمال دارد طالبان در نتیجه فشارهای ایالات متحده، به برخی از خواستههای این کشور تن داده باشند تا بتوانند کمکهای امریکا را دریافت کنند.
آقای ورسجی میافزاید: «مساله بازگشت امریکا به بگرام یک وضعیت استثنایی است. همانطور که معاون رییس جمهور ترمپ نیز گفته بود، امریکا تا زمانی که منافع استراتژیکاش مورد تهدید قرار نگیرد، نه لشکرکشی میکند و نه هزینه مالی صرف مینماید. اما آنچه دست ایالات متحده را باز گذاشته، منافع امنیتی و استراتژیک این کشور است که اگر در معرض خطر قرار گیرد، امریکا در آن منطقه اقدام خواهد کرد؛ بهویژه با توجه به فعالیتهای فزاینده چین.»
این دیپلمات پیشین میگوید که ترمپ از این موقعیت بهعنوان ابزاری برای فشار بر طالبان، با هدف دور کردن آنها از چین، روسیه و ایران استفاده میکند. او تصریح میکند که هدف دیگر ترمپ از ایجاد چنین وضعیتی، تلاش برای آزادی زندانیان و تحت فشار قرار دادن حزب دموکرات در انتخابات میاندورهای مجلس نمایندهگان و سنا است، تا از این موضوع به نفع جمهوریخواهان بهرهبرداری کرده و دموکراتها را به ناکامی در عرصه سیاست خارجی متهم کند.
واکنشهای داخلی؛
رنگین دادفر سپنتا، وزیر خارجه پیشین افغانستان، در واکنش به سخنان تازه ترمپ درباره بازگشت به پایگاه هوایی بگرام، گفته است که امریکا این بار «خادمان بهتری» در افغانستان یافته است. سپنتا افزوده توافق یا عدم توافق طالبان و واشنگتن تغییری در «مصیبت بیکران» مردم افغانستان ایجاد نخواهد کرد.
ملک ستیز، آگاه حقوق بینالملل، درباره احتمال بازگشت امریکا به پایگاه بگرام نوشته است که در صورت تسلط دوباره امریکاییها بر این پایگاه، روسیه به فکر راهاندازی جنگ نیابتی خواهد شد و برای این منظور از میان گروههای جهادی سرگردان، سربازگیری خواهد کرد. به گفته او، چین نیز در حمایت از روسیه، برنامههای اقتصادی خود را با محدودیتهایی مواجه خواهد ساخت و این وضعیت، به گسترش جنگ اقتصادی و تشدید فقر در منطقه خواهد انجامید.
این آگاه حقوق بینالملل، افزوده است که ایران برای انتقام از جنگ ۱۲ روزه، از نیروهای نیابتی و ایدئولوژیک خود در افغانستان بهرهبرداری چشمگیری خواهد کرد. به گفته او، پاکستان نیز از تناقضات بهوجود آمده منفعت طلبی خواهد کرد و نیز گروههای تندرو اسلامی برای جنگهای نیابتی آماده خواهند شد. او هشدار داده است که افغانستان بار دیگر به میدان جنگ فکری و نیابتی میان غرب و شرق تبدیل خواهد شد. ستیز تاکید کرده است که تحلیل او «تلخ و دردناک» است، اما به معنای توجیه وضعیت کنونی یا حمایت از استکبار طالبانی نیست.
طالبان چند روز پس از هشدار دونالد ترمپ، با انتشار بیانیهای با لحنی نرم، اعلام کردند که ایالات متحده در توافقنامه دوحه با این گروه تعهد داده بود که «از زور و تهدید علیه تمامیت ارضی و استقلال سیاسی افغانستان استفاده نمیکند.»
در این بیانیه آمده است که طالبان «در روشنایی اصول شرعی و بر پایه سیاست خارجی متوازن و اقتصادمحور، خواهان مناسبات مثبت با تمام کشورها» هستند. طالبان با اشاره به توافقنامه دوحه، از واشنگتن خواستند که به تعهدات خود پایبند بماند. در بیانیه آمده است: «بهجای تکرار تجربههای ناکام گذشته، باید راهکاری مبتنی بر واقعبینی و عقلانیت در پیش گرفته شود.»
این در حالی است که طالبان در گذشته واکنشهای تندی نسبت به اظهارات مقامهای امریکایی داشتهاند، اما در مورد احتمال بازگشت ایالات متحده به پایگاه هوایی بگرام، با لحنی نرمتر از بسیاری از منتقدان و مخالفان خود سخن گفتهاند.
پایگاه هوایی بگرام نخستین بار در دوران حضور ارتش شوروی در افغانستان، میان سالهای ۱۹۷۹ تا ۱۹۸۹، به مرکز اصلی عملیات هوایی این کشور تبدیل شد. در آن زمان، هزاران پرواز جنگی علیه مجاهدین از این پایگاه انجام میشد. پس از سقوط حکومت داکتر نجیبالله و آغاز جنگهای داخلی، بگرام بارها میان گروههای جهادی دستبهدست شد. سرانجام در سال ۲۰۰۱، با ورود نیروهای ایالات متحده و ناتو به افغانستان، این پایگاه به یکی از مهمترین مراکز نظامی آنها تبدیل شد و بهشکل گستردهای بازسازی و تجهیز گردید.
نیما
هشت صبح
>>> امریکا یر میگردد تا کار را یکسره کند.
درگیری های شرق میانه محکی بود از اینکه آیا کشور های عربی و اسلامی چیزی به نام غیرت دارند یا نه ؟اما دیده شد که همه یکسره مخنث های مرد نما هستند و حالا با جرات تمام دو کشور در مقابل چشم کل دنیا با سرعت تمام در تلاش رسیدن به اهداف نهایی هستند چونکه هیچ مانعی در مقابل خود نمیبینند.
سازمان ملل مانند ننه کلان سالخورده فقط داد و بیداد میکند اما توان ایستاد شدن و حرکت را ندارد.
در این حال و احوال چین و روس و امریکا جهان را سه تقسیم میکنند و هر کس سهم خود را بر میدارد و با هم نزاع راه نمی اندازند.
اوکراین سهم روس رسیده و ایران سهم امریکا و تایوان سهم چین .
افغانستان آشغال دانی هر سه