تاریخ انتشار: ۱۱:۱۰ ۱۴۰۴/۶/۲۶ | کد خبر: 177974 | منبع: |
پرینت
![]() |
با رعایت اصل بیطرفی باید گفت؛ آقای مزاری و آقای مسعود در دههی هفتاد مرتکب اشتباهات استراتژیک و مرگباری شدند. آنان حساسیتِ چرخش تاریخ را درنیافتند و دست به اقداماتی زدند که نباید میزدند. ترکشهای آن اشتباه جبرانناپذیر هنوز از اقوام محروم قربانی میگیرد و به آنها آسیب میزند.
دردناکتر اینکه پیروان آن دو رهبر، نه تنها از آن تجربهها درس نگرفتهاند، بلکه همچنان بر همان اشتباهات پای میفشارند. بنابراین اگر رهبران در آن مقطع تاریخ، در مورد حساسیت زمان و چرخش تاریخ، دچار یک اشتباه شدند، پیروان آنها پس از گذشت بیش از سه دهه در دام سه خطای دیگر گرفتار آمدهاند:
1. بیاعتنایی به حساسیت زمان و ضرورت اتحاد: پیروان آقای مزاری و مسعود همچون خودشان نتوانستند اقتضا و حساسیت زمان را درک کنند. دیروز از اقوام محروم سخن میگفتند؛ اما در برابر هم گلوله شلیک میکردند؛ امروز همان سخنان را تکرار میکنند؛ ولی چون گلوله ندارند، به جای آن بذر نفرت میپراکنند. نتیجه اینکه پیروان، آب به آسیاب تمامیتخواهان میریزند، همانگونه که رهبران در گذشته چنین کردند.
2. درس نگرفتن از گذشته: به گفتۀ کنفوسیوس، «اشتباه را اصلاح نکردن، خود اشتباه دیگری است.» پیروان، به جای بازنگری در گذشته، آموختن درس و اصلاح راه، بر همان خطاها اصرار میورزند.
3. تبدیل اشتباه رهبران به مبنای حقانیت: پیروان، نه تنها از گذشته درس نگرفته بلکه اشتباه رهبران را مبنای حقانیت و داوری قراردادهاند؛ وقتی مبنای کار اشتباه و غلط باشد، این اشتباه استمرار مییابد.
ِدر نهایت باید ضربالمثل معروف را یادآوری کرد که «جلو ضرر را از هر جا بگیری منفعت است.» عقلانیت ایجاب میکند که پیمودن مسیر اشتباه را باید متوقف کرد.
سید جواد سجادی