برنامهها و اهداف رهبران سه بازیگر اصلی، ولادیمیر پوتین، شی جینپینگ و نارندرا مودی، نشان میدهد که سازمان همکاری شانگهای همزمان هم حامل منافع مشترک است و هم بازتابدهنده تضادهای درونی | ||||
تاریخ انتشار: ۱۵:۲۴ ۱۴۰۴/۶/۱۱ | کد خبر: 177896 | منبع: |
پرینت
![]() |
سازمان همکاری شانگهای: تولد معماری نوین جهان در بستر شکافهای کهنه؛
در آستانه یکی از مهمترین رویدادهای سیاسی سال، نگاه جهانیان به چین دوخته شده است؛ جایی که نشست سران سازمان همکاری شانگهای برگزار می شود. این گردهمایی، یک نشست معمولی و تشریفاتی میان رهبران کشورها نیست، بلکه بازتابی است از جهانی تازه در حال زایش، جهانی که دیگر نمیخواهد اسیر نظم تکقطبی غرب باشد.
در بستر بحرانی پرآشوب و در میانه تشدید رویارویی ایالات متحده و متحدانش با روسیه و چین، این نشست به سکویی بدل شده است که در آن، قدرتهای نوخاسته خطوط کلی آینده سیاست بینالمللی را ترسیم میکنند. همزمان، برنامهها و اهداف رهبران سه بازیگر اصلی، ولادیمیر پوتین، شی جینپینگ و نارندرا مودی، نشان میدهد که سازمان همکاری شانگهای همزمان هم حامل منافع مشترک است و هم بازتابدهنده تضادهای درونی. با این حال، سران این کشورها به خوبی میدانند که باید از خلال این تناقضات، راهی برای همافزایی بیابند و دستورکاری مشترک برای آینده جهان طراحی کنند؛ جهانی که به باور عمیق آنان باید چندقطبی باشد.
برای شی جینپینگ، میزبان اجلاس، این گردهمایی فرصت استثنایی است تا جایگاه چین را بهعنوان رهبر «جنوب جهانی» و معمار اصلی نظم نوین چندقطبی تثبیت کند. او بر آن است که پروژههای بزرگ اقتصادی چین، بهویژه ابتکار «کمربند و جاده»، را در قالب دستورکار سازمان پیش ببرد، زمینه ایجاد مناطق آزاد تجاری و دالانهای لجستیکی را فراهم آورد و مبادلات مالی میان کشورها را به سمت ارزهای ملی سوق دهد تا قید و بند دالر کمرنگ شود. همزمان، مساله امنیت و مبارزه با «سه نیروی شر» تروریسم، جداییطلبی و افراطگرایی، در صدر اولویتهای چین قرار خواهد داشت، بهویژه با توجه به وضعیت پرآشوب افغانستان که مستقیماً بر ثبات منطقه حساس شینجیانگ تأثیر میگذارد.
با این حال، چالش بزرگتر برای پکن، روابطش با هند است. چین تلاش خواهد کرد تا مانع تبدیل شدن سازمان به ابزاری ضدچینی در دستان دهلی و متحدان غربی شود. در این مسیر، انتظار میرود دیپلماسی چینی با پشتیبانی روسیه به کاهش تنشها کمک کند، بیآنکه در موضوعات اساسی کوتاه بیاید. آنچه بسیاری از تحلیلگران پیشبینی میکنند، نه افزایش تقابل، بلکه نزدیکی بیشتر هند و چین است؛ نزدیکیای که بیتردید نقشآفرینی پوتین نیز در آن پررنگ خواهد بود. به این ترتیب، چین میکوشد تصویری از سازمان همکاری شانگهای به جهان ارایه دهد که نمونهای موفق و بدیل غیرغربی در حکمرانی و همکاری است؛ الگویی که در آن پکن بازیگر اصلی است، اما نه با رفتاری تحکمآمیز و سلطهگرانه.
برای ولادیمیر پوتین، سفر به چین معنای دیگری دارد. این نخستین گشایش بزرگ دیپلماتیک او پس از آغاز جنگ اوکراین و تحریمهای گسترده غربی است. او نیازمند آن است که به جامعه جهانی و افکار عمومی داخلی نشان دهد روسیه منزوی نشده و همچنان جزیی کلیدی از بلوک قدرتمند است که نظم آمریکامحور را به چالش کشیده است. در این اجلاس، مسکو در پی یافتن راههایی برای گسترش همکاری اقتصادی و دورزدن تحریمهاست؛ از پروژههای عظیم انرژی گرفته تا ایجاد نظامهای مالی جایگزین سوئیفت.
اما بعد امنیتی نیز برای کرملین اهمیت حیاتی دارد: پوتین خواهد کوشید اقدامات روسیه در اوکراین را در چارچوب مبارزه جهانی علیه نازیسم نو و مداخلات غربی مشروعیت بخشد. هدف راهبردی او آن است که نشان دهد جهان چندقطبی نه یک شعار آیندهنگرانه، بلکه حقیقتی است جاری، و روسیه با وجود فشارهای فلجکننده غرب، همچنان بازیگر محوری در آن باقی مانده است.
اما هند در موقعیت دشوارتر و پیچیدهتر قرار دارد. برای نارندرا مودی، حضور در این اجلاس به معنای راهرفتن بر طنابی باریک است. دهلی از یکسو نمیخواهد پیوندهای راهبردی خود با ایالات متحده و متحدانش را قربانی کند و از سوی دیگر، مایل است از فرصتهای اقتصادی و امنیتی سازمان همکاری شانگهای بهرهمند شود. هند در برابر پروژههای چین، بهویژه «کمربند و جاده» که بخشی از مسیر آن از کشمیر مورد مناقشه میگذرد، با احتیاط عمل خواهد کرد.
اما در عین حال، موضوع امنیت و مبارزه با تروریسم برای دهلی حیاتی است، زیرا مستقیماً با روابط پرتنش آن با پاکستان گره خورده است. مودی خواهد کوشید پروژههای ارتباطی جایگزین را پیش ببرد و در عین حال از عضویت خود در سازمان بهعنوان ابزاری برای نمایش استقلال ژیوپولیتیکی و افزایش وزن خود در برابر واشنگتن و پکن استفاده کند. هدف نهایی او آن است که از منافع اقتصادی سازمان بهرهمند شود بیآنکه در روابط با بلوک غربی «کواد» هزینهای سنگین بپردازد.
در سوی دیگر، رسانههای غربی بهشیوهای آشنا این اجلاس را از دریچهای منفی و تهدیدآمیز بازتاب دادهاند. برای آنان، سازمان همکاری شانگهای نه انجمنی برای همکاری اقتصادی یا امنیتی، بلکه «باشگاهی ضدغربی» است که رهبران مستبد در آن گرد هم آمدهاند تا نظم جهانی لیبرال را تضعیف کنند. آنان با تأکید بر شکافهای درونی سازمان، از اختلافات میان هند و چین تا رقابتهای هند و پاکستان، میکوشند آن را ضعیف و ناکارآمد جلوه دهند.
پوتین در تحلیلهای غربی بهعنوان «شریک فرعی» چین معرفی میشود و رسانهها مدعیاند مسکو با از دست دادن موقعیت برتر خود، اکنون تنها به تأمینکننده ارزان انرژی برای پکن بدل شده است.
در عین حال، هشدارهایی هم متوجه هند است: اینکه نزدیک شدن بیش از حد دهلی به مسکو و پکن، اعتماد واشنگتن و متحدانش را خدشهدار خواهد کرد. اما در واقعیت، این تصویرسازیها چیزی جز بازتاب هراس غرب از قدرتگیری بدیلهای نوین نیست؛ غربی که قرنها به نظم یکقطبی و سیاستهای سلطهگرانه خو گرفته و در برابر روابطی مبتنی بر احترام متقابل و منافع مشترک کور مانده است.
با وجود این نگاههای منفی، نشست شانگهای در چین با استقبال مثبت بسیاری از رهبران جهان و ناظران مستقل روبرو شد. ولادیمیر پوتین آشکارا تأکید کرد که سازمان همکاری شانگهای به یکی از ساختارهای تأثیرگذار نظم جهانی بدل شده و فراتر از یک انجمن منطقهای ساده است.
نارندرا مودی نیز با اشاره به ظرفیت عظیم سازمان در حوزههایی همچون اقتصاد، امنیت و ارتباطات، خواستار تلاش جمعی برای بهرهگیری عملی از این ظرفیتها شد.
بسیاری از رهبران سازمان را «موتور جهان چندقطبی» و جایگزینی کارآمد در برابر سیاستهای بلوکی و تحریممحور غرب معرفی کردند. اصول «روح شانگهای» اعتماد متقابل، برابری، احترام به تنوع فرهنگی و تمایل به توسعه مشترک، در این اجلاس بار دیگر در برابر گفتمان ایدیولوژیک و تقابلی غرب برجسته شد.
در نهایت، دستاورد واقعی اجلاس، امضای توافقنامههای راهبردی است که تجلی قدرت و همگرایی رهبران بزرگ غیرغربی و نشانگر اراده جمعی آنان برای شکلدهی به نظم نوین جهانی به شمار میرود. این همگرایی، هرچند در دل تناقضها و اختلافات شکل میگیرد، اما سیگنالی روشن به جهان میفرستد: جهان دیگر تنها تحت سیطره یک قطب نیست. این همایش نمادی است از معماری پیچیده، همزمان باشکوه و حساس نظم نوینی که در حال زایش است؛ نظمی که در آن دیگر غرب یگانه مرکز ثقل قدرت جهانی نخواهد بود. چنین است که جهان چندقطبی، گام به گام و از دل تناقضها، تحریمها و بحرانها سربرمیآورد و مسیر خود را استوار و هموار میسازد.
محمد اقبال نوری