دانشگاه، زبان و تعصب
 
تاریخ انتشار:   ۱۱:۵۹    ۱۴۰۴/۵/۲۹ کد خبر: 177841 منبع: پرینت

ارتقای نام‌ چند دانشگاه‌ (نه تشکیل آن) که در روزهای اخیر صورت گرفته بار دیگر دامن زخم کهنه تعصب زبانی را بالا انداخته است.
در افغانستان یک قرن است که به صورت ساختاری در برابر زبان فارسی تعصب و نفرت و تخریب اعمال می‌شود.
تمام اصطلاحات رسمی و اداری از رتبه‌های علمی در تحصیلات عالی مثل پوهاند و پوهنمل و شونمل و شونیار گرفته تا رتبه‌های نظامی مثل دگروال و دگرمن و سر پرک مشر تا نوشته‌هایی روی پول و سکه به یک زبان است و اگر زبان‌های دیگر از واژه‌های خودشان استفاده کنند مورد مجازات قرار می‌گیرند و رتبه‌های علمی و نظامی‌شان اجرا نمی‌شود.
این رویه علاوه بر اینکه تعصب آشکار و صریح زبانی است خلاف حقوق بشر و خلاف وحدت و اتحاد و صلح مردم افغانستان هم هست و بیش از پیش مردم را از هم‌دیگر متنفر و عقده‌ای می‌‌سازد.

جالب این است که اگر شما این تعصب و استبداد زبانی را یادآوری کنید به جای اینکه آن عمل تعصب‌آمیز دولتی را نکوهش کنند، شما را به تعصب زبانی و قومی متهم می‌کنند. اَنا اصطَبرَتُ قتیلا و قاتلی شاکی.
جالب‌تر این است که از مذهب و دین نیز در این مورد سوء استفاده می‌کنند تا شما را به دامن زدنِ تعصب متهم کنند. دین و مذهب طبعا مخالف تعصب و تبعیض است اما متعصب کسی است که یک زبان را و یک فرهنگ را تقویت کند و فرهنگ‌های دیگر را تخریب و ممنوع کند.
حالا کسی که صد سال است این عمل متعصبانه را تطبیق و تحمیل می‌کند متعصب نیست، شما که علیه این تعصب و ظلم، خواستار حق و عدالت شوید، شما را متعصب و قوم‌گرا نام‌ می‌نهند.

ما خواهان برابری و عدالت هستیم. زبان پشتو، زبان فارسی، زبان ازبیکی، زبان بلوچی و همه زبان‌های یک کشور سرمایه‌های فرهنگی و معنوی یک سرزمین است. همان قدر که فارسی حق دارد همان قدر پشتو و ازبیکی و بلوچی و دیگران نیز حق دارد. ما هیچ وقت خواهان این نیستیم که مثلا زبان فارسی به صورت انحصاری همه چیز را تصاحب کند. ما خواهان برابری هستیم. هم‌ پشتو در این کشور حق دارد هم فارسی هم بلوچی هم دیگران.
دادخواهی برای عدالت و برابری نه تنها که تعصب نیست بلکه واجب شرعی و عقلی نیز هست و مردم از نظر دینی حتا مکلف هستند که خواهان عدالت و تقبیح ظلم و انحصار باشند.

اگر کسی برای تامین عدالت و برابری تلاش کند از نظر دینی علاوه بر اینکه تکلیف شرعی خویش را انجام داده، ثواب و پاداش اخروی نیز کمایی می‌کند.
من اینجا فتوای مذهبی نمی‌دهم چرا که در تخصص من نیست، بلکه از زاویه تاریخ اسلام جایگاه و موقف اسلام را در مورد عدالت طلبی شرح می‌دهم.
عدالت و برابری تنها یک مکلفیت و توصیه شرعی نیست، از نظر مدیریت اجتماعی نیز از ضروریات پایه‌ای و اساسی است. شما اگر در یک کشور عدالت و برابری نداشته باشید و حقوق همه را رعایت نکنید، هرگز به صلح و آرامش و رفاه نمی‌رسید. بنابراین مشکل اصلی ما در افغانستان نبود عدالت و بودِ ستم و تبعیض است. اگر با این ستم و ظلم و تبعیض شما به صلح و امنیت و آرامش رسیده بودید تاحال رسیده بودید. بار کج به منزل نمی‌رسد. ما وقتی به آرامش و صلح و رفاه می‌رسیم که یک هزاره، یک تاجیک، یک پشتون یک ترکمن و یک بلوچ همه در این کشور حقوق برابر داشته باشد و امتیازات و خدمات دولتی به همه عادلانه و مساویانه برسد.
نابرابری ظلم است. نه تنها که بحران را حل نمی‌کند بلکه هر روز آن را بیشتر و پیچیده‌تر می‌سازد.

اینکه یک تعداد می‌گویند مردم نان نیاز دارند نه دانشگاه و پوهنتون. یا اینکه سرک و جاده بساز نامش را هر چه می‌گذاری بگذار. این از یک طرف توجیه بی‌عدالتی است از طرف دیگر این نکته را نمی‌بیند که شما با بی‌عدالتی و با تبعیض نه به نان می‌رسید نه به سرک و برق. بی‌عدالتی تنها شعار نیست، اگر عدالت و برابری نباشد نان و سرک نیز نیست.

نبی ساقی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
دانشگاه
زبان تعصب
نظرات بینندگان:

>>>   مردم سالها در کنار هم زندگی کردند و حتی خویشاوند شدند اما این قدرت ها و ترویج قومگرایی باعث شده است تا برخی از مردم نیز در این زمینه عکس العمل قومی نشان دهند و این رهبران سیاسی و احزاب بودند که بر این سیاست مخرب دامن زدند.
شیما کابل

>>>   رجاء عمری
برابری زبانی و لسانی و قومی و تقسیم عادلانه قدرت و ثروت اندکی دیر شده فرصتها را کلا از دست دادند همینکه جانمان را و مال مان را حفظ کنیم کار کلان کرده ایم! داستان شیر و گرگ و روبا ه را شنیده اید؟ شیر وگرگ و روبا مشترکا شکار کردند یک گاو یک گوسفند و یک ماکیان را به میدان تقسیم اوردند شیر رو کرد به گرگ گفت: لطفا شکار را تقسیم کنید! گرگ گفت: تقسیم معلوم است، گاو نصیب شما گوسفند از ان من و ماکیان برای روبا! شیر جستی زد وگردن گرگ را کند و دور انداخت سپس روباه را گفت که شکار را تقسیم کند. روباه گفت: سلطان بزرگ!
بهر شامت گاو حاضر گوسفندش در پسین، صبح و اینک ماکیان والله خیر الرازقین
شیر خندید و گفت: این تقسیم عادلانه را از کجا آموختی؟ گفت: از کندن کله گرگ!

>>>   Ghoulam Ggd
این جناب داکتر طب است و در امریکا چهل سال است‌که زندگی میکند و همکار صدای امریکا دری است،
ببینید در کامنت اش چه نوشته است؛
جواب کوتاهی برایش نوشتم فورا بلاک شدم

>>>   رحیم رادمان
متاسفانه باسوادان متوهم‌، بی‌سوادها، خوش‌باوران کم عقل، ملی‌گرایان بی منطق و خودی‌های بی همه چیز ما زمینه را برای این فاشیست‌ها‌در طول تاریخ همواره مساعد ساخته اند.

>>>   Ab Qader AbEd
به اصطلاح چیز فهم های که پنج سال پیش از ما هم جلوتر بودند وفعلا کمه کی نزدیک میگیرند خودشان به حاکمان فعلی مهر کننده این گپها هستند

>>>   Ghulam Rasool Mobin
استاد گرامی
چرا رهبر و محبوب قلب‌ها (داکتر عبدالله عبدالله) به قول شما، درین مورد ایراد سخن نکرده و نمی‌کند؟

>>>   Noorahmad Atshan
جالبتر اینکه هیچکس اعتراض نمی کند همه خاموش هستند مخصوصا مدعی های عدالت عمری که زیر پرچم همین حکومت خون دادن حالا لال شدن چون می‌دانند اگر اعتراض کنند یا حذف می شوند یا منزوی

>>>   Hari Wa
یکصد سال تبعیض و تعصب و تحقیر ادامه دارد اما ملت شهید پرور سر خو ار ک‌ون اسرائیل و غزه بیرون نمیکنه . باز میگن چرا ما انقدر مورد تبعیض قرار می‌گیریم

>>>   Khudairahm Atash
از تعصب حکومت که بگذریم، بسیاری از فارسی‌وان‌ها به ویژه چوکی‌داران و مسؤلین حکومتی که همه مسائل را می‌بینند، جرئت گفتن و نوشتن به زبان فارسی و زبان مادری خود را ندارند، به ویژه برخی دانشگاهی‌ها و چیزفهم‌ها، اینجایش از همه بدتر است.

>>>   Hamidullah Sharify
ریشه واقعی مشکلات افغانستان همین است، متاسفانه داریم جوانان که خود را آگاه میدانند و ظلم های آشکار این چنینی را راحت میپدیرند و توجیه نیز میکنند که این درد از نداشتن همان دانشگاه و درمانگاه سنگین‌تر است. ممنون از نویشته خوب تان استاد بزرگوار.

>>>   Ziaulhaq Mobin
کسانیکه تعصب را توجیه می‌کنند، نه‌تنها جرأت گفتنِ حق را ندارند، بلکه به چاپلوسی مفرط نیز مواجه هستند.

>>>   دادفر اویانی
آنچه را بر ما و بر پارسی روان است، «تعصب» نامیدن نادرست است.
بر ما و بر زبان پارسی، استبداد روان است.
ستم جنایت است.
تعصب جنایت نیست.
همی واژه «تعصب» را کی به دهان ما انداخته؟

>>>   Tahmena Sediq Kohistani
هر آنقدر تخریب کنند زبان فارسی را نمی‌توانند از میان بردارند زبان فارسی زبان تمام اقوام ملت افغانستان است خواهد بود این زبان روز بر روز به بلندای خود می‌رسد و قوام میگیرد محکم‌تر و با ثبات تر میشود

>>>   Noorahmad Noori
اگر بگوییم که ما پوهنتون را قبول نداریم میگویند:فرمان امیر است، اطاعت از امیر مسلمانان واجب است حالا در دوراهی قرار داریم، تعصب زبانی آشکار یک طرف امر امیر دیگه طرف.

>>>   امیرداد پارسا
به نام خدای که منشا همه‌ی قدرت هاست!
نباید تحمیل پوهنتون بر حذف دانشگاه بیانجامد.
روزهای سخت و غریب در تاریخ سرزمین و مردم ما فراوان اند. روزهای که باید از آن‌ها دهه ها قبل عبور می‌کردیم و به نتیجه می‌رسیدیم. ولی هنوز در خم و پیچ جاده های پرفراز و نشیب رهگذریم.
پس از سال‌ها تجربه های تلخ و خاطره های دردناکِ که ذهن و روح و روان انسان را به درد می‌آورد، امیدوارم بودیم که به پایان برتری جویی های قومی و انحصار طلبی های آشکار برسیم و دیگر شاهد فزون خواهی و برتری طلبی نباشیم و همه منحیث هموطن خود را در آیینه‌ی برابری و برادری این سرزمین ببینیم.
سرزمین که طی سال‌های متمادی نابرابری های فراوان اجتماعی را اعم از: سهمیه بندی آزمون کانکور گرفته تا حذف و تضعیف واژه های فارسی و تقویت یک زبان نسبت به زبان دیگر را بر دوش می‌کشد و حمل می‌کند با گذشت هر روز به نابرابری های بیشتری می انجامد. با چنین رویکرد های طبعا مردمان که خود را متعلق به یک جغرافیا و زبان و تمدنِ می‌دانند که مورد تضعیف و ستم قرار می‌گیرند خسته و ناامید می‌شوند. وقتی که آرزو ها و ارزش های مردم در دل شان تلنبار شوند، وقتی که تعاریف عدالت و برابری زیر سوال برود و شعار های همدیگر پذیری و برابری پشت سدهای قومی و زبانی باقی بماند درد آور و آزار دهنده است.
این روزها واکنش های گسترده‌ی جوانان و قلم بدستان را پیرامون تحمیل واژه‌ی پوهنتون نسبت به دانشگاه می‌بینم. ما هیچگاهی موافق حذف پوهنتون نبوده ایم ولی باید در کنارش واژه‌ی‌دانشگاه نیز ذکر شود و نباید تحمیل یک واژه‌ برحذف واژه‌ی دیگر بیانجامد. وقتی به تحمیل و حذف واژه ها دقت می‌کنم با خود می‌گویم فارسی زبانِ عجیبی‌ست و تاریخ عجیب تر دارد.
قدامت تاریخی این زبان مملو از فراز و نشیب های تلخ و شیرینی می‌باشد که بسیاری از دیکتاتوران و مخالفان کمر برحذف این زبان سترگ بسته بودند ولی راه شان به منزل نرسید.
فارسی پس ازهجوم اعراب، دیری نگذشت که باهمت یعقوب لیث صفاری زبان دفتر و دیوان شد. بعداز هجوم اعراب، حمله‌ی مغول نیز نتوانست این زبان کهن و درخشان را از نفس بر اندازد و مردانِ در هرات، ایران و هند چراغ این زبان را روشن و تازه نگه داشتند.
بنا با حذف و دشمنی این زبان راه به جایی نمی‌رسد. همانطوریکه بارها گفتیم بجای تضعیف یکدیگر اجازه دهید که زبان ها باهم گفتگو کنند و واژه های جدید بسازند تا باعث رشد و گسترش زبان ها گردد، ولی بارهاست که شاهد محدودیت های زبانی و واژه های گوناگونی می‌باشیم. بناوقتی کسی اعتراض می‌کند و صدا بلند می‌کند که به زبان و هویت ما احترام گذاشته شود، بی حرمتی و بی احترامی به هیچ زبان و هویتی نمی‌باشد اگر ما بتوانیم به زبان های مختلف صحبت کنیم و حرف بزنیم بدون شک یک امتیاز بزرگ محسوب می‌شود. پس نباید فارسی ستیزی و فارسی هراسی ترویج و نهادینه گردد. فارسی منحیث ارزش و هویت درخشان خیلی از انسان های این سرزمین است و باید مورد حرمت و احترام قرار گیرد.
به قول داکتر احسان یارشاطر:
فارسی وطن من‌است. وطن که در ذهن‌ما جای دارد. وطن که رودکی چنگ می‌نواخت و فردوسی از خرد و دلاوری های قهرمانان سخن می‌گفت و خیام سرگردانی‌های انسان را باز می نمایاند و سعدی و مولوی و حافظ از عشق سخن می‌گفتند. این وطن را می‌توان از گزند حوادث در امان داشت. وطن من این وطن است... وطن من زبان فارسی است.
بنا این سرزمین مشترک را با همدیگر پذیری می‌توانیم ازاین همه درد و رنج نجات دهیم نه با تحمیل و حذف. اگر این‌برتری خواهی ها کار را به جای می‌رساند امروز همه چیز خوب و عالی می‌بود.
به امید رهایی از همه چالش ها و نابرابری ها.
بامهر
امیرداد پارسا

>>>   MA Anwar
مشکل غیر اوغان ها، به ویژه تاجیکان این است که تاهنوز به یک روایت مشترک دست نیافته اند. همین حالا تعدادی فدرالی دوست دارند، گروهی صدارتی، جمعی خواهان نظام متمرکز هستند و ملاها و روحانیون هم اکثرا امارت و خلافت را ستایش می کنند.
برای برخی ها زبان و هویت خانه وجود است، اما تعدادی بحث درین مورد را بیهودگی تلقی می کنند.
کسی با پارو زدن به شکل پراگنده به ساحل مراد نمی رسد.
تا این نیروهای پراگنده دور یک محور مشترک جمع نشوند و به صورت یک‌دست پیش نروند؛ هیچ چیز تغییر نخواهد کرد و کسی هم جدی مان نخواهد گرفت.

>>>   DrJuma Gul Yaqubi
کسانی هستند به زبان فارسی درس خواندن ، علم آموختند ، صاحب وظیفه ، کسب کار ، کمال و مسلک شداند ، ادبیات نوشتاری شان هم فارسی است ، چند سطر به زبان غیر فارسی نوشته نمیتوانند مگر از چت جی پ تی استفاده کنند ، اما با آنهم فارسی را تخریب میکنند . کسی باشد برای این گروه هم فتوا بدهد

>>>   Tawakal Gulzad
حق خواستن دشمنی با هیچکسی نیست دانشگاه گفتن حق فارسی زبان هاست حقیقت تلخ است کسانیکه از زبان تفنگ حرف میزنند جراءت دانشگاه گفتن را سلب میکنند اگر زور آن بی زبان نبودی حالا همه اعتراض میکردند دیگران اگر اعتراض نمیتوانند کسانیکه درکنار آنها بودند آنها حد اقل برای شان بگویند او برادر ما هم ازخود حق وحقوق داریم دانشگاه گفتن حق ماست تو پوهنتون بگو من دانشگاه میگویم آسمان خو به زمین نمیخورد

>>>   Esfandiar Adineh
تحمیل اصطلاحات یک زبان بر زبان دیگر و ممنوعیت کاربرد واژه‌های آن زبان، فاشیسم قومی است، با فاشیسم قومی باید مقابله و مبارزه کرد، این وظیفه دینی و میهنی عمومی مردم یک کشور یا سرزمین است که با فاشیسم قومی مبارزه کنند.

>>>   Esfandiar Adineh
در ضمن، نوشت "ازبیک" خلاف معیار زبان پارسی است، از چنین املاهای غلط دست بردارید لطفا.

>>>   AbdulZaher Zohuri
دفاع از فارسی تعصب نیست؛ عدالت و حق‌خواهی است.

>>>   Samiulhaq Parsa
زبان مادری و فرهنگ، روح هویت ما هستند. وقتی به آن احترام بگذاریم، علم و خلاقیت شکوفا می‌شوند.
تعصب زبانی اما سد رشد و همبستگی است؛ احترام به همه زبان‌ها، راه آینده‌ای روشن و متحد است.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است