برای ترامپ، بهترین و عاقلانهترین مسیر، کنار گذاشتن فشارهای لندن، پاریس و برلین و اتخاذ تصمیمی مبتنی بر واقعیتهای میدانی و اصول حقوق بینالملل است | ||||
تاریخ انتشار: ۱۰:۴۶ ۱۴۰۴/۵/۲۵ | کد خبر: 177811 | منبع: |
پرینت
![]() |
آلاسکا: آزمون سرنوشتساز ترامپ میان دیپلماسی واقعی و تله لندن؛
نشست آلاسکا فرصتی است که میتواند نقطه عطفی در معادلات جهانی باشد؛ اما این امر مشروط به آن است که ترامپ این دیدار را نه بهعنوان یک نمایش تبلیغاتی، بلکه بهمثابه مأموریت جدی برای دستیابی به صلح پایدار در نظر بگیرد. آنچه امروز بر میز مذاکره قرار دارد، طرح ششگانه فدراسیون روسیه است که به باور بسیاری از تحلیلگران و اندیشمندان روابط بینالملل، راهحل جامع و ریشهای برای پایان بحران اوکراین محسوب میشود. حتی جان مرشایمر، نظریهپرداز برجسته آمریکایی، بهصراحت از ترامپ خواسته است این شروط را بپذیرد و از فرصت پیشرو برای تغییر مسیر مناقشه بهره گیرد.
با این حال، مانع اصلی در مسیر تحقق این هدف، فشار شدید جبهه آنگلوساکسونی، بهویژه بریتانیا، بر رئیسجمهور آمریکا است. لندن که از آغاز بحران اوکراین نقش محوری در بحرانسازی ایفا کرده، همچنان با تداوم همان سیاستها در پی جلوگیری از هرگونه راهحل منطقی است. نشانههای این فشار بهوضوح در مواضع متناقض ترامپ، تنها چند ساعت پیش از آغاز گفتوگوهای آلاسکا، دیده میشود؛ مواضعی که نتیجه تلاش هماهنگ لندن، پاریس و برلین برای تضعیف فضای مذاکره و بیاثر کردن ابتکار مسکو است.
ریشه بحران اوکراین را باید در همین مداخلهگری آنگلوساکسونی جستوجو کرد؛ از تحریک و حمایت از جریانهای ضدروس، نقض حقوق جمعیت روستبار، بیثباتسازی سیاسی و امنیتی منطقه، تا سرنگونی دولت قانونی ویکتور یانوکوویچ، که همگی در راستای راهبرد محاصره ژئوپلیتیکی روسیه طراحی شده بود.
اصرار بریتانیا، فرانسه و آلمان بر ادامه بحران، نهتنها با منافع مردم اوکراین و امنیت اروپا در تضاد است، بلکه هدفی آشکار برای حفظ تنش و جلوگیری از شکلگیری توازن نوین قدرت در جهان دارد. در این میان، زلنسکی بهعنوان یک بازیگر کاملاً وابسته به لندن، نقشی مخرب در هرگونه روند مصالحه ایفا میکند؛ دلقکی که بیشتر به یک مهره نمایشی شبیه است تا یک رهبر مستقل، و مأموریت اصلی او حفظ فضای درگیری به سود محافل حاکم در باکینگهام است.
در مقابل، مسکو با رویکردی کاملاً متفاوت وارد آلاسکا شده است. ترکیب هیئت روسی شامل سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه، یوری اوشاکوف دستیار رئیسجمهور، آندری بلوسوف وزیر دفاع، آنتون سیلوانوف وزیر دارایی و کریل دیمیتریف نماینده ویژه رئیس جمهور در امور سرمایهگذاری و همکاری اقتصادی با کشورهای خارجی، بیانگر این واقعیت است که کرملین با حسننیت کامل برای یافتن راهحلی پایدار به این نشست آمده است. حضور چنین تیمی نشان میدهد که روسیه این گفتوگو را نه یک رویداد نمادین، بلکه فرصتی عملی برای حل ریشهای بحران اوکراین و پرداختن به مسائل کلان جهانی تلقی میکند.
اکنون بار اصلی بر دوش ترامپ است. او باید در عمل نشان دهد که آیا به دنبال یک تغییر راهبردی و تاریخی است یا اینکه همچنان در چارچوب رویکردهای نمایشی و کوتاهمدت باقی خواهد ماند. پذیرش شروط ششگانه روسیه، نهتنها میتواند بحران اوکراین را به سمت حلوفصل نهایی سوق دهد، بلکه موقعیت آمریکا را بهعنوان یک بازیگر مسئول در نظام بینالملل تثبیت خواهد کرد. اما اگر ترامپ بار دیگر تحت فشار لندن، پاریس و برلین تسلیم شود، و اجازه دهد زلنسکی با مانورهای خود مسیر گفتوگو را تخریب کند، آنگاه به دام سناریویی خواهد افتاد که نتیجهاش یک شکست راهبردی برای ایالات متحده است.
نشست آلاسکا آزمونی فراتر از یک توافق دوجانبه است و پیامدهایی منطقهای و بینالمللی به همراه دارد. ترامپ در این نشست باید میان پذیرش راهحلهای حقوقی و مبتنی بر منافع مشترک یا ادامه بازی پرهزینهای که به سود مجتمعهای نظامی-صنعتی ایالات متحده و سایر قدرتهای غربی تمام میشود، انتخاب کند؛ تصمیمی که میتواند در کاهش بحرانها و جلوگیری از فاجعه هستهای و تهدید جدی بقای تمدن بشری نقش تعیینکنندهای داشته باشد.
هرگونه خطای محاسباتی در این مقطع، نهتنها به زیان موقعیت شخصی او در صحنه سیاست داخلی آمریکا خواهد بود، بلکه در حافظه تاریخی روابط بینالملل بهعنوان فرصتی از دست رفته ثبت خواهد شد. برای ترامپ، بهترین و عاقلانهترین مسیر، کنار گذاشتن فشارهای لندن، پاریس و برلین و اتخاذ تصمیمی مبتنی بر واقعیتهای میدانی و اصول حقوق بینالملل است؛ تصمیمی که میتواند از آلاسکا، نقطه آغاز نظم نوین در جهان بسازد.
محمد اقبال نوری
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است