چه چیزی ترامپ را به سوی افغانستان می کشاند؟
سیاست موازنه محور طالبان در تعامل با منطقه و نزدیکی غیر قابل انتظار به محور آسیایی، برای امریکا، شوکه کننده است 
تاریخ انتشار:   ۲۱:۴۹    ۱۴۰۳/۸/۲۳ کد خبر: 176295 منبع: پرینت

ترامپ بار ها از خروج امریکا از افغانستان در تحت اداره رییس جمهور بایدن، انتقاد کرده و آن را در اکثر سخنرانی های انتخاباتی اش، دستاویزی برای ناکامی دموکرات ها قلمداد می کرد. شرایط طوری پیش آمد که امریکا برای پیگیری راهبرد بی ثبات سازی آسیا و ایجاد شکاف در محور آسیا، به دنبال انتخاب استراتژی باز موازنه، افغانستان را بگونه ی غیر منتظره، ترک کرد. به دنبال آن، دولت تحت حمایت امریکا، فروپاشید و گروه طالبان، بعد از بیست سال جنگ و خون ریزی به اساس دستور نامه دوحه، به قدرت رسیدند.

حالا بعد از شکست دموکرات ها در انتخابات امریکا، ترامپ جمهوری خواه، به استناد به عملکرد های غیر متعارف و شتاب زده، به دنبال این است تا پرونده افغانستان را باز گشایی کند. چه چیزی باعث شده تا افغانستان، یک بار دیگر در محراق توجه امریکا بعداز ترک این کشور، قرار گیرد؟
چرا ترامپ میخواهد این پروندۀ بسته شده را دوباره بازگشایی کرده و در دستور کار سیاست خارجی امریکا، قرار دهد؟
آیا اداره وی طمع بازی خون بار در محور افغانستان را با پیش شرط توجه به این کشور، دارد؟
و بالاخره، چه چیزی ترامپ را به سوی افغانستان می کشاند؟ در این نبشته به این پرسش ها پاسخ می دهم.

اول- نخستین دلیل برگشت ترامپ به سوی پرونده خون بار حضور در افغانستان، ترمیم وجهۀ تخریش شده ی امریکا در خروج فاجعه بار از افغانستان است. این خروج به قدری سریع، شتاب زده و غیر قابل متنظره بود که حتی رقبای امریکا در محور آسیا، از آن شگفت زده شدند و فورا با طالبان، داخل یک تعامل غیر متعارف و تاکتیکی شدند. این مساله برای امریکا که انتظار نداشت، محور آسیا به این سادگی با طالبان تعامل تاکتیکی کند؛ در عوض محاسبه امریکایی ها از خروج از افغانستان، ایجاد مزاحمت های امنیتی برای این محور بود که باید در افغانستان تحت حاکمیت طالبان، اجرایی می شد، شوکه کننده بود. اما دسترسی طالبان به تسلیحات به جا مانده از جمهوریت مخلوع، پمپاز بی رویه پول در ظرف سه سال که بالغ به بیش از بیست ملیارد دالر می شود، طالبان را قدری جسور ساخت که آموختند با یک روش موازنه محور، هم با منطقه و هم با فرا منطقه برای بقای شان در قدرت، داخل تعامل شوند.
حالا امریکا از ادامه بازی امنیتی در افغانستان، نگران این است که مبادا محور آسیایی کنترول بازی را در دست گیرد و آن را به سمت منافع مطلوب خودش، هدایت نماید. این مساله برای امریکای که چین را دشمن اصلی و تهدید شماره یک برای امنیت ملی خودش، تلقی می کند، غیر قابل قبول و آزار دهنده است. مخصوصا، حضور پر رنگ چینایی ها و استفاده از افغانستان برای تسهیل مسیر ترانزیت کالای چینایی و هم دسترسی این کشور به منابع زیر زمینی افغانستان را می توان دلیل درجه یک علاقمندی ترامپ برای برگشت به افغانستان، تلقی کرد؛

دوم- همانطوریکه که گفته شد، سیاست موازنه محور طالبان در تعامل با منطقه و نزدیکی غیر قابل انتظار به محور آسیایی، برای امریکا، شوکه کننده است. این حرکت ماهرانۀ طالبان در حرکت به سمت منافع اعظمی خود شان، برای امریکا غیر قابل قبول است. این مساله در محاسبه بازی برای امریکایی ها، غیر قابل پیش بینی بود. حالا ترامپ می خواهد این بازی را با نگاۀ برگشت به افغانستان، به سمت مطلوب منافع امریکا، سوق دهد؛

سوم- احتمالا، ترامپ قبل از رسیدگی به مسایل اکراین، خاورمیانه و ایران، در قبال افغانستان تحت کنترول طالبان برای هدایت بهتری بازی خون بار امنیتی در تحت حاکمیت طالبان در افغانستان، راهبردی جدیدی را در خصوص همسایگی این کشور، مطرح کند که بدون شک، نمی توان منکر توجه غیر قابل وصف امریکا به مساله افغانستان شد؛

چهارم- ترامپ به مساله افغانستان، منحیث یک پرونده ی با ارزش بالای حیثیتی و دارای اهمیت فراوان می بیند. ترامپ همانند ناپلئون نیست که مانند یک سردار جنگی، در میدان جنگ فیصله کند و تقسیم منفعت و نقص نماید. وی مانند یک تجار سیاسی، در حاشیه های بازی های بزرگ به منافع اعظمی کشورش می اندیشد. این مساله در خصوص سایر رهبران امریکا، صادق نیست. پس به این حساب، فیصله در مورد مسایل مهم و حیاتی ای که ربط به امنیت ملی امریکا می گیرد، وی بدون شک وارد یک معاملۀ سیاسی سود آور در افغانستان خواهد شد؛

پنجم- ترامپ بادرک وضعیت ناگوار و جدید افغانستان تحت کنترول طالبان، ناچاری این گروه در تامین هزینه های رژیم شان، ابزاری موثری در جهت هدایت بهتر این گروه برای حرکت به سمت مسیر مطلوب در جهت تامین منافع حیاتی امریکا، در دست دارد. این ابزار همانند کمک های مالی و حمایت های سیاسی ای است که می تواند طالبان را ناتوان از هرنوع تمرد در برابر امریکا نماید. این کارت برنده برای امریکا، باعث می شود تا ترامپ نگاۀ دوباره به افغانستان تحت کنترول طالبان داشته باشد؛

ششم- با جدیت در تعقیب اهداف حیاتی امریکا در افغانستان تحت حاکمیت طالبان، همسایگان افغانستان ممکن در نحوه تعامل با طالبان، تجدید نظر کنند. این مساله باعث می شود تا طالبان از روی ناچاری به خواست های امنیتی، سیاسی و اقتصادی امریکای تحت رهبری ترامپ، تمکین مظلومانه کنند. به نظر می رسد با تعقیب این سیاست، ترامپ فرصت های بیشتری برای ایجاد مزاحمت در محور آسیایی خواهد داشت. بنا این فرصت پیش آمده را مغتنم می شمارد و به افغانستان دوباره توجه خواهد کرد؛

هفتم- ترامپ به مسایل نمادین و ارزش محور در سیاست های قبلی امریکا، همانند دموکراسی، حقوق بشر و زنان، حق تحصیل و کار و تحمیل ارزش های امریکایی، توجهی ندارد. منافع حیاتی امریکا در محاسبات ترامپ و تیم اش، در قدم نخست قرار دارد، بدون اینکه برگشتی در مسیری تعقیب سیاست های عمده امریکا در قبال مساله افغانستان و راهبرد بی ثبات سازی آسیا توسط امریکا، واقع شود، ترامپ خوب تر و بهتر می تواند با طالبان وارد یک معامله سود آور سیاسی شود و میدان تهی افغانستان توسط امریکا را دوباره پر نماید. این مساله به هیچ عنوان به تعبیر برگشت دوبارۀ نظامیان امریکایی به افغانستان نیست. بل هدف اصلی، استفاده از کارت طالبانیزم برای تامین منافع حیاتی امریکا در منطقه است. در این خصوص، مساله تحت کنترول داشتن پایگاۀ بگرام از طرف امریکا می تواند یکی از هدف های اصلی این کشور، در تعقیب این راهبرد باشد؛

هشتم- برای یک ابرقدرتی مانند امریکا، نه تنها مسایل داخلی مهم است، بل حضور در مناطق استراتژیک و دارای اهمیت ژیوپولیتیکی مانند افغانستان، می تواند مطمح نظر باشد. از این منظر افغانستان در این محاسبات امریکا برای ادامه پیکار جهانی با رقبایش، یک مساله مهم و غیر قابل انکار تلقی می شود؛
نهم- ارسال پیام به رقبای امریکا در محور آسیا و اذعان این مساله که منشا در دیدگاه های بنیاد گرایانه ،فلسفه وجودی وامپریالیستی امریکا دارد، این هدف را به دست می دهد که مناطق دارای اهمیت فراوان استراتژیکی و ژیوپولیتیکی که گاهی متعلق به امریکا بوده، کسی نمی تواند چشم طمع به آن داشته باشد. افغانستان نیز از جمله مناطقی است که برای ادامه پیکار جهانی امریکا در برابر رقبایش، یک موضوع مهم و غیر قابل اغماص تصور می شود. جنگ با محور آسیایی، مستلزم نفوذ و حضور نرم در افغانستان است؛

دهم- تیم ترامپ که شامل وزیر دفاع، مشاور امنیت ملی، رییس سی آی ای، اعضای ارشد حکومتش می شوند، اکثرا به نوعی با جنگ افغانستان، ربط داشته اند. تیم وی همچنان بار ها از سیاست های سه سال اخیر رییس جمهور بایدن در قبال افغانستان، انتقاد کرده اند. بنا تصور می شود که تصمیم جمعی تیم وی، نگاه های امریکا به طرف افغانستان را جدی سازد. ترامپ نمی تواند جدا از تیمش فکر کند. اگر قرار باشد چنین کند و همانند دوره قبل، شاهد کناره گیری مقام های تیمش باشیم، تفاوت وی با بایدن چیزی نخواهد بود و انتقادات وی تنها جنبه نمادین داشته است. بنا ترامپ نمی خواهد همانند بایدن، میراث ناکامی از خود بجای باند.

به هرصورت، افغانستان به علت موقعیت حساس اش، مرحله جدیدی از بازی قدرت های جهانی، نبرد میان شرق و غرب و تحول نظام بین الملل به سوی یک نظام پسا قطبی و طمع کشور ها برای دسترسی به ذخایر دست ناخورده ی آسیای مرکزی که در قالب بازی بزرگ جدید در جریان است، همه باعث می شوند تا ترامپ و تیمش نظر دوباره به این کشور نمایند. بدون شک که این برگشت امریکا به افغانستان، به هیچ صورت به خیر مردم افغانستان نیست. تنها قشری از تکنوکرات ها، طالبان و قدرت های منطقه، امریکا و متحدانش از این بازی نفع خواهند برد. بازی خونین در محور منافع قدرت های بزرگ، میدانی مناسبی همانند افغانستان داشته و کماکان در محور این هدف، ادامه خواهد یافت. مردم بی پناه افغانستان، همواره قربانی ناخواستۀ سیاست های قدرت های بزرگ و متخاصم، بوده اند.

عبدالناصر نورزاد


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
ترامپ
افغانستان
نظرات بینندگان:

>>>   چه چیزی ترامپ را به سوی افغانستان می کشاند؟// مشکل جهان سوم خاکبرسری و عقده حقارت است. بدبخت جهان سومی تصور می کند ترانپ عمله _همه کاره دنیاس!!

>>>   مشکل افغانستان‌ آن است که دیگر هیچ کشوری از جمله روسیه و امریکا و اروپا اهمیت استراتژیک آن را مانند گذشته باور ندارند.. در واقع نه کشورهای منطقه و نه قدرت های بزرگ دیگر آن اهمیت را به این کشور نمی دهند..

>>>   مشکل امریکا و شوروی آسیا اروپا خلاصه تمام دنیا دوزدان جمهوریت بود جنگ سالاران بود جنرالان جمهوریت بود که معاش و ازوغه عسکر زیر دست خود دوزدی میکرد از همسر کشته شده سرباز در مقابل معاش درخواست تقاضا جنسی میکرد پولیس اربکی بود روز سرباز شب دوزد بود والی شهر بود که ریس جمهور دستور میداد وظیفه خود را ترک نمی کرد کارمندان پارلمان بودن که رشوت در داخل پارلمان دست به دست میشد اختیتاف بود جور نکردن سرک های کابل بود جمع نکردن گدا ها بود فحشاء بود ترافیک سر چارا لت کوب بود چند ریس جمهور بود وووو حال دنیا مجبور است که به افغانستان دست دوستی دراز کند نه به خاطر منافع ملت افغانستان بلکه برای منافع خود اول که افغانستان روی کنج خابیده است تمام معدن آسان استخراج میشه نمیخاد که چند هزار متر زیر زمین برود دوم افغانستان پل جنوب وشمال آسیا است سوم تمام دنیا چشم طمه را از افغانستان کنار زدن مثلی 2001 میتواند وارد افغانستان شود باید مثلی 2021 بیرون شود این نظریات که این سیاسیون میته این نظر ها مثلی دانه ریختن برای طوعمه است ولی تمام این طعمه ها میداند که کی این طعمه را میریزد خوب میداند که بیست سال به این ها 52 تا کشور در راس ش آمریکا چی از لحاظ نظامی به این ها کمک میکرد که ارتش 52 تا کشور پشت وجلوشان بودن از لحاظ مالی میلیاردها دلار سر این ها خرج کرد این ها نتوانست که وطن خود و ملت خود را جور کند هم از لحاظ اقتصادی هم زیر بنای حال به دون تعصب نگاه کنیم دنیا حیرت زده است که امنیت را ببین تلاش کوشش را ببین چی از لحاظ اقتصادی چی زیر بنای چی تعمل به همسایه‌ها چی تعمل با دنیا احترام متقابل کشور ها دیگه چکار میتواند بکند در راس ش آمریکا اگر بازور میخواد این راه را بیست سال تی کرد که شرمنده و شکست خورده رفتن باز اگر حرف زور باشد کشورهای استن خیلی کوچک که ازلحاظ سروت غنی استن مثل نفت 1 کویت دوم بحرین 3 قطر 4امارت متحده عربی پس زور نیست دولت یک دست میخواد که حال بعد پنجاه سال آمده در مدت ده سال اقتصاد ملت افغانستان در برابر همسایه‌ها بیشتر میشه بست سال اقتصاد مردم با عرب ها مقایسه میشه ولی حیف شد صد حیف وریشخند به مغز این سیاسیون افغانستان بلای جان مردم و کشور افغانستان شده برای منافع شخصی خود که کشور را پاره پاره کردن هم ملت را در بدر کردن ولی یک مثل بین مردم دنیا است که جلو خورشید را نمی توانی با دوتا انگشت بیگیری باز هم تمام دنیا این ها را شناختن که این ها جنبه هیچ چیز ندارد حامیان که به جوکی رسیدن هم کشور فراموش میکند هم ملت را

>>>   مشکل افغانستان‌ آن است که دیگر هیچ کشوری از جمله روسیه و امریکا و اروپا اهمیت استراتژیک آن را مانند گذشته باور ندارند// مرغ پخته در دیگ به خنده افتاد (افتید از کجا آمد؟!). افغانستان یک Landlock است و خودش کدام اهمیتی ندارد. چه رسد به اهمیت استراتژیک!!
پس چرا شوروی به افغانستان حمله کرد؟ به نقشه نگاه کنید. روسیه که پهناورترین کشور دنیاست از جنوب به آب های گرم راه ندارد. پس شوروی به افغانستان حمله کرد برای رسیدن به قیانوس هند. قرار بود بعد از افغانستان به پاکستان حمله کند. شوروی برای انتقال نیروهای خود به جنوب سالنگ ها را ساخت نه برای اینکه در افغانستان کدام چیز مهمی وجود دارد مثل منابع عظیم نفت یا معادن فلزات استراتژیک و نظایر آن بلکه برای انتقال نیروها به جنوب و سرحدات پاکستان.
دویم_ چرا امریکا به افغانستان حمله کرد؟ نه برای کدام چیزی در خاک افغانستان. بلکه برای استفاده از افغانستان منحیث پایگاهی برای حمله بالای چین و روسیه و بخصوص ایران در وقت ضرورت.
(( بود و نبود افغانستان نه برای غرب کدام اهمیتی دارد و نه برای متباقی کشورهای جهان)). از افغانستان کدام محصول استراتيیک به دنیا صادر می شود که جهان محتاج اوست؟ افغانستان چه جیزی دارد که بدون آن زندگی بر مردم دنیا سخت می شود و مردم دنیا به آن ضرورت دارند؟ بتائا" سخنان طفلانه علوم سیاسی خوانده ها را باور نکنید که : افغانستان اهمیت استراتيیک دارد!! صرف از عقل خود بکار بگیرید. مگر افغانستان چاپان است یا جرمنی یا نغت عربستان را دارد ؟ افغانستان هیچستان است و این یک واقعیت است.

>>>   آنکه از ترس فرار کرد چگونه باز خواهد گشت.
مقاومت دوم کار را تمام میکند نه لافوک ترسو

>>>   راستگوی
ترمپ به بسیار مشکل و عذر و زاری به طالبان افغانستان را ترک کرد و خود و امریکا را بیغم کرد. حالا دیوانه شده که پس بیاید؟؟؟؟؟ شما مردم عقل دارید؟؟؟؟ قوم تازی هیچ عقل ندارد

>>>   ترامپ حاکمیت کشور احمق ها را به احمق ترین ها سپرد و خود را از شر ۴۰ ملیون دزد نجات داد.

>>>   بمقــام محتـرم سرپرست وزارت امور داخله اامـارت اسلامی افغانستان عالیقدر خلیفه صاحب !
السلام وعلیکم ورحمت الله برکـاتـــه .
الله تعالـی شمــارا درهمه امـور شرعــی موفق داشته باشد .
محترما ! بیست سال قبل درامارت اولی من دریکی از وزارت خانه ها وظیفه رسمی داشتم و دران زمان همکاری های زیادی تخنیکی با آن وزارت کردم که باعث شد صدها ملیون افغانی عاید خزانه امارت گردد وبالمقابل از طرف رهبری آن وزارت موردمکافات زیاد قرار گرفتم که این باعث شد تعدادی بامن عقده بگیرند وبعد از ورود نیروهای خارجی مرا طالب و.ترورست معرفی نمایند. در اختلافی که من با با رئیس ومعاون اداره مربوطه خود پیداکردم وظیفه رسمی را ترک ودرکمپنی های خصوصی انجو ها وسایرادارات شامل کار شدم . بعدا این رئیس ومعاونش از روی عقده ومخالفت های شخصی درغیاب من برعلیه من مکتوبی عنوانی وزارت امورداخله وریاست عمومی امنیت ار سال کردند که گویا من تعداد زیاد اجناس آن وزارت را ضایع نموده ام به اساس ان مکتوب سراسر کذب مدت بیست وسه سال میشود که از طرف تعدادی پرسونل وزارت محترم امورداخله طور ۲۴ ساعته زیر تعقیب بوده ام واین گروپ که اکنون موقف دشمن شخصی را با من اتخاذ نموده اند ده ها ضرر مادی ومعنوی را برمن تحمیل کرده اند . ازجمله :
- سرقت ۸۰ هزار افغانی پول معاشاتم از عزیزی بانک که فلم آن در اداره عزیزی بانک موجود است
-حریق نمودن عمدی اطاقی که من قبلا دران سکونت داشتم واز بین رفتن تمام وسایل شخصی ام
این گروپ مدت پانزده سال مرا درهر اداره که کارمی نمودم طالب وترورست معرفی می نمودند وزمانیکه امریکا با امارت شروع مذاکره نمود وگفتند طالبان دشمن ما نیستند این گروپ دسیسه باز وظالم مرا القاعده معرفی کردند تا بتوانند با این نام که برای مشاورین شان حساسیت برانگیز بود پول بیشتر از مشاورین خود برای تعقیب واذیت من کسب کنند وحال که لقب القاعده هم بازارندارد این گروپ مرا به اداره خود داغش معرفی نموده وبه این نام از چیب امارت بنام من پول می کشند وهر طوری خواستند مصرف میکنندوبا استعمال آن پول تعداد زیادی افراد مجاهد وغیر مجاهد ومامورین را علیه من استعمال میکنند
من برای تامین عدالت بارها به ادارات مربوط وزارت داخله مراجعه کردم اما ازینکه این افراد هنوز هم به اثر رافت و فرمان عفو امارت اسلامی صاحب مقام وهمه امکانات هستند همه در هارا بروی من بستند .
خلاف کاری های این تیم خیلی زیاد است که ذکر آن درین متن گنجایش ندارد
محترم وزیر صاحب!
وقتی خلیفه اسلام حضرت عمر (رض )ازلغزیدن پای حیوانی دریمن تشویش دارد که او مواخذه خواهد شد ازینکه پرسونل مربوطه شما از روی عقده وانتقام ظلم بزرگی را با استفاده از پول وامکانات وزارت برکسی تحمیل کنند معاف خواهی بود ؟
بدینوسیله احتراما بعــرض میرسانم اینکه اکنــون که بفضل خـــداوند امارت وعــــدالت اسلامی در سراسر کشـور برقـرار گــردیـــده برای تامیـن عـدالت ورفـع ظلـم هیئت متشکل از مجاهدین از ریاست های محترم جنائی استخبارات وامنیت داخلی توظیف گردند تا اسناد دست داشته مرا بر راسی وبرای مقام محترم گذارش ارائه نمایندتا دسیسه سـازان وظالـمـان کـه از فـرمـان عفـوامـارت اسـلامی واعتمـاد مجاهـدین سو استفاده و گـذارش هـای دروغـیـن به اداره خود ارائه میدارند درمورد ازانهـا باز پرس صـورت گیـرد تاآنچــه حقیقـت است آشکـار گــردد.ونتوانند ازین بیشتر با استفاده از پول بیت المال وامکانات وزارت امورداخله برای دیگران دسیسه بسازند وظلم وفساد کنند
یک ساعت عدالت بهتر از یکسال عبادت !
با عرض حرمت


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است