شاعر ایرانی: مهاجر ستیزان از ما نیستند
 
تاریخ انتشار:   ۱۳:۰۷    ۱۴۰۳/۶/۲۴ کد خبر: 176016 منبع: پرینت

چندی‌است در فضای مجازی شاهد برخی نفرت پراکنی‌ها نسبت به جامعه‌ی شریف افغانستانی مهاجر در ایران هستیم. مهاجرینی که نه از دل خوش بلکه از ددمنشی دشمن، به دوست پناه آورده‌اند. دوستی که هم دل و هم زبانشان است. آنان مهمان‌های عزیز سرزمینی هستند که اگر تاریخ را کمی به عقب ورق بزنیم می‌بینیم که پیش از این، من و اویی وجود نداشت. ما بودیم.

یک وطن واحد، یک ایران فرهنگی، یک سرزمین درخشان به نام خراسان بزرگ، یک درخت تناور بودیم، باشاخه‌های بلند و کشیده، با شاخه‌هایی پر از پرنده‌های خوش‌آواز. شوربختانه برخی از مسوولین ما با ارایه آمارهای نادرست و اغراق شده، خواسته یا ناخواسته بر آتش این دعوا می‌دمند.

این جماعت با ارایه‌ی برخی آمار گمراه‌کننده، سعی دارند بسیاری از مشکلات اقتصادی را به پای مهاجرین بنویسند. البته حضور غیرقانونی برخی از مهاجرین حتی برای مهمان‌های شریف افغانستانی که سال‌ها افتخار میزبانی‌شان را داشتیم قابل قبول نیست و معمولا بیشتر نابهنجاری‌ها نیز از طرف همین گروه اندک غیرقانونی صورت می‌گیرد.

عدالت و انصاف حکم می‌کند که حساب اکثریت مطلق مهاجرین شریف افغانستانی را باید از یک گروه اندک جدا کرد. ما یکی بودیم و یکی هستیم و یکی خواهیم ماند. حتی اگر مرزهای سیاسی بین ما پر رنگ‌تر شود. ما دوبرادر، دوخویشاوند، در دوسوی مرز تا ابد به یاد هم و برای هم شعر خواهیم سرود و آواز خواهیم خواند .

میراث مشترک
شعری از موسی عصمتی

بی‌قرار دوشنبه‌ام هر روز
بی‌قرار مسیر تهرانم
بی‌قرار همیشه‌ی کابل
من که از بلخ و توس و ختلانم

بی‌قرار توام که می‌دانی
مثل گلدان اگر ترک داریم
ریشه‌های عمیق این خاکیم
ما که میراث مشترک داریم

ما که چون پیکری که سعدی گفت
مثل اعضای یکدگر بودیم
وارث دشنه‌های بر گُرده
وارث دیده‌های تر بودیم

گر چه مثل پرنده‌ای در اوج
سنگ از دست دیگران خوردیم
گر چه در دل هنوز هم تازه است
زخم‌هایی که از زبان خوردیم

ما ولی هرکجا اگر باشیم
چشمِ جان و جهان هم هستیم
از خجند و سرخس تا پروان
همدل و همزبان هم هستیم

ما همان سرو سبز تاریخیم
شاخه‌هایی در آسمان داریم
مثل هر چه ترانه‌ی زیباست
ریشه در جوی مولیان داریم

کد (۸)


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
شاعر ایرانی
مهاجر ستیزان
نظرات بینندگان:

>>>   ماندگاری اتباع افغانستانی و عدم بازگشت به کشورشان عامل اختلاف دو ملت است و تیشه به ریشه فرهنگ و تاریخ و پیشینه دو ملت و کشور می زند

>>>   چه خوش بیان سرودید ای شاعر بزرگ منش فهم واستدلال ابیات پرمفهوم تودل گشای راستیهاودرستیهارامعنا میکندای دلیل این همه کج رویها وبی عدالتی هابدان که این دنیا جای مهروالفت امیخته دارد برشعورانسانیت....
سادات

>>>   جواب نظر دهنده اول عرض کنم افغان ها ماندگار نیست تمام مقصر دولت ایران من خودم کارت همایش دارم آگه ایران اعلام کند سال دیگه نباشید آگه بچه ها به مدرسه نگیرد مدرگ من تمدید نکند قطعا ازین ایران خارج میشوم ولی مشکل اینجا هست ایران بدون افغان ها فلج هست مثلا گار گر شهر تهران ایرانی باشه باید هر روز تعطیل کند امروز کارم پیش آمده درحالیکه توقع ایرانی از حد خارج هست نمشود افغان ها را خارج کرد اینهای در فضایی مجازی نظر بر علیه افغان ها هست اینها یک عده تنبل معتاد بیکار پول مجانی میخاهد شب ها فکر مکند افغان ها نباشد یکساعت کار کنم بیام بخابم ولی اگر ایران بخاهد افغان ها را خارج کند همه خارج ازدوسال پیش نصف افغان ها رفته نوایی خلوت شده

>>>   سادات جان
زمان صفویه افعانی ها از ظلم و ستم می گفتند و شورش افغانها اتفاقا افتاد
حال بعد از جدایی دو کشور باز می گویند به ما ظلم میشه

>>>   یک راه حل این مشکل این است که درخواست پیوستن برخی مناطقی که با ایران قرابتِ فرهنگی بیشتری دارند را بدهید، ایرانی ها با پیوستن جغرافیا به همراه جمعیت مشکلی ندارند. فقط جمعیتِ صرف بدون پیوستگی جغرافیایی مشکل ایران را دو چندان می کنند.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است