پاگذاشتن بر سر و گردن و اندام حیاتی یک پسربچه، صرفاً به جرم اینکه وی از اتباع افغانستان است، نشانگر خشونتی غیرانسانی، غیرشرعی و غیرقانونی است | ||||
تاریخ انتشار: ۱۱:۲۸ ۱۴۰۳/۵/۲۰ | کد خبر: 175834 | منبع: | پرینت |
برخورد تأثرآور ماموران گشت ارشاد و نیروی انتظامی در دو مورد –برخورد با یک دختر بچه ۱۴ ساله و یک تبعه افغانستانی- باعث تألم افکار عمومی شده است. در صورتی که با متخلفان این دو واقعه برخورد نشود، اعتبار بدنه خدوم نیروی انتظامی بیشترین ضربه را خواهد خورد. اما در صورت برخورد قانونی با آنها این پیام روشن به جامعه منتقل میشود که نیروی انتظامی در برابر اعمال اشتباه پرسنل خود، مسوول و پاسخگو است.
محمد حیدری: در هفته گذشته دو فیلم تکاندهنده از خشونت مامورین فراجا منتشر شد و وجدان اخلاقی شهروندان را به درد آورد. نخستین فیلم، مربوط به برخورد نیروهای موسوم به «گشت ارشاد» با دختربچهای ۱۴ ساله بود. سبعیت و خشونتی که در تصاویر آن موج میزد حقیقاً تاثرآور و منزجرکننده بود. ماموران پلیس با یک دختربچه همچون یک جانی خطرناک رفتار میکردند و در رفتارشان نه نشانی از انسانیت دیده میشد و نه فریضهٔ امر به معروف و نهی از منکر.
ما در این فیلم شاهد رفتار خشن چهار زن «بالغ» با دختربچهای بودیم که صرفاً به دلیل بیحجابی مورد خشونت شدید قرار گرفته بود؛ رفتاری که آسیبهای روحی و روانی عمیقی بر روح و روان آن دختربچه و همسالان و همنسلان وی، که شاهد چنین صحنههایی هستند، باقی خواهد گذاشت.
متاسفانه این تصاویر شنیع، حاصلی جز تنفر و انزجار ندارد و البته که بزرگترین آسیبی که رفتارهایی از این دست دارند، متوجه نیروی خدوم انتظامی کشور خواهد بود. آیا نیروی انتظامی وظیفهای جز تامین امنیت و آرامش شهروندان دارد؟ آیا چنین برخوردهایی احساس «امنیت و آرامش» به شهروندان میدهد؟
فیلم دوم نیز مربوط به بازداشت یک نوجوان افغان در مشهد بود که در آن شاهد وهن کرامت انسانی بودیم. سوءرفتار نیروهای پلیس در زمان دستگیری این نوجوان یا از سر کمتجربگی صورت گرفته و یا از سر مشکلات روحی و روانی و عقدههای خفته در آنها بوده است؟
و بیش از همه چیز، یادآور رفتار خشونتآمیز و وحشیانهٔ پلیس آمریکا در ماجرای بازداشت جورج فلوید سیاه پوست میباشد. البته این صحنهها قابل قیاس با آن نیستند و حق و عدالتخواهی ایجاب میکند که به آقای رادان یادآور شویم که این نوع خشونت به مراتب بیشتر از خشونت پلیس آمریکا بود. زیرا در حادثه مربوط به جورج فلوید، خشونت پلیس، البته به ناحق، متوجه فردی بالغ با جثهای قوی بود؛ فردی قویهیکل که امکان حمله و مقابلهی فیزیکی با ماموران پلیس را داشت و توجیه پلیس آمریکایی نیز برای رفتار اشتباه خود همین موضوع بود. اما درمورد خشونت پلیس کشور ما در اتفاق مشهد، فرد دستگیرشده صرفاً یک پسر بچهٔ افغان، با جثهای کوچک و نحیف بود و خشونت پلیس بسیار بیشتر به چشم میآمد.
پاگذاشتن بر سر و گردن و اندام حیاتی یک پسربچه، آنهم در مقابل دیدگان همه، صرفاً به جرم اینکه وی از اتباع غیرمجاز افغانستان است و نه بابت بزهکاری، خشونت و یا جرم و جنایت فرد دستگیرشده، نشانگر خشونتی غیرانسانی، غیرشرعی و غیرقانونی است و حاصلی جز شرمساری و سرافکندگی باقی نمیگذارد.
متاسفانه این رفتارهای ضدانسانی اغلب اوقات از سوی دستگاه قضایی و رسانههای وابسته به شیوههای پنهانکاری، کوچکنمایی و اتهامزنی نادیده گرفته میشوند؛ آنهم با بهانههایی همچون حفظ اقتدار نیروی انتظامی. همین مسئله باعث ارسال یک پیام اشتباه به ماموران متخلف است و متاسفانه موید رفتار غیرقانونی آنها خواهد بود؛ موضوعی که در نگاه افکار عمومی عملکرد پرافتخار پرسنل خدوم، متین، با محبت و مسئولیت پذیر فراجا را زیر سوال میبرد.
احتمالاً تیم حقوقی فراجا با مشاهدهٔ این یاداشت و یادداشتهایی مشابه آن، به جای قبول تخلف قطعی و محرز نیروهای متخلف خود، قبول مسوولیت و عذرخواهی رسمی از افراد آسیب دیده و البته افکار عمومی، به دنبال طرح شکایت از این رسانهها باشند.
اما سردار رادان و مسوولان فراجا باید بدانند که رسانههای داخلی با پلیس سر ستیز ندارند و اقدامات ارزشمند نیروی انتظامی را تحسین کرده و درباب اعمال مشروع و قابل دفاع نیروی انتظامی، به حکم وظیفه، اطلاع رسانی میکنند. اما همان وظیفهای که به ما حکم میکند حامی رفتارهای مشروع متعهدانهٔ پلیس باشیم، همهنگام ما را در مقابل اقدامات ضدانسانی و غیرقانونی ماموران متخلف نیروهای انتظامی نیز قرار میدهد و ما، بازهم به حکم وظیفه، خواستار برخورد قضایی با ماموران متخلف هستیم.
از این رو، فرماندهی محترم فراجا باید از غرور شخصی و سازمانی خود صرفنظر کند و به مرّ قانون گردن نهد؛ تا با این کار از اقدامات مشابه جلوگیری شود و پلیس به وظیفهٔ اصلی خود، که همانا تامین امنیت شهروندان است، متعهد شود.
چنانچه سردار رادان و مسوولان فراجا به این شیوه عمل کنند، پیامی سازنده و مشخص به جامعه و معدود افراد متخلف نیروی انتظامی خواهند داد: اینکه پلیس ضمن انجام ماموریتهای متعدد و گستردهای که روزانه برای تامین امنیت مردم انجام میدهد؛ ممکن است دچار خطاهایی شود و طبعاً این خطاها با واکنش منفی جامعه مواجه خواهند شد. اما پلیس در مقابل پرسنل متخلف خود سکوت نمیکند و ضمن عذرخواهی از آسیبدیدگان و افکار عمومی، مسئولیت خود را میپذیرد و سریعاً با ماموران متخلف برخورد میکند.
افکار عمومی انتظار تنبیه سازمانی، برکناری و محاکمهٔ ماموران متخلف را دارد و چنانچه نیروی انتظامی در این مسیر اقدام کند، از حیثیت و شرافت نیروهای خدوم و متعهد خود صیانت خواهد کرد.
منبع: نشریه ایرانی رویداد
>>> لطفامشخصات اون افسرکه زانویش راروی گلوی مهاجرگذاشت منتشرکنید
>>> آه بابا همه اش یکی هست ازآن عسکر تا خود رادان سر تا قدم تکبرمیبارد اصلا زندگی در ایران وحشتناک شده برای آن زانو گزاشتن چیز نیست ولی به دولت عرض شود چوب خدا صدا ندارد حق مها جرین پایمال نکنید حالا آن پلیس بیچاره گناهی نکرده آن رویش پولیس هست زانو گزاشته روی متهم وای ازآن آدم ولگرد افغان ها کشتن دراتابک دولت ایران اینها نه دستگیر کردن این وحشت ناک
>>> موهای بلوند چشمان آبی قد بلند وای وای وای مثل آمریکایی ها
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است