آخرین میخ بر این تابوت!
کابینه طالبان، واقعیت‌های زیادی را آشکار می‌کند. کوچ نخبگان و باسوادان، آخرین میخی است که بر تابوت افغانستان زده می‌شود و کشور را ده‌ها سال به عقب برمی‌گرداند 
تاریخ انتشار:   ۲۰:۱۸    ۱۴۰۰/۶/۲۰ کد خبر: 168321 منبع: پرینت

سرانجام غربی‌ها پس از حضور 20 ساله، افغانستان را ترک کردند. دنبالة آن‌ها که اشرف غنی و دار و دسته‌اش بودند فرار کردند و رهبران سیاسی نیز گریختند. کار خوبی کردند و در هیچ‌کدام ضرر و زیانی متوجّه کشور و مردم نخواهد شد.

پس از آمدن طالبان، دو گروه دیگر نیز از کشور رفتند؛ نخست قشر باسواد علمی، فرهنگی، هنری و جوانان تحصیل‌کرده و با استعداد. دیگری سرمایه‌داران و تاجران ملّی. با رفتن این دو گروه، بی‌تردید کشور فقیر، نیازمند و گرفتار می‌شود.
البته من از تحصیل‌کردگان دو پاسپورته‌ای سخن نمی‌گویم که در 20 سال گذشته، با حمایت غربی‌ها به بالاترین پست‌های دولتی تکیه زدند. آن‌ها کارنامة سیاهی از خود برجای گذاشتند؛ مهم‌ترین کارشان گستردن فساد اقتصادی و اجتماعی و پرکردن حساب‌های بانکی خود در کشورهای غربی بود. آن‌ها با اربابان غربی خود آمده بودند و با همان‌ها هم رفتند و چه بهتر که شرّ خود را کم کردند.

من از جوانان باسوادی سخن می‌گویم که از خانواده‌های زراعت‌پیشه و دام‌دار فراه، جاغوری، جلال آباد، بلخاب، بدخشان و فاریاب برخاسته، از فرصت‌های20 ساله استفاده کرده با رنج بسیار دانش و تجربه کسب کرده‌اند. آن‌ها درختان پر برگ و باری هستند که در زمین افغانستان قد کشیدند، بزرگ شدند و به ثمر رسیدند؛ از آب و هوا و آفتاب این سرزمین استفاده کردند؛ اکنون می‌روند که میوه‌های خود را در سبد کشورهای دیگر بگذارند.

از آن‌طرف، کشورهای ثروت‌مند غربی، به جوانان تحصیل‌کرده سخت نیاز دارند. در آن‌ کشورها نیروهای کاری جوان تحصیل‌کرده نایاب است؛ در حالی که چرخ اقتصاد آن‌ها با همین جوانان می‌چرخد. امریکا، آلمان و کانادا از چندین سال پیش بر سر راه این جوانان دام گذاشته‌اند. رعب و وحشتی که آمدن طالبان ایجاد کرد، فرصت طلایی این کشورها بود. آن‌ها با تبلیغات وسیع، جوانان تحصیل‌کرده را به فرار از کشور تشویق و ثروت‌های ملّی افغانستان را شکار کردند.

آمدن طالبان و رفتن نخبگان؛
طالبان پس از تسلّط بر کابل، وعده تشکیل حکومت همه‌شمول را دادند. در روزهای اخیر همه منتظر چنین حکومتی بودند. تعدادی از سران سیاسی سابق، با مقامات طالبان دیدار کرده و حمایت خود را از حکومت همه‌شمول اعلام کردند؛ طالبان نیز به برخی از آن‌ها چشمک زده امیدوارشان کرده بود. سرانجام انتظارها پایان یافت و حکومت طالبان اعلام شد.

به نظر می‌رسد کابینه طالبان با دو معیار ساخته شده است:
1- نخست مبارزه با امریکا؛ از نظر این گروه تنها طالبان با امریکا مبارزه کرده است؛ پس حق دارد که از امتیاز کامل آن برخوردار شود. مردم افغانستان و گروه‌های سیاسی از نظر طالبان همکاران اشغالگر به حساب می‌آیند و نمی‌توانند جایی در کابینه داشته باشند.
2- بی‌نیازی از دانش و تجربه؛ از نظر طالبان تحصیلات، دانش و تجربه در اداره کشور اهمیتی ندارد. از وزیر تحصیلات عالی طالبان نقل قولی در فضای مجازی آمده است به این مضمون که دیگر ماستری و دکتری در افغانستان اعتبار ندارد؛ طالبان ماستری و دکتری ندارند و از همه بالاتر اند.

کابینه طالبان، واقعیت‌های زیادی را آشکار می‌کند و نشان می‌دهد که آینده افغانستان به کدام سمت می‌رود و دانش و تحصیلات در آن چه جایگاهی دارد. در حکومت طالبان در رأس هر وزارت‌خانه یک ملا نشسته‌ است. ملایی که تنها تجربه جنگ دارد؛ در حالی‌که وزارت‌های اقتصاد، فرهنگ، هنر، تحصیلات عالی، معارف و ... نیاز به تحصیلات و تخصص در همان رشته‌ها را دارند.

از طرفی، طالبان به جای پرداختن به کار اصلی خود که رسیدگی به امور شرعی و دینی مردم، درس‌دادن و فعالیت‌های فرهنگی است، دو دستی به قدرت چسپیده‌اند. با این‌کار ثابت کردند که جهادشان به خاطر رسیدن به قدرت بوده است.
بنابر این داشتن شغل، آزادی‌های فردی و اجتماعی، امنیت و زندگی آبرومندانه کم‌ترین نیازهایی یک جوان تحصیل‌کرده است. مردم افغانستان عموماً و تحصیل‌کردگان خصوصاً فکر می‌کنند در کشوری تحت حاکمیت طالبان دست‌شان به این نیازها نمی‌رسد. ناچار، برای یافتن این نیازهای اوّلیه، راهی کشورهای بیگانه می‌شوند. کوچ نخبگان و باسوادان، آخرین میخی است که بر تابوت افغانستان زده می‌شود و این کشور را ده‌ها سال به عقب برمی‌گرداند.

سید اسحاق شجاعی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
پرچم طالبان
تابوت طالبان
نظرات بینندگان:

>>>   بیست سال کشور در دست مادر فروشان غربی بود نه امنیت امد و نه اقتصاد درستی داشت افغانستان ، کدام دست اورد ؟ در رژیم بیست ساله لندغر های .....پرچم تجزیه طلب بر دست داشت و خواهان تجزیه بوند ، نه امنیت بود و نه ناموس و مال مردم در امان بود . باید دست های طالبان بوسید که تمام لند غر ها را روانه سینه قبرستان کردند ، افغانستان توسط طالبان اداره خواهد شد و توسط طالبان پیشرفت خواهد کرد ،
حبیب الله یوسف زی

>>>   این نخبه ها کی ها هستند ؟؟ همان ترجمان هامقصد شماست ؟ آیا افغانستان به ترجمان خیلی نیاز دارد ؟ یا شاید مقصد شما از نخبگان سیکو لارهای مفسد ودزد دوتابعیته است ؟ اگر این ها افغان هستند چرا فرار می کنند ؟
اینها زمانی افغانستان را می خواهند که معاشات بلند دالری داشته باشند درغیر آن راه خودرا از مردم افغانستان جدا میکنند وبجای میروند که لقمه چرب تر برای شان میسر باشد
قشر جوان تحصیل کرده درکجا تحصیل کردند در پوهنتون های خصوصی که صر ف فیس می خواهد نه حاضری یا درگوهنتون ذدولتی که تمام سال تعطیلات یا تظاهرات واعتصابات بود
فارغان پوهنتون های افغانستان برابر دوازده پاس های زمان داود خان لیاقت ندارند حتی سواد کامل ندارند
گاهی می نویسید که امریکا اینهارا بر ای خود انتقال میدهد اکزرامریکا به اینگونه افراد نیاز داشته باشسد چرا از هند پاکستلان ترکیهه انتقال ندهد که براستی تحصیل نموده اند
غ

>>>   همی دزدای شمالی ( عیار ها ) ماوشما کجاهستند چطور خاموش هستند؟

>>>   سیاست استراتیژیک امریکا در خاورمیانه تخریب و انهدام تمام زیربناهای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، تخصصی و انسانی، تخنیکی بعد خرج از این کشورهاست. امریکایی ها با پلان شوم خود بعد از قرارداد قطر افغانستان را به طالبان تسلیم کردند تا از ریشه و بنیاد تخریب و نابود شود. افغانستان را مرکز جهل، تروریزم، قاچاق موادمخدر، تروریستان شبکه حقانی، القاعده، افراطیون عرب و پاکستانی ساختند. این پلان استراتیژیک امریکا اول کار است و نقشه های اصلی نفوذ بسوی آسیای میانه، چین، روسیه و ایران است. افراطیون ایرانی و درخواب رفتگان چینی و روسی خود را به دیوانگی زده اند.

>>>   شجاعی صاحب
۱- بگذار این 'دو پاسپورته' ها را بدون استثنا و به یک کلام 'دزدان نکتایی پوش' نامید که دیگر ضرورت به معرفی تشریحی شان نباشد.
۲- من همیشه از رنسانس یاد کرده ام و مطلب ام هم از رستاخیز دانشمندان و آگاهان اروپا علیه کلیسا هااست که دست شوم پاپ هاو ' تفتیش عقاید' را از گردن مردم و جامعه قطع کردند. و نتیجه هم پیشرفت اروپا بود که مردم کشور های پسمانده حالا هوس آنرا میخورند.
۳- کاملأ دقیق گفتید: " از آن‌طرف، کشورهای ثروت‌مند غربی، به جوانان تحصیل‌کرده سخت نیاز دارند. در آن‌ کشورها نیروهای کاری جوان تحصیل‌کرده نایاب است". ساکنان قدیمی این کشور ها بیشتر در پیشه وری و کسبه کاری مشغول اند در حالیکه امور علمی و تخصصی زیادتر در دست مهاجرین است. نیاز شان به افراد تحصیل یافته مهاجر هم نتیجه 'رنسانس' است.
۴- فراموش نکنیم که غربی ها بدو علت تا توانستند از امکان 'رنسانس' در شرق جلوگیری کردند (از شرق میانه تا شرق دور و جنوب آسیا)؛ اول: امکان بیداری و رستاخیز در کشور هایی دگماتیک و بنیاد گرا خیلی خیلی کم است و حتی تحصیل‌ یافته ها هم تنها در رشته متخصص هستند و بدون آگاهی و روشنگرایی (خال سرخ را تا هنوز در پیشانی پروفیسوران شرقی دیده میتوانید). دوم: موجودیت سیستم هایی 'تفتیش عقاید' این کشور ها را به منبع خوب ذخایر معدنی و کارگر ارزان تبدیل میکند. ظهور و انتشار 'وهابیت' توسط انگلیس ها در شرق میانه بر همین استراتیژی استوار بوده و است.
۵- در بالا از تحصیل‌ یافته های بدون روشنگرایی گفتم که با تاسف ما روشنگرایی انقلابی کم داریم که رنسانس به وقوع بپیوندد. بنأ "جوانان باسوادی که از خانواده‌های زراعت‌پیشه و دام‌دار فراه، جاغوری، جلال آباد، بلخاب، بدخشان و فاریاب برخاسته، از فرصت‌های20 ساله استفاده کرده با رنج بسیار دانش و تجربه کسب کرده‌اند. آن‌ها درختان پر برگ و باری هستند که در زمین افغانستان قد کشیدند، بزرگ شدند و به ثمر رسیدند؛ از آب و هوا و آفتاب این سرزمین استفاده کردند؛ اکنون می‌روند که میوه‌های خود را در سبد کشورهای دیگر بگذارند"
بازهم تکرار میکنم که رنسانس ضرورت مبرم برای نجات جامعه یی خواب برده یی ما است نه فابریکه هایی تولیدی طالب و سفسطه هایی عربیسم.
آتش خاوری

>>>   ما شدیم صوبه پنجم پاکستان
کابینه طالبان روپوش است و کابینه اصلی را پاکستانی ها تشکیل داده اند که در هر وزارت صلاحیت امر و نهی را دارند.

>>>   شرایط استخدام در طالبان
سپردن ناموسشان به ای اس ای
خود فروخته بودن
نوکر پاکستان ودیگر کشور ها بودن
بی غیرت بودن ونوکر بودن
خراب کردن کشور به دستور بیگا نگان
مثل .....دروغ گفتن مانند سخنگویان طالبان
تشکیل دادن کابینه به دستور پاکستان
الحق که شرایط سختی دارد استخدام شدن در طالبان
وهیچ کس جز خود طالبان وطرفدارنش از پس این
کار ها بر نمیاید

>>>   عالیجنابان و سروران توجه بفرمائید. اسلام عزیز و تمام ادیان الهی همگی ریشه در انسانیت دارند و جز مهر و محبت و انسان دوستی و خدا پرستی و تمام زیبایی های هستی رو به بشریت ارزانی می دهند . طالبان تروریست است از نظر دموکراسی،مذهبی،قانونی، تاریخی، اجتماعی و ......طالبان (داعش القاعده) تروریست است

>>>   طالب مزدور پاكستان ، عربستان و امريكا است طالب را امريكا توسط خليل زاد معامله كرد طالب دگه كيست يك مزدور است

>>>   آخ حبیب اله زی نکند شما هم یکی از آبدار چه هایی آی سای استی که این همه از شبکه حقانی دفاع میکنی چون هیچ پشتون واقعی افغانستان شومول دولت حقانی نیست این حقانی دست نشانده آی سای است پشتون واقعی ژنرال عبدول رازق بود که دشمن آی سای بود

>>>   به یوسف زی و بعدی
راست میگویید اینها بدرد نمیخوردند از فردا پاکستان کشور را اداره خواهد کرد چه نیاز به متخصص داخلی پاکستان مگر نبود پنجشیر را برایتان گرفت کشور را هم اداره خواهد کرد و در اخر تکه استخوانی هم پیش شما طالبان خواهد انداخت و برایتان از خدا و پیامبر و شکست ذلت بار امریکا خواهد گفت و شمارا تا عرش خدا بالا میبرد مجاهدین برحق شما هم درایمان خیالی خودغرق هیجانید تا به خودبجنبید میفهمید کشورغارت شد و توهم پشتنوالی شما به پاکستانوالی تبدیل خواهدشد حتی وزیرانتان سواد ندارند گزینه ای برای اداره کشور جز پاکستان نداریداجازه هم نداریدگزینه دیگری داشته باشید حمید فیض تایین میکند

>>>   رنسانس در اروپا زمانی آغاز گردید که آسیا دو تمدن همزمان را برای حد اقل پنجصد سال در موجودیت اسلام تجربه کردند.تمدن های اسلامی اندلس و بغداد تاثیر عمیق بر روان و روح رنسانس اروپا داشت.اما این رنسانس در قبال خود تمدنی را بوجود آورد که در محدوده ای آن شیوه های جدید استعمار و برده داری آغاز یافت. در شرایط کنونی افغانستان ، وحدت و همدلی ، تشریک مساعی تمام مردم و برداشت منطقی از دین اسلام مردم می‌تواند زمینه ها را برای نضج یک افغانستان عاری از مشکلات فعلی آماده سازد.شرایط قبلی تقریبا ده قرن اروپا با شرایط جدید حاکم کنونی هم در سطح کشور و هم در سطح جهانی کاملا از هم متفاوت است .
راه نجات ما فقط و فقط وحدت سراسری است. رنج ها در کشور همه شمول است ، تاجیک و پشتون را نمیشناسد.امروز توده های وسیع مردم افغانستان در مجموع در شرایط اختناق و ترور مشتی از افراد دگم که بنام اسلام بر سی و پنج ملیون نفوس کشور خود را تحمیل کرده اند ،به سر میبرند.
زرگر

>>>   آخرین میخ ها باید بر این تابوت کوبیده شود یعنی کشورهای جهان باید درهای خود را بر روی تحصیل کردگان؛ نویسندگان و پژوهشگران؛ هنرمندان و بازی گران و شاعران و فرهنگیان و ... باز کرده و اینها از کشور خارج گردد چرا که در افغانستان دیگر جای برای علم و دانش و هتر و فرهنگ و ...نیست محل امن و لانه خوبی برای ترورستان و جنایت کار شده است

>>>   اخطار هشدا اخطار هشدار به چین؟؟؟؟؟!!!!!!!
سیاسیون و نظامیان پاکستان جهل و سه سال از امریکا و ناتو ملیاردها دالر و یورو گرفتند و در آخر با پلانفورم امریکا تمام تروریستان خاورمیانه و پاکستانی را در جا دادند و افغانستان را به دوره اول طالبان عقب بردند پلان آی اس آی پاکستان است که پای چین را به جنگ داخلی افغانستان بکشاند و این با برای چندین دهه ین چینی رشوت بگیرد و چین از ترس ارسال تروریستان به سینکیانک مجبور است به پاکستان بمثل امریکا باج بدهد. شاید تریلیونها سرمایه چینی را در معادن نابود کند و چین را بروز سیاه امریکا بنشاند. وقتی امریکا و انگلیس فریب دروغگویان و شیطانهای ملعون پاکستانی را خوردند چینیهای از همه چیز بیخبر هزار درصد در دام حیله های پاکستان میافتند و بدنام و نابود میشوند افغانستان گورستان امپراتوریها و قدرتهای برزگ عالم است این با قرعه را پاکستانیها بنام چین زده اند. مبارک تان باد رهبر حزب کمونیست چین که افراطیون اسلامی و مجاهدین فی سبیل الله پاکستانی، عربی و طالبابی به رهبری القاعده و آی اس آی پاکستان و سی آی ای امریکا این با از حزب کمونیست لائیک و ضد خدای چین استقبال میکنند. ای بیخبران و خامها و ناشیهای بیچاره که پول چشمان شما را کور کرده است از ارتش سرخ شوروی درس بگیرید که هیمین پاکستان و امریکا و انگلیس و ناتو آنها را متلاشی کرد و برای مدتیها جهان دوقطبی را بیک قطبی تبدیل کرد. امروز به خیال خام پاکستانیهای دروغگو، فریبکار و مزدور انگلیس و امریکا و تروریستان عرب بپای خود به میدان اعدام و مرگ میروید. پاکستانیها برای تان میدان هوایی بگرام این جاسوسخانه امریکایی و زندان بزرگ امریکا را دام بزرگ میسازند و شما چینیها بیخبر، ناآگاه و حریص را در آنجا گور میکنند و در زندان سی آی ای امریکا و آی اس آی پاکستان میاندازند دیگر برای تان راه نجاتی نیست باید بدتر و بیشرمانه تر و زبون تر از امریکاییها فرارکنید و همه بازی را به کشورهای ناتو ببازید. هشدار هشدار هشدار؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!

>>>   رنسانس در اروپا زمانی آغاز گردید که آسیا دو تمدن همزمان را برای حد اقل پنجصد سال در موجودیت اسلام تجربه کردند.تمدن های اسلامی اندلس و بغداد تاثیر عمیق بر روان و روح رنسانس اروپا داشت.اما این رنسانس در قبال خود تمدنی را بوجود آورد که در محدوده ای آن شیوه های جدید استعمار و برده داری آغاز یافت.
در شرایط کنونی افغانستان ، وحدت و همدلی ، تشریک مساعی تمام مردم و برداشت منطقی از دین اسلام مردم می‌تواند زمینه ها را برای نضج یک افغانستان عاری از مشکلات فعلی آماده سازد.شرایط قبلی تقریبا ده قرن اروپا با شرایط جدید حاکم کنونی هم در سطح کشور و هم در سطح جهانی کاملا از هم متفاوت است .
راه نجات ما فقط و فقط وحدت سراسری است. رنج ها در کشور همه شمول است ، تاجیک و پشتون را نمیشناسد.امروز توده های وسیع مردم افغانستان در مجموع در شرایط اختناق و ترور مشتی از افراد دگم که بنام اسلام بر سی و پنج ملیون نفوس کشور خود را تحمیل کرده اند ،به سر میبرند.
زرگر

>>>   آقای شجاعی !!! اخرین میخ بر تابوت جذب جوانان آگاه و شایسته در امور دولت و اعمار جامعه از سال 1992 کوبیده شد.
بیاد دارم که صدیق افغان و هم رهبران جهادی باسقوط حکومت نجیب الله در افغانستان و انحلال شوروی مدعی گردیدند که جهاد آخرین میخ را بر تابوت کمونیسم کوبید.از تغییرات جامعه پیشرفته شوروی سابق و روسیه امروز در اینجا بحث نمیکنیم ولی در مورد کشور جنگ زده خود حرف میزنیم، باایجاد حکومت اسلامی و آغاز جنگ های کوچه به کوچه در شهر ها و ولایات کشور موجی از مهاجرتها صورت گرفت 1996-1992، تسلط طالبان ضربه مهلک دگری بود که پروسه مهاجرتها را که مغزهای متفکر افغانستان نیز شامل بودند و اطفال که سرمایه آینده افغانستان بودند و استند نیز شامل این مهاجرتها میباشند.مدت ده سال اخیر حاکمیت حکومت پنجاه -پنجاه در افغانستان سیل از مهاجرت های جوانان با مدرک های معتبر تحصیلی آغاز گردید. فساد گسترده در دستگاه دولت انحصار قدرت بر مبنای قوم و قبیله و قریه ، عرصه کار یابی را برای جوانان تحصیل کرده تنگ ساخته بود هزاران جوان به امید فردای بهتر در کشور های مختلف اروپا در بی سرنوشتی قرار گرفتند ،صد ها اعتراض برای کاریابی در مقابل وزارت کار و امور اجتماعی براه انداخته شد ولی بی نتیجه بود.در حالیکه پست ها در عرصه نظامی و ملکی بین حاکمان تقسیم میگردید.
آقای شجاعی !!!زمینه های ابتدایی فرار قوای بشری از افغانستان را پالیسی های نا بکار و غیر واقعی دولت پنجاه-پنجاه و نیولیبرالیزم توسط افراد دیسانت شده از امریکا و غرب کار را آسان‌تر ساخت.
کاش شما قبل از آنکه انگشت انتقاد را متوجه طالبان میکردید انرا متوجه بیست سال حاکمیت مافیایی میساختید.البته در این جای شک نیست که طالب سعی می‌کند که آخرین میخ را بر تابوت علم و فرهنگ بکوبد
بزرگ‌ترین ضربه را در بخش سواد و تحصیل مردم افغانستان با سقوط جمهوری دموکراتیک افغانستان متقبل شدند.مثال بزرگ :دولت وقت به خصوص بعد از سال 1980 پروژه بزرگ سواد اموزی در سراسر کشور براه انداخته شد، و از این پروژه اکثریت مطلق نفوس بیسواد کشور استفاده و باسواد شدند . با سقوط جمهوری افغانستان در 1992 در حقیقت پروسه میخ کوبیدن بر تابوت روشنگری آغاز گردید فامیل های متمول توانستند خود را به خارج از کشور برسانند ولی اکثریت مطلق نفوس کشور چون گذشته در جال جهالت طالبانی گیر افتاده اند.
فخر اهنگر


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است