یکی دیگر از همان جعلیات تاریخ افغانستان
 
تاریخ انتشار:   ۱۹:۲۲    ۱۳۹۹/۴/۲۴ کد خبر: 164169 منبع: پرینت

جهاد با کافر ها نبود و تخریب کابل توسط شوروی ها صورت نگرفت!
حمایت امریکا از غنی غلزی و حامد کرزی، شرکت مستقیم امریکا در خصومت های قبیلوی این کشور بوده است!

غنی غلزی طی آخرین مصاحبه در پاسخ به سوال یک دختر خانم خبرنگار که نارسایی های غنی غلزی را گوشزد می کرد گفت امیدوار است قضاوت تاریخ گفتار آن خبرنگار دختر خانم نباشد. وقتی از حفیظ الله امین سوال می شد که آیا از قضاوت تاریخ در مورد قساوت هایش بیم ندارد، وی در پاسخ می گفت مهم این است که تاریخ را کی خواهد نوشت. از نگاه اشرف غنی و حفیظ الله امین، هر دو از قوم و قبیله غلزی، آنها هر چه خواسته باشند می توانند ولی مهم این است که یک مورخ غلزی جنایات این ها را بحیث خدمت درج تاریخ سازد.

تمام تب و تلاش حامد کرزی با امریکایی ها این بود که جنگ در افغانستان را جنگ داخلی قلمداد نکنند و امریکایی ها را متهم می ساخت که ناحق ادعا دارند نارضایتی داخلی در برابر حکومت وی جریان دارد. از نگاه حامد کرزی جنگ در افغانستان جنگ علیه تروریست های بین المللی است و افغان ها در کل و طالبان بحیث برادران ناراضی وی در این جنگ نقش ندارند و امریکایی ها نیز باید این جنگ را جنگ علیه تروریست های خارجی و مداخله پاکستان و دیگر کشورهای خارجی ثبت تاریخ سازند. از نگاه حامد کرزی دوران وی باید طوری درج تاریخ افغانستان گردد که وی برای دفع تروریست های بین المللی از قوای امریکایی برای آزادی افغانستان طالب کمک گشت.

حامد کرزی تحت این فکر و ذکر قرار داشت اگر ثابت گردد که طالبان بحیث یک نیروی داخلی علیه حکومت وی در جنگ است، این جنگ شورش داخلی قلمداد گردیده و شورش های داخلی توسط افغان ها که مسلمان هستند، جهاد علیه حکومت می شود. در آنصورت حکومت وی یک حکومت مزدور تحمیل شده امریکا درج تاریخ می گردد که وی هر گز حاضر به قبولی همچو گفتار و توجیهات نیست. اما امریکایی ها که تا یک حد خود را درگیر خصومت های قبیلوی افغانستان ساخته بود، هرگز نمی توانستند جنگ داخلی افغانستان را یک جنگ تروریستی بین المللی جلوه دهد. حمایت امریکا از غنی غلزی و حامد کرزی، شرکت امریکا در خصومت های قبیلوی افغانستان است. در طول این مدت حامد کرزی و غنی غلزی از قوای نظامی امریکا و متحدین امریکا برای سرکوبی مخالفین قبیلوی و قومی خویش استفاده کرده و استفاده می کنند.

حامد کرزی و غنی غلزی هر وقت با امریکایی ها خصوصی دیدار می کنند، غیر پشتون ها را تروریست معرفی می کنند. هر وقت با عربستان سعودی تماس می گیرند، حریفان غیر پشتون خویش را شیعه رافضی قلمداد می کنند. هر وقت با روس ها در تماس می گردند، حریف های خود را نوکر امریکا و خطر برای منافع روسیه در منطقه قلمدادی می کنند.

وقتی قوای نظامی غرب، دیپلمات ها، کارمندان امدادی و خبرنگاران امریکایی و کشورهای عضو ناتو متحد امریکا مثل مور و ملخ در سال ۲۰۰۲م بعد از سقوط طالبان وارد کابل گشتند، اکثریت شان برای بار اول کابل و افغانستان را با چشم سر می دیدند. وقتی غربی ها وسعت تخریب شهر کابل را دیدند بیش از حد حیرت زده شدند. مخروبه های دو طرف هر سرک کابل گویای تخریب بیرحمانه بود. سقف خانه ها بکلی فروریخته بود. جای پنجره ها و کلکین ها بود ولی چوب و چوکات ها بسرقت برده شده بود. اکثر خبرنگاران غربی از دیدن این تراژیدی بیاد مخروبه های برلین توسط قوای متحدین در جنگ دوم جهانی (۱۹۳۹-۱۹۴۵م) و مخروبه های شهرهای ناگاساکی و هیروشیمای جاپان که مورد حمله اتمی امریکا قرار گرفت می افتادند. یا مخروبه های چچنیا توسط فایرهای هوایی و زمینی قوای روسی را در اذهان مجسم می ساختند که بصورت منظم از طریق مطبوعات در خور غربی ها داده می شد.

خبرنگاران غربی و روزنامه نگاران تمام این تخریبات را به اشغال قشون سرخ از افغانستان منسوب ساخته و با طمطراق زیاد گزارش تهیه می کردند. ذهنیت اکثریت مطلق غربی ها هنوز هم تحت تاثیر تبلیغات دروغین دوران جنگ سرد قرار داشت. از نگاه آنها چنین تخریبات صرف و صرف توسط قشون سرخ مجهز با آخرین سلاح جنگی ممکن بود و مجاهدینی که اکثرا با پای لوچ و سوته و بیل جهاد می کردند، قادر نبودند این همه تخریبات را مرتکب گردند. بعد از اشغال کابل توسط مجاهدین کشورهای غربی در کل افغانستان را فراموش کردند و هیچ خبرنگار غربی حاضر نبود از تخریبات کابل توسط مجاهدین گزارش تهیه نمایند.

واقعیت امر این بود که تمام این تخریبات بیش از سه سال بعد از خروج سربازان شوروی از افغانستان صورت گرفت. کابل پایتخت و قلب افغانستان توسط خود افغان ها تخریب گشت و این ادعاهای خبرنگاران غربی که تخریب کابل توسط قشون سرخ صورت گرفت یکی از همان جعلیاتی است که تمام تاریخ و زندگی افغان ها را آغشته ساخته است. سربازان شوروی کابل را دست ناخورده تسلیم مجاهدین کردند.

عامل اصلی و ظهور طالبان هیچ کسی بجز مجاهدین بوده و شده نمی تواند. اعطای القاب از قبیل قهرمان، ناجی، مجاهد .... برای گروهای تروریستی مجاهدین، نمک پاشی بالای زخم های باز ساکنین کابل است که تمام جریانات را با چشم سر تماشا کردند و بر خبرنگاران غربی بخاطر پخش چنین دروغ های شاخدار نفرین می فرستند.

کد (9)


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
تاریخ
جهاد
نظرات بینندگان:

>>>   علت اصلی ظهور طالبان آن بود که اهداف و پلان های پاکستان با رویکار آمدن مجاهدین به قسمیکه پاکستان میخواست پوره نشده بود، چون گل بیدین در راس آن حکومت نبود و امکان آن در آینده هم مشکل بنظر می رسید؛ بناعن آی اس آی و حکومت پاکستان طالبان را بجای گل بیدین ایجاد کردند تا عین هدف را توسط طالبان پیاده کنند۰

>>>   شروع بد بختی کشوربعداز۲۶ سرطان وهفت ثوربخصوص بعدازتجاوز قوای شوروی ها آغاز شد .مجاهد زاده ظلم های نابخشودنی کمونست های کشوراست.اماهیچ کس نمی خواهد این بد نامی را بخود بگیرد .اگرواقع بیبنانه بگوییم تمام احزاب وگروه های سیاسی کشورمسول بربادی کشورهستند .

>>>   دقیقا که پلانهای شوم کشورهای منطقه ما را به این روز رسانده است خدا رحم کن به حال این ملت رنج دیده
فرهاد مجاهد زاده هروی مقیم کابل

>>>   به نظردهنده دوم!
درقسمت دیگران مخیر هستید.ولی کمونیستان نازنین را چیزی نگوکه به عذاب خداوندی گرفتارمیشوی.انها صادقترین٫باشرفترین وبهترینهای ما بودندکه درک شان نکردیم٫حرفشان نشنیدیم٫وهمه بدختیای مانتیجه همان شناخت نادرست ماازان وطنپرستان واقعی است.
خیراله خرم

>>>   جواب فرهاد مجاهد
افغان یاد گرفته است علت همه بدبختی ها را روی سر دیگران بیاندازد حاکمان افغان کاملا بی گناه هستند ما همه دنیا را با خود دشمن پنداشتیم و گمان داریم همه خواستند برعلیه ما توطیه کنند اما هیچ وقت پرسان نکردیم ما خود چی کردیم ؟!

>>>   علت همه بدبختی ها امروزی از از نتیجه خودخواهی جهالت و لجاجت داوود دیوانه شروع شد، از کورس جبری زبان پشتو او تا پشتو تولنه احمقانه و جعل تاریخ او تا پشتونستان خواهی احمقانه او و تا کودتای او، و بلاخره تا روش احمقانه او با باداران روسی اش در ملاقات آخر او با بریژنیف رهبر روس ها۰ ....


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است