«کاسه داغ تر از آش»؟ همین عبدالله است
جناب عبدالله بجای اینکه از آرمان های فاشیستی قبیله و طالبان بیزاری بجوید و در مسیر محاکمه و مجازات آنان بکوشد، خود "کاسه داغ تر از آش" شده و مصر تر از سران فاشیست قبیله در پی آزادی طالبان بوده و می باشد 
تاریخ انتشار:   ۱۲:۴۲    ۱۳۹۹/۴/۲۱ کد خبر: 164130 منبع: پرینت

«کاسه داغ تر از آش» شنیده بودید؟ همین عبدالله است.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper) عبدالله عبدالله که همواره خود را مدافع حقوق غیر پشتون ها بخصوص تاجیک ها معرفی کرده است، بیشترین ضربه را بر پیکره غیر پشتون ها مخصوصا تاجیک زده است.
گذشته عبدالله نشان می دهد که وی در طول دوران مبارزه و پس از آن هموراه "مار در آستین" تاجیک ها بوده و امتیاز پشتون ها بر تاجیک ها را بر همه چیز حتی منافع ملی ترجیح داده است.

همراهی چند روزه عبدالله با احمدشاه مسعود از او چهره مدافع آرمانهای مسعود ساخته و اکثر هم حزبی ها و رهروان مسعود همواره پیرو عبدالله بوده اند و بارها نیش زهرآگین این مار آستین آنان را زخمی ساخته است اما بازهم بخاطر منافع شخصی و تیمی به عبدالله اعتماد کرده اند.
سه دوره انتخابات ریاست جمهوری مبین این مساله است.

عبدالله یکی از ماموران شبکه های استخباراتی است و از خود اراده ای ندارد، همچنانکه غنی و دیگران ندارند و باید تمامی فرامین و دستورات باداران شان را دقیق و متوالی اجرا کنند.
"ریاست شورا ی مصالحه برای عبدالله تداعی کننده ای ریاست کریم خلیلی و سلام رحیمی است. از همین حالا باید گفته شود که اینبار تن دادن عبدالله به غنی به مراتب رسواتر و افتضاح آورتر از پنج سال ریاست اجرایی اش است و حتی آن دوره را به حساب عبدالله یک دوران طلایی باید دانست. اما این خفت کنونی برای او و یارانش «مرگ سیاسی» را رقم میزند و بس..."

در این روزها آنچه بیشتر از همه غیر فاشیست های قومی را می آزارد، هماهنگی بیش از اندازه و همه جانبه فاشیست های قومی با تاکید افرادی است که خود را مخالف آرمانهای فاشیستی قبیله معرفی کرده اند. در حالیکه دغدغه و اجرایی کردن طرح های فاشیستی قومی باید آنان را نگران کند نه اینکه از فاشیست ها در این مسیر حمایت و پشتیبانی کرده و داغ تر از خودشان وارد میدان شوند.

هرچند با عبدالله و خیانت های او آشنا هستیم اما تعجب از اطرافیان عبدالله است که هنوز نمیدانند یا خود را بخواب زده اند که عبدالله مدافع فاشیست های قبیله است و ماموریت دارد تا همه امتیازات این کشور را به قبیله بسپارد.

برهمه ما روشن و مبرهن است که طالبان جنایات و کشتارهای طالبان فراوان انجام داده و کشور را به بهانه حضور خارجی ها به تباهی کشاندند در حالیکه اینک خودشان با خارجی ها به توافق رسیده اند و سرسپردگی شان را با آمریکایی ها به اثبات رساندند.

در این موقعیت جناب عبدالله بجای اینکه از آرمان های فاشیستی قبیله و طالبان بیزاری بجوید و در مسیر محاکمه و مجازات آنان بکوشد، خود "کاسه داغ تر از آش" شده و مصر تر از سران فاشیست قبیله در پی آزادی طالبان بوده و می باشد.

عبدالله که اینک مقام ننگین ریاست شورای مصالحه تشریفاتی را بردوش می کشد اصرار دارد تا روند رهایی پنج هزار زندانی طالبان به پایان برسد.
وی در پایان نشست بین‌المللی پشتیبانی از صلح در کابل صحبت گفت که نخستین نشست گفتگوهای میان افغانان یک هفته پس از پایان رهایی پنج هزار زندانی طالبان در دوحه برگزار خواهد شد. ما به عدد پنج هزار خواهیم رسید. من در اینباره با رییس جمهور غنی گفتگوهایی داشته ام و پیش از این با او با جزییات گفتگو کرده ام. این بخشی از مرحله ای است که ما در آن قرار داریم و این کارها اعتمادسازی است و باید از این مرحله به مرحله بعدی برویم که مرحله مشارکت است.

در این میان یکی نیست به این آدم مجهول الهویه بگوید که گفتگوی میان افغانان به تو که خود را جدا از فاشیست های قبیله می دانی چه ارتباط دارد؟

کد (4)


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
عبدالله
قبیله
نظرات بینندگان:

>>>   آقای نویسنده آنچه نوشتی سراسر از تعصب و منافقت چیزی دیگر به نظر نمیرسد خداوند متعال شما و امثال شما پیروان شیطان را مواخذه کند از هر قوم وقبیله که هستید چه پشتون باشید. وچه تاجک ویا هزاره و یا ازبک ،هرکی وهر کس این تعصبات قومی را دامن میزند اصلاَ بوی از آدمیت نبرده ،توبه کن وراه نیکان ونیک مردان را در پیش گیر .
عبدالله ریحان

>>>   عبدالله حقیقت را درک نموده ولی شما که مسعود را در هر مسله پیش میکنید باید بدانید که مسعود را مردم بیشتر از شما میشناسد ارمانهای مسعود صرف چور دزدی غارت و لندغری چیزی دیگری نبود که مردم تا حال از آن ارمانهای نا به کار مسعود رنج میبرد. افغانستان دیگر گنجایش زخم های چند لچک و لندغر را ندارد و طالب هم از همین خاک است نسبت به مسعود ناخلف مبارزه زیاد کرده است و عبدالله به حقیقت پی برده و نمیخواهد که پیش خداوند خجل باشد

>>>   Abdul Hamid
چرا امریکا در افغانستان شکست خورد؟
زیرا امریکا بعد از سقوط طالبان بار دیگر مجاهدین را که شهر کابل را بدون هیچ دلیل موجه تباه ساخت بالای گرده های ساکنین افغانستان در یک وضعیتی سوار کرد که خون قربانیان جهادی ها هنوز هم در کوچه و بازار کابل خشک نشده بود.

یک حدیث بی نهایت جالب از پیغمبر اسلام نقل و قول می گردد:
فتنه خوابیده را نباید بیدار ساخت!

حامد کرزی بحیث چوکره امریکا نباید استخوان های بوسیده محمد داود مشهور به داود دیوانه را بحیث یک فتنه خفته از پولیگون پلچرخی کشیده و بالای زخم ناسور ساکنین افغانستان نمک پاشی می کرد. داود یکی از عوامل اساسی تراژیدی افغانستان و عامل پایوازی شوروی ها در افغانستان بود.

غنی غلزی چوکره دیگر امریکا نباید این شعار فتنه انگیز را سر می داد که آماده است رسالت ناتمام امان الله خان را تمام نماید. اگر امان الله خان رسالتی می داشت وی خودش آن را تکمیل می کرد. رسالت ننگین امان الله خان یکی از عوامل دیگر فاجعه افغانستان است.

سر گوه خشک ششتن زور زدن چین های کون را پاره می کند اما یک افغان حیا ندارد که اشتباه گذشته خود را تکرار می کند.

>>>   رهبران نان گدا رسانه های واژه گدا
بیشترین واژه های که در رسانه ها ما بکار میرود گدایی است از واژه های هندی٫ انگلیسی٫ فرانسه ای و عربی میباشد نان گدایی عادت بدی است که مغزه را تنبل میکند و گدا اندیش میسازد رسانه های ما را که بیشترشان به تنبلی مغزی گرفته هستند توان اندیشه کردن را که گدام واژه بیگانه است و کدام واژه گدایی است را نمیتوانند بکنند ناخواسته به کمک استعمار فرهنگی ٫ زبانی و بیگانه پرستی میرود رسانه ها کار شان رواگ فرهنگی و زبانی بیگانه شده است شاید هم نخواسته نان گدایی سه صد ساله را خورده اند توان اندیشه نفانی (ملی) را ندارند انگشت شماری هم به افغان سازی کردن یعنی نژاد پرستی قومی هویتی کارمیکنند که حمایت کشور های دور و دوبر را هم را باخود دارند نمونه ارتش افغان پولیس افغان هویت افغان پول یک کشور را به نام قوم خود کردهند کاری که نازی های آلمان هم نکردهند شما نام یک کشوری را در جهان پیداکنید که پول کشور شان بنام یک قوم شان باشد ؟هرکاری را نامش را افغان میگویند واژه هندی٫ انگلیسی ٫فرانسه ای ٫ مقولی وعربی را نامش را دری و اسلامی میگویند با چشم پارگی تمام اما پارسی را حرام و پارسی ستیزی را جهاد به کمک استعمار و هم پیمانانش میدانند
پرسش ما این است که در کشور خراسان یا افغانستان انگلیسی که گهواره زبان پارسی است و زبان رسمی دولتی هم است چرا ؟ نام یک نهاد دولتی به زبان پارسی نیست چرا ؟ نام یک اسناد ملی ما به زبان پارسی نیست چرا؟ به انگلیسی است به هندی است به فرانسه ای است مغولی است به عربی است چرا؟ به زبان پارسی نیست ؟ رستی زبان پارسی حرام است ؟؟ انگلیسی هندی فرانسه ای حلال است در جمهمری اسلامی خراسان یا افغانستان انگلیسی ؟؟ باید کسی پاسخ بدهد ؟ به کمک و حمایت کی ؟ تا این اندازه پارسی ستیزی ؟ در گهواره زبان پارسی صورت میگیرد مردم حق دارند بدانند که این توهین و ستم را کی به پارسی زبان ها میکند ؟؟ نقش جمعیت اسلامی خراسان یا افغانستان انگلیسی در این ستم نفانی (ملی) فرهنگی چیست از بن آلمان تا قانون اساسی ؟
نویسنده نادر روستایی

>>>   خود عبدالله و باند خاینش جنایت کارتر از طالبان است جنایت شان را در کابل و فروش هزاران وسایط محاربوی و هزاران طیاره جنکی به پاکستان را کس فراموش نه کره است.
زلمی


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است