پایان تاریخ حزب جمعیت اسلامی!
 
تاریخ انتشار:   ۱۵:۰۰    ۱۳۹۹/۴/۷ کد خبر: 163979 منبع: پرینت

روزگاري به خود مي باليديم كه در سايه حزب جمعيت و قهرمانان بزرگي مانند حضرت مسعود، استاد رباني، اسماعيل خان، سيدخيلي، دَاوُد، كاظمي، شاه جهان، ذبيح الله، صدها و هزاران فرمانده و مجاهد راستين اين حزب كه جان خود را در راه دفاع از آرمان ها و ارزش هاي مردم و سرزمين شان از دست دادند زندگي ميكردیم و خدارا شاكر بوديم تحت حاكميت وحشتناك حزب اسلامي و طالبان نيستيم اما امروز «حزب تجزيه شده جمعيت» به يك كابوس وحشتناك براي ما تبديل شده است که در سايه آن نميشود حتی سخني گفت و نفسي آرام كشيد!

بعد شهادت فرمانده نامي و اسطوره اي آن احمد شاه مسعود نه انديشه هاي ضد استعماري در حزب جمعيت وجود دارد و نه استقلال و آزادي خواهي ديده ميشود هرچند پيشواي بزرگ آن استاد رباني كوشيد رسم ديرين را حفظ كند اما موفق نشد و در زمان حيات مارشال فهيم علي رغم كاستي هاش يك خوبيت داشت همه اعضا تحت فرمان آن جمع بودند آن هم از ميان رفت...

امروزه حزب جمعيت نه اقتدار نظامي دارد و نه حاكميت سياسي و نه محبوبيت اجتماعي همه چيز را در همه جا از دست داده است تنها چيزي از اين حزب بزرگ باقي مانده كابوسي براي آزاديخواهی است که بیشتر افراد آن أجير در دست اشرف غني و كرزي است كه از اين حزب در راستاي سركوب مردم استفاده ميكنند.

١-در بٌن رفتند همه لشكر و جريان هاي سياسي را تسليم يك فرد مجهول كردند که در تاريخ چنين كار بي شرمانه و نابخردانه را حتي رهبر يك قبيله محلي و قومي نكرده است.
٢-مجلس بزرگان براي قانونگذاری دایر كردند، هر آنچه گفتند و نوشتند بلي گفتند.
٣-در انتخابات يونس قانوني برنده شد از تهديد زلمي خليل زاد ترسيدند عاجزانه خدا حافظي كردند، ملت را در ميدان رها كردند.
٤-در قرار دادها و دزدي ها با كرزي شريك شدند، فرهنگ جهاد و پاكي را فراموش كردند.
٥-در انتخابات های مکرر مردم را جمع كردند، جبهه ساختند اما مکرر اشك ريختند خدا حافظي كردند و‌همدیکر را ملامت کردند اميدها را برباد دادند.
٦-انتخاباتی كه همه در آن شاهد بوديم ملت را در جاده ها رها كردند در سفارت توافق پنهاني كردند!
٧-در زمان بركناري عطا از بلخ از ايمان، جهاد و ارزشها گفت أما يك شبه همه آن احساسات مردم را برباد كرد، غرور مردم را شكست و آن لشکر را به دو دسته عبدالهي و عطائي تقسيم كردند.

انتخابات آخر و حمایت صلاح الدین از عبدالله که ریاست صلح را در آخر پذیرفتند پایان کار نیست.
در طول اين سال ها در سايه سكوت رهبري حزب جمعيت شهرها آتش زده شد مردم روستاها به خاك خون كشيده شد، هزاران فرمانده و صدها هزار جوان اين سرزمين كشته، ترور و آوره شدند همه آنها از و فاداران حزب جمعيت يا وابستگان حزب جمعيت بودند که در آتش خشم وطن فروشان مي سوختند اینها در قصرها خفته بودند و صدها جنايت پيدا وپنهاني مرتكب شدند كه بازگو كردن آنها قلم بي زبان و دفتر بي ننگ ميخواهد حملش كند!
آرمانها و ارزشهاي مسعود را ناديده گرفتند، به خون پاك شهيدان آزادي خيانت كردند، وطن را فروختند، دين و مذهب را حراج كردند.

برگزاری مجالس و دیدارها این حزب متلاشی شده در کابل و بلخ میان دسته صلاح الدین و عطا محمد نور پایان تاریخ حزب جمعیت است که بایستی متدینین و روشنفکران نسل دیروز و امروز تاجیک دست در دست هم دهند یک حزب جدید را پایه گزاری و در آن منافع مادی و ‌معنوی خویش را جستجو‌ کنند.

گل امیری


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
حزب جمعیت
جمعیت اسلامی
نظرات بینندگان:

>>>   آقای امیرزاده درست فرمودی.

>>>   با مردن شوروی تمامی احزاب لیننیست نیز مردند این احزاب بنیاد گراه هم به اشاره و پشتیبانی غرب، وهابیسم و صهیونیزم بوجود آمدند و بدون پشتیبانی آنها هم به نابودی محکوم اند. اینطور که معلوم میشود با آمدن کرونا سیستم جهانی بزودی تغییر خواهد یافت و امیدواریم که گروه های دیگر جنایتکار (گروه گل بیدین، نا اتحاد و ....) نیز خواهند مرد.
آزاده

>>>   آقای گل امیری
شهید کاظمی جمعیتی نبوده بلکه رهبر حزب اقتدار ملی بوده که اکنون نیز نیمه فعال است و برادر کاظمی به جای او حزب را هدایت می کند.

>>>   دهه دموکراسی دوران ظاهر شاه،دهه شکوه احزاب سیاسی و تشکیلات آنها بود که منجر به پیروزی احزاب خلق و پرچم و انقلاب ثور شد.
حزب اخوان المسلمین دوره دموکراسی در پاکستان به دو جناح حزب اسلامی و جمعیت اسلامی،مانند حزب خلق و پرچم،بر اساس ملیت های پشتون و تاجک تشکیل شد.
در پهلوی حزب اسلامی و جمعیت اسلامی،بعضی احزاب دیگر نیز یا از بدته این احزاب جدا شدند و یا به اساس ملیت های دیگر تشکیل شدند،مثل حزب اسلامی سیاف و محاذ اسلامی و حرکت انقلاب اسلامی و وحدت اسلامی و دیگران.
دوران شکوه این احزاب نیز بعد از پیروزی شان در مقابل شوروی ها و تشکیل دولت اسلامی بود که بعداً بخاطر قدرت اختلافات در میان شان ایجاد شد و منجر به جنگ های داخلی شد و بمیان آمدن گروه طالبان.
بعداً حادثه یازدهم سپتامبر و دوباره به قدرت رسیدن جمعیت اسلامی منهای برهان الدین ربانی.
با کوشش دوباره برهان الدین ربانی برای رسیدن به قدرت،سیاست کرزی تیز تغیر کرد و نفوذ جمعیت اسلامی را روز بروز در دولت کمتر کرد و روی به پشتوتیزم آورد.
با آمدن اشرف غنی و آمدن گلبدین به کابل،دوباره کم کم حزب اسلامی نیز دوباره پا بر عرصه قدرت گذاشت.
حالا اگر امریکایی ها دروغ نگویند و قوای خود را بیرون کنند و افغانستان را به حال خود بگذارند،دوباره طالبان بر سر قدرت میرسند و تمام احزاب دیگر محو میشوند.
اما اگر امریکا بازی موش و پشک را انجام دهد و قوای خود را از افغانستان بیرون نکند،همین حالت دوام خواهد داشت.

>>>   جناب گل امیری تشکر زیاد که واقعیت ها را معرفی کردید، اما از زمانیکه ما حزب جمعیت را میشناسم در مناطق تحت حاکمیت شان من نام بعضی از جنایات را نه شویده بودم و تصور اش را هم نمی کردم اما اعضای این حزب آنرا انجام میدادند شاید امروز این جنایات شان فراء گیر شده و شما هم اعتراف کردید.
داوود امیری

>>>   اقای امیری !
اگر گزاف نگفته باشم احزاب ساخت پیشاور و تشکیل یافته در دنیای هجرت هیچ کدام حزب ملی ومردمی نبوده اکثرا تحت تاثیر جماعت اسلامی پاکستان وجماعت علما ویا هم با دکته ای =ای اس ای تنظیم یافته وبه اساس یک ضرورت ایجاد ویکی از بطن دیگری تولد یافت وایجاد گردید پسوند اسلامی درین احزاب صوری وشکلی بوده در اسلام عزیز تحزب وحزب گرای نه تنها مجاز نیست وگردانندگان این احزاب هیچ نوع اساس شرعی ودلیل اسلامی به ساختن احزاب خود ندارندوحتی تفرقه وپراگندگی واختلاف در اسلام ومیان مسلمین را ممنوع قرار داده است پوشش وتلون اسلامی درین احزاب مقتضای بازار گرم پیشاور بود که هرکه چیزی را میساخت در اخیر ان کلمه ای اسلامی را اضافه مینمود در حالی که بسیاری ها شان به اسلام وجهاد معتقد نبودند وهمین دوست نما های دشمن ضفت اسلام عزیز را پارچه ومنقسم نمودند ودر میان جهاد گران وملت مسلمان افغان چند دستگی ایجاد نمودند خوب انست که نام حزب وگروه خودرا القاب اسلامی ندهیم ولی اسلامی عمل نمایم وبه اسلام هردل عزیز خدمت نمایم تا جای که من میدانم فرزندان این رهبران احزاب اسلامی همه به بی راهه رفته در صورتی که اینهامحیط خانوادگی خودرا نتوانستند اصلاح نمایند چگونه میتوانند مصدر خدمت شایان به اسلام ومسلمین گردند فرزند مولوی محمد نبی محمدی با بدنام ترین خواننده ای زن افغانستان معاشفه ومعانفه مینمود وجناب جلال ربانی هم در کانادا همه روزه باغهای گل را اب میدهند وخواهران گرامیش با مد وفیشن دست وپنجه نرم مینمایند و وفرزند ناتنی اقای حکمتیار در لندن درحالیکه مست ونشه ای شراب بود تصادم نمود وجان خودرا از دست داد ودیگران شان هم سر از سفارت امریکا و کشور های غربی بیرون نمودند وجناب حکمتیار ودیگران هم به اندازه ای که خون مسلمان را ریخته اند پیش چشم های شان را خون گرفته وجای که تهمت ودروغ را بیابند اصلا به راست وواقعیت علاقه ندارند گرچه غربی ها ظاهرا ازین احزاب هراس دارند وتا میتوانند انهارا منشعب وپراگنده میسازند واین همه نه بخاطری این که این گروه ها اسلام گرا وپابند اسلام اند بلکه خارجی ها از تشکل ویک پارچگی مردم هراس دارند هرکدام این احزاب به شمول جمعیت داستانهای بیشمار دارند وکجروی وبیراهه روی شان کمتر از احزاب چپی نیست نمیخواهم بیشتر ابروی خود وپاکدلان این گروه هارا بریزانم
تبنگچی

>>>   به فکرمن هیچ یکی از رهبران جهادی فکر ٫ عقیده ، مفکوره ٫ و ارمان وابادی وطن را هرگز نداشته وندارد به جز ویرانی وتباهی کشور :
احمد از ترکیه

>>>   نابودی جمعیتی ها وجمعیت نا اسلا می را که بیش از بیست سال چور وچپاول وغارتگری،ویرانی وقتل عام نمودند.نابود میشو ند مانند ربانی مسعود،فهیم ،احدی وغیره.خدا وند در دنیا وآخرت
تمام جمعیت های نا مسلمان رابجزای شان برساند.

>>>   اقا گل امیری ، میگویند: با ما بشینی ما شوی، با دیک بشینی سیاه شوی. بزرگان جمعیت همشه دزد د چپوالگران هستند و اینها همه یا برداران و یا دوستان و همسنگران مسعود بودند، اگر مسعود زنده میبود او هم مثل همینها بود .

>>>   أميري جان اين را بداني كه تجارت با دين ، ناموس شهيد، خون شهيد عملي است نا بخشودني ، قومگرائي و سمت گرائي علت خارج شدن از أمت رسول الله محمد مصطفي است . جمعيت اسلامي افغانستان تحت قيادت استاد نيازي شهيد تشكيل شد، افغانستان شمول بود، در دوران جهاد جبهات هرات و قندهار، وردك و كابل، كنر و پكتيا، شمال كشور قويترين جبهات بودند، رهبران جهادي تنظيم هاي ديگر احترام خاص به جناب استاد رباني داشتند، اكثر جبهاتش از طرف نهضتي هاي تعليم يافته و متدين اداره ميشد، جمعيت در كشور هاي اسلامي از اعتبار خاص برخوردار بود، اما به مرور زمان با تشكيل شوراي نظار و سرازير شدن تعداد زياد از چپي هاي تاجك بنام مهاجر خود را در بدنه اين تشكيلات جابجا كردند، و با استفاده از تعصب نژادي و برتري خواهي با عث اختلافات دروني جمعيت شدند، و جمعيت اسلامي را به يك اتحاديه سمت شمال مبدل كردند، علت تشكيل اتحاد اسلامي سياف همين قومگرائي هاي جاهلانه بود، دليل اين واقعت ها پيشرفت بي حد داكتر عبدالله، قانوني و حتي امرالله صالح كه أصلاً زماني كه از كابل آمدند جمعيتي نبودند ولي بسيار زود چهره شدند، در حالي كه از همين پنجشير داكتر نصير احمد نور و انجينر إسحاق هم داشتيم كه از أوائل نهضتي ها بودند، ولي اسلام هدف شان بود نه چاپلوسي ولي هيچ وزيري نشدند، نفوذي ها نو وارد بعد از تشكيل حكومت نامنهاد اسلامي حتي سبب راندن چهره هاي جهادي مانند حقاني و ديگران شدند، و بعد سبب تشكيل طالبان شدند، سبب جنگ هاي داخلي بين جمعيت و متحدين چپي شان با أهل تشيع و هزاره در ابتدا و بعد با همه تنظيم ها و قوت هاي ديگر مانند جنبش، حزب اسلامي شدند، در مذاكرات بن همين چهره ها در خدمت كفار حتي حق كانديد استاد رباني و استاد سيرت را ملغي قرار دادند، در قتل مسعود همين چهره ها ساكت شدند و هم چنان در قتل استاد رباني و ده ها شخصيت جهادي ديگر، از اين صداي بر نخاست كه قاتلين آنها معلوم شوند. أصلاً جمعيت اسلامي در شروع حكومت اسلامي و خلع قدرت استاد رباني توسط همين شوراي نظار و استفاده ظاهري از چهره استاد ، شروع به جان كندن كرد و با مرگش جمعيت هم با او يكجا دفن شد.
و اين مرگ جمعيت و ديگر تنظيم هاي اسلامي پلان شده بود و است ، زيادترين دزدي و چور در بيست سال گذشته بنام جمعيت از طرف همين گروپ و اطرافيان شان صورت گرفته است، هم چنان در اين أواخر با نيرنگ هاي قبل پلان شده حزب حكمتيار را در حضورش از بين بردند، و عنقريب ديگر تنظيم ها و چهره هاي كه قرآن را كتاب خدا و اسلام را دين خود ميدانند يا منفردانه و يا گروهي هم از بين ميبرند و هم بد نام ميسازند تا نسل آينده را غلام بي باز خواست خود ساخته و اعتبارات ديني مجتمع را از بين ببرند.

>>>   اميرى صاحب.موضوع نويشته تان به حزب اسلامي ربطى هم نداشته بوده، بازهم زهر تان را به سوى آن حزب مليونى باشيده ئيد.كاش شما اصحاب قلم ونويسنده هاى توانا سبب وصل قلب ها ميبوديد، جقدر خوب ميشد.

>>>   عطا نور چه چیزی به گفتن دارد؟
هیچ
اما برای جفیدن زیاد.
صلاح الدین ربانی فقط یک چانس دارد و آن دایر کردن کنگره جمعیت و دوباره سر پا کردن و جوان ساختن جمعیت در مشاورت با پیران با تجربه و خردمند.
اگر با عطا معامله کرد مثل پیوستن به عبدالله سودش هیچ و زیانش کمر شکن است.

>>>   دقیقن باید فارسی زبان هابرپایه ای اندیشه ملی وارزش های اسلامی جریان سیاسی فراگیر را ایجادکنند

>>>   باشنده گان کابل از حزب جمعیت وجمعیتی ها نفرت دارندوکدام خاطره خوش هم ندارند .نفرت بر آنها ورهبرا ن بدنام شان.ربانی در فکر فا میل خود شود خواهر وفامیل خودرا از هوتل های دوبی وکلب های شبانه جمع آوری کند.
بامید خدا نابود میشوند.
سید رحمن باشنده کبل.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است