گیر افتادن روحانیون تاجیک در چرخه ترور
حذف شدن نیازی و مفلح از مخالفان طالبان و امریکا و ارگ در ماهیت سیاسی تصفیه قومی و نژادی است و در راستای برقراری امارت طالبانی بر اساس سازشنامه دوحه و تفسیر طالبانی دین و شریعت اسلامی است 
تاریخ انتشار:   ۱۰:۳۱    ۱۳۹۹/۳/۲۵ کد خبر: 163804 منبع: پرینت

ترورخونین شهید مولوی ایازنیازی {از مردم تاجیک بدخشان} دوهفته قبل در سال جاری بوسیله یک انتحاری طالبانی در مسجد وزیر اکبرخان و اخیراً ترور خونین شهید مولوی عزیز مفلح {از مردم تاجیک پریان پنجشیر} در حین ادای نماز با عده ای از نمازگزاران در مسجد شیرشاه سوری در کابل، در ماهیت سیاسی نشان دهنده موج جدید ترورهای سیاسی است به هدف حذف علمای تاجیک تحصیل کرده دانشکاهی صاحب فهم علم دین و علم اصول و علم فقه و علم حدیث و تاریخ اسلام که با پاکستان و طالبان و امریکا و ناتو مخالفت می کنند، تا میدان مذاکرات «بین الافغانی» برای مولوی های مدارس طالبان خالی شود که هم حاکم میدان مشروعیت شرعی «مذاکرات بین الافغانی» شوند و چرخه سیاسی شریعت را به کردن رقبا تیز کنند و هم ریاست مذاکرات را ملایان طالبان از جمله ملاغنی برادر و ملااستانکزی بدست بگیرند و راه را برای تغییر قانون اساسی و تشکلیل حکومت موقتی باز کنند که در پایان درامه سیاسی مذاکرات «بین الافغانی» امارت اسلامی طالبان در افغانستان برطبق مواد موافقنامه 29 فبروری 2020 دوحه برنده میدان مذاکرات گردد.

هم مولوی ایاز نیازی و هم مولوی عزیز مفلح از علمای برجسته تحصیل کرده دانشکاه الازهر و صاحب فهم علم دین و حدیث و فقه و صاحب طهارت روحی و نفوذ کلام در میان مردم افغانستان بودند و با پاکستان و طالبان و سیاست های امریکا در افغانستان مخالفت می کردند.

مولوی ایاز نیازی و مولوی عزیز مفلح، علیرغم تفاوت های شان در روش بیان و موعظه دینی، هردو مرد زبان دار، حلیم، خوش صحبت، خوش برخورد،، ضدطالب و صریح الجهه و در بعضی مواقع در جنون بیان حقایق بی باک و ناقد علیه امریکا و برنامه های ارگ صحبت می کردند.
هم مولوی نیازی و هم مولوی مفلح کتله های وسیعی مردم را با خود داشتند. پس از فوت ناگهانی مولوی قیام الدین کشاف رییس شورای علما، مولوی نیازی در میان سایر ملایان برجسته تر از همه برای احراز کرسی ریاست شورای علما بود. عروج مولوی نیازی به کرسی شورای علما خواب وحشتناک برای پاکستان {طالبان} بود که باید حذف می شد.

هرجند منتقدان شیخ الحدیث نیازی، او را ملای مردم عوام تعریف می کنند که آثار در معارف دینی از خود بجا نگذاشته است. بیشتر سخنرانی کرده و قصص را سرهم نموده و به مردم عوام داستان های مذهبی را همراه با روایت حدیثی قصه می کرده است. همین نقد را بر مولوی مفلح نیز وارد کرده اند. اما هردو شهید زبان داران با جرات بودند و برضد طالبان و لشکرهای تکفیری داعشی و نفوذ و حضور امریکا و ناتو در افغانستان بودند. حضور مولوی نیازی و مفلح در مذاکرات «بین الافغانی» در گفتمان دینی و تشکیل نظام اسلامی تیغ شریعت ملایان طالب را از گردن مردم افغانستان، دور می ساخت. هم نیازی و هم مفلح هرچند منتقد ارگ بودند اما در قضیه طالبان علیه امارت اسلامی بودند.

حذف شدن نیازی و مفلح از مهم ترین شخصیت های روحانی تاثیر گذار بر کتله های وسیع مردم و مخالف طالبان و امریکا و ارگ و همچنان ترورهای سیاسی بعدی آینده که مولوی های صاحب فهم و آشنا به راز و رمز بازی ها که حضورشان در مذاکرات «بین الافغانی» خطرناک تشخیص گردیده از اقوم غیر تاجیک مخالف سازشنامه دوحه را هدف قرار خواهد داد، در ماهیت سیاسی تصفیه قومی و نژادی است به هدف حذف علمای صاحب فهم و مخالف مذاکرات «بین الافغانی» و تضعیف چایکاه روحانیون تاجیک و هزاره در جامعه و نظام آینده سیاسی افغانستان و برقراری امارت طالبانی بر اساس سازشنامه دوحه و تفسیر طالبانی دین و شریعت اسلام.

از سوی دیگر، گزارشات مشعر است که علایمی وجود دارد که کمپاین تبلیغاتی گسترده ای به نفع داعش در سطح تلویزیون های داخلی و خارجی مربوط به «افغانها» شروع شده است. اینطور به نظر می رسد که لشکر خراسان داعش در شمال افغانستان در کوهستان و کاپیسا و دامنه شمالی اکنون در ساختمان سلولی چند نفری پراگنده شده اند.
قسمی تنش میان طالبان و داعشیان در داخل افغانستان رقم خورده است. امریکا داعشیان را وارد افغانستان کرد تا طالبان اضافه خواه را در پیچ فشارهای لشکر خراسان داعش در مناطق شرقی و جنوبی و شمال غرب {ولسوالی درزاب ولایت جوزجان} و سرپل گیر اندازد تا آنها را رام کند. داعشیان با طالبان در ننگرهار و ولسوالی درزاب درگیر شدند. لشکر خراسان داعش خلافت اسلامی ابوبکرالبغدادی، حکم تکفیر و کشتار طالبان را صادر کردند.

بر اساس تفسیر داعشی از اسلام، مسلمان محمدی راه سلف صالح {صحابه پیامبر ص} وظیفه اسلامی و شرعی اش امر به معروف و نهی از منگر-یعنی جهاد علیه بی خدایان و کافران و به غنیمت گرفتن اموال و زنان و دختران آنها به کنیزی است و سر بریدن تمام مردان آنها و بفروش رساندن زنان و دختران کنیز اسیر ملک یمن {غنیمت جنگی} در بازار فروش بردگان به رسم سَلَف صالح.

داعشیان، در تفسیر رادیکال آنچنانی تکفیری قتل عام های دیگر اندیشان و اقلیت های مذهبی و قتل شیعه ها و به بردگی گرفتن زنان و دختران قسمی که در عراق و سوریه دیده شد را اسلام ناب محمدی و شریعت دین تعریف می کنند. داعشیان به همین خاطر طالبان را خارج از شریعت و دین اسلام خواندند و حکم کشتن و مصادره اموال آنها را صادر کردند.

پس از سازشنامه دوحه، طالبان رام شده در خط سیاست امریکا در جنوب آسیا، تاج و تخت افغانستان را به نام امارت طالبانی گره زدند.
داعشیان در معامله دوحه در میدان گارزار با طالبان از لطف ترامپ محروم شدند. بلک واتر طالبان محل اختفای رهبران داعش از جمله فاروقی امیر کل لشکر داعش خراسان را به شورای امنیت ملی افغانستان سپردند. ریاست امنیت ملی در یک رشته عملیات های پلان شده رهبر لشکر داعش خراسان را در مارچ 2020، در افغانستان بدام انداخت و با چند نفر از قوماندان دستگیر و به محل نامعلوم منتقل کردند.
ضیا سراج رییس امنیت ملی افغانستان از متلاشی شدن تعدادی از هسته های سلولی داعش از جمله در شهرکابل خبر داد و این رهبر لشکر خراسان {فاروقی} با تعدادی از قوماندانان داعش بوسیله امنیت ملی گرفتار گردیدند. ترامپ، حمله به شفاخانه 100 بستر مادران در غرب کابل منطقه دشت برچی هزاره نشین شیعه افغانستان را کار داعش خواند. خلیلزاد نیز داعشیان را مسوول حمله به شفاخانه 100 در غرب کابل کرد و کار پاکسازی آنها را در افغانستان وعده داد. با تغییر وضعیت، داعشیان در تیغ دوسره طالب و امنیت ملی گیر افتاده است.

رهبران سلولی داعش که می دانند رهبران تاجیک شورای کوهستان مخالف طالبان هستند، با شورای کوهستان در تماس هستند تا حمایت مردم تاجیک و قوماندانان محلی تاجیک ضدطالبان را در جنگ با دشمن مشترک بسوی شان جلب نمایند و در پناه پوشش مردم تاجیک در محلات به بقا و فعالیت علیه طالبان و حکومت افغانستان ادامه بدهند. اینطور به نظر می رسد که شورای کوهستان {چندی پیش امنیت ملی دونفر از اعضای شورای کوهستان را به اتهام همکاری با داعش گرفتارکردند} و شورای کاپیسا و قوماندانان مخالف طالبان در قسمی تاردوانی با مفرزه های داعشیان درصدد آن هستند که در اتحاد با مفرزه های لشکر خراسان داعش، نقش رهبری کننده را تاجیک ها در سوق و جهت و مسیر جنگ و تصمیم گیری بازی کنند.

دست هایی در کار است که فضای سیاسی افغانستان بشدت ضدایرانی شود.
مولوی مجیب الرحمن در مدرسه دارالعلوم هرات مفتی و امام مسجد است. او تحت پوشش سعودی در غرب افغانستان هم مرز سرحدات شمالی ایران، وظیفه دارد که روح تعصب سنی را علیه شیعه دوازده امامی اثنی عشری رژیم جمهوری اسلامی ایران تحریک کند و جو سیاسی هرات را ضد ایرانی سازد.
مولوی مجیب الرحمن از حکومت اشرف غنی خواست که شیعه های افغانستان را از چرخه سیاست حکومتداری حذف کند. شیعه ها فقط می توانند کار و بار تجاری و دکانی کنند اما نباید در کار دولتی وارد شوند. سایت های تبلیغاتی ملایان وهابی مذهب ضد شیعه بطور عام و شیعه دوازده امامی بطور اخص و همچنان داعشیان تبلیغات گسترده را علیه ایران و شیعه ها دامن می زنند. فرزندان فاشیست قبیله که با زبان فارسی به جنگ تعبیضی برخاسته اند، نیز در ضد ایرانی ساختن فضای سیاسی افغانستان و فشار بر تاجیک ها و هزاره ها نقش بازی می کنند.

عربستان سعودی سعی دارد که با وارد کردن لشکرهای تازه بنیادگرا خوارج تکفیری و پیوند زدن آنها با نیروهای سلفی در هرات، سنی های بلوچستان و زابلستان ایران هم مرز با افغانستان را برضد رژیم ایران به گردش آورد. سعی می شود که ترور مولوی نیازی و مولوی مفلح به مفرزه های ایران در افغانستان نسبت داده شود که مفرزه های اطلاعاتی سپاه قدس برای سبوتاژ مذاکرات بین الافغانی مولوی های ارشد تاجیک را ترور کرده تا روح تاجیک را علیه طالبان آتشین سازد.

اوضاع آشفته سیاسی افغانستان که از بحران سیاسی به بحران سیاسی دیگر کشیده می شود، بیش از هر زمانی امروز چهره هولناک پیدا کرده است. دگردیسی پرعمق سیاسی در حال چهره کشودن است که فضای آشفته سیاسی کشورمان را بسوی فصل جدید جنگ های بی پایان خواهد برد.
اینطور به نظر می رسد که با سفر اخیر جنرال قمر باجوا رییس ستاد ارتش پاکستان به کابل و دیدار با غنی، پیش شرط اغاز مذاکرات «بین الافغانی» تشکیل حکومت موقت و استفعای غنی از مقام ریاست جمهوری، مشخص ساخته شده است. خلیلزاد نیز میان کابل و دوحه و اسلام آباد در پرواز برای ایجاد فتنه های جدید سیاسی به نفع بلک واتر طالبان است.

محمد صدیقی


روحانیون تاجیک

این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
مولوی
ترور
تاجیک
نظرات بینندگان:

>>>   بگونه ای جلوه داده اید که انگار امنیت ملی افغانستان و آمریکایی ها با داعشیان دشمن اند و در صدد نابودی آنها برآمده اند. در حالیکه اصل ایجاد داعش و استفاده های پس از آن، صرفا برای آمریکا و در راستای منافع آمریکا و فاشیستی قبیله تنظیم گردیده است و هیچ تفاوتی بین گروه های مخالف مسلح مانند طالب و داعش و بقیه در اصل نمی باشد.
شما بهتر میدانید که بازی های استخباراتی و رسانه ای غربی ها در راستای انحراف افکار عامه تنظیم می گردد و اصل ماجراها هرگز افشا نمی شود.

>>>   ..... نیاز صرف مربوط به بدخشان نبود بلکه مربوط تمام قشر افغان بود ویا مفلح همچنان و شما کولی بدون خریطه فیر کردید و گفته اید بخاطر آمدن طالبان اینها ترور شده در حالیکه طالب ها قتل اینها را محکوم کردند و انها میداند که این قتلها بخاطر ضعیف کردن دین اسلام است ولی به این دو سه قتل دین اسلام ضعیف نی بلکه محکم خواهد شد و شما این قتل ها را بخاطر پروپاگند منفی خود استفاده میکند این اگر کشته اند از طرف تاجک کشته شده چون امنیت ملی کافر شاخه سی ای ایی همه مربوط به .....است و تمام دزدی کشتار قتل و رذالت از دست همین مردم است

>>>   آیا نمی‌دانید این کشور مال افغان هاست؟! تاجیک ها هزاره و ترکمن و هر قوم و علماهایشان اگر زیر بیرق افغانیت و کلتور افغانی باشند در امان خواهد بود
شاهزمان

>>>   تاجک ها و هزاره ها در مجموع فارسی زبانان از زمان عبدالرخمن خان همیش هدف بدوند هستند و خواهند بود بنا . خود فروشان ، بی ....ها و معام...له گر ها تاجک همین شرایط بالای ما آوردند. مانند قانونی، صالح، عطا، ودیگرانشان ...

>>>   علمای دانشمند و زبان دار تاجک را می کشند تا در آینده نزدیک در مذاکرات با طالبان فقط علمای پشتون با پشتون در مذاکره بنشینند و بر سر پشتونوالی به توافق برسند.
از دید ایشان نه داعش مسلمان است و نه طالب.
طالب از زمان ایجاد که از نزدیکی نا مشروع پاکستان و انگلیس از دامن بینظیر بوتو تولد شد نا مسلمان زاده شد و نا مسلمان بزرگ شد و تا حال نا مسلمان است.
داعش که کفرش از کافر کرده هم غلیظ تر است.
پهلوانان عرصه دانش اسلامی را می کشند تا بگیل های پشتون با شغال های طالب در بحث بنشینند و تسلیم شوند.
دو پارچه از هم جدا مانده پشتون که یک پاره در ارگ است و دیگرش در کویته به هم می پیوندند و جنگ ادامه دارد.

>>>   طالبها نسبت به روحانیون تاجیک حسادت دارند و احساس رقابت با آنها باعث تحریک در ترور خاموش میشود مطابق معمول اول ترور میشود و بعد محکومیت و اعلام بی خبری و بی گناهی میشود. اشرف غنی با آزادی طالبان مسیول خون های ریخته شده است
متاسفانه این پشتونیست ها هیچ چیز را بر قوم پرستی ترجیح داده نمیتانند و چیزی بنام انسانیت و وجدان و شرف نمی‌شناسند.
محمود ربانی پروان

>>>   نویسندگان ما از پاکستان می هراسند تمام گناه را یا بالای ایران یاهم سعودی حواله میکنند. چقدر بی انصافی است. مراکز تروریسستی در پشاور کویته بلوجستان و ایبت اباد و خیبر ایجنسی فعال است و اینها ایران و سعودی را ملامت میکنند. وای به ملت و نویسندگان بی خبر.

>>>   سرخم نکرده ایم به درگاه این وآن
این گناه ماکه کس ازمانمیشود
هرقدرجنایت بیشترصورت گیرد چهرکثیف گروهای وحشی وهم فکران آنها برای مردم واضح وآشکارمیگردد ومردم بیشترازپیش استواروقویترخواهندشد
بندگی گرشرط باشد زندگی درکارنیست
فاروق فروتن

>>>   اگر اقوام غیر افغان مخصوصا تاجیک و هزاره که دارای زبان و فرهنگ مشترک حتی پیوند های خونی باهم دارند فارغ از عقاید مذهبی با یک دست و متحد نشوند روزگار شان از این که هست بد تر هم خواهد شد.
ارادتمند همه ای تان عثمان

>>>   کدام کشور مال اوغان ها است؟
۳۵ ملیون اوغان در پاکستان دنبال اوغانستان سر گردان هستند ، لطفا،" آدرس بدهید پیش از آنکه پنجابی ها بیچاره ها را از صفحه روزگار محو کنند.

>>>   کشتار علما کار CIA به همکاری حلقاتی در درون نظام است

>>>   آقای شاهزمان ما می دانیم که افغانهاکشور ما را اشغال کرده و مانند دزد صاحبخانه را متهم به دزدی می کند.شما بروید تاریخ این سرزمین را بخوانید که مردم بومی و اصلی آن افغانها نبوده اند بلکه تاجیک ، هزاره و ازبکها و در کل سرزمین فارسی زبانها بوده است.در حدود دوصد پنجاه سال می شود که افغانها به کمک انگلیس و کشورهای استعماری وارد کشور عزیز ما خراسان شده و اسم آن را حتی به نام یک قوم مصادره نمود. امروز هم همین افغانها از سوی کشورهای استعماری مورد حمایت قرار دارند و اگر حمایت آمریکا و انگلیس و اسرائیل و پاکستان در میان نباتشد، شر آنان از کشور ما برداشته شده و کشور ما به یک کشور آرام و مترقی تبدیل خواهد شد. افغانها از زمانی که وارد کشور ما شده و قدرت سیاسی را به دست گرفته پیوسته در تخریب فرهنگی، علمی، اقتصادی این کشور کوشیده و به نفع دشمنان ملت ما قدم برداشته اند. با وجود اینکه در عین حال سایر اقوام با ابن اشغالگرانی می خواهند برادر وار زندگی کنند اما این افغانسها هستند که با روحیه اشغالگری اسرائیلی خود را قوم برتر دانسته و هیچ نزاد دیگری را در کنار خود بر نمی تابند. مسعود، ربانی، داود داود، فهیم، مولوی نیازی، مولوی مفلح، کاظمی، مزاری، و... را همگی غیر افغان بودند توسط همین قوم به شهادت رسیدند. مردم ما از وجود این قوم رنج برده و پیوسته به خون و خاک کشیده می شوند. زیرساختهای کشور توسط خمین قوم به نفع پاکستان تخریب می شود و اگر مانعی نباشد تمام منابع اقتصادی و فرهنگی کشور توسط آنان نابود خواهند شد. انتحاری و کشتن مردم و کشتن زن، طفل شیر خوار، زن ، پیر و جوان فرهنگ افغانی است که امروز کشور ما را فرا گرفته و هیچ کسی در امنیت ندارد. این فرهنگ دزدها است که وارد خانه مردم شده و همه چیز را از بین می برند برای اینکه خانه را از خود نمی دانند. این قوم کشور ما را به باد فنا داده و غاصبانه خود را مالک کشور می دانند. ولی در مقابل مردم اصلی این سرزمین این کشور را و فرهنگ و تاریخ آن را دوست دارند و می خواهند کشورش آباد و از هر حیث قابل قبول باشد و از این روحتی یک نفر از افغانها توسط غیر پشتونها ترور نشده است.

>>>   اولا اینکه نیازی ضد طالب نی بلکه درین اواخر آتش بس سه روزه شان ازخود گزری و شهامت خواند. همه ملا ها به ذات خود طالب و داعش اند.
دوم اینکه کشتن جهار ملای که در قوم تاجیک بودند، به معنی تاجیک کشی نیست در حالیکه بیشتر از 8 ملای پشتون را کشتند. بازی بازی امریکایی است که مزدوران خورا یکی را توسط دیگر می کشد
ولی

>>>   آقای شاهزمان! مگر داکتر نجیب الله از قوم شما و زیر بیرق افغانیت و کلتور اقغانی شما نبود مگر مانند چه... کشته شد و در سرک ها کابل با چه حقارت مانند چه نوع ... به دار آویزان شد

>>>   تاریخ ظهور قبیله اوغان پختون مهاجر پشتونستان به سرزمین زیبا خراسان باید اسماعیل یون ، خانم ارین یون ، طاقت حرامی ،کمال ناصر اصولی کوچی و ستار سادات ملتانی بخوانند.
ظهور قبیله بنام افغان « پشتون » به علت خشکسالی طولانی در اطراف کوه های سلیمان در ( سال 1018 هجری , قمری ) , به دستور شاه عباس صفویی به سیستان در اطراف تالاب هامون هرمند سرزمین آبرفتی مسکن گزین شده اند و از اولاد شان در مقابل بقایای شاه طهماسب « شیعه دوازده امامی » نوکر به خدمت پاس بانی میگرفت. کوه های سلیمان در شمال غرب پاکستان کنونی در مرگز شهر مستنگ در تاریخ یمنی محاربات سلطان محمد از سر زمین آبایی افغانان محل سکونت آنان در وادی رور سند و اطراف کوه های سلیمان از قبایل هندی الا صل ملتانی نام برده است و از توابع ایالت سند و از اجزاء پاکستان کنونی می باشد. در یا داشتهای تاریخی بعضی از نویسنده گان انگلیسی منجمله ( جنرال ادوارد فلینستون ) مولف کتاب افغانان نماینده انگلیس در در باره شاه شجاع نامهای تمام مناطق افغان نیشن با تفصیل آن در اطراف کوه سلیمان , خیبر پشتخوا و وپیش وژوب سرزمین آبایی افغانان می باشد و ذکر گرده است.
سید محمد یعقوب هروی در تاریخ نامه ی هرات، نیز این واقعیت را می نویسد زیستگاه اوغان« افغان » یکی از ولایات مکران بوده است. شهر مستنگ شامل دهات بسیاری بوده است چنانکه در حاشیهء کتاب تاریخنامه ی هرات هم ذکر شده است که: شهر مستنگ یا مستنج را استخری و مقدسی هر دو در آثار خود اسم برده اند.
وقتی تاریخ خراسان قدیم (افغانستان امروزی) را بررسی نماییم طایفه ی افغان و کشوری به نام افغانستان در تاریخ و جغرافیای کشور ما موجود نیست و مردم ما که امروز برخلاف صریح اسناد تاریخی افغان نامیده می شود هیچ گونه تعلقی به افغانستان دیروزی و مردم آن سرزمین که اوغان=افغانها بوده اند، ندارد.
ابوریحان بیرونی در کتاب تحقیق ماللهند نوشه است قبیل افغان در کوه های غرب هندوستان به سر می بردند وتابه حدود رودخانه سمندر میرسد.
مرحوم میرمحمد صدیق فرهنگ می گوید واژه ی پشتون و افغان در آثار نویسدگان وشا عران این قوم این قوم با مفهوم واحد به جای یکدیگر استعمال شده اند. بنا براین بطور کلی واجمالی میتوان گفت که خود پشتونها ترجیحاً خود را پشتون گفته اند، درحالیکه فارسی زبانان آنان را افغان وهندیان، پتهان نامیده اند وهرسه کلمه از سدۀ شانزدهم به بعد در کتابت راه یافته ودرمعنی واحد بکار رفته است.
دیگر کشور نیز به معنی واحد ویکسان هردو واژه ی پشتون وافغان تأکید میکند: «هنگامیکه زبان پشتو به مرحلۀ خط وکتابت رسیده است کلمات افغان وپشتون درآثار نویسندگان وشاعران این قوم با مفهوم واحد به جای یکدیگر استعمال شده اند. بنا براین بطور کلی واجمالی میتوان گفت که خود پشتونها ترجیحاً خود را پشتون گفته اند، درحالیکه فارسی زبانان آنان را افغان وهندیان، پتهان نامیده اند وهرسه کلمه از سدۀ شانزدهم به بعد در کتابت راه یافته ودرمعنی واحد بکار رفته است.».ونیز در عصر 21 در مورد واژه افغان آصف ورد ک ژورنالیست کهنه کار ، عزیز الله استانکزی و یونس فکور تحلیگر سیاسی واژه افغان بنام قوم افغان یا پختون در اوار تاریخ است.
هموطنان آگاه قلم بدست افغان تنها نام یک قوم از اقوام افغانستان امروز اینها بنام ها ی درانی و غلجائی ( غلزائی) است و افغانها نام ها تاریخ و فرهنگ و استوره یکسان در سرزمین امروز بنا م افغانستان ندارند بلکه بر ضد ان هستند و تلاش دارند هویت تک قومی خود را بر‌دیگر اقوام تحمیل میکنند. آنها بتنهایی در افغانستان حکومت تک قومی دارند و دیگر اقوام را در معادله قدرت راه نمی‌دهند.
داشتن دوکتورای غنی فقط تفرقه بهتر و سیستماتیک تر بین تمام اقوام شریف سرزمین مان و جایگزین کردن فاشیست های قبیله و کوچی های متعصب بجای آزادیخواهان نو اندیش را به ارمغان آورد .
عزیزان اقوام مختلف با سیاست های متفاوت باید بکوشند در اطراف واژه های وحدت و همدلی که یگانه راه نجات از دست متعصبان فاشیست و سران به قدرت رسیده پوشالی طاغوتی است جمع شده و با وحدت و همدلی تمام برای ساختن سرزمینی آزاد و مستقل و متکی بخود و دور از فاشیست های زمان بکوشند .
تاجیک گرسنبل است
افغان بلبل است
هزاره شاخ گل است
ازبیک خوگل است
پشه ای ساقه است
ترکمن خودل است
هرکس گوید همه افغان است
نادان , جاهل و بی ایمان است
منابع و ما خذ :
1_ آکا دمیسین دکتر عبدالاحمد جاوید، مقاله کابل در گذار گاه تارخ ، مجله سباوون ، سال اول دلو1366.
2_ میر غلام محمد غبار، جغرافیای تاریخی افغانسان
3_ عبدالحی حبیبی ، مجله آریانا کابل 1348
4 -- میر محمدصدیق فرهنگ ، افغانستان درپنج قرن اخیر، جلد اول، ص 6
5 _ ولادمیربارتولد، تشریح جغرافیا تاریخ خلافت شرقی ، ترجمه عرفان چاپ تهران صفه 374

>>>   به خدا این اشرف غنی و دار ودسته اش آبروی پشتونها را هم برده است. قوم گرایی اشرف غنی قوم پشتون را در انظارسایر اقوام منفور جلوه داده و زندگی مسالمت آمیز و برادر وار بین آنان را از بین برده و آنان را به دشمن همدیگر تبدیل نموده است. به خدا آمریکا و پاکستان و عربستان دشمن ملت ما اعم از پشتون، هزاره، تاجیک و ازبک هستند آنان می خواهند کشور ما با اختلاف افکنی در بین اقوام ومذاهب از بین ببرند.پشتونها نباید به حمایت آمریکا و پاکستان افتخار کنند. همچنین هزاره ها و تاجیکها نباید در کنار ایران و یا سایر قدرتهای بیگانه باعث ایجاد تشنج در کشور شوند. باز هم قسم یاد می کنم این اقوام به راحتی و می توانند در کنار هم زندگی محبت آمیز و مسالمت آمیز داشته باشند. این دیگران هستند که در میان آنان نفوذ کرده و آنان را علیه همدیگر تحریک می کنند.

>>>   برادر پشتوی ما که گفتی تاجیک ها نباید به ایران و دشمنان خود و بیگانگان تکیه کنند! خوب است بدانید ما تاجیکان بالخره ایران فرهنگی باستانی را جان و تاریخ و جزو ناموس تمدنی خود میدانیم بهتر است در کلام خود بیشتر دقت کنید ایران سیاسی فعلی هم دشمن ما نیست متاسفانه خود شما پشتون ها هستید که با رفتارهای قوم پرستانه و غیر واقع بینانه برای خود دشمن تراشی میکنید و فرصت ها را تبدیل به تهدید میکنید از بعد دوره کرزی حاکمان افغان در روابط با ایران و حتی ولایات هم جوار ایران سیاست مغرضانه و متعارض ضد ایرانی پیش گرفتند و دودش به چشم ما رفت .
امین کاظمی هرات

>>>   ا شرف غنی متفکر تعریف شتر ما خواندیم ، تو هم بخوان تاریخ ظهور قبیله افغان از پشتونستان به سرزمین خراسان
ظهور قبیله بنام افغان « پشتون » به علت خشکسالی طولانی در اطراف کوه های سلیمان در ( سال 1018 هجری , قمری ) , به دستور شاه عباس صفویی به سیستان در اطراف تالاب هامون هرمند سرزمین آبرفتی با همرای قطار شتران و گله ها مسکن گزین شده اند و از اولاد شان در مقابل بقایای شاه طهماسب « شیعه دوازده امامی » نوکر به خدمت پاس بانی میگرفت. کوه های سلیمان در شمال غرب پاکستان کنونی در مرگز شهر مستنگ در تاریخ یمنی محاربات سلطان محمد از سر زمین آبایی افغانان محل سکونت آنان در وادی رور سند و اطراف کوه های سلیمان از قبایل هندی الا صل ملتانی نام برده است و از توابع ایالت سند و از اجزاء پاکستان کنونی می باشد. در یا داشتهای تاریخی بعضی از نویسنده گان انگلیسی منجمله ( جنرال ادوارد فلینستون ) مولف کتاب افغانان نماینده انگلیس در در باره شاه شجاع نامهای تمام مناطق افغان نیشن با تفصیل آن در اطراف کوه سلیمان , خیبر پشتخوا و وپیش وژوب سرزمین آبایی افغانان می باشد و ذکر گرده است.
سید محمد یعقوب هروی در تاریخ نامه ی هرات، نیز این واقعیت را می نویسد زیستگاه اوغان« افغان » یکی از ولایات مکران بوده است. شهر مستنگ شامل دهات بسیاری بوده است چنانکه در حاشیهء کتاب تاریخنامه ی هرات هم ذکر شده است که: شهر مستنگ یا مستنج را استخری و مقدسی هر دو در آثار خود اسم برده اند.
وقتی تاریخ خراسان قدیم (افغانستان امروزی) را بررسی نماییم طایفه ی افغان و کشوری به نام افغانستان در تاریخ و جغرافیای کشور ما موجود نیست و مردم ما که امروز برخلاف صریح اسناد تاریخی افغان نامیده می شود هیچ گونه تعلقی به افغانستان دیروزی و مردم آن سرزمین که اوغان=افغانها بوده اند، ندارد.
ابوریحان بیرونی در کتاب تحقیق ماللهند نوشه است قبیل افغان در کوه های غرب هندوستان به سر می بردند وتابه حدود رودخانه سمندر میرسد.
مرحوم میرمحمد صدیق فرهنگ می گوید واژه ی پشتون و افغان در آثار نویسدگان وشا عران این قوم این قوم با مفهوم واحد به جای یکدیگر استعمال شده اند. بنا براین بطور کلی واجمالی میتوان گفت که خود پشتونها ترجیحاً خود را پشتون گفته اند، درحالیکه فارسی زبانان آنان را افغان وهندیان، پتهان نامیده اند وهرسه کلمه از سدۀ شانزدهم به بعد در کتابت راه یافته ودرمعنی واحد بکار رفته است.
دیگر کشور نیز به معنی واحد ویکسان هردو واژه ی پشتون وافغان تأکید میکند: «هنگامیکه زبان پشتو به مرحلۀ خط وکتابت رسیده است کلمات افغان وپشتون درآثار نویسندگان وشاعران این قوم با مفهوم واحد به جای یکدیگر استعمال شده اند. بنا براین بطور کلی واجمالی میتوان گفت که خود پشتونها ترجیحاً خود را پشتون گفته اند، درحالیکه فارسی زبانان آنان را افغان وهندیان، پتهان نامیده اند وهرسه کلمه از سدۀ شانزدهم به بعد در کتابت راه یافته ودرمعنی واحد بکار رفته است.»
هموطنان آگاه قلم بدست افغان تنها نام یک قوم از اقوام افغانستان امروز اینها بنام ها ی درانی و غلجائی ( غلزائی) است و افغانها نام ها تاریخ و فرهنگ و استوره یکسان در سرزمین امروز بنا م افغانستان ندارند بلکه بر ضد ان هستند و تلاش دارند هویت تک قومی خود را بر‌دیگر اقوام تحمیل میکنند. آنها بتنهایی در افغانستان حکومت تک قومی دارند و دیگر اقوام را در معادله قدرت راه نمی‌دهند.
داشتن دوکتورای غنی فقط تفرقه بهتر و سیستماتیک تر بین تمام اقوام شریف سرزمین مان و جایگزین کردن فاشیست های قبیله و کوچی های متعصب بجای آزادیخواهان نو اندیش را به ارمغان آورد .
عزیزان اقوام مختلف با سیاست های متفاوت باید بکوشند در اطراف واژه های وحدت و همدلی که یگانه راه نجات از دست متعصبان فاشیست و سران به قدرت رسیده پوشالی طاغوتی است جمع شده و با وحدت و همدلی تمام برای ساختن سرزمینی آزاد و مستقل و متکی بخود و دور از فاشیست های زمان بکوشند .
تاجیک گرسنبل است
افغان بلبل است
هزاره شاخ گل است
ازبیک خوگل است
پشه ای ساقه است
ترکمن خودل است
هرکس گوید همه افغان است
نادان , جاهل و بی ایمان است
منابع و ما خذ :
1_ آکا دمیسین دکتر عبدالاحمد جاوید، مقاله کابل در گذار گاه تارخ ، مجله سباوون ، سال اول دلو1366.
2_ میر غلام محمد غبار، جغرافیای تاریخی افغانسان
3_ عبدالحی حبیبی ، مجله آریانا کابل 1348
4 -- میر محمدصدیق فرهنگ ، افغانستان درپنج قرن اخیر، جلد اول، ص 6
5 _ ولادمیربارتولد، تشریح جغرافیا تاریخ خلافت شرقی ، ترجمه عرفان چاپ تهران صفه 374
6 _ محمد امین زواری ، جغرافیای تاریخ بلخ، بنیاد موقفات افشار، تهران 1388 . 7- افغان ( گزارش سلطنت کابل ) , مونت اسوارت افنستون , ترجمه محمد آصف فکرت 1376. 8- اقوام کوچی مجموع مقالات به کوشش حسن پاپلی یزدی 1372 .
9—غفور روف باباجان . تاجیکان . تاریخ قرون وسطی و دوره نوین دوشنبه انشار وزرات


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است