تاریخ انتشار: ۰۹:۲۲ ۱۳۹۹/۳/۲۴ | کد خبر: 163789 | منبع: | پرینت |
رابطۀ رعیت و دولت یک رابطۀ دو طرفه است. دولت باید بنا بر فلسفۀ وجودی خود به امور جامعه رسیدگی کند و مردم باید مطیع دولت (قانون) باشند. چیزی که این رابطه را شکل داده و برای دولت و رعیت ایجاد حقّ و تکلیف میکند، همانا تابعیت است. تابعیت در نظم امروزین دولت – ملت از موارد مهمی تلقی میشود، چون دولتها به اساس ملتها شکل یافتهاند و عنصر«مردم» از عناصر ثلاثۀ شکلگیری دولتها به شمار میرود.
موضوع زمانی بحرانی میشود که یک فرد تابع دو یا چندین دولت باشد. تابعیت مضاعف و چندگانه از موضوعات مهم جهان امروز پنداشته میشود. تابعیتهای دوگانه باعث شده است که «تنازع قوانین» شدت یابد و دولتها را در قبال اینگونه افراد به گروههای مختلفی تقسیم کند. موافقین تابعیت دوگانه به این باور اند که در این اواخر، خصوصاً مهاجرتها باعث شده است که افراد صاحب دو تابعیت شوند که سلب تابیعت این افراد و یا محدود نمودن حقوق آنها را نوعی از تبعیض میدانند.
اینجا در افغانستان موضوع تابعیت مضاعف بیشتر در چهرۀ وزیران حکومت نمایان شده و جنجالی میشود. قانون تابعیت افغانستان، دو تابعیت را نمیپذیرد، چنانچه در ماده 7 این قانون آمده است: «شخصی که مطابق احکام این قانون تبعۀ دولت اسلامی افغانستان باشد، در موقف تابعیت دوگانه قرار گرفته نمیتواند». این در حالیست که قانون اساسی افغانستان تابعیت دو گانه را برای وزیران به حالت مشروط پذیرفته است. چنانچه در مادۀ 72 این قانون آمده است: «شخصی که به حیث وزیر تعیین میشود، تنها حامل تابعیت افغانستان باشد. هر گاه نامزد وزیر تابعیت کشور دیگری را نیز داشته باشد، مجلس نمایندگان صلاحیت تأیید و یا رد آن را دارد». میبینیم که قوانین افغانستان در این امر در حالت سرگردانی و تناقض قرار دارد و مقنن نتواسته که هدف خود را در این مواد متناقض به درستی واضح نماید. اگر هدف مقنن برای وزیران همان تخصص و کارکشتگی آنهاست، پس چرا این شرط را برای رییسجمهورنگذاشته است؟
از سوی دیگر، در تعریف تابعیت آمده است که «تابعیت رابطه سیاسی، حقوقی و معنوی یک فرد با دولت متبوع آن میباشد». وقتی حق ایجاد شود، تکلیف نیز با او زاده میشود. یعنی ما حقِ بدون مکلفیت نداریم. حالا کسی که از لحاظ سیاسی و حقوقی در قبال دو دولت متعهد است، چهگونه میتواند این مکلفیتهای خود را ادا کند؛ خصوصاً وقتی که این دو مکلفیت در تعارض قرار گیرند. و از سوی دیگر، تابعیت یک رابطه معنوی میباشد. نشنلیزم و وطنگرایی از مظاهر بزرگ نظم امروزیست. یک فرد زمانی میتواند به یک دولت و سرزمین متعهد باشد که از لحاظ معنوی خود را به آن وابسته بداند. حالا چهگونه میشود که یک شخص همزمان فدای دو کشور شود؟!
بحث تابعیت دو گانه را تا جایی میشود در مورد عام جامعه مطرح نمود، اما در مورد دولتمردان باید این امر شدیدتر باشد. ولی اینجا مقنن برعکس عمل نموده. تابعیت دو گانه را برای عام مردم غیر قانونی دانسته، اما در قبال کابینۀ دولت تساهل نموده و آن را به شرط تصویب مجلس نمایندگان پذیرفته است. شاید این مواد بهسان مواد دیگری قصدی جاسازی شده است؛ به بهانۀ اینکه افغانیالاصلهای خارجی دارای تعهد و تخصص بیشتر اند و در نهایت کابینه را از این افراد پر ساختند و اما همینها بودند که با تعهد و تخصص فساد نموده و با اطمینان خاطر به کشور متبوع خویش پناه بردند.
سلام وطندار
>>> دو تابعیتی یعنی اینکه یک فرد جاسوس است همین
>>> رابطه دولت و ملت:
دولت توسط ملت از طریق انتخاب نمایندگان شان تشکیل میشود و دولت و ملت همه تابع قانون هستند و همه برای پیشرفت جامعه کار میکنند و مطابق قانون از امتیازات کار خویش مستفید میشوند.
ملت تابع دولت نیست،بلکه تابع قوانینی است که توسط نمایندگان منتخب شان تصویب میشود و هم دولت و هم ملت باید ازین قوانین پیروی کنند و در صورت عدم در نظر گرفتن این قوانین،مطابق قانون مجازات میشوند.
>>> در آمریکا به هیچ اروپایی یا بهتر بگویم غیر امریکایی کسی کار نمیدهد مگر اینکه در آن مورد مشخص کاری هیچ آمریکایی حاضر به کار نباشد یا هیچ آمریکایی توان انجام آن کار را نداشته باشد.
در مورد دو تابعیتی باید همچو یک برخوردی شود.
فقط زمانی یک دو تابعیتی استخدام شود که تک تابعیت ساکن در داخل کشور توان انجام آن کار را نداشته باشد.
>>> شما از این دزد های دیسانتی از این زیادتر توقع نکنید۰ بطور مثال اگر کار و بار زهره یوسف و این فاشیستک داوود سلطانزوی در امریکا خوب می بود هرگز به کابل نمی آمدند۰ کسی که برای خدت مردم به کشور بازگشته باشته باشد نخست از همه با مردم با آن تکبر و بی احترامی صحبت نمی کند۰ شما یکبار به سلوک پیش آمد و طرز گفتار این دزد حرفوی سلطانزوی با مردم توجه کنید بعد قضاوت کنید۰
>>> همو یکی دگیش بود بنام سرگین یا سرگند، او کجا است که از پول دولت زن گرفته بود و معاش دولتی هم برای زنش تعیین کرده بود۰ مستر سرگین هر وقت دلش میشد هلیکوپتر دولتی را گرفته با زن دولتی برای تفریح و بنام بازدید از کدام پروژه طرف نورستان میرفت۰ حال همو رفیقک غنی کوچی کجا است؟ هنوز هم است یا مثل همایون قیومی او هم گریخته پس به امریکا؟
>>> اگرقانون اساسی وسایر قوانین وضع شده بطورواقعی وبیدون تبعیض تطبیق میشد امروز ما وضع بهتر میداشتیم .تمام مصیبت های امروزی ازعدم تطبیق قوانین وهدایات وارشادات دینی ما است .
>>> هر تجاوز گر که بوده یک اوغان حتمن پیدا شده تا نوکری او را کند۰ از انگلیس گرفته تا روس تا پاکستان تا امریکا هر کدام در بین این مادرفروش ها صد ها شاه شجاع و عبدالرحمن و کرزی و احمدزی و بقیه دارند۰
>>> نظر دهنده سوم پس چطور توقع دارید در ایران به هزاران مهاجر غیرقانونی افغان کار و تابعیت بدهند ؟ آنهم در شرایطی که ایران تحریم است
>>> کرزی و خلیلزی دو عامل منطق قبیلوی بودند که بهترین فرصتی را که کشور برای آباد شدن و مردم سالار شدن بدست آورده بود، فدای اهداف قومی و قبیلوی، و فدای برادران ناراضی خود نمودند۰ این گروه سالها منافع علیای کشور را فدای منافع قوم و قبیله خود کرده اند۰
>>> پول را کرزی و مدیریت کرزی حیف و میل کرد۰ این خیانت ها زید مدیریت کرزی انجام یافته۰
این ... فاشیست های دیسانتی تمام بد بختی ها را آورند و بهترین چانس آبادی و آرامی کشور را برباد دادند۰
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است