افغانستان پس از 11 سپتامبر 2001 (3)
ساختار سیاسی شورای عالی مصالحه با طالبان را در زیر چتر سیاسی حکومت به وجود آورند تا از این طریق پول به بدنه ماشین جنگی طالبان ترزیق کنند. هرجا بنگیرید انگلیس را در طراحی نقشه ها و پلان های شیطانی پیش گام می یابید 
تاریخ انتشار:   ۱۲:۴۴    ۱۳۹۹/۳/۱۳ کد خبر: 163623 منبع: پرینت

پیام کرزی: آشتی وصلح با طالبان؛
در اگست 2008، آبزرور انگلیس فاش ساخت که انگلستان پلان صلح و آشتی با طالبان را به ملک عبدالله پادشاه عربستان سعودی تسلیم کرده است تا ریاض نقش وساطت را میان نمایندگان طالبان و نمایندگان کابل بازی نماید. برطبق آبزرور مذاکرات مخفی میان نمایندگان طالبان و نمایندگان کابل در مکه صورت گرفته است.

در اوسط اگست 2008، حامد کرزی رسماً از ملا محمد رهبر طالبان درخواست کرد که برای مذاکره صلح به کابل بیاید. کرزی واضح ساخت که اگر رهبر طالبان به کابل بیاید امنیت وی را شخصاً به عهده می گیرد. کرزی حتی تا آنجا جان فدا شد که گفت: «اگر آدرس ملا محمد عمر رهبر طالبان را می دانستم، خودم به دیدن وی می رفتم. به دستور کرزی تمام تابلوهای بزرگ که در آن عکس رهبر طالبان و اسامه بن لادن، ایمن الظواهری {رهبر بنیادگرایان مصر معاون اسامه} به چشم می خورد که در زیر آن نوشته شده بود که، هرکس آدرس تروریستان را بلد باشد و به ما بدهد، انعام می گیرد، را از چهارراه های بزرگ جمع آوری نمودند.

ملا محمدعمر رهبر طالبان نخستین شرط مذاکره را خروج عساکر بیگانه از افغانستان، دانست. کرزی این شرط را نپذیرفت. ملامحمدعمر به قوای 20000 نفری طالبان {در سال2008 اکنون مفرزه های بلک واتر طالبان بین 50000-تا70000، نفر تخمین می شود} دستور ادامه جهاد تا خروج قوای اشعالگر را صادر شد. حملات طالبان سی درصد افزایش یافت. کرزی حملات خونبار طالبان را در اشک ریختن های تمساح، محکوم می کرد و آنرا حملات دهشت افگنی می خواند و در همان حال مدعی شد که میان طالبان رادیکال و بد، طالبان «میانه رو و خوب» وجود دارد که دولت مذاکرات را با آنها ادامه خواهد داد.

اصطلاح سیاسی«طالبان میانه رو و خوب» بار نخست بوسیله حکومت انگلستان در پارلمان زمانی بکار رفت که بی خبران در پارلمان به اثر افشاگری آبزرور خبر شدند که پلان صلح از زیر ریش پارلمان تیر شده و ما خبر نداریم، گوردو بروان صدراعظم انگلیس در پارلمان سال 2009، اصطلاح«طالبان میانه رو و خوب» را بکار برد، تا سر نمایندگان مجلس را با اصطلاح ساسی«طالبان میانه رو و خوب» شیره سیاسی بمالد و بسوی تشکیل کنفرانس لندن {28 جنوری2010}، گذر کند تا پروژه صلح موسسه سلطنتی {موسسه سلطنتی امور بین اللملی به ظاهر یک نهاد تحقیقاتی است که در یک مرابه نهایی در همه ی امور جهانی اعم از سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنکی دخالت دارد و در خدمت تاج و تخت است} را در کنفرانس لندن رسمی سازد. بودجه و تشکیلات و دَم و دستگاه شورای عالی مصالحه به وجود آید، که کرزی را مامور کند که در پرده سیاست آشتی و صلح، پول به طالبان در شمال شرق و شمال غرب افغانستان برساند تا مفرزه های طالبان تحت پوشش آی اس ای مخالفان و قدرتمندان شمال را از کنارهای سرحدی آسیای مرکزی پاک و نیروها را در آنجا به حرکت درآورند. استاد خلیلی {رهبر حزب وحدت اسلامی در حکومت کرزی معاون دوم ریاست جمهور} بعدها افشا کرد که کرزی از بودجه شورای عالی صلح 857 میلیون دالر به طالبان پول داده است.

این هرجا بنگرید دست سیاسی انکلیس را در عمق جریانات درامه جنگ و صلح افغانستان می بینیم که علیرغم مدیریت جنک و صلح افغانستان بوسیله امریکا، اصل داستان جنگ و صلح سیاسی افغانستان در موسسه سلطنتی امور بین المللی نوشته و پلان شده است پنجاه سال قبل از امروز انگلیس ها در یک مرتبه نهایی به حوادث و رویداد های سیاسی افغانستان شکل و جهت و سمت و مسیر تازه می دهد و بازی را با سیاست بحران آفرینی از یک پرده به پرده دیکر می چرخانند.

اصطلاح سیاسی«طالبان میانه رو و خوب» مقوله مرکزی است که در اجلاس لندن از زبان گوردون براون صدراعظم انگلیس، هیلاری کلننون وزیر خارجه حکومت اوباما که زیر پرده سیاست تغییر سیاست بحران آفرینی را در جهان و افغانستان در دستور کار قرار داده بود و همچنان از زبان خانم مرکل و در یک کلام از زبان وزرای خارجه فرانسه، ایتالیا، پاکستان و عربستان و کرزی می شنویم که شاه دروغ انگلیسی است. ما در اینباره بعداً در جایش سخن خواهیم گفت.

نگاهی اجمالی به نتایج سیاسی بازی های کرزی؛
بزرگان جهان سیاست گفته اند که برای شناخت ماهیت سیاسی حکومت ها به نتایج سیاسی بازی های حکمروایان که بر مسند سیاست کذاری و تصمیمات سیاسی جلوه افشانی می کنند نظر اندازید تا به فهم ماهیت دولت و شناخت واقعی رهبران سیاسی در قیافه اصلی شان برسید. در یک نگاهی اجمالی به نتایج سیاسی بازی های کرزی، در قلمرو اقتصاد روشن می شویم که حکومت کرزی با سیاست خصوصی سازی بی رویه نه تنها دود از دمار خانواده های کم درآمد و متوسط الحال بسوی خانه خرابی و تنگدستی و فقر و فحش کشید که یک اقلیت قارونی و اکثریت فقیر تنگدست روزکاران نان قوت و لایموت را آورد و شکاف های طبقاتی را بطور بی رحمانه و غیرانسانی در جامعه افغانستان پهن کرد، بلکه روند رشد نیروهای مولده تولیدی کشور را در بازار اقتصاد دلالی مافیای کمپرادور به بیراهه کشید و اجازه نداد که سرمایه داری ملی و فرآورده های تولیدی پا گیرد و صنعتی شدن کشور رقم بخورد.

اقتصاد تولیدی به جای اقتصاد کالای وارداتی بنشیند. ثروت سرشار سه هزار میلیاردی ذخایر معدنی کشورمان در پرتوی پلان اقتصاد ملی به نفع مردم و جامعه مدیریت شود.
تنها معدن لیتیوم افغانستان {در هلمند} ثروت بزرگ را در دل دارد که به برطبق آمار زمین شناسان امریکایی در سال 2010، برابر است با تمام ثروت نفتی عربستان سعودی. از سوی دیگر، آب دریاهای افغانستان ثروت سرشاری است که به دلیل نبود مدیریت اقتصاد ملی، این ثروت عظیم مفت و رایکان به ایران و پاکستان سرازیر می شود.

هندوستان با ساختن چند بند آبی از جمله بند آب سلما در هرات، تا حدودی مدیریت آب افغانستان را آورده است. خدا بیامرز مهندسی جاپانی در ولایت ننگرهار با بستن سدهای دریایی و تغییر دادن مسیر آب بسوی کانال های حفر شده- صدها هکتار زمین لمی خشک شده را به زمین های زراعتی صاحل خیز تبدیل کرد و بر سر مدیریت آب به نفع مردم محلات کشور افغانستان در چندی پیش در سال 2020، بوسیله تفگنداران آی اس آی در شهر ننگرهار ترور شد.

تاریخ نشان می دهد که کرزی در همدستی با شهرستانی وزیر معادن و صنایع و قدرتمندان قارون های شرکتداران مافیایی داخلی، بخش بزرگ ثروت معادن مردم افغانستان را در معامله گری با شرکت های خصوصی خارجی حیف و میل کردند. زمین های دولتی را غضب و شهرک و بلند منزل آباد کردند. دزدان جهادی سابق و دزدان تکنوکرات بکس سیاه اروپایی به شمول برادران کرزی از جمله محمود کرزی دیگر از دزدان کابل بانگ را چور کردند. داستان فساد و جنایات اقتصادی حکومت کرزی در دور اول و دوم ریاست جمهوری سلطانی قصه یکهزار شب است که در این مختصر که کلیات حوادث و رویدادهای سیاسی افغانستان پس از 11 سپتامبر را بیان می کند نمی کنجد.

سیاست خارجی و داخلی؛
کرزی در سیاست خارجی و سیاست داخلی اصل کار را بر پایه سیاست مصلحت و معامله گری برای بقا و ماندگاری استوار کرده بود. در دیپلوماسی سیاسی با اسلام آباد از موضع مصلحت سیاسی پسیف غیرفعال خلع سلاح شده در برابر فشارهای جنرال ها و حکومت پاکستان تاب مبارزه سیاسی را نداشت بلکه در راستای منافع اقتصادی و سیاسی پاکستان گام برمی داشت. مهره های آی اس آی از جمله استانکزی به حیث رییس عمومی ریاست امنیت دولتی در حکومت کرزی حضور داشت. هنگامیکه بارک اوباما در اپریل 2009، طرف حکومت آصف زرداری را گرفت و 500 میلیون دالر به حگومت آصف زرداری منظور کرد تا علیه تروریسم در سوات و وزیرستان بجنگد و از سرنوشت سیاسی مشترک میان افغانستان و پاکستان یاد کرد و افزود که بنیادگرایی هردو کشور را یکسان تهدید می کنند، حامد کرزی آصف زرداری را در آغوش سیاسی برادری گرفت و فراموش کرد که دوسال پیش در مبارزه با جنرال مشرف اتهام وارد می کرد که پاکستان رهبران شورای طالبان را در خاک خود پناه داده و برای دهشت افگنی به افغانستان می فرستند.

کرزی و آصف زرداری در بیانه مشترک تعهد کردند که برضد بنیادگرایی و تروریسم در پهلوی هم می جنگند. در حالیکه حکومت زرداری و جنرال های پاکستان نه تنها تروریسم را به افغانستان صادر می کردند بلکه اسامه بن لادن را در منطقه ایبت آباد در نزدیک اکادمی نظامی جنرال های پاکستان در شمال اسلام آباد پناه داده بودند که در اول می 2012، کوماندوهای امریکایی در یک علمیات شبانگاه رهبر القاعده را در منزل اش کلوله باران کردند که قسمی تنش و جنگ لفظی میان زرداری و اوباما رخ داد.

از سوی دیگر، سی آی ای به صورت منظم به کرزی از طریق دفتر ریاست جمهوری پول می رساند تا کرزی آنرا در راستای سیاست های امریکا در افغانستان به مصرف برساند.
سیاست داخلی کرزی بر پایه مصلحت سیاسی از موضع قدرت در قسمی امتیاز دهی و امتیازگیری از حریفان قدرتمند حرف شنوا استوار بود. بطوریکه معامله گران اشرافیت نو بدوران رسیده تاجیک ها و هزاره ها و ازبیک ها و ترکمن ها اعم از دزدان جهادی {مارشال فهیم، عبدالله، قانونی، بسم الله خان عطامحمد نور، خلیلی و مجقق، انوری و دیگران و همچنان مافیای پارلمان به شمول دزدان مافیایی از جمله طلاگی {از قوماندانان سابق حزب اسلامی که خط ترافیک قاچاق مواد مخدر و قاجاق انسان را از کابل به تاجکستان و از آنجا به روسیه نظارت می کرد که به خانه استرجنرال عبدالرحیم وزیر دفاع را در روز روشن بطور دراماتیک دستبر دزد و طلا و جواهرات و هفت میلیون دالر پول نقد را سرقت کرد که در شهر چاریکار-کاپیسا از سوی نیروهای جنرال مولاناسیدخیل زخمی و گرفتار شد و به حگومت تسلیم داده شد که به امر کرزی از زندان رها گردی} در یک سلسله مراتب حول حضرت کلاه و چپن طواف می کردند.

حکومت کرزی با سیاست معامله گرانه فرهنگ سیاسی معامله گری و چور و چپاول و همدستی با دزدان مافیایی و مردم آزاری را در جامعه امروز افغانستان نهادینه نمود. فساد اقتصادی و سیاسی ضدملی که از نفس حکومت کرزی و غنی بیرون شده است، در هیچ حکومت های سابق افغانستان دیده نشده است. حکومت کرزی و سپس غنی حکومت های قوم گرا و اشداً ضدملی هستند که در تاریخ سیاسی کشور ما همچو حکومت های فاسد دیده نشده.

انتخابات دور دوم ریاست جمهوری؛
دوردوم انتخابات ریاست جمهوری در گرماگرم جنگ های شدید در هلمند و ارزگان، به تاریخ 29 اسد سال188، برگزار شد. چهل و چهار کاندیداتورهای نامزد ریاست جمهوری در برابرهم قرار گرفته بودند. در مابین رقبای گرزی، عبدالله عبدالله، اشرف غنی، رمضان بشردوست {سابق وزیر پلان حکومت کرزی که باشرکت های خارجی انجوها که مستقل از وزارت پلان فعالیت می کردند در افتاد و کرزی از او حمایت نکرد و جانب انجوها را گرفت، از وزارت پلان استعفا داد} ستادهای انتخاباتی خودشان را در شهرکابل و ولایات بوجود آورده بودند.

در مناظره تلویزیونی عبدالله از سیاست اقتصادی کرزی نقد کرد. او از کرزی پرسید که از ده میلیارد دالر که کشورهای خارجی به افغانستان کمک کرده اند، چه مبلغ آن صرف پروژه های عمرانی شده است؟ عبدالله کرزی را به بی برنامگی متهم کرد. غنی و رمضان بشردوست هریک غنی را چوب های انتقادی زدند. اما کرزی پاسخ های ناثواب داد. از دست آوردهای حکومت اش دفاع کرد. از آزادی بیان به عنوان بزرگترین دست آورد حکومت اش یاد کرد.
در 25 اگوست کمیسیون نظارت بر انتخابات به ریاست عزیزالله لودین، اعلام کرد که کرد که کرزی 54 درصد آرا را بدست آورده است. عبدالله 28 درصد آرا، غنی 8 درصدآرا و رمضان بشردوست 7 درصد آرا را بدست آورده اند. کرزی برنده انتخابات اعلام شد.

این در حالی بود که مخالفین کرزی را به تقلب کسترده متهم کردند. 2000 شکایت تقلب به کمیسیوم شکایت رسید. خانم دیمیترالوانو معاون گروه های نظارتی اتحادیه اروپا و بعداً پیترگالبرت معاون هیات تیم ملل متحد برای نظارات در امر انتخابات از تقلب کرزی پرده برداشتند. بر اساس تحقیات خانم دیمیترااوانو از مجموع یک و نیم میلیون آرای که در مورد آنها شک و تردید وجود دارد 1/1 به نفع کرزی ریخته شده است. {هفته نامه خلیخ فارس.30 سپتامبر 2009 شماره مسسل 283 استرالبا سدنی}
تظاهرات بزرگی برضد کرزی براه افتاد. بانکی مون رییس عمومی ملل متحد به افغانستان رسید تا بین کرزی و عبدالله سازشی برقرار کند. تیم عبدالله بر شفافیت انتخابات تاکد داشتند. هیاهوی بزرگ برپا شد. انتخابات به دور دوم رفت. تحت جو فشار سیاسی داخلی افغانستان، اوباما، هیلاری کلینتون، خانم مرکل، گوردن بروان و سارگوزی رییس جمهور فرانسه کرزی را متهم به تقلب گسترده کردند. حامد کرزی چپن و نوک کلاه کج تاب داد و مخالفان داخلی را متهم به انتقام گیری و مغشوش کردن افکار عامه نمود. کرزی، امریکا و ناتو را متهم به توطئه علیه خود کرد. او گفت که امریکا و ناتو می خواستند از صحنه دورش کنند اما او به حکایت مردم به پیروزی رسید. کرزی امریکا و ناتو را متهم به توطئه علیه خود کرد که در رسانه های امریکا و اروپا بازتاب پیدا نمود.

انصراف عبدالله ازدوردوم انتخابات؛
عبدالله در اعتراض به تقلب خواهان کنار رفتن کای ایده رییس هیات ملل متحد و سه تن از وزرای کرزی، فارق وردک {از دزدان بزرگ که 700 مکتب خیالی با هزارها شاگردو صدها معلم و مدیران و سرمعلمان و خدمه جعل کرد و 7 میلیون دالر را دزدی کرد و از آن پول های دزدی مسجد جماعت در وردک ساخت} حنیف اتمر {از کمونیست های خاد دوره نجیب الله جاسوس چند سره دماغ قوم گرا} اسدالله خالد {از چوبکی های سیاف و دزدان مافیایی شبگه قاچاق و مواد محدر} و همچنان عزیزالله لودین رییس کمیسیون انتخابات شد. کرزی نپذیرفت. عبدالله، به رسم اعتراض از رفتن به دور دوم انتخابات انصراف کرد. او گفت که: «من این تصمیم را گرفتم تا دیگر سنگ بنای نامشروع استفاده از رای مردم گذاشته نشود. تا تصور نشود که مردم افغانستان در عصرحجر زندگی کنند»

عبدالله میدان برده را به کرزی سپرد. آنچه که عبدالله در انصراف از میدان رقابت ها بیان کرد گریز از مقاومت و ایستادگی بود که فرهنگ تسلیم و همیشه
سرتسلیم به تقلب را به فرزندان متقلب را در سیاست افغانستان نهادینه نمود. نه فرهنگ مقاومت و آزادی و دفاع ازحق تعیین سرنوشت مردم بدست خودشان را. عبدالله تا به حال چندبارمیدان برده را باخته درانتخابات 1399،نیز، میدان برده را درعین قرآن خوردن درمراسم تحلیف ریاست جمهوری، به غنی رها کردو به مردم پشت کرد و به تقلب بابا روی آورد.
کرزی انصراف عبدالله را به جشن گرفت. لودین کرزی را برنده اعلام کرد. اوباما، گوردن بروان، مرکل، سارکوزی که کرزی را به تقلب متهم می کردند به او تلفن زدند مراتب تبریکی را تقدیم کردند.
در گرماگرم مراسم تحلیف کرزی در قصر ریاست جمهوری درحالیکه طالبان حملات شدید را در کابل براه انداخته بودند، چرخبال های بی نام و نشان شبانگاه ها هزاران طالب و مسلمان حزب اسلامی ازبیکستان و جنگجویان چیچینی و ایغور را در سپتامبر و اکتوبر 2009، در زیر ریش استخباراتی امریکا و ناتو در شمال شرق و شمال غرب افغانستان در بدخشان، تخار، قندوز و سمنگان پباده ساختند. وقتی خبرنگاران از کرزی و صبغت الله مجددی پرسیدند؟ کرزی اظهار بی خبری کرد و خود را به کوچه حسن چپ زد و گفت در این مورد تحقیق می کند. مجددی گفت در عقب این کار دستان خارجی کار می کند. در حالیکه کرزی-فهیم که در بازی بزرگ با امریکا و پاکستان همنوا شده بودند، در جابجا شدن طالبان در شمال افغانستان نقش بازی کرده اند.

پیاده شدن لشکرهای آی اس آی در شمال که در آن حکومت کرزی-فهیم و انگلیس ها و امریکا و پاکستان و عربستان نقش های بازی کرده اند، محور جنگ را از جنوب به شمال انتقال دادند که منجر به جنگ های خونینی در بدخشان، تخار و قندوز گردید. ترورهای زنجیره ای سال های 1390-1391 را آورد که بدنه نظامی حزب جمعیت اسلامی را در شمال شرق هدف قرار داد که بهترین فرزندان آزادیخواه و مبارز ضدپاکستان و طالبان و ضدسیاست های تعبیضی قوم گرای کرزی، از جمله جنرال مولانا سیدخیلی {قوماندان امنیه ولایت قندوز}، جنرال داوود داوود {آمر زون شرق} و جنرال شاه جهان نوری را ترور خونین کردند.

سازمان دهندگان جنگ افغانستان پس از پیاده شدن طالبان در شمال شرق و شمال غرب افغانستان در کناره های سرحدی آسیای مرکزی، به تاریخ 28 جنوری 2010، اجلاس لندن را به ریاست گوردون بروان صدراعظم انگلیس تشکیل دادند تا بودجه و ساختار سیاسی شورای عالی مصالحه با طالبان را در زیر چتر سیاسی حکومت کرزی به وجود آورند. از آن طریق پول به بدنه ماشین جنگی طالبان ترزیق کنند که مخالفان را از زمین شمال پاک نمایند. هرجا بنگیرید انگلیس را در طراحی نقشه ها و پلان های شیطانی پیش گام می یابید.

محمد صدیقی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
جنگ
11 سپتامبر
نظرات بینندگان:

>>>   صمیم آریا
یک دوستم تعریف میکنه:
میگه در آمریکا بودم رفتم بازار تربوز بخرم طبق عادت تربوزها را یکی یکی بلند میکردم وبا کف دست تپ تپ میزدمشان یک خانم آمریکایی گفت آقا چه کار میکنی؟ برایش توضیح دادم خواهش کردگفت یک تربوز خوب بمنم جدا کن همین کار را کردم تشکر کرد وگفت از کجا هستی؟ گفتم از افغانستان🇦🇫
گفت کاشکی قبل از انتخاب مسوولان تان آنها را همینطوری تپ تپ میکردین!!!

>>>   لشکر زمینی امریکا:
توبه بکشید قبل ازانکه دیر شود و نفس ها تا گلون برسد. شماها نظام اسلامی شرعی را که صلح وامنیت سرومال مردم را حفظ کرده بود از بین بردید. و امریکا را داخل کشور ساختید.
هکذا شماها شوروی ها را از راه شمال داخل کشور ساختید و سپس جناب آقای احمدشاه مسعود ربانی با کمک شوروی افتخار ویرانی کابل و قتل کماکان 150.000 افغان را در زمان اقتدارش بدست آورد. درحالیکه کلاه مجاهد را به سرکرده بود وهیچ کاری برای حاکمیت قران در کشور نکرد.
افغانان در کشور صلح می آرند وخاینین کشور را به بیگانه گان تسلیم و صلح را از بین میبرند.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است