با به قدرت رسیدن ترامپ، {20 جنوری2017}، فصل جدید زورگویی و باج گیری و یکه تازی سیاسی چهره گشود؛ ترامپ با جهانی کردن شعار «اول منافع امریکا»، به داور مطلق-پولیس جهانی تبدیل شد. او با کاستن بودجه مصرفی به نفع عامه و پول مالیه دهندگان امریکایی بودجه 730 میلیاردی ارتش درجه اول دنیا را برای حفظ منافع امریکا و سرکوب مخالفان و تنگ کردن حلقه محاصروی دریایی و زمینی و فضایی بر گرد حلقوم چین، روسیه، ایران و کوریای شمالی، به حرکت آورد.

ترامپ، پس از تکمیل کردن محاصره دریایی چین {دریای زرد} روسیه {دریا سیاه و بالیک} ایران {خلیج فارس} و کوریای شمالی {دریای زرد} و فشار بر حریفان جنگ ابحار و دریاها و زمین و آسمان، که با تحریم ها و تهدیدها عجین شده است، در قلمرو سیاست اقتصادی همچون بیزنیس مین تاجر مستغلات، یکباره چهره تاب داد و مظلوم نمایی کرد و ادعا نمود که: چین و اروپا در چرخه اقتصاد بازار تجارت جهانی بیشتر سود برده اند. امریکا در این چرخه ناعادلانه ضرر کرده و مظلوم واقع شده است. او برای عادلانه ساختن روند بازار تجارت جهانی که متضمن منافع ملی امریکا باشد، سیاست جنگ اقتصاد تعرفه ی 25 درصدی بر اموال و کالا های چینایی و اروپایی و به ویژه آلمان وضع کرد. کانادا و ترکیه و تعدادی از کشورهای جهان را با سیاست جنگ اقتصادی تعرفه ی 25 درصدی پیچ در پیج کرد. در همین زمینه جنگ اقتصادی تحریماتی تجاری و بانکی را علیه روسیه و ایران را رقم زد تا جایی که با بیرون رفتن یک جانبه از توافقنامه بین المللی «برجام» در اکتبر2019، صنعت نفت و سیستم بانکی و تجاری ایران را تحریم کرد.

تبدیل شدن سرمایه داری عظیم الجثه آیالات متحده امریکا به دولتمداری ترامپ، به داور مطلق جهان که با سیاست جنگ اقتصادی تعرفه گمرکی به جنگ نه تنها با چین و روسیه و ایران و کوریای شمالی برخاسته، بلکه بی اعتنا به دوستی اروپا، از دوستان اروپایی باج اقتصاد تعرفه ای تحمیلی می گیرد. آلمان که ثروتمند تر است نه تنها در تیغ مالیاتی ترامپ، قرار گرفته است که باید باج های نوین بپردازد، بلکه ترامپ، در کار به ثمر رسیدن پروژه انتقال گاز روسیه به آلمان و از آنجا به سایر کشورهای عضو اتحادیه اروپا، کارشکنی می کند. دولت خانم مرکل، در یک جنگ اقتصادی و تنش سیاسی با ترامپ گیر افتاده است.

سیاست جهانی امریکا، دورنگاه داشتن روسیه از بازار اقتصاد اتحادیه اروپا است. هرچند روسیه در قسمی داد و ستد تجاری در بازار تجارت اروایی حضور دارد اما این حضور به علت سلاح گاز روسیه به اروپای غربی و شرقی است که دولتمردان اروپایی را مجبور ساخته است که با روسیه در حد وسط داد و ستد تجاری داشته باشند. آلمان که در اروپا امروز ثروتمند تر است، سعی دارد که از طریق کانال گازی با روسیه و انتقال آن به سایر کشورهای اروپایی حیثیت مرکز بازار اقتصاد اروپایی را در شرایین اقتصاد اروپا پیدا کند و خودش را از زیر بار وابستگی نظامی امریکا و فشارهای اقتصادی آنکشور بیرون سازد و بار دیگر روح آلمانی را در اروپای تغییرکرده از نو به جوش و خروش آرد و آلمان را دوباره از نو در قلب اروپای غربی احیا کند.

آلمان در روسیه سرمایه گذاری کرده است. پونین با سیاست اقتصادی کار و مواد از روسیه و سرمایه از آلمان سعی دارد وارد بازار اقتصادی اروپا شود. ترامپ، با کارشکنی و مخالفت با ثمر رسیدن پروژه بزرگ اقتصادی گاز از روسیه به آلمان، فشارها را بر آلمان افزایش داده است تا دست روسیه را از بازار اقتصاد اروپا که در یک مرتبه نهایی به بانک ها و شرکت های سرمایه بزرگ امریکایی از طریق وال استریت جوش خورده است، از مارکیت اقتصاد اتحادیه اروپا کوتاه سازد..پ

پس از استقرار سلاح های اتمی و بیالوژیک ارتش امریکا در کشور لهستان در بغل گوش روسیه دریای بالتیک در اروپای شرقی، اخیراً ترامپ، در یک چرخش سیاسی زورآزمایی با آلمان و فرانسه و سایر کشورهای عضو ناتو، از ضروت ایجاد «ناتوی شرقی» سخن گفته است.
مقوله «ناتوی شرقی» در ادبیات سیاسی قصر سفید، نشان دهنده تنش و شکاف و اختلاف منافع در اردوگاه سرمایه داری چند ملیتی است. ترامپ، در خم و پیچ بازی ها شانه از پرداخت مصارف بودجه نظامی ناتو، خالی کرد. او گفت: امریکا سالیان دراز به ناتو پول داده است. کشورهای اروپایی عضو ناتو، باید پول بودجه مصارف نظامی را بپردازند. پیمان انتلانتیک شمالی{ناتو} جزلاینفک پلان طرح مارشال {بازسازی دوباره اروپای ویران} است که در قلمرو قدرت نظامی در برابر پیمان نظامی ورشو {شوروی سابق} در سال 1948، از سوی امریکا برنده جنگ جهانی دوم، ایجاد شد.از زمان ایجاد تا امروز در خدمت سیاست جهانی امریکا در مناطق پیرامونی است.

اتخادیه اروپا که در سال 1991، تحت نظر جرج بوش {پدر} وولهم کولز چانسلر آلمان و میتران رییس جمهور فرانسه پا به عرصه وجود و هستی گذاشت. اتحادیه اروپا از همان آغاز در داخل پارلمان اروپایی آبستن تضادهایی بود که این تضادها در زمان تونی بلر نخست وزیر انگلستان در پارلمان اجلاس سران کشورهای عضو اتحادیه اروپا بر سر بودجه مالی سال 2005، خودش را نشان داد: ژان شیراک رییس جمهور فرانسه بر سر پلان بودجه مالی اروپا با تونی بلر درافتاد. جانسلر آلمان و تعدادی از سران عضو اتحادیه اروپا از جمله لهستان، مخالف توتی بلر شدند. پس از خروج انگلستان پارلمان اروپایی، قدرت اقتصادی اروپا در دست آلمان و چند کشور دیگر است و فرانسه در قلمرو دفاع اروپایی یگانه کشور صاحب بمب اتمی در میان کشورهای عضو اتحادیه اروپا است.

بحران کرونا نشان داد که کشورهای عضو اتحادیه اروپا هرکدام در غم جان خودشان شدند. امروزه رهبران اتخادیه اروپا در قدم اول در غم اقتصاد و مشکلات بیکاری که جمعیت های میلیونی را از چرخه کار حدف کرده و خانه نشین در قرنطینه ساخته است. سست شدن روابط ملل اروپایی و بطور کلی ملل جهان، ملی گرایی و منافع ملل جهان را یکبار دیگر در دل کشمکش های سیاسی آورده است. سیمای سیاسی اروپا در جنگ بر سر منافع و ماندگاری از درون دستخوش تغییر شده است. خانم مرکل، از سیمای تغییر کرده جهان و اروپا سخن گفت. او در پارلمان اروپا، گفت که: جهان سیمای نو پیدا کرده است. اروپا باید بدون حمایت امریکا، به پای خود ایستاده شود. مکرون رییس جمهور فرانسه از ضرورت تشکیل ارتش دفاعی اروپا سخن گفت.

در همین مجموعه کشمکش ها، ترامپ، در دشمنی با جهان اسلام و به ویژه فلسطین، اورشلیم را پایتخت دولت اسراییل اعلام کرد. انگلیسی ها در نوامبر1917، یهودیان ساکن اروپا و روسیه را به فلسطین آوردند. یخشی از فلسطینی ها از فلسطین بیرون رانده شدند. پس از جنگ جهانی دوم، در سال1948حکومت اسراییل در فلسطین تشکیل شد. تل ایوو پایتخت اسراییل شناخته شد. رهبران اسراییل کوشیدند که اورشلیم را پایتخت قرار دهند. ترامپ،با به رسمیت شناختن اورشلیم به حیث پایتخت اسراییل، موجب شکل گیری زمینه های جدید تنش های چندجانبه را در قلب خاورمیانه فلسطین باستان هم میان فلسطینی ها و اسراییل و هم میان کشورهای اسلامی ذیدخل در قضیه خلق گرده است که سلاح فروشی نماید.

دولت اسراییل برای تصاحب کاملتر سرزمین فلسطین، آماده می شود. فلسطینی های غزه تحت کنترول حکومت مشترک حماس و سازمان جهاد اسلامی، در خط اول جیهه نبرد با اسراییل قرار دارند .مصر از زمان جنرال عبدالناصر از داعیه فلسطینی ها حمایت می کند. حکومت مصر اخیراً بی اعتنا تحریم های ترامپ، برای مسلح کردن ارتش آن کشور به پیشرفته ترین جنگتده های فتح آسمان سوخو 35 روسیه، به مسکو نزدیک شده است تا به عنوان متحد منطه ای روسیه در اوضاع نوین جهانی پرنده های تندپرواز را دریافت و تعادل جنگ فضایی را در منطقه تغییر بدهد.

ترکیه در سوریه، عراق، لیبی درگیر است. رابطه ترامپ و اروپا با ترکیه سرد و در قسمی تنش است. علیرغم تهدیدهایی تحریمی از سوی ترامپ، اردوغان به روسیه نزدیک شده است. خریداری سیستم دفاع هوایی موشکی اس 400 روسی و قرارداد ساخت دونیروگاه اتمی بوسیله روس ها در ترکیه، روسیه را در زمین ترکیه با امریکا {امریکا در ترکیه پایگاه نظامی دارد} روبرو می سازد. افزون به این، نفوذ اقتصادی سیاسی چین و نفوذ نظامی روسیه در افریقا، بازار اقتصاد افریقا را از کنترول امریکا و اروپا خارج ساخته است. افریقای جنوبی عضو پیمان اقتصادی بریکس {برازیل، روسیه، هند، چین و افریقای جنوبی} است.

چین در بازار جهانی تجارت و روسیه در تقسیم مجدد جهان در مناطق پیرامونی حریف نظامی بسیار پرقدرت در برابر امریکا هستند. چین، در جنگ اقتصادی علیه امریکا، دالر امریکایی را از معادلات تجارت کشور حذف کرده به عوض ایوان واحد پول چین را جایگزین کرده است و بسوی ایجاد یک استراتژی اقتصادی نوین جهانی می رود. با تکمیل شدن پروژه اقتصادی یک راه جاده ابریشم، سیمای اقتصادی و سیاسی جهان بکلی تغییر خواهد کرد.

در حاشیه رقابت های اردوگاه سرمایه داری بر سر کنترول جهان نوین، که از بطن جهان امروز سر بیرون خواهد کرد، مساله «برجام» است. برطبق توافقنامه بین المللی برجام، از اکتبر2021، تحریمات اقتصادی و تسلیحاتی امریکا علیه ایران پایان می یابد. ترامپ، می کوشد که تحریم ها تمدید شود. روسیه، چین، آلمان و فرانسه موافق نیستند. ایران پس از تحریم می تواند به سرعت ناوگان هوایی-نظامی خود را با خریداری پیشترفته ترین سلاح ها از چین و روسیه نوسازی کند و به مثابه یک قدرت منطقه ای در جهان جدید در کنار قدرت های آسیایی برای بقا و ماندگاری تنفس نماید.

ویژگی اصلی سرمایداری کارتلی امروز رقابت جنون آمیزی است میان الیگارشی شرکت سالاران امریکا و غرب از یکسو و شرکت سالاران آسیایی برای کنترول بازار جهانی تجارت و ثروت های خلق های کشورهای مناطق پیرامونی و چیرگی بر چرخه مناسبات اقتصادی نظام نوین سرمایه داری جهانی.
این رقابت های جنون آمیز میان کشورهای پرقدرت صنعتی و نظامی مجهز به انواع سلاح های اتمی و بیالوژیک و بمب های هیدروجنی، به جنگ رقابتی تسلیحاتی شتاب جنون آمیز داده است. فضای سیاسی جهان بشدت ترسناک نظامی و استخباراتی شده و بسوی فصل جدید کشمکش ها می رود که احتمال خطر بروز جنگ هسته ای میان قدرت های بزرگ را در اذهان احیا و القا می کند.

محمد صدیقی

>>>   عبدالعزیز ساجد هروی
جوزپ بورل دیپلمات ارشد اتحادیه اروپا: کرونا نخستین بحران بزرگ دهه‌های اخیر است که آمریکا آن را رهبری نمی‌کند.

>>>   آمریکا در حال عقب نشینی از خاورمیانه است .ترامپ کنترل ایالتها را از دست داده و محتمل ترین آینده فرو پاشی اتحادیه اروپا و فروپاشی فدرال آمریکاست

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است