توافقنامۀ سیاسی یا خاکسپاری آرزو های ملت
آیا اشرف غنی صلاحیت عزل وزرای ناکارۀ تیم عبدالله را خواهد داشت؟ این سند حاوی کلیات و عمومیات است توافقات بر چنین جزییات چند ماه دیگر را در بر خواهد گرفت؟ 
تاریخ انتشار:   ۱۲:۲۵    ۱۳۹۹/۳/۱ کد خبر: 163499 منبع: پرینت

بازی غیر مترقبه و باور نکردنی در صحنۀ تمثیل سیاسی افغانستان برای حلقات اصلاح طلب، رهایی بخش و ملی گرا وطن به حدی دل شکننده، مأیوس کننده و سرگیچ کننده بود که با یأس و نومیدی شاهد درهم شکستن و فرو ریختن کاخ آرزو های دیرین و قلبی خود را برای ختم فجایع و جنایات پیهم چهل ساله و امیدواری گشایش روزنۀ به سوی یک افق روشن توأم با رفاه و آسایش و رهایی مردم از غل و زنجیر حکمروایی جانیان خون آشام، چپاولگران مشهور، گماشتگان اجنبیان و شیاطین تفرقه انداز بودند.

آن سندی که به پا در میانی تن چند از دزدان و دزد پروران فرصت طلب توسط اشرف غنی و عبدالله به امضا رسید ضربۀ شمشیر زهر آگینی بود که در قلب منافع ملی این ملت خوش بین، خوش باور که همواره وسیلۀ تزویر های گوناگون قرار گرفته و با احساسات شان خائنانه بازی شده فرو رفت.
این سازش رجعت و باز گشتی بود به گذشتۀ که خاطرات تلخ دروغ گویی ها، عهد شکنی ها و عوام فریبی ها آن در شراکت رهبری این دو در اذهان عامه باقی است.

من که جز این قلم شکسته قدرت و توان تأثیر گزاری در ایجاد هیچ نوع تغییری در وطنم ندارم و به سادگی و سهولت می نوشتم، ولی نوشتن همین چند سطری برایم بی نهایت گران و دشوار است، که نه تمرکز فکری وجود دارد و نه تسلسل کلام، من به خوش باوری خود و دست انداختن به شاخۀ شکسته برای نجات از غرق شدن خجلم. امروز نمی دانم که آیا کلمات توان تبارز این نومیدی و ورشکستگی مرا دارد.

ای هم وطن عزیزم! که چو من به دموکراسی دل بستی، به قانون اعتقاد داشتی و هنوز هم امیدی برای فرود آمدن ملائک عدالت از آسمان به زمین افغانستان داشتی و آرزو های نیکی از فواصل دور برای نجات و رهایی وطنت و آسایش مردمش در دل می رورانیدی آیا در چنین مصلحت گرایی و سازش خلاف قانون جز قدرت اشغالگر وزور استعمارگر و نقش برازندۀ نوکران اجنبی خیری دیگری به غیر از تداوم بحران قهقرایی، تشتت، قدرت طلبی و آیندۀ تاریک و وخیم و حتی خطر تجزیه برای وطن می یابی؟
آیا قبول و باور می توانی که این دو فرد آزمون شده واقعاً به حرمت منافع ملی از خود خواهی و منم گویی منصرف در خدمت مردم صادقانه همکار شوند. آیا وزرا و رؤسای تیم عبدالله از رییس جمهور متابعت و خط مش او را تعقیب کنند؟ آیا رییس جمهور صلاحیت عزل وزیر ناکارۀ تیم عبدالله را خواهد داشت؟ این سند حاوی کلیات و عمومیات است توافقات بر چنین جزییات چند ماه دیگر را در بر خواهد گرفت؟ و صد ها سؤال دیگر.

به شما ای متحدین داکتر عبدالله عبدالله و اعضای جمعیت ثبات هم گرایی(نیم راهی) عرض دارم که چه شد آن مراسم تحلیف هم زمان و اعلان ریاست جمهوری برحق، چه شد آن شور و غوغای انتخابات تقلبی، چه شد آن عزم های جزم اعلان حکومت همه شمول ممثل ارادۀ ملی، چه شد آن شعار های صیانت از آرای پاک مردم وچه شد آن تقاضای الغای نتایج انتخاباتی و بالاخره مبارزه با نظام قدرت متمرکز فاشیستی و چه شد تهدید های قیام و به پا خیزی و چه شد وعده هایی که به ملت سپرده بودید.
که با خواندن بسم الله الرحمن الرحیم و ذکر«جلالتمآب محترم رییس صاحب جمهور» و گرفتن منصب مارشالی، چون پارچه یخی در برابر آفتاب سوزان منم گویی و قدرت طلبی ذوب شد.

پس همه فدای قصر سفید، ادارۀ مستقل مصالحۀ ملی، تشریفات و لوی سلامی و نفر دوم (غیر قانونی و غیر عملی) ۵۰ فیصد سهم در کابینه و دیگر امتیازات گردید. برای شما و حامیان و متحدین شما چه اعتبار و آبرویی در جامعه باقی ماند.

ای رهبر تیم دولت ساز اعضا و حامیان، چه شدید و کجا رفتید جناب اشرف غنی که از«دملی گتو دساتلو» چیغ می زد وگلو پاره می کرد و از صیانت و پیروی از احکام قانون اساسی فریاد بر می آورد و بارها گفته بود که به هیچ نوع سازش غیر قانونی تن نخواهد داد یک بلست از موقفم شور نخواهم خورد«لکه و نه مستقیم په خپل مکان یم – که خزان را باندی راشی که بهار»، چه شد که تند باد هیبت بادار از ریشه ترا چپه کرد.
آیا نگفتی که به حکومت وحدت ملی رجعت و بازگشت نخواهم کرد، آیا خواب بودی یا بیدار و یا در مصرف خرما زیاده روی شده بود و شما فرمودید که مقرری ها بر اصل شایسته سالاری صورت خواهد گرفت نه بر اساس سهمیه های قومی.

زمانی که اشرف غنی در مورد تهدید قطع یک بلیون دالر کمک امریکا گفت «افغانستان بدون این کمک زنده خواهد ماند» اطمینانی بود که به ملت داد که در برابر هیچ فشاری زانو به زمین نخواهد زد. این صدا تقویۀ روحیه و غرور ملی بود.
ولی متأسفانه این شعار ها بی بنیاد، واهی بوده و دایم و قائم نبود. داکتر اشرف غنی به افتخار گفت که این جورآمد بدون پا در میانی خارجی صورت گرفته، ملا ها گفتند سبحان الله و اهل کوچه گفت «جفت». اگر توقع بیش از حد احساساتی نباشد فکر میکنم که استعفی برای اشرف غنی کسب یک افتخار تأریخی می بود باز خلیلزاد حکومتی می ساخت، بدون هیچ نوع بدبینی این همه شمولیت ها و فراگیری های ملی پیامدی جز کشمکش، جدال و منازعه چیز دیکر نداشته هر عقل سلیم ناکامی آن را حدس زده می تواند.

در اخیر صادقانه می گویم، به قبولش کسی را وادار نمی سازم، که مرا هیچ نوع خصومت و عداوت از هیچ نگاه با داکتر عبدالله نبود و نیست، می دانستم که عبدالله را یک سلسله تعهدات و وابستگی های با هم رزمان شورای نظارش بود و همچنان تعهداتی برای دادن امتیازات به اعضای حزب جمعیت اسلامی و سران تنظیم های حهادی ساخت پاکستان داشت که استقلال عمل او را تحت تأثیر قرار می داد و او را در اسارت نگهداشته و در تضاد با اصول یک زعامت ملی بود و ارتباطاتش در جنگ های تنظیمی با دستگاه های استخباراتی بعضی ممالک قابل اندیشه بود. ورنه به مقایسۀ هم رزمان خود مرد هوشیار، زیرک و تحصیل یافته و شیک پوش است.

در این چند ماه مورد آماج انتقادات، اتهامات و حتی تعرضات تحقیر آمیز قرار گرفتم که من حامی و طرفدار داکتر اشرف غنی بر بنیاد علایق قومی و قبیلوی هستم و بدون شناخت از من و آگاهی از سن و سالم و تکالیف صحی ام متهم می شدم که قدرت طلبم و در جستجوی مقامی. نی به نام خدا که چنین نبوده. با شناخت از وطن و حالت استثنایی بحران و جنگ زدگی آن ملاحظات خاصی در مورد زعامت افغانستان داشتم ولی در میان اشخاص مطرح از بسی جهات بهتری از اشرف غنی نیافتم، البته با فهم این که او هم آورده شده است نه برخاسته از قلب جامعه و همچنان می دانستم که جداً در صدد تضعیف نفوذ مافیای سیاسی و اقتصادی بود، کتاب دار و کتاب خوان اهل دانش سیاسی و هم سویی با رهبران و زعمای جهان دارد و صاحب برنامه برای اعمار مجدد و تلاش در مسیر خود کفافی افغانستان و زمینه ساز برای تحقق آرمان های اکثریت بی صدای وطن است. چنان می پنداشتم که اگر برای اشرف غنی زمینۀ استقلال عمل میسر گردد شاید قادر به آوردن تحولات بنیادی در کشور گردد. این طرز دید من وموقف گیری ام به جز ترقی، اعتلا و انکشاف مملکت و بهبود حال مردمش با سیاست های کار یابی و فقر زدایی انگیزۀ دیگر نداشت.

نه موضوع قوم مطرح بود و نه شناخت و نه خویشاوندی. وقتی برنامۀ تلویزیونی داشتم، بسیار پر سر و صدا بود، اقارب و فعالین مبارزۀ انتخاباتی اش از من خواهش کردند که اشرف غنی را به یک مصاحبه دعوت کنم، گفتم این تقاضا باید توسط شخص خودش صورت گیرد.
ولی این توافقنامه، این سازش و این مصلحت گرایی آرزو های مرا که هیچ کاره نیستم چون برگ خشکیده از شاخۀ درخت آرزو های ملت افغانستان جدا و در مسیر تند باد یأس، نومیدی و دل شکستگی قرار داد و صحنه های روزمرۀ حکومت وحدت ملی پیش چشم ام مجسم شد.
اشرف غنی تحت فشار خود را به اسارت داد و ما را به شرمندگی.

محمد عارف عباسی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
عبدالله
غنی
نظرات بینندگان:

>>>   Safiullah Sahebzadeh
بسم الله الرحمن الرحیم !
جناب عباسی صاحب محترم ، مشکل در غنی و عبدالله نیست ، مشکل بنیادی در خود ما افغان های سطحی نگر و احساساتی است.
مشکل اکثر مردم افغان بنا بر فرموده مرحوم غلام محمود طرزی ، گریز از اصلیات و عمدیات و پرداختن به فرعیات و جزییات است.
بلی عباسی صاحب ، من اشغال و اشغالگران و عوامل ننگین داخلی شانرا را عامل مصیبت و بدبختی و بی عزتی مردم خود میدانستم ، اما صد افسوس که مورد غضب کلامی سطحی نگران قرار می گرفتم.
به آن هم خوشحالم که جناب شما به اشتباه تان معترف و از مواقف تان در مورد غلامان اشغال اظهار شرمندگی نمودید و امید دیگران از جناب شما آموخته و به اصطلاح از اشتباهات مرتکبه شان معذرت خواسته و به گفته عوام خط بینی بکشند.

>>>   Hamid Samiee
با عرضی سلام و احترام جناب ! قربانی صداقت و دلسوزی و یک پارچهگئ و حقیقت شما بزرگوار توانا قلم به دستان نمود می دهد و برکت به ان قلم پر افتخار و زبان و منطق ارزنده پر از حقایق خالقلادهئ ارزشمند شما که از عمقی قلبی و دردی میلیون های افغان صادق و با احساس چشم به راهئ عزت پر افتخار هستند یاور و زیبا تشرح عالمانه را توضع پر از واقعت دادید که بار ها چندین شخصیت های قبل از پاپی های ذلیل پزیر در تاریخ افغانستان یعنی کمونیست ها و اسلامی طلبان عرض اندام نموده بودند ان ضمیمان شرافت و پر از پلان های پر باری دایمی براساس منافع ملی با صداقت جز کاری صادقانه و دلسوزانه برای علیاهئ کشور، وقار،منافع و ارمان ملی کدام مرام و نمایش قدرت در زیری دست نداشتند ان ها را توسط چهره های شناخته شده اسلام نما و قهرمان نما و جهادی نماهئ اسلامی و پاپی کمونیست از پا دراوردند توسط همین قلاشان لاشخور وجاسوسان ذلیل نفس چپ و راست، بیسواد مهز و به خون و خاک به نام مبارزه و جهاد با ۴ میلیون افغان باوقار دیگر تباه کردند حتا انها استخوان شان خاک شده باز هم برای استقراری قدرت قومی و احزبی و وطن فروشی طبقی اصولی طرح شده ذلتپزیر خود شان فهش و زن و فرزند دشنام و تاریخ انها و کشور را طوطعه های دروغین و بدنامی در تهاجم برای گرفتن قدرت که شما بسیار مقبول و جامع تشرح داید نمی خواهم گستاخی کنم و دوباره تکرار فقد همین قدر روشنی میاندازم که دو ماه پیش چئ فلمی به را انداختند که اسمی انرا سیاست و سیاسمداری در جهان جلوه دادند همین دو دعوا کننده قدرت چی بی شرمی را طرح ریزی و بلاخره دشمن ان مملکت را رتبهئ مارشالی داد کسی که هویت او بسیار واضع در جهان ثابت شده یعنی انتظاری حالات فلاکتباری بدتری را از حکومتی وحدت و همه شمول دروغی و ۵۰ ٪ را انتظار داریم در زبان و قلم شما برکت الله و صحت کامل عمر دراز را دعا میکنم.
موفق و پیروز باشید ارجمند بزرگوار

>>>   Ahmad Hussian ياهو!
سلام آقاى (عباسى!)
افسوس بحال مردم رنجيده و ستمكش افغانستان كه قد خميده شان در ظرف و مدت چهل سال از دست اين دونان و ستم پيشه گان رأست نشد و هنوز هم حرص و آز شان روز بروز بيشتر شده وچون جوى از مردانگى و شهامت د ر وجود شان نبوده و نيست بقول معروف : سايه درخت را غنيمت دانسته وسرنوشت مملكت را ببازى ميگيرند ، لطفن در آخرخط ، دوستان قلمى خويش را مايوس نسازيد .(ياحق)

>>>   Tawab Alcozai
جناب عباسی صاحب قلم تان رسا بسیار تحلیل بجا و عالی ولی مداخله و پیشتیبانی کشور ایران پاکستان ترکیه و حتا آمریکا از تیم ثبات و همگرایی و همسوی طالبان با زور مندان و مافیای قدرت را نباید از نظر دور کرد آمریکا نیز میخواست تا یک حکومت ضعیف روی کار اید تا زمینه برای آوردن طالبان به حکومت میسر گردد

>>>   حکیم تورسن و عارف عباسی راست میگویند.
اگر آنها رییس جمهور میبودند،اشرف غنی را منحیث چاینکی پز و داکتر عبدالله را منحیث سلمانی هم مقرر نمی کردند.

>>>   نتیجه انتخابات پر از تقلب چیزی جز این نمی تواند باشد.

>>>   غنی اگر صداقت میداشت در انتخابات تقلب نمی کرد.
تلاش برای رسیدن به قدرت خودش از نیات شیطانی بر می خیزد چون قدرت در حقیقت مسئولیت است تا امتیاز و عاقل از گرفتن مسئولیت فرار میکند .

>>>   کوچی اگر دزدی و تقلب نمیکرد امروز مجبور نمیبود قدرت را نیم کند۰ او با این کارش بر خیانت و تقلب اش اقرار کرد۰ این کثافت های دیسانتی چانس دموکراسی را از مردم دزدیدند۰

>>>   امریکا میخواست دموکراسی را توسط اجنت های اوغان خود در کشور ما پیاده کند غافل از آنکه اوغان همه چیز را قربانی اوغانولی میکند به شمول دمووکراسی پیشرفت عدالت امنیت و تمام منافع کُلی و ملی۰

>>>   عباسی صاحب محترم
عید ات مبارک.
غنی حد اقل تا معلوم شدن نتیجه انتخابات امریکا کج دار و مریز پیش میرود و بعد از آن است که تصمیم نهایی خود را میگیرد.
مگر کی میداند که تا آنوقت عمرش در دنیا تست.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است