ادامه حملات داعش و مساله رادیکال شدن شیعیان
در افغانستان پیروان تمامی ادیان به خصوص پیروان مذاهب سنی و شیعه، در طول تاریخ زندگی مسالمت آمیز داشته اند و علت آن هم قوی بودن جریان تصوف، حنفیت اعتدال گرا و کم رنگ بودن اندیشه سلفیت می باشد 
تاریخ انتشار:   ۱۱:۳۹    ۱۳۹۹/۲/۲۴ کد خبر: 163382 منبع: پرینت

بعد از شکل گیری ولایت خراسان گروه دولت اسلامی یا داعش اسبق در اواخر سال ۲۰۱۵ حملات این گروه علیه براداران هزاره ما در غرب کابل آغاز گردید در خلال سال های ۲۰۱۶الی ۲۰۱۸ این حملات به اوجش رسید.
در سال ۲۰۱۹ میزان حملات کاهش یافت ولی در اوایل سال ۲۰۲۰ این گروه مسوولیت حمله مرگبار بالای مراسم سالیاد شهید استاد عبدالعلی مزاری را پذیرفت و یک بار دیگر حملات این گروه در غرب کابل آغاز گردید که در تازه ترین مورد یک شفاخانه نسایی ولادی هدف قرار گرفت که در نتیجه آن بیش از سی تن به شهادت رسیدند و مجروح گردیدند، این حمله در نوعیتش یکی از مدهش ترین حملات این گروه در غرب کابل محسوب می شود زیرا که قربانیان آن زنان و اطفال معصوم بودند.

به تاریخ4 ماه ثور سال 1397 یک مهاجم انتحاری خودش را درمیان مردم ملکی که برای اخذ تذکره تابعیت درناحیه سیزدهم کابل صف بسته بودند منفجر ساخت که در نتیجه آن بیش از هفتاد تن جان باختند و در حدود 140 تن جراحت برداشتند که درمیان قربانیان زنان و کودکان نیز شامل بودند(هفته نامه جاده ابریشم)
شاخه خراسان گروه موسوم به دولت اسلامی "داعش اسبق" مسوولیت این حمله را پذیرفت وبا صدور اعلامیه ای مدعی شد که یک مهاجم ایرانی بنام ابوالبرا الشیرازی(ممکن این نام مستعارباشد) این حمله را انجام داده است. بعد از حمله مرگبار سال 2016 که بالای اعضای جنبش روشنایی انجام شده بود این آخرین و مهلکترین حمله است که تا این حال به وقوع پیوسته است. حملات بر شیعیان نشان میدهد که شیعیان در تیراس حملات این گروه در افغانستان میباشد. واکنشی شیعیان افغانستان در برابر تهدید داعش چی خواهد بود پرسشی است که در این نوشته به آن پاسخ میدهیم. مقابله در قالب کمیته های مردمی مسلح فرضیه نوشته ما را میسازد.

شیعیان افغانستان
مورخین در مورد تاریخ شیعیان افغانستان نظریات گوناگون دارند.معراج جوزجانی می نویسد که مردم غور فعلی در زمان خلافت حضرت علی (کرم الله وجهه) مسلمان شده است، وی ادامه می دهد که خلیفه چهارم اسلام خواهر زاده خویش "جعده" را که یک شخص عادل ومنصف بود را والی خراسان تعیین کرد و همین مساله باعث انس گرفتن مردم به حضرت علی و اهل بیت گردید.(صادقی، 29 :1393)
اما ابن خلدون وابن اثیر می نوسیند که مردم غور در زمان سلطان محمود غزنوی به زور شمشیر مسلمان شده اند وقبل ازاین مردم این ناحیه مشرک و مرتد بودند.(صادقی،26: 1394)
شیعیان افغانستان از نظر اعتقادی به شیعه اثناعشری و اسماعیلی تقسیم شده است، مذهب شیعه در تمامی اقوام افغانستان (پشتون، تاجک، هزاره و...) پیرو دارند اما هزاره ها بزرگترین جمعیت شیعه ها در افغانستان را تشکیل میدهد.

نوع تعامل مذاهب در افغانستان
در افغانستان پیروان تمامی ادیان به خصوص پیروان مذاهب سنی و شیعه، در طول تاریخ زندگی مسالمت آمیز داشته اند و علت آن هم قوی بودن جریان تصوف، حنفیت اعتدال گرا و کم رنگ بودن اندیشه سلفیت می باشد.

عوامل دگرگونی زیست مسالمت آمیز مذاهب
الف: وابسته شدن روحانیت
قبل از کودتا هفت ثور روحانیت سنی و شیعه به لحاظ مالی و فکری مستقل بودند اما بعد از وقوع کودتا هفت ثور و سپس تهاجم قوای شوروی به افغانستان روحانیون نیز مانند سایر اقشار افغانستان مهاجر شدند در زمان هجرت روحانیون سنی به مراکز دینی (دیوبند،الازهر و جامعه مدنیه) و روحانیت شیعه به مراکز علمی(قم و نجف اشرف) جذب شدند که این مساله باگذشت زمان باعث وابستگی آن ها از نظر فکری ومالی به این مراکز گردید که این عامل برهم زننده زیست مسالمت آمیز میان سنی ها وشیعیان گردید.

رقابت ایران و عربستان
بعد از به قدرت رسیدن خاندان اهل سعود در عربستان و بستن قرار داد تحت عنوان "قران وشمشیر" با خاندان ال شیخ و همچنان پس از پیروزی انقلاب اسلامی درایران رقابت میان این دو کشور بر سر رهبری جهان اسلامی آغاز و به مرور زمان گسترش یافت که افغانستان هم از آتش این رقابت در امان نماند.

ظهور داعش در افغانستان
در مورد داعش و فعالیت های آن در افغانستان نظریات گوناگون وتا حدودی متضاد میان نخبگان فکری این کشور وجود دارند، عده به این باور هستند که داعش در افغانستان وجود ندارد و درصورت که وجود هم داشته باشد با دولت اسلامی "داعش اسبق" مرکزی که در سوریه و عراق مستقر هستند هیچ پیوند فکری و تشکیلاتی ندارد.

در این بخش به گروه خراسان یا شاخه داعش در افغانستان می پردازیم.
در آواخر سال 2013 حکیم الله محسود رهبر تحریک طالبان پاکستان در اثر حمله یک طیاره بی سرنشین در وزیرستان کشته شد، با جان باختن وی این گروه به سه بخش تقسیم گردید.
1.تحریک طالبان پاکستان به رهبری ملا فضل الله
2.گروه جماعت الاحرار به رهبری خالد عمر خراسانی
3.مجاهدین ارکزی به رهبری حافظ سعید خان ارکزی

از میان گروه های یاد شده مجاهدین ارکزی در اواسط2014با ابوبکر البغدادی بیعت کردند.بغدادی بیعت آن ها قبول و حافظ سعید خان را به صفت والی خراسان (افغانستان، پاکستان، بنگلادیش و قسمت های از هند) مقرر کرد.
در سال 2016 مجله دابق (نشریه مرکزی داعش) با حافظ سعید خان ارکزی یک مصاحبه ویژه انجام داد، حافظ سعید درآن مصاحبه از حملات مدهش علیه شیعیان افغانستان در آینده نزدیک هشدار داده بود. دو ماه بعد از این مصاحبه گروه خراسان دولت اسلامی گردهمایی مسالمت آمیز اعضای جنبش روشنایی را در دهمزنگ اماج دو حمله انتحاری قرار داد که به اثر آن بیش از پنجا تن شهید و مجروح شدند. در خلال سه سال گذشته داعش حملات متعددی را علیه اهداف شیعیه در کابل، هرات و مزار شریف انجام داده است که به گونه نمونه از حمله بر (مسجد امام زمان، باقر العلوم، الزهرا، جوادیه و...) نام برده می توانیم اخبار تمامی حملات یاد شده از طریق پایگاه های خبری داعش مستقر در عراق و سوریه خصوصاً خبرگزاری اعماق پخش و نشر گردیده است. با درنظرداشت مسایل فوق معلوم می شود که گروه خراسان با گروه موسوم به دولت اسلامی "داعش اسبق" که در عراق مستقر است رابطه فکری و تشکیلاتی دارد.

چرا داعش شیعیان را هدف قرار می دهند
عوامل فکری
میان فرقه های اسلامی (سنی وشیعه) در مسایل فروعات دینی اختلافات اندکی وجود دارند که ریشه آن به صدر اسلام بر می گردد داعش این نکات اختلافی را برجسته ساخته و به اساس باور خود اهل تشیع را تکفیر می کنند و ریشه این باور در همان اختلاف نهفته است که در میان اعضای شبکه القاعده وجود داشت سران القاعده به این باور بودند که باید اول با غرب مبارزه کنیم اما یکی از اعضای این جریان احمد فاضل نزال الخلایه مشهور به ابومصعب زرقاوی "بنیان گذار گروه التوحید وجهاد و رهبر شاخه القاعده در عراق" استدال می کرد که تازمانی صفوف مسلمانان از عناصر مشرک، مرتد، کافر و بدعت گذار" تصفیه نشود مبارزه با غرب بجای نخواهد رسید گروه داعش درحقیقت به اساس تفکر زرقاوی بجای مبارزه با غرب مسلمانان شیعه و صوفیه را مورد حمله قرار می دهند تا به باور شان صفوف مسلمانان از عناصر نامطلوب منزه شوند(عطوان، 228: 1394).

جنگ سوریه و خیابان های خونین کابل
در سال 2012 تظاهرات مدنی مردم سوریه به دلیل پاسخ نظامی دولت شکل خشونت آمیز به خود گرفت و با گذشت زمان قدرت های منطقه و جهان بر حسب منافع خویش از طرف های دیگر جنگ حمایت کردند، دولت ایران برای بقا دولت بشار اسد در پهلو کمک اقتصادی و نظامی، سه گروه ذیل را تحت عنوان گروه های مدافع حرم نیز تشکیل داد.
1.لشکرفاطمیون(شیعیان فغانستان)
2.لشکر زینبیون(شیعیان پاکستان)
3.لشکرحیدریون(شیعیان هندوستان)
لشکر فاطمیون که در چند سال پسین در جنگ سوریه حضور دارد علاوه بر بدبین ساختن گروه های مخالف اسد علیه شیعیان افغانستان بستر مناسب برای پرورش عناصر رادیکال شیعه نیز به حساب می آید.
درسال 2016 مخالفان دولت اسد طی یک نامه رسمی از دولت افغانستان خواستند تا مانع آمدن افغان های شیعه مذهب در قالب لشکر فاطمیون شوند، آن ها دراین نامه شان مدعی شده بودند که این نیرو ها اطفال آن ها را سر می برند و بالای زن های شان تجاوز جنسی می کنند.دولت افغانستان اقدام عملی در این راستا انجام نداد و فقط به این مساله بسنده کرد که از دولت ایران خواستار توقف اعزام افغان ها به جنگ سوریه شود، دولت ایران هم به این خواست دولت افغانستان اهمیت نداده و روند اعزام افغان های شیعه به جنگ سوریه را ادامه داد. البته قابل تذکر می دانیم که افغان های سنی نیز درمیادین جنگ سوریه و یمن به نفع طرف مقابل حضور دارند.

گزینه های مقابله شیعیان افغانستان
1_ادامه مدنیت یا 2_روی آوری به رادیکالیزم
از سه سال به این سو به گونه مرتب شیعیان افغانستان به طورعام وهزاره های شیعه به طور خاص هدف حملات سازمان یافته داعش قرار می گیرند، دولت افغانستان هم تا اکنون راهکار عملی برای مهار این حملات ارایه نکرده است در صورتیکه این حملات ادامه یابد شیعیان در مقابل آن چه واکنش نشان خواهند داد؟
شیعیان و خصوصاً هزاره ها بعد از سال 2001 به سیاست مدنی روی آوردند و با سلاح وداع کردند آیا آن ها یک بار دیگر برای دفاع از خود به خشونت متوسل خواهد شدند و یاهم مثل سه سال گذشته برای یک مدت نامعلوم هزینه گزاف انسانی این حملات مرگبار را می پردازند؟

صبر و سازش
یکی از گزینه های شیعیان افغانستان در مقابل ادامه حملات داعش صبر و سازش است. در سال های گذشته آن ها از همین روش استفاده کرده اند. در سه سال گذشته که چرخ تاریخ آن ها از معبر خون و فاجعه گذر کرد. در مقابل گردش این چرخ خون بار شیعیان تنها به اعتراض مدنی و غیر خشونت آمیز بسنده نمودند، اما با توجه به گستردگی تلفات این حملات و لبریز شدن کاسه صبر شیعیان ادامه دادن سیاست صبر محتمل به نظر نمی رسد.

تشکیل ارتش هزاره ها
بعد از شدت گرفتن حملات مدهش و ددمنشانه داعش علیه شیعیان "خصوصاً هزاره ها" بحث و جدل های زیاد در مورد ضرورت تشکیل ارتش هزاره ها میان نخبگان فکری و سیاسی هزاره ها آغاز شده است. سخن از ارتشی است که حافظ منافع کلان هزاره ها باشد و این ارتش باید قادر باشد تا هزاره ها را از اهریمن زمان "داعش" در امان نگهدارد.

استقلال طلبی هزارستان
کشور هایی که از بحران هویت ملی رنج می برند، بحث جدایی طلبی و استقلال خواهی بر پایه قوم وتبار همیشه مطرح است. در افغانستان هم از چند سال به این سو بحث های در این مورد میان اقوام هزاره و تاجیک آغاز شده است.
تعدادی از نخبگان هزاره راه رسیدن به آسایش هزاره ها را تشکیل کشور مستقل بنام هزارستان می دانند، گرچه در شرایط فعلی تحقق این رویا تا حدودی غیر محتمل به نظر می رسد اما یکی از گزینه های احتمالی به شمار میرود.

حملات انتحاری از باب انتقام
استفاده از عامل انتحاری یکی از تکتیک های مرگ بار، موفق و مهار ناپذیر گروه های شبه نظامی رادیکال به شمار می روند. داعش هم علیه شیعیان از همین روش استفاده می کند، حملات انتحاری در پهلوی تحمیل تلفات سنگین به طرف مقابل وحشت بسیار زیاد را نیز در میان قربانیان خویش می آفریند.
سوال این است که آیا شیعیان افغانستان در مقابل انتحاریون داعش از حمله های انتحاری استفاده خواهند کرد؟
پاسخ به این سوال منفی است چون مراجع دینی شیعیان جواز چنین حملات را صادر نخواهند کرد، چنانچه آیت الله سیستانی در عراق به مقتدا صدر مجوز چنین حملات را صادر نکرد.

بازگشت فاطمیون
از چندین سال به این طرف در حدود بیست هزار جنگجوی شیعه در قالب لشکر فاطمیون برای حفظ دولت اسد ودفاع از حرم زینب کبری علیه مخالفان اسد از جمله با داعش درگیر جنگ هستند. اگر جنگ سوریه در ادلب پایان یابد و یاهم تا حدودی فروکش کند، ولی حملات داعش علیه اهداف شیعه در افغانستان ادامه داشته باشند، ممکن است شاخه از لشکر فاطمیون وارد افغانستان شود و در صورت که این نیرو ها از سوی شیعیان افغانستان مورد استقبال قرار گیرد، خطر آغاز یک جنگ دوام دار فرقه ای درافغانستان به دور از انتظار نیست.

تشکیل کمیته های دفاع مردمی
شیعیان افغانستان در صورت ادامه این گونه حملات در قالب کمیته های دفاع مردمی مسلح خواهند شد و از مناطق شان دفاع خواهند نمود، این کمیته ها نظر به شرایط ویژه افغانستان ومناطق شیعه نشین (واقع شدن در میان مناطق سنی نشین) حالت دفاعی را خواهد داشت، این نیرو ها در روستاها تا حدودی مفید واقع خواهد شد اما در شهرهای بزرگ از موثریت چندانی برخور دار نخواهد بود زیرا داعش از مهاجمین انتحاری (اکثراً ازبکستانی چون از نظر اناتومی شبیه هزاره ها هستند) کار می گیرند و مهار این نوع حملات از سوی کمیته های دفاع مردمی بسیار مشکل خواهد بود.
مسلح شدن هزاره ها در دراز مدت باعث بروز خشونت ها میان آن ها و پیروان اهل سنت می گردد و وحدت نیم بند که میان سنی ها وشیعیان حاکم است به شدت صدمه می زند.

از سوی دیگر ممکن است بعد از تشکیل کمیته های دفاع مردمی تعداد علمای سرشناس سلفی و گردهمایی آن ها در کابل و وولایت هدف حملات چریکی قرار گیرند، ممکن است که در طویل المدت میان طالبان و این کمیته ها با پا درمیانی جمهوری اسلامی ایران تبانی شکل بگیرد چون هر دوی شان در مقابل دشمن مشترک می رزمند.
منبع:اندیشکده راهبردی
منابع:
1.صادقی، محمد مهدی (1393): مبانی فقهی جنبش عدالت خواهی شیعیان افغانستان
2.عطوان، عبدالباری (1394): دولت اسلامی

لطیف آرش


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
شیعیان
داعش
نظرات بینندگان:

>>>   Sayed Javad Sajjadi
مقاله بی‌طرفانه و خوبی بود. فقط آن قسمت که بیان کردید؛ داعش مدعی شده بودند که فاطمیون کودکان آن‌ها را سر می‌‌برند؛ هرچند به صورت ضمنی بی‌طرفی رعایت شده‌است؛ اما اگر اضافه می‌کردید که ادعای داعش از سوی منابع مستقل تایید نشده یا تایید شده، به‌ نظر، وزن دقت یا بی‌طرفی را در این مورد خیلی بالا می‌برد.

>>>   محمدکبیر شفق
گزینه اول این است که حکومت برخورد تباری با ترویستان را کنار بگزارد و در کنار مردم از شهروندانش دفاع کند. وحدت مذهبی در افغانستان یک نمونه تاریخی است و هزاره‌ها وحدت ملی یک اصل می‌داند. از سوی دیگر گزینه دفاع خودی در دو سال گذشته در محرم صورت گرفت موفق بوده‌است؛ ولی حکومت باعث دردسر و مشکل‌تراشی برای مردم شدند. این واقعن برای مردم گیچ کننده‌است. حکومت در بیست سال گذشته بیش از حد با گروه‌های تروریستی مدارا داشته‌است.

>>>   Safiullah Haseen
آرش صاحب داعش نام مستعار سفارت آمریکاست. امریکا با اجرای توافق با طالبان خواست روی بازی تبدیل شود.
اینبار توسط حمایت های بیرونی نه بلکه توسط خود سفارت ها و شرکت های خصوصی جنگ را به پیش خواهد برد.

>>>   Salim Naji
جناب آرش نام این تروریست ها را هرچه بگذاری فرقی نمی کند ولی این تروریست ها از همین آب و خاک است و متاسفانه اکثریت شان پشتون تبار هستند و یا مهمان پشتون ها هستند. حالا قندهار هم شیعه دارد اما آنها کمتر هدف قرار می گیرد چون غیر هزاره هستند. مشکل اصلی اینجا است که فرهنگیان پشتون خیلی محافظه کارانه در برابر تروریسم و عوامل داخلی آن موضع گیری می کنند و حتی نخبگان سیاسی از تروریسم مانند طالبان، داعش و القاعده به عنوان اهرم فشار استفاده می کنند. وقتی تروریست ها در مناطق قبایلی پناه می گیرند، آنجا به نام پاکستان یاد می شود اما وقتی بحث دیورند مطرح می شود آنجا جز پشتونستان قلمداد می شود. در مجموع باید گفت تروریسم برای هیچ کسی سودمند نیست و تا وقتی پای اسلام سیاسی از قدرت و پای بنیادگرایی از فرهنگ جامعه قطع نشود، همه در رنج و عذاب هستیم. وقتی مکتبی در خوست به آتش کشیده می شود ، وقتی مسجد ننگرهار بمب گذاری می شود معنایش این است که هیچ جا امنیت ندارد و حمله بر بیمارستان زن و زایمان این موضوع را نشان می دهد که تروریسم و بنیادگرایی اسلامی آفت بسیار بزرگ برای همه است.

>>>   Nayab Sayed Abdullah
آقای آرش عزیز در چند مورد اشاره می شود
اولا اینکه لشکر حیدریون از شیعیان عراق بوده فکر کنم
دوم اینکه نامه کدام دولت سوریه؟ حکومت اسد یا حکومت دیگر؟ در کدام تاریخ برای دولت افغانستان آمده و کدام منبع این را نقل کرده است؟

>>>   Anwar Frough
رفیق معلومات خوبی بود ، آنچه مهم است داشتن فهم از ماهیت این جنگ های خانمانسوز است، اگر روی تشکیل و بوجود آمدن گروه طالبان ،یا هم چنان لشکر فاطمیون دقت شود بهتر است، سرباز و نیروی بشری این گروه ها از کدام طبقه است؟ چگونه از این قشر تهی دست و آسیب پزیر جامعه استفاده و بهره بر داری صورت میگرد ؟ به هر صورت دین و مذهب همیشه ابزار در دست نظام سرمایداری کثیف است.

>>>   Mohammad Amin Haidari
معلومات خوبی است ! اما بحث از انسجام لازم بر خوردار نیست! مردم جلال آباد از دوستان اهل سنت کمتر از هزاره ها، هزینه پرداخت نکرده اند.

>>>   Mohammad Enam Aria
مقاله خوبی بود، اما جناب آرش یک نکته را هم نباید از قلم انداخت و آنهم اینکه: من بحیث یک محصل و پژوهشگر حوزه علوم سیاسی و روابط بین الملل، وقایع چند سال اخیر خاورمیانه و بويژه سوریه را رصد میکنم، از حضور طیف وسیعی از پیروان اهل سنت افغانستان، با پسوند (خراسانی)، در میان گروه های مسلح و مخالف دولت سوریه آگاهی دارم، اگر به این نکته هم بیشتر و درشت تر پرداخته میشد، بهتر می‌بود، اما یک مسئله دگر اینکه: این های که بنام دولت اسلامی در افغانستان عملیات می‌کنند، اگر واقعا پیروان این دسته باشند، چرا انتقام خود را در میدان های کارزار و نبرد از فاطمیون نمی گیرند، میدانید دلیل آن چیست؟! چون شکست های سنگینی را از لشکر فاطمیون خورده اند، و در میدان های نبرد توان مقابله را ندارند..!
من فیلم های مستندی زیادی را در این باره دیده ام، از جمله نبرد (پالمیرا)، در سوریه را که میان فاطمیون و داعش بود..!

>>>   Hekmat Hekmat
جناب آرش
مقاله تان بسیار پر محتوا است. امیدوارم نسل امروزی جنگ های فرقه ای و خصمانه را انتخاب نکنند.
از لحاظ اندیشه و تفکرات دینی-مذهبی، هرگونه اختلاف از این قبیل، باعث فروپاشی این وحدت نیم‌بند خواهد شد.
به عافیت باشید.

>>>   Shokrullah Baig
جناب آرش صیب خیلی عالی بود.اما؛ یک نکته که اشاره شده مخالفان آقای اسد از نحوه برخورد فاطمیون با آنها بوده.
فاطمیون یک لشکر منظم است و به همه ارزشهای انسانی پایبند است و از حقوق بشردوستانه آگاهی کامل دارد فکر نمی کنم چنین چیز اتفاق افتاده باشد.

>>>   Raja Rafig
جنایت چنین فجیع وکشتار اطفال، کار طالبان است. داعش فقط یک نام بیش نیست.برای مردم که خود مرگ را برگزیده است .چه می توان گفت؟

>>>   قبل از انقلاب ثور در افغانستان و انقلاب اسلامی در ایران،هزاره ها در ایران وجود نداشتند.
یک تعداد افغان ها در زمان رضا شاه پهلوی به ایران غرض کار میرفتند که زیاد تر از سمت شمال افغانستان بودند و یک تعداد هراتی ها بودند که مسؤل قاچاق بین هرات و ایران بودند که از هرات به ایران تریاک قاچاق میکردند و از ایران به افغانستان طلا قاچاق میکردند.
هزاره ها یک اقلیتی مانند سیک های هندو در افغانستان بودند که از بامیان غرض کسب و کار به کابل آمده بودند و زیاد تر در سر کوه ها مانند کارته سخی و چنداول و غیره جاها در سر کوه ها برای خود خانه ساخته بودند و مشعول کار هایی مانند جوالی گری و کراچی وانی و بوت دوزی و چوب فروشی و سقاوی و نانوایی و غیره بودند و خانم هایشان در خانه های طبقه اشراف و متمول کابل مشعول کالاشویی و آشپزی و جمع و جارو و اولاد هایشان نیز در خانه های اشراف کابل مزدوری میکردند و سودا می آوردند و چوب میده میکردند و برف بام ها را پاک میکردند.
با انقلاب ثور و خصوصاً بعد از مرحله نوین آن و آمدن قوای شوروی به افغانستان،اعتراضات علیه دولت جدید شروع شد و خطر آن وجود داشت که اعتصاب های اهل کسبه نیز در شهر کابل که اکراً هزاره ها بودند.نیز شروع شود.
بنأ دولت بخاطر جلوگیری ازین کار یکی از اعضای خود را که از ملیت هزاره بود و عضو جریان حزب پرچم بود.بنام سلطان علی کشتند،منحیث صدر اعظم مقرر کزد.تا جلو اعتصابات اهل کسبه و کار شهر کابل گرفته شود،خصوصاً نانوایی ها که شریان زندگی شهر کابل را تشکیل میداد.
در ایران نیز بعد از انقلاب اسلامی گروپ های هشت گانه هزاره های شیعه افغانستان تشکیل شد و منحیث اپوزیسیون دولت در آنجا بودند.
هرچند مثل گروپ های مسلح هفت گانه پاکستان در مقابل دولت افغانستان،حملات مسلحانه انجام نمیدادند.اما بهر صورت مشغول تحصیل در رشته های علوم دینی در قم و دیگر شهر های ایران شدند.
بنأ انقلاب ثور و انقلاب اسلامی ایران،سبب رشد هزاره ها شد.
ورنه هزاره ها در افغانستان یک اقلیتی مانند سبک های افغانستان و دیگر اقلیت های افغانستان بودند.
حالا پروبلم چیست؟
هزاره ها از اندازه زیاد،اضافه خواهی از دولت افغانستان میکنند.
شما خودتان فکر کنید:
اگر در کشور ایران،اقلیت های بلوچ و ترکمن و کرد و ترک و عرب و غیره اقلیت ها.مثل هزاره های افغانستان،در سر تریبون ایستاد شوند و از بی عدالتی های ایران در مقابل اقلیت ها حرف بزنند،در مقابل شان چه خواهد شد؟
معلومدار همه شان را منحیث ضد انقلاب اسلامی و منافقین و دستیاران خارجی ها و امریکا و عرب ها و غیره گفته،به زندان می اندازند.
اما در افغانستان تحت نام دموکراسی،هزاره ها هر روز در مقابل دولت و خصوصاً پشتون ها منحیث قوم قبیله و غیره همیش اعتراضات انجام میدهند.
بنأ اختلافات هزاره ها با دولت و پشتون ها از راه مسالمت آمیز،حل ناشدنی است.
این که بعد از آمدن دولت عبدالرحمن خانی طالبان در افغانستان در مقابل هزاره ها چه معامله صورت خواهد گزفت،همام وقت و همان مصلحت!

>>>   اقای ارش بسیار ماهرانه وزیرکانه با استفاده از حادثه انتحاری اخیر کابل تلاش نوده است که با استناد به مصاحبه های رهبران داعش در سوریه و عراق و با یدک کشیدن مصاحبه زرقاوی در رابطه استراتژی نظامی القاعده حساسیت بر انگیزی نموده و شاید هم علایق تباریش وادار ساخته که اقلان در حد نوشته تیغ تروریستان داعش و طالب رامتوجهه شیعیان بسازد و تلویحان به تاجیک تباران. ترکمن و ازبیک تباران خاطر جمی داده وبه انها بگوید که در صورتکه شما با داعش و طالب نجگید باشما کاری نخواهند داشت ! نکته دیگری که اقای ارش تلاش کرده بسیار ماهرانه در افکار مردم افغانستان و حصوصان تاجیک تباران .ترکمن ها ازبیک ها القاح نماید جنگ افغانستان در حملات تروریستی خلاصه نموده وعمل تروریست هاو انتحاری ها را شکل مذهبی بدهد . اما اگر انسان افغانستانی کمی هم دقت کند میداند که تروریست ها بنا ه به ذات و ماهیت و فلسفه وجودی انها اقلان در افغانستان در راستایی منافع بادران شان عمل کرده اند. چون حاثه انتحاری اخیر زیاد تازه و بی رحمانه بوده سوژه تحریک احساسات مذهبی اقای ارش شده میتواند ؟هزاره و شیعان افغانستان توان درک و منظور ی تحلیل های ارش گونه را خوب میدانند و این درایت سیاسی در جامعه هزاره وجود دارد که نگزارد حواث تروریستی زندگی مسالمت و دوستانه مذاهب و اقوام افغانستان را در جهت جنگ های پوچ مذهبی هدایت کند و در گزشته هم این توانمندی را ثابت کردند. اما اقای ارش در تحلیل هایشان از قتل و کشتار تاجیک تباران وازبیک تباران و نسل کشی طالبان در شمالی .مزارشریف. کندز. بدخشان. تخار. فاریاب میمنه. بغلان . ننگرهار. پکتیا قندهار هلمند. هرات .میدان شهر. یاد نمی کند چرا ؟ چون ماموریت دارد که که با الفاظ زیبا نکته های اصلی و ریشه را اگر یاد کند شاید به زعم خودشان نوعی دفع بلا به غیر هزاره ها نشود ! اقای ارش فراموش کرده که احمدشاه مسعود را داعش و طالب ترور کرده .ترور ربانی و ترور های زنجیره ای قمندان تاجیک تباران و مرتد و کمونیست دانستن تاجیک ها ازبیک ها توسط جریان های سلفی در حافظه سیاسی اقای ارش پاک شده است؟ اقای ارش یادش رفته که طالبان بعد از تسغیر کابل و شمالی ۴۰ موتر سرویس از خانم های مردم مظلوم شمالی را به اسارت گرفت که تا امروز نا پید ا و نا معلوم استند ؟ اینکه امروز هزره ها اماج ترور قرار گرفته اند چون هزاره ها نشان دادن که مدنی ترین و صلح جوی ترین و اگاه ترین قوم افغانستان استند . اقای ارش با بسیار هوشیاری از یاد کردن هزاره های سنی مذهب یک یخمالک سیاسی زده در حا لیکه تعداد نفوذ هزاره ای سنی مذهب نصف نفوذ تاجیک تباران است ! اقای ارش خاطر تان جمع باشد ما هزاره چه شیعه و چه سنی توانمندی وضعیت سیاسی را بلاتر از تمام رهبران افغانستان داریم. و با جرعت و شها مت گفته میتوانیم که نه طالب. نه داعش و نه وسوسه گرهای مثل شما تمرکز و توان مندی سیاسی مارا تغیر داده نه میتوانید
نسل جدید هزاره نسل بیدار هوشیار اگاه است . با زره بین حوادث جاری را زیر نظر دارند. و امادگی لازم را در یک نبرد رویاروی با دشمن دارند.
اما اقای ارش. از فاطیمیون یاد نمودید. اقلا بعنوان یک تحلیل گر باید یاد میکردید که پشتون ها اکثران تاجیک تباران . ازبیک تباران پیش از تشکیل لشکر فاطمیون در کنار داعش در ادم کشی های سوریه نقش داشتند . من طرفدار فاطمیون نیتستم و بنیان گزاران فا طمیون ( قاسم سلیمانی. و قا انی ) را دشمن خونخوار هزاره ها میدانم که تا اخیرین لحظات مقاومت مردانه شهید مزاری در کنار دشمن( شورای بدنام نظار) علیه هزاره جنگیدند. فا طمیون با تاجیک تباران هم از نظر منابع مالی و نظامی و هم از نظر رهبری متاثر از اندیشه ها اریایزم ایران تاجیکی استند . از نظر تعداد هم حضور افغان های غیر هزاره در سوریه و یمن ده برابر حضوری هزاره ها در سوریه استند .

>>>   هر حکومتی که حاکمیت مستقل نداشته باشد و از تمام مردم خویش نمایندگی نکند و منافع تمام مردمش را فدای قوم خود کند و نسبت به دیگر قومیت ها هیچ احساس مسئولیتی نکند و استراتژی آن را کشور دیگری مثل امریکا و عربستان و پاکستان تعیین کنند که صرفا امنیت و ناامنی را به نفع خود می سنجد و فضای امنیتی آن کشور به دست سرویس های جاسوسی سی آی ای و دیگران باشد، قطعا در آن کشور امنیت برقرار نخواهد شد؛ زیرا در این صورت هم مذاهب اسلامی و مردم و هم حکومت منافعش را در وابستگی جستجو خواهد کرد چه این وابستگی ایدئولوژیک باشد چنانکه گروه های دهشت افکن مثل طالب و داعش و القاعده از عربستان و پاکستان و کشورهای عربی می گیرند و چه سیاسی باشد چنانکه دولت وابسته اشرف غنی به امریکا دارد.
ضمنا طالبان و داعش و القاعده و امثال اینها همه یک تفکر و یک ایدئولوژی و یک چیز است که همه به نفع آل سعود و وهابیت و سلفیت و بیگانگان می جنگند.

>>>   پشتون ها باید موضع خود را مشخص کنند.
۹۹ فیصد رهبری طالب و داعش اوغان است هرچند در کشتن اوغان و غیر اوغان نزد داعش فرق نیست اما طالب غیر اوغان را میکشد و اوغان را گوشمالی میدهد.
قوم اوغان یا افغان یا پشتون باید در این مورد موضع گیری کنند و صریح طالب و داعش را منحرف از اسلام معرفی کنند در غیر آن هرکه اوغان است شریک این جرائم است هرچند که در ننگر هار هرچه کشتند اوغان بود مگر هیچ کس به پا نشد که مظاهره بر ضد طالب و داعش راه بیندازد حتی نجیب کابلی

>>>   همه اینها تهمت است شیعه هیچ گاه رادیکال نبوده است ما با اهل سنت برادریم اما خود قضاوت کنید داعش و طالبان و القاعده و بوکوحرام و ده ها گروه تروریستی آدم کش در پاکستان و افغانستان سومالی و سوریه و لیبی و .. از دل کدام گروه بیرون آمدم وهابیت آل سعود حمایت کرد
شیعه مظلوم بود و هست چون مولایش مولود کعبه علی علیه السلام که همین روز ها در محراب عبادت در حال سجده و روزه و نماز به شهادت رسید هم مظلوم بود. شیعه همیشه اگر اهل جهاد بوده است برای دفاع از جان و ناموس و دین خود بوده است همین امروز حشد الشعبی و حزب الله و فاطمیون و انصارالله هیچ بی گناهی را نکشته است بلکه از دین و جان و ناموس و وطن خود و حرم ایمه خود دفاع کرده است.
مجتبی رمضانی بهسودی

>>>   مقاله کاملا اشتباهی بود و تنها کسانیکه اطلاعات سیاسی کمی دارند تشویق میکنند شما نگران بازگشت فاطمیون هستید اما بدانید آنها هرگز به افغانستان برنمیگردند از طرف دیگر شما و کلا رسانه های افغانستان مدام از فاطمیون در سوریه و جنگشان میگویید کاش قدری هم از افغانهای سنی که در صفوف مخالفان اسد در سوریه میجنگیدند هم میگفتید .

مهاجران افغان در ایران به ندرت برای زندگی به افغانستان برمیگردند آنها یا در ایران میمانند یا از راه ترکیه به اروپا میروند البته تا قبل از دیوارکشی ترکیه میرفتند اما امروز دیگر امکان مهاجرت به ترکیه از خاک ایران وجود ندارد
چون ایران ماهها مرز با ترکیه را باز گذاشت تا مهاجران افغان از ایران به ترکیه بروند (ترکیه برای جبران اقدام ایران فورا مرزهایش با ایران را دیوارکشی کرد و از آن زمان دیگر مهاجرت قاچاق از ایران‌ به ترکیه سخت و تقریبا غیرممکن شده است از بعد از دیوارکشی ترکیه بارها مهاجران افغان که بطور غیرقانونی قصد ورود به خاک ترکیه را داشتند در کوهستانهای ترکیه بر اثر سرمازدگی کشته شدند یا از کوه سقوط کردند )
بنابراین نظر شما در مورد بازگشت فاطمیون به افغانستان هم کاملا اشتباه است اولا جنگ سوریه جنگی بی بازگشت است و هرکس برود چه افغان چه ایرانی چه پاکستانی و ...دیگر برنمیگردد ثانیا شما و به طور کل رسانه های افغانستان عمدا یا سهوا کلمه ای در مورد افغانهایی که در قالب گروههای تکفیری مخالف اسد در سوریه میجنگند سخن نمیگویید لازم به ذکر است داعش را آمریکا از سوریه به افغانستان آورد آیا این داعشیهایی که آمریکا از سوریه به افغانستان آورد افغان نیستند ؟ آیا از سوریه آورده نشدند ؟ پس چرا هیچکدام از رسانه های افغانستان کلمه ای از افغانهایی که در سوریه با ارتش سوریه میجنگند سخن نمیگویند ؟
از آنطرف تمام تمرکز رسانه های افغانستان بر فاطمیون و جنگ شیعیان در سوریه است در حالیکه فاطمیون هرگز عملیات تروریستی در خاک افغانستان انجام نداده است در سوریه هم با گروههای تندروی تکفیری میجنگد ضمنا تعداد اعضاء گروه فاطمیون بسیار کمتر از تعداد افغانهای عضو گروههایی مثل طالبان و داعش و ....است

>>>   پدر شهید ما مزاری بزرگ به گفت که در افغانستان شعار ها مذهبی است ام عملکرد ها نژادی ! در نوشته با لا یادم رفت بنویسم که : اگر قرار باشد صرف در رابطه با ایران و نفوذ و جواسیس ایران در افغانستان در بین اقوام و مذاهب افغانستان یک امار ولو سطحی ارایه دهیم . برداران تاجیک در رتبه اوال و پشتون ها در رتبه دوم قرار دارند. شرکت های اقتصادی ایرانی ها که زیر پوشش و مدیزیت برادران تاجیک ادره میشوند .مراکز فرهنگی مشترک تاجیک تباران با ایرانی ها. روابط سیاسی . تعداد محصلین از قوم تاجیک در ایران . حضور تاجیک تباران افغان در مرکزاموزش نظامی در ایران با هیچ ملیت دیگر افغانستان قابل مقایسه نیست. سرمایه گزاری های بزرگ ایران در افغانستان ۹۵٪ با شرکت تاجیک تباران و در مناطق تاجیکان است. حضور مشاورین نظامی ایران در پنحشیر . بدخشان. مزار سابقه ۴۰ ساله دارد .مرکز مشترک سیاسی نظامی تاجیک تباران افغان زیر پوشش شرکت های اقتصادی در تاجیکستان. ازبکستان. قرغزستان
وقزاقستان نشنگر مزدوری نیست؟ ۸۰ ٪ محصلین افغان در ایران تاجیک تبار استند.

>>>   در اینجا برخی اوغان ها بنام هزاره نظر مینویسند تا بین مردم هزاره ها و تاجیک ها تفرقه اندازی کنند فاطمیون مردان پاک خدایی هستند خدا حفظشان کند و بدست ایشان از ظالمان انتقام خواهد گرفت.

>>>   کار مخالفین منطقوی امریکا و دشمنان صلح افغانستان است.
حال که افغانها آماده صلح شده اند، مخالفین منطقوی میخواهند صلح را کُند کنند تا شاید واقعاً فرصت خروج امریکا رخ دهد و فرصت به اینها بماند.
ولی کور خوانده اند! هم امریکا رد صلح و پلانهای جهانی خود را ایلا نخواهد کرد و هم مردم افغانستان دیگر مردمی نیستند که بیش از حد توسط اینها استعمال شود بلکه هم امریکا و اروپا با فشار اقتصادی و نظامی اینها را سر جای شان خواهد نشاند و هم مردم افغانستان انگیزه واقعی در حصه حفظ جامعه خود در مقابل منافقین و دشمنان خود را پیدا خواهند کرد.

>>>   باسلام. اتهام مخالفان حکومت سوریه به نیروهای فاطمیون یک دروغ آشکار است که جهت برانگیختن احساسات دولت مردان افغانستان مطرح شده.
در صورتیکه داعش وطالب جز زبان زور را نمی فهمند واز طرفی خیانت غربی ها وعمال حکومتی هر روز بیشتر نمایان می گردد چاره ی غیر از آنچه تا کنون بوده را می طلبد.

>>>   واضح و روشن است که داعش انتقام سوریه را از هزاره های افغانستان ميگرد.اما برای گروه های تروریستی مثل داعش. القاعده. وطالبان.مسئله نژاد و مذهب اصلا مهم نیست آنها حملات شان را بالای هر مذهب ونژاد انجام می دهند. درهمین اواخر. تروریست ها سه حمله ويرانگر و درد آور بالای مردم افغانستان انجام دادن که یکی در جلال آباد. شفاخانه دشت برچی.ومکتب در خوست

>>>   باسلام...
ممنون از مقاله طولانی.....
خواستم یادآور شوم هیچ مسلمان شیعه و پیرو اسلام راستین و هیچ انسان با تقوا نوزادان را ذبح نمیکند و به تجاوز جنسی به زنان دیگران ندارد....
آنچه از تکفیریهای جنایتکار دیده و شنیده ایم به نام اسلام تجاوز کردند و جنایت پیشه داشتند....

>>>   آقای آرش نوع بیان نرم و حق به جانب و منصفانه شما خبث تینت و نیت تخریب گرانه و حمایت بی دریغ شما از طالبان را نمی تواند پنهان کند.
از جمله انتصاب تمام حملات خونین به هزاره ها را به داعش و تبری طالبان از آن و دیگر آمار شهدای دهمزنگ که ۵۰نفر گفتید در حالی که حدچد ۴۰۰ نفر شهید و زخمی شده بود و دیگر نوت های که دوستان یاد آور شدند.
طالب و داعش و القاعده در افغانستان قابل تفکیک نیست هم از نظر مذهبی و هم از نظر قومی و نژادی لذا دیده می شود گاهی سر قومندان اعلای کشور هم به خاطر علقه تباری با تروریستان ابراز همدردی می کند.
درد افغانستان و هزاره ها در افغانستان قبل از اینکه مذهبی باشد قومی و تباری و تمامیت خواهی قوم خاص است.
جواد امیری


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است