در رکابِ جهل از بس که عقب برگشته ایم
فکر ما ای وای با بوزینه همپا می رود

با آن عده از هموطنان کاملا موافقم که حل مشکل جامعه ی ما را نه در تغییر نام کشور و تقسیم وزارتخانه‌ها به اقوام، بلکه در ایجاد نظام شایسته سالار می بینند؛ نظامی که روی نسل بعدی سرمایه گذاری کند تا گوسفند بار نیاید و شور خوردنی رمه های تاجیک و پشتون و هزاره و اوزبیک و غیره نشود.

خردگرایی یگانه راه نجات ما از بند هایی است که جهالتِ خودی، دولت های فاسد و شبه روشنفکران فاشیست در پای تعقل ما بسته اند.
نه افغان بودن درد ما را دوا می کند و نه هم خراسانی بودن؛ نه احمد شاه درانی افتخار تو و من است و نه هم حبیب الله کلکانی؛ نه سلطان محمود غزنوی و نه هم یعقوب لیث ما را هویت می بخشند. این ها جز تاریخ اند، اتفاق افتاده ااند، چرا باید فریفته ی افتخارات کاذب و میان تهی باشیم و پیوسته "من آنم که رستم بود پهلوان" بگوییم؟!

افتخار کردن زمانی برحق و بجا است که ما امروزیان با سعی و تلاش و علمیت و دراکیت، دست آوردی داشته باشیم که محصول کار و فکر ما باشد. فعلا جز دشمنی و دشمن سازی و رمه ی گوسفند این و آن سیاستمدار خود فروخته و فاسد و قوم گرا شدن، چیزی به نام دست آورد نداریم! اگر خمار افتخارات کاذب و چتی پتی نباشیم و واقعبینانه بنگریم، امروز باید شرمسار باشیم، چرا؟
به امکانات ما نگاه کنید: حامد کرزی، اشرف غنی، عبدالله عبدالله، گلبدین، طالب!
شما دانید و خدا، حالا ما چه گفته به فردوسی و مولانا افتخار کنیم؟

از جانب دیگر، اگر غرق در موادر مخدر افتخارات کاذب نباشیم تا واقعیت هیچی خود را فراموش کنیم، شرم نیست که فردوسی و مولانا و سعدی و حافظ و... که واقعا هم بزرگ اند و سخت قابل احترام، پس از هزار سال و هشتصد سال و... هنوز هم برای ما ملت غیور حرفی برای گفتن و نصیحت کردن دارند؟
خیلی عقب نمانده ایم؟

کاوه شفق

>>>   برای ما همان پنجهزار سال تاریخ کفایت میکند!!!
پاکستان پنجاه سال تاریخ دارد بم اتم میسازد
ما که پنجهزار سال تاریخ داریم دوغ را هم از تاجکستان وایران وارد میکنیم ،
نمیتوانیم سوزنی را بسازیم !
( غیرت دار )

>>>   افکار شعرا و نویسندگان راده محیط زیست شان است.
مولانا جلال الدین بلخی در ترکیه زندگی میکرد.ترکیه یک پلی بود میان تمدن اروپایی غربی و تمدن آسیایی شرقی.
بنأ دیدگاه های او نیز مثل آیات مدنی پیغمبر است.
همچنان بیدل نیز در سرزمین هند رندگی میکرد که دیگاه اش مطابق محیط زیست اش بود.
بنأ شما هیچ وقت و هیچ زمانی نمیتوانید تمام دیدگاه های ادیان و مذاهب و شعرا و نویسندگان را در یک عصر و زمان معین و در یک محیط معین و محدوده جغرافیایی معین،برای تمام عصر های دیگر و محیط های دیگر و محدوده های جغرافیایی دیگر و کلتور و عنعنات و رسم و رواج مردم های مناطق دیگر قابل تطبیق بدانید.
جهان طبیعی با میلیون ها گونه های طبیعی رنده جان های مختلف،دارای یک گونه رنده جان بنام انسان است که این انسانها دارای ادیان و مذاهب و کلنور ها و عنعنات و رسم و رواج ها و عقاید و مفکوره های متفاوت هستند،که جمع کردن همه آنها به یک مفکوره واحد.با جبر و زور ،غیر دموکراتیک است و بصورت داوطالبانه امکان پذیر نیست.

>>>   نمای ظاهری ما مردم به دندان از ریشه پوشیده به طلا میماند

>>>   شفق عالیقدر!
نوشته شما نازنین راشش بارخواندم٫دوازده باردیگرهم خواهم خواند.
بی صبرانه وبااشتیاق تام مشتاق خواندن نوشته های بعدی جناب تان هستم.
عاقل

>>>   اگر دوفیصد ازهموطنان ما یک فی هزارمعادل اقای شفق ازنعمت تعقل برخودارمیبودند٫
به یقین امروز اینقدربدبخت نمیبودیم.
کاوه

>>>   اولین رکن پیشرفت تحقیر نکردن خود و اتحاد ملی است.
سید از مشهد

>>>   برادر
جان جانم
مهربانم
ما باید از این دور باطل جرگه و جرگه بازی برائیم.
یک قانون اساسی ناقص را با چندین جعل در دقیقه ۹۰ بر ما تحمیل کردند و حال تغیر آنرا هم مشروط به جرگه جاهلی کرده اند و جرگه را هم به پای شورای ولسوالی بسته اند و شورای ولسوالی هم وجود ندارد .
مطابق همین قانون اساسی دولت مکلف به اجرای انتخابات ولسوالی است اما چرا انجام نمیدهدَ؟ انجام ندادن این انتخابات یعنی نقض قانون اساسی و باید مورد پیگیری قرار گیرد.
اما کسی پرسان هم نمیکند که چرا؟
انتخابات شورای ولسوالی باید همزمان با انتخابات ریاست جمهوری انجام شود اما در چندین دوره انتخابات ریاست جمهوری به بهانه های مختلف انتخابات شورای ولسوالی را انجام ندادند .

مگر حالا
غنی دو پای را در یک موزه کرده که در قانون اساسی جائی برای صدارت نیست.
غنی احمدزی تمام کشور را در گرو افکار فاشیستی قومی خود گرفته و برای ملت راهی جز قیام عمومی نمانده.
پس قیام کنید و خود را از شر کرونای غنی و تیم فاشیستی ارگ رهایی بخشید.

>>>   اقای باغیرت (غیرت دار)!
مقبول نوشتی بادار.خوشم امد.
یوسف

>>>   به نظردهنده عالیقدردوم.
نظرتان کاملا علمی٫دقیق ومنطقی.
ولی ماکه نگفتیم ماازپیش وفرانسه پشت سرما.
ماکه باهمسایه های چهاردور وبرخود ازنظراعتقادی٫کلتوری٫فرهنگی و...تفاوت های فاحشی نداریم٫ایکاش درصف انها ویادرعقب انها(متصل) روان میبودیم.فاصله ما با عقب مانده ترین کشور منطقه فرسنگها کیلومتر است.
یکباردیگرزنده باداتاترک کبیر٫روح مقدسش شاد.
انور

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است