وقتی غنی را پذیرفته بودید، چرا تحلیف اجرا کردید؟ آیا نظام صدارتی را شما بخاطری مطرح کرده اید که عبدالله صدراعظم شود؟ وقتی اینگونه بود چرا خود را رییس جمهور و صاحب آرای شفاف مردم اعلان کردید؟ | ||||
تاریخ انتشار: ۱۴:۳۸ ۱۳۹۹/۱/۷ | کد خبر: 162780 | منبع: | پرینت |
تا رسیدن به این بزنگاه تاریخ، مردم ما قربانی های ها ی فراوان برای رسیدن به عدالت و آزادی داده اند. از جنبش مشروطیت گرفته تا مبارزه برای دموکراسی، حق شهروندی، برابری حقوق ملیت ها و همه اقوام و سرانجام برای دستیابی به آزادی های فردی که شاخصه اصلی آن را آزادی عقیده و وجدان شکل میدهد، راه دشواری را از میان قتل عامها، کله منارها، سیاهچال ها و دود و آتش سرزمین های سوخته پیمودیم. یعنی تا رسیدن به اینجا که نبرد ملت های تحت ستم، نبرد انقلابی و جانبازنه بوده است که در هر برهه ای از زمان مهر مبارزه خود را در دل تاریخ سیاه و ستمبار این کشور، حک کرده است. ما که اکنون فریاد عدالت و آزادی، برابری ملی سر میدهیم حاصل جمع مبارزات و قربانی های همه نسل های است که در طی این 300 سال جنگ برادران سلطنتی و حاکمیت سیاه چند حاکم شوونیست و تمامیت خواه قبیلوی، به پیکار عادلانه دست یازیدند.
در آخرین انتخابات ریاست جمهوری، ما صف بندی آشکار و تاریخی جوامع محروم را در مقابل استبداد، شوونیز این حامیان ترور و تریاک، خون و جنایت شاهد بودیم. برای تقویت استقامت محرومان تاریخ، پیوسته به رهبران کنونی این جنبش هشدار دادیم که دست از پا خطا نکنند و پشت این مبارزه را با معامله گری خالی نکنند. حد اقل تاریخ مبارزات ملت ها اگر ورق زده شود، آنهایی جاودان شده اند که در کنار مردم خود ایستادند و در دفاع از حق انها برضد باطل به نبرد پرداختند.
در ضمن حرکت سیاسی و مبارزاتی ما نباید بر شالوده پارادوکس ها استوار گردد. اگر باور داریم که غنی با آرای تقلبی رییس جمهور اعلان شده است. پس باید روی ابطال برآیند این نتیجه، تا آخر بایستیم و ریاست جمهوری غنی را نپذیریم. این دیگر صاف و ساده تسلیم پذیری آشکار است که: «غنی رییس جمهور باشد و ما آنرا می پذیریم، مشروط به اینکه عبدالله صدراعظم اجرایی شود» {مصاحبه ریگستانی} خوب وقتی غنی را پذیرفته بودید، چرا تحلیف اجرا کردید؟ بدان معنا است که شما دروغ می گفتید غنی با آرای تقلبی رییس جمهور اعلان شده است؟ ابطال نتیجه چه شد؟ آیا این نظام صدارتی را شما بخاطری مطرح کرده اید که عبدالله صدراعظم شود؟ وقتی اینگونه بود چرا خود را رییس جمهور و صاحب آرای شفاف مردم اعلان کردید؟ شما که خود را سیاستمدران زبده و کار کشته میدانید و مدعی رهبری قومیت ها هم هستید، چرا از همان اول کار، دست به چنین عمل زدید؟ و چرا خود را در مقیاس ملی و بین المللی رسوا کردید؟ فکر نمیکنید که با شعور ملت، هم تیمی ها و همه کسانی که با اخلاص به شما رای داده اند، بازی میکنید؟ اگر ریاست جمهوری غنی را قبول داشتید، چرا این قدر کش و قوس ها، اخطارها و شعارهای کوتاه نیامدن ها، دادید؟ حافظه ها به آن حد کوتاه نیست که آن شعارهای «هل من مبارز» شما را جامعه فراموش کرده باشد.
باز چرا سرنوشت تاریخی یک ملت و ماحصل قربانی ها، برای آزادی و عدالت را در پای یک فاشیست قومی مذهبی و یک سیمای به شدت مشکوک از لحاظ عملکردهای سیاسی و وهابی دیروزی بنام «سیاف» قربانی میکنید و او را میانجی می سازید تا حرف آخر این کشمکش های سیاسی را او به عنوان یک ریش سفید بزند. مگر ما هنوز از عصر «ریش سفید بازی» عبور نکرده ایم. تا سرنوشت خود را بدست یک ریش سفید غرض دار و مرض دار مشکوک بسپاریم. یاد تان رفته است که همه یکطرف شدند ولی سیاف در دفاع از غنی یک تنه ریاست لوی جرگه مشورتی را بدست گرفت و 900 طالب تروریست را هم رها کرد. مطمیین باشید او (سیاف) فیصله میکند که به اطاعت غنی درآیید و او رییس جمهور قانونی تان است و شما را در کدام گوشه حکومت خود جای خواهد داد. بار و بستره این ریاست جمهوری را تان جمع کنید و استدلال سیاف این خواهد بود تا امریکا کمک های خود را قطع نکند.
این را هم باید به صراحت گفت که اگر شما تن به تسلیمی و معامله گری بدهید، گور سیاسی تان را بدستان خود حفر کرده اید و گور فیزیکی تان را بعد از چندی غنی بد ستان خود حفر میکند. اما نسل دوم مبارزاتی جوامع محروم، وارد میدان خواهد شد و این معامله گری تان را به روسیاهی تاریخی تان تبدیل خواهد کرد و هرگز مجال نخواهد داد که فرصت تاریخی پیش آمده بعد از مبارزات قهرمانه ای ملت در بند کشیده شده، به این سادگی از دست برود و درفش کاویانی را بر ستیغ هندوکش و با به اهتزاز درخواهد آورد. هشدار مبارزان این است که: «تاریخ را تکرار نکنید.»
هنوزهم فرصت تجدید نظر دارید تا منافع سیاسی اجتماعی مردم را در بازار معاملات شخصی، پولی و تجاری تان به حراج نگذارید. اگر یکبارهم شده در برابر شوونیزم، انحصارگرایی و تمامیت خواهی با تمام قامت بایستید و از خلیلزاد شکست خورده بیم نداشته باشید.
علی تقوایی
>>> علي مظفري اینها در اول گفته است که عبدلله نخست وزیر باشد وغنی ریس جمهور با این حال چطور اینها ادعای برنده گی را داشته باشد همین را هم غنی قبول نکرده وگرنه الی اینه حرفا نبود که ما برنده هستیم
>>> محمد بشیر تقوایی عزیز امید مردم و اقوام محروم ازی خاین ها صفر است. اگر عبداااه را صدارت اجراییه بدهند؛ تاجیک ها به جای یک هم پیمان بلای جان ما می شود. چیزی که سیاف شاید ع و "عیارانش" را بدان قانع کرده باشد...ملا گک های کم بخت ما(شیخین) مانند خ بیرون می مانند.
>>> محمدحسین هاشمی ددودبرشما علی تقوایی عزیز وگرامی موفق وکامگارباشید گرامی بسیارعالیست حرف شمآ تحلیل بسیارعالی مقاومت راه نجات است مقاومت جنرال صاحب عبدالرشید دوستم وصلاح الدین ربانی واستاد محمدکریم خلیلی واستادمحمد محقق وجنرال صاحب علیپور ودیگرمقاومتگران
>>> مهم این است که تیم ثبات و همگرایی از هم نپاشد و هر تصمیمی که میگیرند تصمیم با همی و همگانی باشد.
تیم متقلب غنی تلاش دارد تا در داخل تیم ثبات رخنه کند و به گونه فردی به اشخاص و افراد امتیاز بدهد تا تیم مقابل از هم بشکند و و اگر به این هدف برسد بعد گذشت چند ماه افراد تطمیع شده را چون دست پاک استفاده کرده و بیرون بیندازد.
>>> در افغانستان یک متل است که میگویند:
به مرگ بگی که به تب راضی شود.
حالا اینها نیز از اول بالای غنی فشار آوردند که رای ها همه تقلبی است و در انتخابات تقلب کردی و غیره،تا این که او به صدر اعظمی و یا رییس اجرایی بودن عبدالله موافقت کند.
حالا نیز اگر داکتر عبدالله ریاست شورای صلح را قبول نمی کند،اشرف غنی میتواند او را مثلی که احمد ضیأ مسعود را مشاور ارشد در امور دولت داری خوب مقرر کرده بود و بعداً توشله واری رخصت اش کرد،حالا میشود همان چوکی ضیأ مسعود را به داکتر عبدالله پیشنهاد کند.
>>> کد 91 فعال تر از کرونا است ،وخیلی زود میتواند بالای دزدای شمالی وشروپساد تاثیر کار ساز کند
>>> عبدالله فقط به فکر خود است درحالیکه هیچ دست اوردی در طول پنج سال گذشته ندارد
>>> صدراعظم با صلاحيت و در پروتوكولى كه امضا ميشود اول بايد معلوم شود كه غنىً ديگر صلاحيت هاى ديگران را سلب نميكند و دوم اينكه يك مرجع معتبر اين پروتوكول را تضمين كند نه روباه و دم روبا.
حع
>>> شیخین!!!!!
این استعاره کمی خطرناک است هرچند وانمود کرده اید که منظور محقق و خلیلی است اما بهتر بود که صریح مینوشتید تا اینکه شمشیر دو لبه را به کار برید.
>>> آقای تقوایی شیوه نوشتار تان مرا به یاد همان جریده شعله جاوید انداخت که پیروان آن در امتحان تاریخ رو سیاه شده و شکست خورده در تمام دنیا پراگنده شدند ، خود میدانید که چی می نویسید ؟ مردم بیچاره و محروم فقط باید حتما غیر پشتون باشد و پشتون حتی یک نفر بیچاره و محروم ندارد، کمی به هوش آمده و انصاف داشته باشید. در قسمت عبدالله باید گله نکنید چون شما خود سرمه آزموده را باز آزمودید.
نوابی
>>> اینبار اگر عبدالله از در سازش با یک فاشیست قوم پرست و متقلب با مغزی متعفن پیش در بیاید ، قبر خود را کنده است و اگرچه به چند روزی بازهم ورق به نفع غنی فاشیست ، ناصالح مزدور و قیچ ، دانش بزدل و الماس معامله گر تغییر خواهد یافت ، ولی مردم اینبار رهبری دیگر بمراتب شجاع و با غیرت تر از عبدالله زنچو انتخاب خواهند نمود تا راه نیاکان ما را ادامه داده و حق خود را از فاشیستان و قبیله پرستان بگیریم.
کوه کن
>>> برادران محترم اب را نا دیده موزه را از پای کشیدن درست نیست اگر داکتر عبدالله بخود چیزی میخواست این قوس و کش ها هرگز نبود داکتر عبدالله خواهان بطلان اعلان نادرست و خاینانه تطمیع شده غنی از جانب حوا علم نوررستانی است و بخاطر مصلحت کشور و مردم حکومت مشارکتی را با توازن قدرت دو طرف پس از اعلان ابطال اعلان کمیسون انتخابات توسط حواعلم نوررستانی تطمیع شده غنی که نادرست غیر منطقی و عقلی و بدون داشتن رای پاک مردم شخص ناکام را برنده و تیم برنده را در صف دوم قرار داده است حال نه تنها که تیم ثبات و همگرایی بل اقای حکمتیار و اقای نبیل و به استثنای فرامرز تمنا داماد حوا علم نورستانی که به مصرف پول غنی انهم از پول بیت المال دستبرده زده و حفیظ هم به عین شکل دیگر تمام کاندیدان اعلان برنده گی غنی متقلب اعظم را یک کودتای انتخاباتی و عمل کرد ریس کمیسون انتخابات را خیانت به ارای پاک مردم یکجانبه و غیر اصولی و قانونی رسما اعلان کرده اند و قبول هم ندارند از جمله تیم ثبات و همگرایی منحیث تیم برنده نیغ به نیغ در مقابل تقلب و کوتای انتخاباتی عملا ایستاده گی کرده و قدرت مردمی را به نمایش گذاشته و هرگز حاضر نیست که این خیانت ملی را بپذیرد از انعطاف کهتیم ثبات همگرای بخاطر مصالح کشور سخن میزند بمعنی قبولی تقلب و اعلان یکجانبه و تطمیع شده پول و چوکی به ریس کمیسون انتخابات و تعداد از کمیشنران خاین ان نیست و انرا تعبیر غلط نکنید و به بی راهه نروید عاقلانه به اندیشید.
>>> هر گز کسی نگفته که داکتر عبدالله و شرکای تیمی اش که اگر صدارت به انها داده شود تقلب گسترده و کودتای انتخاباتی که از جانب غنی به همکاری تطمیع شده گان ریسان کمیسون های انتخاباتی بر اعلان پیروزی غنی در انتخابات رادر کجا گفته که ما قبول داریم مخالف و مقاومت تیم ثبات و همگرای در مقابل تقلب و اعلان نادرست و باساس رای تقلبی غنی متقلب اعظم است نه بخاطر چوکی و مقام بل دفاع از رای پاک مردم و دیموکراسی بشکل واقعی ان درکشور است ونه گفتن به تقلب که از جانب تیم دولت ساز برهبری غنی و با همکاری کمیسون انتخاباتی تطمیع شده از جانب غنی میخواهند تقلب را یک فرهنگ در کشور سازند است نه چیزی دیگری .
>>> در افغانستان قحط الرجالی نیست نه این باشد نه ان جلال ربانی درکانادا مست ومخمور گشته بیکار وازخداو رسول بیزار میتواند یک دوره از غنی بهتر اداره ای امور را در دست گیرد حبیب الرحمن حکمتیار شب وروز خواب تاج وتخت را می بیند پسران حضرت مجددی وپیر سید احمد گیلانی واحمد جان محمدی فرزند دلبند مولویصاحب محمدنبی محمدی مغفور ومرحوم که یک دوره در مکتب خانم نغمه تعلیمات عالی سیاسی دیده ویا خود منگل ازینها که بگذریم اقای ترسون ورمضان به شر دوست واشرف رمضان همه ای اینها از هردو کم نیستند ویا دخترک داکتر صاحب نجیب که پدرش یک ملیون افغان را به جنت فرستاده وبجای کور کالی دودی قبر وکفن وگور عنایت نموده مثل اینها یک ملیون درصف نشسته والله همه ای اینها بهتر از انها است
کبیر رنجبر از خیر خانه
>>> مطمین باش که رای غنی تقلبی نیست که اینها به پست صدراعظم و زیر اطاعت غنی راضی هستند و غنی حتی اینرا هم برایشان نمیدهد.
سالها با شلیته گی فیسبوکی و بردن ابروی مملکت خود، بر سر قدرت معامله کرده اند و میکنند.
وای به حال احمق هایی که فریب اینها ره میخورند.
>>> داکتر عبداالله در جمع دوستان شخصی کاش در گزشته بجای کوه به کوه گشتن در عقب مسعود درمحضر ارشادات داکتر عبدالرحمن مرحوم می نشستم
>>> داکتر عبدالله در جمع دوستان شخصی اش گفت : ای کاهش از کوه به کوه گشتن درعقب مسعود در محضر ارشادات داکتر عبدالرحمن مرحوم می نشستم
>>> اگر عبدالله صدراعظم شود مه غ را قبول ندارم واگر عبدالله را سبکدو.ش وبه هند تبعید سازد آن وقت غ را قبول دارم چون این عبدالله ومستور هیچ پلانی ندارند صرف تقسیم چوکی ها مقصد شان است
>>> غنی اقتصادان بی عمل وعده های اقتصادی که داده بود و تعهد سپرده بودن که عمل می کنند و در زنده گی و رفاه مردم بهبود را به میان می آورند و حکومت نابکار تنبل سست در طی بیشتر ازپنچ سال تلاش برای رفع فقر نتوانسته است و کدام برنامه های روشنی را عملی سازند. در حال حاضر میلیونها نفر در سراسر افغانستان گرسنه ، بی مسکن تصمیم به فرار از کشور ما با قی اتباع کشور ما تفریباُ آنها در فقیر مطلق مصاب هستند و هم به گونه فوری به غذا قوت لا یموت نیاز دارند.
در واقع دولت رفاه نوعی نظام سیاسی است که خود را مسئول بهبود وضع عمومی اتباع کشور است باید بداند و مزایای مادی را برای بیکاران ، بیماران از کار افتادگان معلولین و پیران فراهم کند.
شکایت از جانب اکثریت مردم و جود دارد که هر دو رهبر حکومت به تهدات شان در حکومت داری خوب برای بهبود زندگی شهروندان عمل نکرده اند و بیشتر از ۶۰ فیصد نفوس کشور زیر فقر زندگی می کند. دولت مکلف است که راهکاری بنیادی را برای محو فقر به ویژه در روستا ها باید روی دست گیرد.
اما با تاسف که وزارتخانه ها بر اساس سمتی قومی زبان و گروهی بچه فلان رهبر یا قوماندان به افراد کم تجربه تنبل بیکار تقسیم شد و نه به اساس شایسته سالاری تجربه مسلکی و هنوزهم پست های مهم وزارت خانه براساس مصلحت گرایی ها جا بجای آنها ادامه دارد.
تجربه کار در طول زمان در بسیاری از کشور جهان رشد اقتصادی کردن نشانداده است که سپردن کار به اهل آن تحول ایجا می کند و اکثر کشور جهان با مودیریت خوب کدر های مسلکی اگرانومی و مهندس آبیاری تغییر و تحول در رشد زراعت ایجاد نموده اند و دستر خوان مردم مظلوم کشور خود را به این شیوه تضمین کرده اند.
یکی از عوامل عمده بروز و ضعیت فقر و تنگد ستی در کشور ما نبود برنامه های اقتصادی روشن از طرف مسولین دولت است و بیکاری و محرو میت مردم از رفاه آسایش و امکانات مادی شرایط زندگی در افغانستان به حدی دشوار و غیر قابل تحمل گرده است که صبر وتوان بیشتر برای شان با قی نمانده است و با و صف میلیارد دالر کمک جامعه جهانی در طی این سالها بودن قدرت واقعی اداره حکومت به خا طر قحط الرجال به دست تیکه داران قومی و تنظیمی های حزبی که شکل و شمال ظاهری خیلی به بزر گان قومی شباهت داشت اما کار وظیفه شان بکلی از آنها متفاوت بوده و در حقیقت آنها دلالان سیاسی با شعار های توخالی تنبل بیش نه بوده اند و برنامه های اقتصادی را بصورت روشن عملی نه ساخته اند . رفاه و ثروت به صورت استثنایی برای خود و اعضای فامیل خود در طی این سالها بدست اورند.
فقر افغانستان به دلیل افزایش جمعیت ادامه کابرد شیوه های کشت سنتی زراعت و عدم اجرای سیستم های آبیاری و اگرو تخنیک در کشت زراعت موجیب کمبود مواد غذایی و در حال حاضر میزان فقر در حال بیشتر شدن است و همچنان از عدم توجه دولت به زیر ساختهای اقتصادی بخصوص پروژه های تنظیم آب اثرات بیکاری و محرومیت از رفاه و آسایش و امکانات مادی زندگی مردم را در این کشور به شدت تحت تاثیر قرار داده و آنان را با مشکلات فراوانی روبر و کرده است.
دلیل فقر در جامعه افغانستان از اثرات بیکاری و محرومیت مردم از رفاه آسایش و امکانات مادی است وسبب می شود که شخص بیکار نتواند از سهولت های زندگی عادی به نحو احس استفاده نه کند و خود و فامیل اش را در محیط در یک محرومیت قرا می دهد. این مسله می تواند طی زمان متمادی آرامش روحی و روانی شخص و خانواده او را مختل بسازد و حتی فرزندان اینگونه فامیل ها نیز نمی توانند از سهولت های ساده و ابتدایی زندگی مشل تحصیل استفاده کنند.
>>> تا جاییکه من متوجه استم اشرف غنی در کنار خود هم هزاره و هم تاجیک و هم ازبیک را دارد پس این خود نشانه ای حکومت همه شمول است و باید یک نکته را در نظر گرفت که اشرف غنی سخت علیه حکومت های سمتی با بنیاد افکار جهادی است و این یک تصمیم عاقلانه است باید این کشور بالاخره از این دایره خارج گردد..+++
>>> سلام عمحمدبشیر تقوا-علی مظفری-محمدحسین هاشمی- همه نظرپردازان محترم با احترام خاص به نظریات شما
بایدعلاوه شود اینکه این دو جبه به اساس کدام معیارها شعار میدهد وبه اساس کدام گزینه های علمی قدم برمیدارد که ملت دنباله رو آنها باشد.
اگر احساسات طرف ع است و دیکتاتوری طرف غ پس هردو به نفع ملت نیست .
اگر ملت پشت ع است باید هم با احساسات وهم با عقلانیت بطور متعادل عمل کند به هدف براندازی سیستم کهنه وبه وجود آوردن سیستم قابل پاسخ به تمام نیازهای انسان افغانستان.
بااحترام
مخلص تان عوض علی حسنی
>>> پشتون های طرفدار غنی فاشیستها ی بی همتا و موجودات بی نهایت شرور و خطرناک هستند.
سلطان سیاوش
>>> اگر عبدالله به صدارت راضي شود او خايين خواهد بود. درين صورت پشتون بودن خود را دوباره ثابت نموده و مار زير استين تاجك ها بودنش افتابي ميشود . ما به او راي نداديم كه صدر اعظم شود. انتخابات رياست جمهوري بود نه صدارت .
>>> یکبار دیگر عبدالله زیر امر غنی دمبک خواهد زد، و طرفداران اش با چشمهای خم مشاهده خواهند کرد.
در این کشور بنام سیاست چیزی وجود نداشت و ندارد، خصوصا مجاهیلن خوب اصلا لغت سیاست را نمیشناسند صرف منفعت شخصی والاو اگر پایدان کشال در موتر بیادر آغا تا دهن باغ رفتن هم باشد
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است