زمانیکه کمونیزم در اروپا شکست خورد
 
تاریخ انتشار:   ۱۸:۴۲    ۱۳۹۸/۸/۱۹ کد خبر: 160845 منبع: پرینت

سی سال قبل دیوار ظلم و ستم فرو ریخت و کمونیزم در اروپا شکست خورد.
صد ها هزار کمونیست از کشورهای تحت سلطه شوروی به ارو پا فرار کردند، منجمله حدود بیش از ۲۵۰ هزار خلقی و پرچمی نیز از رژیمی که در افغانستان برایش هورا می کشیدند، به کاپیتالیسم پناهنده شدند و شوروی سابق و روسیه امروز مردم خود را با سیم خاردار مانع فرار از رژیم کمونیستی می شوند.

در ماه نوامبر ۱۹۸۹ کمونیست در اروپا به همت مردم آلمان شرق که سالها تحت تهدید و شکنجه های روحی و جسمی به گروگان گرفته شده بودند، بالاخره دیوار ظلم و ستم فروریخت و مردم المان شرق که سالها مجبورا از فامیل های شان جدا شده بودند از نظام کمونیستی فرار نمودند. این دیوار بر اساس ظلم و ستمی که از طرف روسیه بر اروپای شرقی به خصوص آلمان شرق اعمال شده بود ۱۴۰ کیلومتر طول داشت، شب هنگام روز ۲۰ سپتامبر ۱۹۶۱ میلادی زمانیکه مردم هر دو برلین درخواب فرو رفته بودند شوروی با تمام امکانات فیزیکی و تخنیکی که در اختیار داشت به ساختن دیوار (ظلم و نفرت) پرداخته تا صبح که همه در خواب بودند دیوار بیشتر از یک متر بلند شده بود و در هر دو طرف دیوار نیروهای روسی با تانک ها از دیوار حفاظت می کردند که کسی فرار نکند و به این طریق در تاریخ اروپا میلیون های فامیل را از دیک دیگر جدا شده بودند به هم پیوستند.

بنده حدود ۱۸ سال این دیوار ظلم و نفرت را مجبورا تحمیل کردم، یاد می اید، هر وقت با موتر از برلین به هامبورگ و یا دیگر شهرهای آلمان می رفتم پولیس شرق موتر مرا متوقف میساخت و تحقیق می کرد، کجا می روم، خصوصا زمانیکه رژیم کمونیستی در افغانستان حاکم بود، هراس داشتند که احتمالا من با دانشجویان برلین شرق تماس دارم که البته حقیقت همین بود، در سال های ۱۹۸۰ میلادی بنده و خیلی از افغانستانی های مقیم برلین با دانشجویان افغانستانی در برلین شرق ملاقات داشتیم و خیلی از دانشجویان افغانستانی از کشورهای چک، پولند، روانیه، بلغارستان و سایر کشور های اروپایی شرقی به برلین شرق می امدند و امکان دیدار بود حالا که به فکر آن دوران می افتم جانم می لرزد.

هیچ دیواری، بر ضد مردم آن کشور نمیتواند برای همیشه استوار بماند بالاخره دیوار چین، روسیه که توسط یک عسکر کا جی بی اداره میشود و کوریای شمالی، که مخالف آزادی های سیاسی و اجتماعی شهروندان خود می باشند فروخواهد ریخت.

محمود منجم زاده


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
کمونیزم
اروپا
نظرات بینندگان:

>>>   کمونیسم 30 سال پیش شروع به فروپاشی کرد ، دانشمند سیاسی آمریکا ، فرانسیس فوکویاما اعلام کرد که داستان کمونیسم به پایان رسیده است.کار انجام شد زمین خوشحال شد و بشریت ، به اصطلاح ، به دولت ایده آل - دموکراسی و سرمایه داری رسیدهپ.

امروز ، این یافته به نظر می رسد یک تحریف فکری عجیب است. سه دهه پس از فروپاشی کمونیسم ، زمین کمی ناخوشایند به نظر می رسد . این مطلب را مجله هفتگی آینیه تفسیر می کنند. نه آسمان و نه زمین خوشحال است. صلح و امنیت و ثبات و آرامش مورد تهدید و بحران آب و هوا وجود دارد.
دستيابي به ثروت برای فقرا در جاهاي مختلف دشوار شده است. و برای ثروتمندان ثروتمندتر.
عجیب روسای جمهور ملل که قبلاً در فکر اقتصاد بودند ، با جنگ های تجاری تهدید می کنند.جوزف استیگلیتز ، برنده جایزه نوبل ، بیش از نیمی از جمعیت جهان توسط حاکمان خودکامه یا پوپولیست اداره می شود.
چه اشتباهی پیش آمد؟ پاسخ می تواند به یقین پیروزی باشد که سرمایه داری را به بیش از یک یا ده سال گذشته پس از غلبه کمونیسم سوق داد. در غرور بعد از سقوط دیوار ، به اصطلاح. به دلیل پایان داستان یک طنز تلخ
کمونیسم شکست خورده بود ، که درست است ، سرمایه داری خوب تلقی می شد. استدلال این همه سخت تر از این بود که ، با این وجود ، وقتی سرمایه داری به درستی طغیان می کند ، همیشه درست نیست.

این بدان معنی است که آلمانیهای شرقی وقتی به آنها قول داده بودند که با جابجایی به اقتصادهای باشکوه بازار ، چشم اندازهای خوبی را تجربه می کنند .
احساس می شدند. با فروپاشی شوروی حریف و رقیب هم وجود نداشت. رقابت وجود نداشت و این هدیه تفکر رقابت نتوانست مقاومت کند و پایدار باشد.

در سال های بعد ، دولت ها در سراسر جهان اصلاحات وحشی تری به دنیای امور مالی ، بانک های سایه دار و آشغال های مشتقات انجام دادند. با شعار رقابت شکوهمند یک شبه بازارهایی برای رقابت ارزان از چین افتتاح شد. و حتی ثروتمندان مالیات کمتری پرداخت می کنند و فقیر را مجازات می کنند.

به هر کسی که در این زمان ابراز تردید می کرد ، اگر همه چیز در همان زمان خصوصی می شد ، اعطا می شد ، که احتمالاً هیچ کس به سوسیالیسم بازنگردد. چه کسی دوباره هونکر را رییس دولت کارگر و دهقان می خواهد؟

آنچه امروزه چنین تضمینی را می توان انجام داد ، قابل مشاهده است. مطمئناً ، اگر ثروتمندان و فقیران به طرز چشمگیری در بسیاری از کشورها واگذار می شوند ، این مربوط به بازارهای مالی است ، جایی که فقط تعداد معدودی از آنها برنده بزرگ هستند - یا با این واقعیت که مالیات های ثروت کاهش یافته است.
شوروی فروپاش شد و روسیه سرمایه دار شد .اتحادیه اروپا و کپیتالیستم یا سرمایه‌داری در بحرانترین حالت تاریخی خود.
دولت غول‌آسا سرمایه‌داری مانند آلمان بار اقتصادی را در این فروپاشی شوروی در کمر خود گرفت. به هزارها میلیارد مصرف کردند و مارک آلمان که سخت تر از "چودن کروپ" (فولاد کروپ یک شرکت و فابربکه فولاد سازی و ماشین آلات برقی و آهنی ) مجبور مالیات های مختلف را فیصله کردند و در پلهوی آن دادن پول بازنشستگی به فراری های ممالک اقمار شوروی. پول باز نشستگی مردمان آلمان تقریبا 30 و 35 فیصد اش کم شد. و آلمانیهای ایکه در شوروی سابق و اقمار اش بودند و هرکدام خود را انجنیر نامیدند و یک سنت در صندوق بیمه بیکاری و صحی و بازنشستگی نپرداخته بودند ماهوار از همین صندوق پرداخته می شد.
در پهلوی دیگر ایالات‌متحده امریکا با جنگهایی برای پتروشیمی کشور های مختلف جهان را مورد تاخت و تاز قرار داده و لشکرکشی و ممالک را اشغال نموده و تولید پناهنده برای اروپا نمود.
آلمان کشورییست که مردمان بومی شان در حالت انقراض است. باوجود که 16 میلیون شهروندان آلمان را مردمان با تباران خارجی می سازد و بخش عمده آن سالانه 44 میلیارد یورو مالیه و پولها در بیمه های
بیکاری و صحی و بازنشستگی می پردازند ولی کشور آلمان را کشور شهروند پزیر دانسته نمی شود مانند کانادا و استرالیا و امریکا.
رقابت‌ها باعث ارزانی و باعث تولید و عرضه و فروش می شود. امروز چین و امریکا در یک رقابت سارنده با هم دیگر نیست که با یک تفکرات رنگگار مکتبی. سرمایه داری امریکا و چین سرمایه داری است.
آلمان نظر به پیشبینی کارشناسان مسایل سیاسی و اجتماعی و اقتصادی ممکن است در یک بحران شدید اقتصادی قرار گیرد. اتحادبه اروپا را آلمان بخاطر وحدت دو آلمان ساخت و دو مارک را بک یورو ساخت و بار پول اروپا به شانه های آلمان بود و است.
روسبه پس قدرت سیاسی و نظامی شده است. ولی این بار در روسیه سرمایه داری الوگارشی حکمفرماست. در غرب سرمایه داری کپیتالیستی. به عباره دیگر همان خرک و همان درک.

>>>   و دیوار تعصب و جهل و فاشیزم قومی و خود محوری و خود برتر بینی و انواع و اقسام دیوار های ذهنی ذهن های مریض هم روزی از هم می پاشد و فرو میریزد و انسان سرزمین من هم همانگونه که خدایش آزاد خلق کرده آزاد خواهد زیست و جز خدا فرمانبر هیچ مخلوقی نخواهد شد.

تعصب و فاشیزم قومی یک زندان فکری است که بیسوادان در آن راحت تر اند مگر دارندگان چندین ماستری و دکتورا و متفکرین دوم و نوابغ عالم سیاست و اقتصاد هم خود را به زنجیر می کشند و هم خلق خدا را از داشتن یک محیط و ماحول آزاد محروم میکنند.

وقتی حال این بد بخت ها چنین است وای به حال آنهایی که به امید آب و علف بیشتر گردن خود بر فتراک این متعصبین میبندند و کشان کشان به جهنم فاشیزم در می آیند و هم نام را میبازند و هم نشان را.

>>>   بلی دیوار برلین و بین دو آلمان ویران شد و ریگن رئیس‌جمهور ایالات‌متحده امریکا در برلین به شوروی گفت که "در را باز کن".
دیوار سرحدی بین دو آلمان بدون تیری و بدون دز تفنگ از بین رفت. طنز زمان و تاریخ عجب طنزی. پس از دونیم دهه فروپاشی دیوارهای بزرگتر و غول‌آسا تر ساخته شد که در مقایسه به دیوار دولت یهودی اسرائیل برای فلسطین ها و دیوار چند هزار کیلومتری بین امریکا مکسیکو دیوار بین دو آلمان مانند یک چادر امنیت بود. و دیوار دورادور فلسطین وحشیتربن سد ضدبشری است.
و همچنان دیوار ساخت پاکستان در پهلوی خط دیورند خط را به مرز و سرحد تبدیل کرد و وطیفه وزیر امور قبایل و سرحدات را در کشور ستان با پیشوند افغان را جاودانه و دیورند را خوشحال ساختند.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است