چرخه باطل نشست های صلح افغانستان...
تا کنون تمامی نشست های صلح افغانستان برای آوردن صلح نبوده است بل همه آنها در راستای منافع دیگر کشورها و رقابت های سیاسی و اقتصادی آنان دایر گردیده است 
تاریخ انتشار:   ۱۲:۲۹    ۱۳۹۸/۸/۶ کد خبر: 160696 منبع: پرینت

به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper) قرار بود نشستی تحت عنوان صلح افغانستان در تاریخ 28 اکتبر میلادی (6 عقرب 98) در بیجینگ چین برگزار شود، اما به علت تعیین نشدن اعضای ترکیب هیات اعزامی افغانستان این نشست به تعویق افتاده است.

هیات اعزامی حکومت افغانستان که افراد نزدیک به اشرف غنی را تشکیل می دهد و با تایید جناب غنی این هیات انتخاب می شود، مورد قبول سران سیاسی و احزاب و شخصیت های متنفذ قومی در کشور نمی باشد. در جهت مقابل هم همینگونه است یعنی تعیین اعضای هیات متشکل از سران سیاسی و حزبی و شخصیت های متنفذ قومی مورد قبول حکومت و اشرف غنی نیست، بنابراین هیاتی که بتواند هم از حکومت و هم از سران سیاسی و حزبی و شخصیت های قومی نمایندگی کند، انتخاب و تایید نشده است. در این میان لازم است تا جناح سومی صلاحیت افراد شرکت کننده در نشست های بین المللی صلح افغانستان را تایید کند که وجود ندارد مگر اینکه سفارت آمریکا دخالت کند که در آنصورت مورد قبول کشورهای میزبان برگزار کننده نشست های بین المللی صلح افغانستان نخواهد بود. زیرا منافع برخی از آن کشورها با منافع آمریکا در منطقه همخوانی ندارد و این خود مشکلی در مسیر هیات نشست های صلح افغانستان است.

در حقیقت، اصل و نفس برگزاری نشست ها و کانفرانس ها برای افغانستان در خارج از افغانستان مورد سوال قرار دارد.
تمامی کشورهایی که تا کنون میزبان برگزاری نشست های افغانستان (بین الافغانی) بوده اند، هدف شان آوردن صلح در افغانستان نبوده است هرچند آن نشست ها بنام صلح افغانستان برگزار شده است.

به عنوان مثال قطر که با عربستان مشاجره دارد و در این میان با موضوع افغانستان با یکدیگر به رقابت پرداخته اند. اینجا هرکسی می فهمد که نه قطر در این رقابت خواهان آوردن صلح در افغانستان است و نه عربستان! پس میزبانی آنان از مخالفان مسلح و مهمتر میزبانی از نشست های بین الافغانی برای افغانستان نیست بل در راستای منافع رقابتی آنان می باشد.
به همین منظور است که عربستان نیز پیشنهاد میزبانی از نشست صلح افغانستان را در آن کشور داده است.
در این میان قطری ها برای اینکه توجه آمریکا را از جانب عربستان به سوی خودشان متمایل کنند، اقدام به برگزاری نشست صلح افغانستان کردند و از نام صلح افغانستان استفاده سیاسی نمودند.

روسیه هم در میزبانی از نشست صلح افغانستان صادقانه به میدان نیامد. نشست روسیه هم به همین منظور و در راستای رقابت جهانی این کشور با آمریکا دایر گردید و روسیه تعدادی از هواخواهان خود را در این نشست به دیگران معرفی کرد و از نفوذ خودش در آینده سیاست افغانستان خبر داد. در واقع این یک نوع هشدار برای آمریکا بود که بداند روسیه در هر زمانی که بخواهد در افغانستان جای فعالیت دارد و زمینه برای فعالیت های سیاسی و حتی اقتصادی روسیه در افغانستان فراهم است.

آمادگی چین برای برگزاری نشست صلح افغانستان نیز بر چهار منظور استوار است:
1-رقابت با آمریکا در صحنه سیاسی و اقتصادی،
2-زمینه سازی برای ایجاد راه رسیدن به آسیای مرکزی جهت نفوذ سیاسی و صدور کالای اقتصادی،
3- بیرون راندن هندوستان از صحنه سیاسی افغانستان،
4-دسترسی به منابع معدنی و مواد اولیه تولیدات چینی در افغانستان.

سوی دیگر قضیه اینکه طالبان هم در این نشست ها در جستجوی صلح نیستند بل به دنبال کسب مشروعیت سیاسی بین المللی هستند. به همین علت تمامی نشست هایی که طالبان در قطر، مسکو، تهران، چین و... داشتند هدف شان کسب مشروعیت سیاسی و امتیازات دیپلوماتیک بوده است.

سران احراب و شخصیت های سیاسی که در نشست هایی بنام صلح افغانستان شرکت کردند نیز در جستجوی صلح نبودند بل هرکدام به دنبال منافع شخصی و دستیابی دوباره به قدرت بوده اند.
حکومت افغانستان هم که همیشه از عدم انسجام داخلی و بی برنامگی رنج برده و در هیچ مقطع زمانی جناب اشرف غنی نتوانسته هیاتی متشکل از تمامی جناح ها ترتیب دهد که رضایت همگی شان حاصل گردد. پس لازم است تا این چرخه باطل باید پایان بیابد و تلاش شود تا دیگر نشستی بنام صلح افغانستان در خارج از افغانستان برگزار نشود.

تا کنون تمامی نشست های صلح افغانستان برای آوردن صلح نبوده است بل همه آنها در راستای منافع دیگر کشورها و رقابت های سیاسی و اقتصادی آنان دایر گردیده است. بیایید هوشیار شده و در نشست هایی شرکت کنیم که هدف میزبان و شرکت کننده ها صلح باشد نه رقابت و نفوذ...!

مهمتر از انتخاب افراد در نشست هایی بنام صلح افغانستان، تعیین موضوع و پیدا کردن راهکارهای واقعی صلح می باشد نه نشست و برگزاری جلساتی که هیچ آجندای مشخص و برنامه تعیین شده ندارد و معلوم نیست باید درباره چه موضوعی چگونه و از چه راهی وارد بحث گردید!
نشست بیجینگ نیز چنین است که باید قبل از انتخاب هیات اعزامی، انتخاب موضوع و راهکارهای صلح در کشور مدنظر گرفته شده و موارد لازم برای طرح باید قبل از نشست عمومی مورد بحث قرار بگیرد.
اینکه شما با دست خالی بروید در نشست بیجینگ و جناح مقابل با برنامه ریزی دقیق و مدون در آن نشست شرکت کند، بطور یقین که شما بازنده خواهید بود.
پس بهتر است از شرکت در چنین نشست هایی دوری جسته و راهکارهای صلح افغانستان را به میدان رقابت دیگر کشورها نبریم.

کد (4)


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
صلح افغانستان
چین
نظرات بینندگان:

>>>   ز قدم امریکا پول و میوه و غذا بر غداران فروان است
مردم مظلوم و فقیر سرگردان از بر یک لقمه نان است
زنده باد امریکا شب غداران برات و روز شان عید است
دزد و لوچک و رهزن صاحب جا و جلال و نشان است
حشمت الله آروین

>>>   در طول سال های گذشته همواره ما را در مقابل اعمال انجام شده قرار دادند و به اعتقادات و پایبندی های ما توهین کردند و نظرات و آرای پاک مردم را به تمسخر گرفتند و باز با همان شیوه های سوخته به میدان آمده و با تبلیغات فریبنده، روان پاک مردم ما را خراشیدند و یکبار دیگر از بودجه مردم بیچاره ما انتخابات برگزار کردند.

>>>   نتیجه انتخابات باید در ظرف سه روز معلوم می شد مگر آمریکا می خواهد در وطن ما یک دولت ضعیف باشد

>>>   چندین سال پیش زمانی که دفتر طالبان در قطر افتتاح شد،من پیش بینی کرده بودم که این مذاکرات تنها به قطر خاتمه پیدا نمی کند،بلکه امریکا میخواهد که این مذاکرات را در تمام کشور های دنیا ارسال کند و طالبان را جهانی سازد.

>>>   این بار ترامپ با یک تویت نیم شبی خلیل زاد را به تقاعد سیاسی سوق میدهد تا برود لغمان و در زمین های پدری اش دهقانی کند.
راه حل فقط جنگ با پاکستان و تسخیر کویته و مشاور است.
بعد از تسخیر باید آتش بس شود و مذاکرات صلح باید آغاز شود و بعد تعهد و در دسترس قرار دادن یک
دهلیز به عرض دو کیلومتر از سپین بولدک قندهار الی بندر کراچی به طور دائم در اختیار افغانستان و ایجاد یک منطقه حائل غیر مسکونی و غیر قابل استفاده به عرض ۵۰ کیلومتر و در تمام طول نوار مرزی بین افغانستان و پاکستان یک قرار داد صلح دائمی بین افغانستان و پاکستان امضاء شود .
فقط همین راه حل است.

>>>   شكست مطلق غنى در انتخابات!
و طرح هفت ماده اى صلح غنى ،
يا دوايه مسكين درد بى درمان!؟
رضا ميهنيار ؛
در پنج سال اين "مغز متفكر دوم نامنهاد جهان" نتوانيست پنج ماده اى را بخاطر صلح روى كاغذ بنويسد. اين آدم پر مداعا بعد از رفتن به ارگ، اول بشكل نامشروع و سوى استفاده از مقام رياست جمهورى، طالب پرورى كرد، تروريستها را از زندان آزاد كرد، آنها را تسليح و تجهيز شب هنگام اين گروه ها وحشى را به استانها شما انتقال دادند و "امارت" طالبان را در دهنه غورى به رسميت شناختن ...از كارى ها نخست غنى و تيم تماميت خواهى او بود ! بعد دست به توطيه اى خيلى مستبدانه و فاشيستى زد، اكثريت احزاب مقتدر و افراد با نفوذ كه غنى احمدزى را بقدرت رسانده بودند، همه را بشيوه ها عبدالرحمن خانى و احفظ الله امين و يا مثل استالين كه حزب را پاك سازى كرد، حتا به زن خود هم رحم نكرد (او را كشت ) غنى احمدزى با الهام از فصلها ناتمام و شكست خورده اين مستبدان تاريخ دست به حذف و زندانى و اخراج افراد تاثير گذار و نمايده گروه ها قومى زد؛ خواست تا حمايت قوم خاصى را به خود جلب نمايد، كه موفق نشد. حالكه تنها و مطلقن منزوى شده، و مشروعيت خود را نيز از دست داده است؛ آمده يك پلان هفت ماده اى صلح را نوشته ؛ باز از تحليل گران آن طرح بچه گانه گفتند!؟ اما آقاى صديق صديقى از آن طرح دفاع كرد و تطبيق آنرا در پنج سال آينده پيش بينى ميكنند!!؟؟

>>>   Raheel
وزارت امتیازات قبیلوی که وسیله‌ییست برای غارت قومی ثروتهای ملی باید لغو و حذف شود!‌
شورای ملی درین مورد باید تصمیم بگیرد. این وزارت چرا؟ دلیل و توجیه موجودیت چنین وزارتی چیست؟


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است