مقایسه غنی با مهاتماگاندی و نلسن ماندلا
 
تاریخ انتشار:   ۰۹:۰۵    ۱۳۹۸/۴/۲۲ کد خبر: 159412 منبع: پرینت

تعدادی ازحماقت خواسته اند تا اشرف غنی را با مهاتماگاندی و نلسن ماندلا همسان جلوه بدهند، آن دو مرد یکه مسیر تاریخ را تغییر داده اند یکی با مبارزه اخلاقی و مسالمت آمیز و با تدبیر و درایت، دست استعمار بریتانیا را شبهٔ قارهٔ هند کوتاه ساخت و الهام بخش آزادیخواهی سایر ملل فقیر زیرستم گردید، آن دیگر طلسم برتری خواهی نژادی را درهم شکست.

اما اشرف غنی برخلاف آن دو مردان بزرگ، خود گُماشتهٔ استعمار و بصفت یک نوکر و چاکر در خدمت استعمار نوین قرار دارد که اصلاً نمی شود با مرد آزادیخواه همچو مهاتما کرم چند گاندی مقایسه کرد، همچنان تیوری تفوق طلبی قبیلوی و برتریخواهی نژادی اشرف غنی کاملاً برعکس راه، تفکر روش مبارزاتی نلسن ماندلآ است، کسانیکه خواسته اند اشرف غنی را با شخصیت ماندیلا و گاندی همسان جلوه بدهند یا اینکه ازمبارزات آندو شخصیت آگاهی ندارند ویا بامقایسه غنی با آنها قصد توهین به مهاتماگاندی و نلسن ماندلا را دارند.

اشرف غنی ازنظر شخصیت ، مفکوره ، سوابق مبارزات سیاسی اصلاً برخلاف و درمقابل مفکوره آندو بزرگ مردان قراردارد.
اگر به نظر ظاهری همسان فکر کنند باز هم به اشتباه رفته اند مثلاً؛
گاندی غرض ضربه زدن برمنافع اقتصادی بریتانیا لباسی برتن کرد که مورد قبول فقیرترین افراد در هند بود گاندی و پیروانش پارچه لباسهایشان را از نخی که خود می‌رشتند تهیه می‌کردند و دیگران را نیز به این کار تشویق می‌نمودند. درحالی که اکثر کارگران هندی بیکار بودند لباسهای مورد نیازشان را از تولیدیهای صنعتی تحت تملک انگلیسی‌ها خریداری می‌نمودند.
گاندی معتقد بود چنانکه هندیها لباسهای خود را خودشان با چرخ نخ ریسی بدوزند بهتر از این است که از پارچه قیمتی انگلیسی باشد و با اینکار ضربه اقتصادی سنگینی بر پیکره استعمارگران انگلیسی درهند وارد خواهند آورد.

اما اشرف غنی چه؟
در گفتارخویش همیشه از تشویق اقتصاد داخلی و ۰۰۰ لاف میزند و کشور را می خواهد از بازار مصرفی کالا ها ی خارجی بخصوص همسایگان رها سازد.
در نتیجه پالیسی ناقص اقتصادی کشور که شخص غنی از طراحان آن میبا شد، کشورما در پهلوی اینکه بازار پُررونق کالا ها ی پاکستانی مبدل گردیده بهترین بازار به صنعت بافندگی کشور پاکستان نیز میباشد، در دو دهه گذشته پالیسی اقتصادی و بازاریابی صنعت بافندگی پاکستان رواج و تشویق به پوشیدن پیراهن و تنبان، پنجابی زنانه، دستار یا لنگی های چندین متره را خیلی ماهرانه پیاده ساخته و بازار را در دست گرفته است.

پوشاک اشرف غنی را در یک نظر دیده میشود که سرتا پا تولید پاکستان بشمول چپلی پشاوری «آنهم پوشیدن چپلی باجراب» حتی از دیگران سبقت گرفته چندین متر پارچهٔ اضافه را قات کرده سرشانه می اندازد که خود مشوق و حامی فرهنگ، اقتصاد و صنعت بافندگی پاکستان میباشد.
روش مبارزه گاندی با اقتصاد دشمن همینطور بود؟

ایوب عظیمی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
گاندی
ماندلا
غنی
نظرات بینندگان:

>>>   هردو کشور هندوستان واافریقای جنوبی بواسطه وجود با برکت دو رهبر بزرگ وازادیخواه و وطنپرست؛ که بیشتر عمرشان را صرف مبارزه با استعمار ونژاد پرستی وکردند ونه تنها در کشور خودشان سبب خیر و ازادی گردیدند بلکه باعث سرمشق والگوی سایر ملل ومردم انها شدند وکمکم ریشه های استعمار واستبداد تا حد زیادی در جهان کم شد ومردم زیادی برای استقلال طلبی ورهانیدن مردم خود از یوغ استعمارگران فرانسوی انگلیسی هلندی وپرتقالی بپاخاستند.ننمونه ان بیشتر کشورهای افریقایی واسیایی ز این نوع کشورها هستند.تشبیه اشرف غنی احمد زی به مهاتما گاندی ونلسون ماندلا یک جوک تلخ ومسخره ببیشتر نیست .ان بزرگ مردان برای مبارزه از تمام تعلقات و وابستگی ها رها بودند وبرای رسیدن به پیروزی سالها تبعید واسارت وشکنجه را بجان خریدند ودر نهایت سند ازادی ملت وکشورشان را بدست اوردند .اما اشرف غنی که آله دست استعمار فرانوین امریکایی هاست با ایجاد سیاستهای تفرقه آمیز وقومگرایی وایجاد وابستگی هرچه بیشتر به کشورهای بیگانه ودر آخر امضای سند بردگی افغانستان با امضای به اصطلاح تفاهمنامه امنیتی با امریکاییها چیزی جز ذلت وخواری برای کشور به ارمغان نیاورده واسم اشرف غنی احمد زی برای همبشه درتاریخ سیاسی افغانستان بعنوان فردی که علیه منافع ملی کشورش اقدام کرده باقی خواهد ماند.//
داکتر عبدالرب اچک زی

>>>   مقایسه کرزی با ملانصرالدین وطاوس کدامش درست است وشباهت بیشتر وجود دارد /؟

>>>   در افغانستان در حال حاضر نه تکه تولید میشود و نه لباس.
حتی چادری که زنان افغانستان به سر میکنند،از چین وارد میشود.
در زمان داود خان چند فابریکه نساجی در افغانستان وجود داشت که ماشین های آن از جرمتی وارد شده بود،نه تنها کفایت مصرف داخلی را بشمول لباس سربازان را کفایت میکرد،بلکه تولیدات این فابریکه ها به خارج نیز صادر میشد.
این فابریکه های نساجی عبارت از فابریکه نساجی پلخمری،نساجی جبل السراج و نساجی هرات بود که هرکدام آن روزانه ده ها هزار متر تکه تولید میکردند.
بعد از انقلاب نیر تا اندازه یی این فابریکه ها کار میکرد،اما با آمدن مجاهدین به افغانستان،همه این فابریکه ها پرچو شد و ماشین های آن توسط مجاهدین دزدی شده به پاکستان انتقال داده شد و فروخته شد.

>>>   غنی هم با جاسوسان ایران ، پاکستان ، روسیه و چین که بیشتر از ۵۰٪ نفوس باسواد کشور را تشکیل میدهد در جبهات مختلف سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی در تا سطوح مختلف مبارزه کرده و حساسیت تمام کشورهای بخیل و ضد امریکایی منطقه را بر انگیخته.
رشوت را کم کرده ، امیدواریهای تجاری و اقتصادی را زنده کرده ، میراث داران قلدر را خانه نشین کرده ، زنان و خصوصاً جوانان را به رآس دولت آورده ، باور دونرهای بیرونی را احیا کرده ، فشارهای غیرقابل باور پاکستان و خصوصاً ایران را رفع و حتی مایه انزوای خود آنها ساخته ، بطور استراتژیک و خلاقانه امور دولت داری را از خطرهای بالقوه گذرانده ، و ...
جنگ افغانستان بزرگترین انقلاب جهانی شدن است و غنی معمار حساس ترین مرحله آن بوده که واقعاً هم در قطار گاندی و ماندلای این مردم بیسواد و بدترین منطقه جهان قرار گرفته میتواند!!!
لطیف بیژن پور

>>>   هر که اشرف غنی با آن 2 اولمرد تاریخ مقایسه کرده و یا میکند ! با عرض معذرت و پوزش که ........ خورده است این فاشیست بیمغز را به آنها مقایسه کردن یک حماقت است.

>>>   غنی بی بدیل است و نیاز دروان، هرچند باندهای تبهکار سعی کنند که شخصیت اورا زیر سوال ببرند مردم با گوشت و پوست خود اهمیت اورا در شرایط کنونی درک کرده اند. غنی در این شرایط بدیل ندارد و اکثریت مطلق البته از غاصبین تکه داران قومی و مذهبی که توقع نداریم از او حمایت میکنند.
افغان

>>>   آن دو بزرگ مرد ضد استعمار ، اشغال و استثمار کجا و این نوکرصفت مزدور ، فاشیست ، قوم پرست ، دیوانه وبشدت قبیله پرست کجا ؟ تفاوت بین غنی کوچی با ماندلا و گاندی مانند شب و روز و یا سیاه وسفید است ، آنها به کشور ومردم شان عشق می ورزیدند ولی این کوچی مزدور فقط به امریکا و لبان عشق می ورزد نه به این خطه غرقه بخون .
کوه کن

>>>   داکتر اشرف غنی احمدزی کاملآ مشابه نلسن میدیلا و مهاتماگاندی میباشد کارکرهای شان ورفتار وکردارشان تمامآ مشابه ایشان میباشد واقای ایوب عظیمی کور خوانده است
سرمچار از نیمروز

>>>   راستش که چپلی که غنی می پوشد همان چپلک گاندی است مگر به شکل و قواره دیگر ، گاندی جوراب نمی پوشید اما غنی جوراب هم می پوشد.با چپلی جوراب پوشیدن کار مسخره است شاید بگوید هوا سرد است باز سوال پیدا می شود که در هوای سرد کی چپلی می پوشد که تو می پوشی . از شتر پرسان کردند که گردنت چرا کج است گفت کجایم راست است که از گردنم یاد می کند. حالا همان قصه است!

>>>   آدم از خواندن این مقاله بسیار ضعیف آنقدر خنده اش میگرید که میخواهد سرش را به دیوار بکوبد!
اشرعغنی به موزه تاریخ دیکتاتورهای روانی خواهد پیوست این فاشیست چی کار به مردان آزاده دارد بیچاره نلسن ماندلا اگر بفامد همچین شخصی را کنار نام وی گزاشته اند در گور بدنش خواهد لرزید.

>>>   داکتر اشرف غنی در مبارزه علیه استبداد فقر بیکاری و تبعیض اگر از نلسن مندیلا و مهاتماگاندی پیش قدم نباشد به هیچ صورت از ایشان عقب نمانده وقدر این ابرمرد را مردم افغانستان هنگامی خواهد دانست که دربین شان نباشد مانند غازی امان الله خان به هرصورت خداوند متعال مردم افغانستان راهدایت بکند که قدر همچو شخصیت هارابدانند درغیر ان دچار همین بدبختی ها خواهند بود
جاوید سمنگانی از سکاتلند

>>>   فقط فاشیستان قبیله پرست ، جوانان نا آگاه و کاسه لیسان درباری مانند مرتضوی و نا صالح از غنی کوچی احمدزی طرفداری میکنند ، سومی ها خو اگرچه اصلیت غنی کوچی را که استبداد رای است میدانند ، ولی به اشاره سفارت امریکا پهلو غنی ایستاده اند.
ضد استبداد

>>>   وجود با برکت غنی در ریاست جمهوری افغانستان تنها باعث شد همه دنیا طالبان را به رسمیت بشناسند اعراب و آمریکا و غرب و پاکستان که حامی طالبان بودند و حمله آمریکا به افغانستان برای نابودی طالبان دروغ بود اما چین و هند و ایران هم طالبان را به برکت غنی به رسمیت شناختند چون این را در همه دنیا میدانند که نه آمریکا و نه دولت افغانستان عزم جدی برای نابودی طالبان ندارند و این حقیقت افغانستان زیر سلطه غنی است ضمنا ماندلا و گاندی با تقلب پیروز هیچ انتخاباتی نشدند برخلاف غنی .

>>>   از برای افتاب روز قیامت.گاندی وماندیلا را توهین نکنید.انها افتخارات بی مثال تاریخ بشریت اند.
عاقل

>>>   افغانها با یک دم٫دوشاخ وچارپا همه فجایع راانجام دادند٫حال شروع کردند به توهین وتحقیز افتخارات عالم بشریت.
بشارت

>>>   از نظر بعضی پشتونها اشرف غنی مثل گاندی و نلسون ماندلا هست چراکه به زعم خودشان در پی اتحاد پشتونهای پاکستان و افغانستان و ازادی انهاست. این که اشرف غنی خود را مدافع حقوق پشتونها میداند امری اشکار است و به مانند مسآله دیورند میخواهند ارمانهای خود را بر تمام مردم افغانستان تحمیل کنند. پشتونها انسانهای ارمان گرایی هستند که با تمام دنیا سر جنگ دارند و تاب تحمل شراکت سایر هموطنان خود را در ساختار قدرت و ثروت ندارند. از قضا توانایی خوبی برای زاری و التماس در مقابل ابر قدرتها و راضی ساختن انها برای کمک را هم دارند اما مهمترین حربه انها برای رسیدن به اهدافشان استفاده از خشونت و بی رحمی در مقابل دیگران است که طالبان نمونه ای از این روش انهاست. انها خواهان رسیدن به لوی پشتونستان هستند و تا رسیدن به این هدف ارام نخواهند نشست و برای رسیدن به ان تمام کسانی که در افغانستان زندگی میکنند و نه تنها پشتونها قربانی خواهند داد. من هیچ ضدیت و دشمنی با برادران پشتون ندارم اما این تفکر سنتی پشتونستانی و خود را صاحب افغانستان دانستن به مانند سمی برای تمام افغانستان است که هر فرد افغانستانی وظیفه مقابله با ان را دارد. سایر اقوام هم پس از درگیریهای حزبی و داخلی و سهم خواهی های گذرا به این درک از واقعیت خواهند رسید و فقط گوشت دم توپ برای پشتونستان خواهان و عروسک خیمه شب بازی های انان نخواهند بود. البته با توجه و مطالعه پیرامون فرهنگ صلح طلب و کهن فارسی که هزاران سال در جغرافیای افغانستان کنونی حضور داشته و افغانستان را به مانند چهار راهی اقتصادی و فرهنگی دنیا نموده. به امید برابری و برادری همه افغانستانیها و انسانها.
ناشناس

>>>   عبدالرحمان خان دولتهاى طايفه هاى گوناگون اقوام شريف خراسان داراى خوداراديت داخلى و خودگردان اقتصادى فرهنگى و زبانى را تحت عنوان مبارزه عليه "ملوک طوايفى" با امر برتانيه کبير انجام داد.

برتانيه تخت شاهى شاه خراسان امير افضل خان را گرفت و پسر اش را عبدالرحمان قاتل بشريت به تخت نشاند.افغانستان یا خراسان !
احمد شاه درانی نام کشور را تغیر نداده است
نام افغانستان چه وقت و از کجا پیدا شد؟
احمد شاه ابدالی که یکی از کارمندان دربار نادر افشار بود پس از آنکه نادر افشار به قتل رسیده بود در سال ۱۷۴۷ میلادی (حدود ۲۷۰ سال قبل) در قندهار اعلان سلطنت نمود و خودش را امیر خراسان اعلام کرد۰
او یک دیوان اشعار به زبان های فارسی و پشتو داشته همچنان احمد خان درانی یک کتاب تاریخ بنام تاریخ احمد شاهی دارد که زیر نظر خودش در دربارش نوشته میشد .
درهیچ یکی از این آثار تاریخی نامی از افغانستان نرفته و همیشه خراسان ذکر شده است .
شهاب ترشیزی شاعر دربار تیمورشاه درانی در مورد انتقال پایتخت از قندهار به کابل در تجلیل از این عمل شاه آورده اند .

کابل امروز به آئین کیان جشن گرفت
که نهد تاج بسرشاه خراسان تیمور

نام کشور تا زمان امیر محمد افضل خان، پدر عبدالرحمن خان هم خراسان بود۰ امیر محمد افضل خان بنام خودش بحیث امیر خراسان سکه ضرب زده بود، وآن سکه ها در موزیم ها موجود هستند۰

سپاه مشرق و مغرب بهم مفصل شد
امیر ملک خراسان محمد افضل شد

نام افغانستان در ابتدا توسط یک انگلیس بنام Mountstuart Elphinstone و شاه شجاع در مورد این کشور گفته میشد .
واژه افغانستان به صورت رسمی نخستین بار در معاهده مثلث لاهور میان شاه شجاع، مکناتن و رنجیت سنگه، توسط انگلیسها بکار برده شد.
سپس این واژه در نخستین قانون اساسی بنا برخواست انگلیس توسط امان الله تأیید گردید.
تعیین حدود افغانستان امروزی در حدود ۱۳۰ سال قبل در زمان امیر عبدالرحمن خان در نتیجه یک سازش بین برتانیه کبیر و روسیه تزاری آن وقت صورت گرفت۰
هر دو دولت بزرگ استعماری دنیا این کشور جدید التاسیس را در بخشی از خراسان کهن بکمک دست نشانده های خود ایجاد کردند چون در آن زمان به یک منطقه حايل بین قلمرو هایشان ضرورت داشتند۰
افغانستان یا افغانلند یک نام جعلی است که توسط بی گانه ها به این کشور داده شده اسم اصلی این دیار خراسان است نه افغانستان خراسانی که ابومسلم خراسانی را داشت و زمانی سرزمین پرچمدارن خورشید بود .
خراسان بزرگ با مناطق پارتها يعنى ساسانيان يعنى آريانا ( مناطق تاجيکان و پارسان تورانيان يا تورکشاهيان گورگانيان و تيموريان وآذريان و سيستان وبلوچستان و هندوشاهى يامنطقه هندوکابل مطابقبت داشت.

دولت هاى ناسيوناليسم (ملي) يک پديده تاريخى دوران کلونياليسم اروپايى است
کاربرد سیاسی اصطلاح کلونياليسم (استعمار) به‌طور خاص متوجه شیوه‌های رفتار کشورهای از نظر سیاسی توانمند نظیر کشورهای اروپایی با سرزمین‌های مستعمراتی است. استعمارگری بیشتر کار کشورهایی است که امپراتوری دریایی و ناپیوستگی خاک آن‌ها مانع تشکیل یک واحد سیاسی یکپارچه (مانند امپراتوری‌های زمینی) می‌شود.مفهوم استعمار امروزه با مفهوم امپریالیسم پیوستگی کامل یافته و استعمار اساساً عمل قدرت‌های شناخته می‌شود، یعنی قدرتی که می‌خواهد از مرزهای ملی و قومی خود تجاوز کند و سرزمین‌ها و ملت‌ها و اقوام دیگر را زیر تسلط خود درآورد.

گرچه در لغت عربى "استعمار" (معمارى يعنى آبادى ) معنى و مفهوم مى دهد که اين لغت در زمان آبادنى اسلامى بکار برده شده ولى دوره رنسيانس (دوباره سازى معمارى اسلامى) يکى از دوره هاى درخشان قرون ازیعقوب لیث صفاری، با نام اصلی رادمان پور ماهک یا به شکل رایج در پارسی میانه، رادمان ماهکان (رادمان پسر ماهک) یک پادشاه ایرانی و بنیان‌گذار دودمان صفاریان در سیستان تا برمکيان و سامانيان و گورگانيان يا تورانيان وتورکتباران تا افشاريان ايران خاورى يا خراسان گرسنگى را نمى شناخت.
ولی امروزه استعمار معنای نفوذ و دخالت کشورهای زورمند در کشورهای ناتوان به بهانه آبادی و سازندگی است؛ ولی معمولاً استعمار در جستجوی به تاراج بردن دارایی کشورهای دیگر بوده‌است.

استعمار عبارت است از سیاست دولت امپریالیستی که هدفش برده کردن و بهره‌کشی از خلق‌های کشورهای دیگر، خلق‌های کشورهای از نظر اقتصادی کم رشد است. دولت امپریالیستی برای تحکیم سیطره خویش مانع تکامل فنی و اقتصادی و فرهنگی این کشورها می‌شوند. البته در قرون گذشته یعنی قبل از پیدایش امپریالیسم نیز استعمار سرزمین‌های غیر وجود داشته ولی ما در تعریف خود به استعمار در قرن بیستم توجه کرده‌ایم که خود به شکل تقسیم سرزمین‌های جهان و ایجاد امپراتوری‌های مستعمراتی یکی از وجوه مشخصه دوران امپریالیستی است.

مستعمره: یعنی سرزمینی فاقد استقلال سیاسی و اقتصادی که کاملاً درهمه شئون تابع دولت امپریالیستی استیلاگر است. این دولت و انحصارات امپریالیستی آن از مستعمره به عنوان مواد خام و نیروی کار ارزان بازار فروش کالاها و عرصه سرمایه‌گذاری‌های پرسود و همچنین به مثابه پایگاه‌های نظامی و سوق‌الجیشی استفاده می‌کنند.

سیستم مستعمراتی امپریالیستی چیست؟ در کنار مستعمرات، کشورهای نیمه مستعمره و وابسته نیز وجود دارد که در شئون مختلف سیاسی یا اقتصادی دارای وابستگی‌ها و تابعیت‌های کم یا زیاد نسبت به دول امپریالیستی هستند. عبارت «سیستم مستعمراتی امپریالیسم» یعنی مجموعه همه مستعمرات، نیمه مستعمره‌ها و ممالک وابسته که توسط امپریالیست‌ها مورد بهره‌کشی قرار گرفته و تحت سلطه آنان قرار دارند. این سیستم در مرحله انحصاری سرمایه داری به وجود آمد. در آغاز قرن کنونی چند کشور بزرگ امپریالیستی با توسل به نیروی ارتش و واحدهای مستعمراتی و لژیون‌های خارجی، تقسیم سرزمین‌های جهان را بین خود پایان داده بودند و از آن پس بارها برای تقسیم مجدد جهان و تسخیر مستعمرات جدید با یکدیگر به جنگ و ستیز برخاستند. سرمایه‌داری به یک سیستم جهانی ستم استعماری و تسلط مالی بر اکثریت عظیم مردم جهان توسط مشتی کشورهای به اصطلاح جلو افتاده مبدل شد.
از زمان حکم روايى مطلقه اوغان يعنى عبدالرحمن خان خونآشام که کنار زدند حاکمان افغان غير پشتونان از قدرت سياسى و چور کردن مناطق هندوکابل و ايرانيان و تورانيان خراسان ايران خاورى را با دستنشانده رهبران جهان ربان اروپايى کشور "پافر" و يا "بفر" يا "کشور حايل" منافع ممالک شرق و غرب اروپاساختند.
حاکمان پشتون يا افغان هميش برده گان حلقه بگوش از "معما ران دولتان شان " يعنى جنگ افروزان و دشمنان قسم خورده مردمان مظلوم بوده اند.
شاه شجاع و عبدالرحمان خان و نادرغدار تره کى وامين وببرک ونجيب و کرزى او غنى احمدزى.
حاکمان پشتون و يا افغان هميشه پى در پى خانه شخصى خود را آباد ساختند و خانه شهروندان را ويران


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است