جابجایی کارمندان امنیت در میان اعضای جرگه
 
تاریخ انتشار:   ۱۸:۱۳    ۱۳۹۸/۲/۱۰ کد خبر: 158431 منبع: پرینت

دیکتاتوری، انتصاب، استبداد و اخراج محصول روز اول جرگه مشورتی صلح اشرف غنی احمدزی!
اشرف غنی احمدزی در سایه تحریم‌ها و انتقاد های شدید در آخرین دقایق سیاف را خریداری نموده به ریاست لوی جرگه مشورتی صلح انتصاب کرد که این خود نمادی از دیکتاتوری و بی احترامی در مقابل مهمانان ضیاءالحق امرخیل است که این امر به عده ای از اشتراک کنندگان لوی جرگه مشورتی صلح ناخوش آیند آمد که صدای اعتراض خود را بلند نمودند.

از آنجایی که در تالار لوی جرگه مشورتی صلح کارمندان اداره امنیت دولتی به عنوان نماینده جابجا شده اند اجازه ندادند که معترضان اظهار نظر نمایند و الله اکبر گویان معترضین را از تالار لوی جرگه بیرون انداختند که این دلالت بر استبداد خشین نموده و به اثبات می رساند که جرگه فرمایشی بوده و اعضای آن فقط برای چک چک کردن برای برنامه های از قبل تعیین شده در راستای اهداف دیکتاتوری اشرف غنی احمدزی است که کوچکترین ابراز نظر را نمی توانند برتابند.

با وجود فضای اختناق و کنترل شدید در درون تالار لوی جرگه از جانب کارمندان امنیت دولتی که همه را زیر نظر دارند امکان اعتراضات بیشتر دم و دستگاه دیکتاتوری اشرف غنی احمدزی را بسیار پریشان نموده است و تا حدی که تشویش دارند که مبادا سیاف و امرخیل نتوانند اعضای لوی جرگه را تحت کنترل داشته باشند.

اکنون که لوی جرگه مشورتی صلح در روز اول دیکتاتوری اشرف غنی احمدزی را به نمایش گذاشته است طرفداران، سرسپردگان و استخدام شدگان ایشان به خاطر تحریف ذهنیت عامه تبلیغات را به را انداخته اند که گویا اشرف غنی احمدزی به رأی زنان و جوانان ایمان دارد که تبلیغات بیرون از دایره لوی جرگه و موضوع جنگ و صلح با طالبان است و فقط تبلیغات در مسیر انتخابات و بقای قدرت یک دیکتاتور و مستبد است ورنه نیک می دانند که طرف جنگ طالبان تروریست است‌ که‌ هیچ ارزشی برای زنان و جوانان نمی دهند.

حسن علی عدالت


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
جرگه
امنیت
نظرات بینندگان:

>>>   افغانستان بی کس ، بی در و دروازه ، بی سامان و تهی شده ترین جامعه دنیاست که از اهمیت زیاد موقعیت جغرافیایی ، وضعیت سیاسی ، فرصتهای اقتصادی و همسایگان پر طمع آن توسط دخالت قدرتها و همسایگان بوجود آمده.
امریکا هزینه هنگفتی کرده ، اعراب و پاکستان نفوذ تعیین کننده بالای تندروی افغانستان دارد ، سایر قدرتهای منطقه و خصوصاً ایران بخاطر رقابت شدید با امریکا ، بیشتر از سواد و اتفاق مردم افغانستان فشار خود را وارد میکند که نفاق غیر قابل باوری را بین اقوام افغانستان تزریق میکنند. مثلاً همی لوی جرگه را زیر فشار گرفته اند و همیالی حدود یک بر چهار حصه شرکت کنندگان منافقین پاکستان و خصوصاً ایران هستند که به راهی میروند که کاملاً به ضد صلح و آینده مردم غریب افغانستان است و با وجود این اندک مدیریت یا زمینه تدویر جرگه که شما امنیت ملی و دیکتاتوری قلمداد میکنید، اگر این جرگه مردمی خوب پیش برود واقعاً یک قدم پیشرفت مردم افغانستان به مقابل نفوذی های پاکستان و خصوصاً ایران خواهد بود که یک شاهکار افغانی خواهد بود.
لطیف بیژن پور

>>>   این دیکتاتوری نیست، بلکه در همه جلسات کوچک یا بزرگ ملی و بین المللی یک عرف پذیرفته شده و مهم است، که نظارتگران کنترول جلسه را به عهده داشته باشند و از هرج و مرج و اخلال جلسه جلوگیری نمایند. شما ها از هر حرکت معمول این حکومت (که من هم دوستدار آن نیستم) انتقاد میکنید. از همین لحاظ از بس انتقاد های به جا و بی جا زیاد شده، کسی به انتقاد برحق تان هم گوش نمیدهد.

>>>   پرسونل همکیشه بیدار ریاست امنیت ملی یا کمپنی خصوصی پنشیر وردک درمقابل مردم بی سلاح وبیدفاع شـــــــیر هستند!!!
اما اینها درمقابل پاکستانی ها وعربهای ترورست برابر یک موش جرئت ندارند ، چون هرچه بچه پَک کچه وبی ادب است درین کمپنی جذب شده بهمین دلیل است که در طول هژده سال یک انتحاری را دستگیر نتوانستند وهمیشه بدروغ گفتند ما از پیش خبرداشتیم !!!
اگرخحبرداشتید چزرا دستگیر نکردید ومانع نشدید ؟؟
همه هنر این چوپان های دروغگ مکاتب دروغین شان است که متحد النمال به تملام ارگانها می فرستند که : شما درخطر هستید !!
بعدا اگر حادثه شد میگویند : ما گفته بودیم ، واگر نشد هیچ خاموش هستند ،
اکثر اختطاف ها دزدی های مسلحانه کار همیتن لافراد اوباش است البته که همه را نمیگویم ، اما اکثریت این کمپنی قومی وسمتی بوده ملای نیستند

>>>   جرگه و یا ترفندی برای تداوم شیطنت و استبداد فاشیسم اوغانی!
تجربه نشان داده است که برگزاری جرگه ها و نتایج برآمده از این فریبکاری، هیچگاه در خراسانافغانستان بیانگر اراده و افکار شهروندان کشور نبوده و نخواهد بود. بلکه این جرگه ها همیشه با اهداف شوم و خلاف حقوق و آرای شهروندی با جمع آوری یکتعداد آدمهای نادان و ‌شکم کلان برگزار شده و ترفندی برای اسیر ساختن مردم و تداوم استبداد و ظلم و بربریت توسط حکام دستنشانده و کفتار صفت فاشیسم اوغانی میباشد.
امیدوارم این ترفند شیطانی و نامیمون از میان برداشته شود و در هر امر مهمی به آرای کل شهروندان کشور مراجعه گردد.
بامهر

>>>   Arwin
طالبانیزم ها نسبت عدم دانش شعور سیاسی از این جرگه و پرگه قلابی کذابانه که به نفع مزدران استعمار است، پشتیبانی میکنند

>>>   دایوب صابر
از این گونه جرگه ها چیزی ساخته نیست فقط حاکمان و مستبدان برای برآورن آرزو های خود یک قشر جامعه را خریده و بر دیگران تحمیل میدارد
شما در قرن بیست ویک سخن از قرن هژده میزنید
شرم است بخدا!

>>>   چند نفر از دوست ها به نوبت دال می پختندیکی از انها که کمی مانند من استراحت طلب و تنبل بود در نوبت خودسنگ هارا ازدال جدا نکرده بود بعد از حاضر شدن طعام اولین لقمه را که برداشتند یکی صدا کرداه دال سنگ دارد دیگری به سرعت گفت نخیر دال هم دارد حال تشکیل این جرگه از اکثریت اعضای ریاست امنیت مرکز وولایات است به استثنای چند نفر محدود که از شمال امده اند این شورا ظاهرا کودتا علیه اراده ای امریکا وغرب ودموکراسی وحریت وازادی وبه اصطلاح خودشان دست اورد های ۱۸ ساله ای کودتا علیه ربانی ومسعود است طبعا از کلمه ای کودتا تعجب مینماید کودتا ویا انقلاب علیه ربانی وحکومت قانونیش از سوی ظاهرا جامعه ای ملل صورت گرفت وبرنامه ای قبلی بنان سیوان راکه انها ناکام ساخته بودند تطبیق نمودند حال سیاف وغنی وداود زی میخواهند غیر مستقیم انتقام ان کودتا را از ملل متحد میگیرند!!!درغیر ان این یک مصرعیه وسخریه وبازی با افکار جهان وجهانیان است که از چند محور بالای قیم واساسات ملت ها حمله مینمایندکه افغانها نیز ازین قاعده ای تهاجم مستثنی نیستند
تبنگ چی

>>>   جرگه یک رسم مغولی است و نه مال اندیشه شهروندی قرن 21

>>>   هنگدوست هروی
بانو فرخنده زهرا نادری : اشرف غنی جرگه کلان را برای محکم کردن پایه های حکومت استبدادی خود برگزار کرده.
غنی این جرگه را با استبداد رای پیش برده. این جرگه هیچ مشکلی از مشکلات افغانستان حل نمی کند.

این سخنان کسی است که در انتخابات گذشته تا چند ماه پیش از نزدیک ترین افراد تیم غنی احمدزی بود. این خانم وقتی میگوید غنی مستبد است پس دانسته میشود که با پست و استخوان خود استبداد غنی را حس کرده. خیلی هم کوشش کرده که که بردباری نشان دهد. اما تحملش تمام شده. حرف این خانم باید برای بسیاری از هموطنان ما در مورد غنی حجت باشد.

گفتگو با بی بی سی فارسی

>>>   سنت "لويه جرگه" چنگيزخانى مغولى در گردن آدم خان افغانى

به اساس زبان شناسى "وامگيرى" (قرض گيرى) واژه چيزى بدى نيست. دولت طاغوت پرست افغان خودش در فابريکه لغت سازى پشتو متواتر لغت پشتو توليد کرد مانند کارت آراى براى حيوانات و از مغول چنگيزى تا انگريزى لغت قرض گرفت و در دهان خود انداخت در شکم بلعید.
ولى عليه گرفتن واژه هاى پارسى ناب که در ايران کشف واختراع مى شد تبليغات فاشيستى مى کرد و مى کند و فارسى زبانان را در ستان مثل خودشان حقير وفقير فرهنگى مى پنداشتند. و اما غضب واژه ديگران مانند غضب زمين ديگران کار خلاف ارزشهاى پسنديده فرهنگى ملل هاى متمدن جهانى اند . مثلا چک٬ پسته٬ مگزن٬ صفر٬ اد ميرال دريا سالار انديرا وامهاى زبان پارسى اند. ستر جنرال = ژنرال بزرگ; سترگ; گسترده گسترش در زبانهاى ايرانى زبانهاى کلان (زبانهاى "استر" "سترگ" ايرانى ) مانند کوردى٬ بلوچى پشتو و پارسى وجود دارد. "لوى" و "لويه" واژه زبان ايرانى نيست. ستر، غټ، پرتمين، همند ، پراخ ، غوره زياته چون که به کنده زبان پشتو وجود دارد و در زبان هاى جرمنى هم وجود دارد مانند "Stern" "ster" Asteroid" شهاب سنگ. "لوى" و "لويه" در زبانهاى هندواروپايى وهندوايرانى وجود ندارد . پس جستجوى و پژوهش خود را روى زبانهاى سامى (عبرى و عربى) معطوف مى نمايم. ستاره در فضاى زبانى يهودى و عبرى وجود ندارد ولى قمر و شمش و نجم چرا? پشتو ستوري = پارسى ستاره = عربى نجم عبرى هم כוכב ( نجمه) . علم نجوم = ستاره شناسى يا ستورى پوهه بزرگ به عربى عظيم و کبير زبان ییدیش (يهودى اروپايى از آلمانى ) اکثريت يهودان در آلمان بودند از اين جهت גרויס = groys گرويس تغير گروس gross بزرگ خود .

"جرگه" یک اصطلاح شناخته شده از زبان منگوليا يا مغولستان است. زبان مغولستان زبان "تورکى التايى" است که با زبانهاى آسياى ميانه تا ترکيه خويشاوند و مغولها در زمان دودمان مينگ در چين دودمان مينگ چين را شکست و هشتصد سال پيش چنگيزخان آسياى ميانه شرق ايرانزمين و سپس تيمور شش قرن پيش و بابريان چارصدسال پيش کل آسياى ميانه ايرانزمين و هند را آباد نمودند.

برخلاف "افغان" هميشه سرزمين ستان ما را ويران نمودند. چه با پيسوند زوى زى وام گرفته پشتون از زاد پارسى مانند ځلميان و زمريان وچه با طلابان و طالبان فقط مى طلب اند مانند طلبکاران
خان و لوى و جرگه را مغولها گورگانى به افغانها به ميراث دادند. "جر" و "بحث" لغتهاى فارسى نيست. واژه هاى وام اند. "جر" تورکى و "گر" گورگانى مغولى است. و "گر" در زبان مغولى (چادر گرد يا خيمه حلقوى ) معنى مى دهد: "جر" (Ger) : کسى را قهر کردن ; "جر": پاره کردن, غار کردن; جر کردن: تارهاى ابريشم و پشم و پنبه گدود شدن; گر٬ جر٬ يا ٬غر غار کوه و يا خرگاه (Lager). جرگه (Garge, Gorge) در لغت‌نامه دهخدا گرفته شده است. و تاريخ وام گيرى آن و يا لغت نامه و نام فرهنگ لغت هم ناميده شده :
چو تیغت کند کار بر جرگه تنگ
درآید بدم لابه غران پلنگ .
نورالدین ظهوری (از بهارعجم و آنندراج ).
گر آهوی چین در غزال خطاست
که در جرگه ٔ چشم جادوی اوست .
محسن تأثیر (از آنندراج ).
سرور جرگه ٔ شاهان جهان
شاه نجف صفدر معرکه ٔ شیردلان . سعید اشرف (از آنندراج ).
اگر زاغ و گر صعوه ٔ ناتوانم
همین بس که در جرگه ٔ بلبلانم .
طالب آملی (از آنندراج ).
جرگه حلقه زدن و صف کشیدن مردم و حیوانات دیگر. (برهان ). صف کشیدن انبوه مردم . (غیاث اللغات ). مطلق صف و حلقه است خواه مردمان باشد،خواه سایر حیوان از چرنده و پرنده . (از آنندراج ) (بهارعجم ). حلقه . حوزه . جرغه . پره . مجمع. جماعت . محفل .رج . سپاه . صف . قطار. فرهنگ آنندراج یکی از فرهنگ‌های زبان فارسی نوشته‌شده در سده نوزدهم میلادی و از کامل‌ترین و منظم‌ترین فرهنگ‌های زبان فارسی عصر خود است. این فرهنگ را محمد پادشاه متخلص به «شاد» فرزند غلام محیی‌الدین، میرمنشی مهاراجه میرزا آنند گجپتی راج‌منه سلطان بهادر، راجهٔ ایالت ویجی‌نگر از ایالات دکن هندوستان، بر اساس چند کتاب لغت دیگر گردآوری کرده‌است. تاثير زبان وفرهنگ مغولى درپشتو عملى مى شود ولى در بين پارسى زبانان و بويژه "بين هزاره هاى مغولى" و اوزبيکى و تيموريان وتورکان نى! شکل اولیه چادر کروى "گر" Ger "جر" Jer يا جرت Jurt (یورت ) از زمان چنگیز خان تا اکنون تغییر نکرده است. و لوى از کجاه آمده ? لوى از "لقب خان را به پشتونان تقديم نمودند و "گر" و دوى" Doi مغولى که مانند "ikh" مغولى داهيم "dahim" تورکى آمده است شکل اولیه "گر"٬ "جر" و جرت دوى، از زمان چنگیز خان تغییر نکرده است. کليه سران اقوام عشايرى و چادرنشين کوچى مغولستان جنيگيز خان را در همين گونه خيمه دايروى به عنون خان خانات هاى مغولى انتصاب نمودند. در پشتو يک سلسله قوانين ساختن لغت هاى زبانهاى هندو اروپايى و هندو ايرانى غربى و شرقى وجود دارد که براى اش تغير دال و لام گويند
د به ل
"دختر" : پارسى Dochter
"توختر" : آلمانى Tochter
"دوتر": انگليسى daughter
دختر= لور: پشتو : Lor
دوى مغلولى بزرگ به لوى پشتو نيزه شده د به و و ر به ل
* دار < > وال
* شهر دار<> ښار وال
* پاس دار <> پاس وال
*پدر <> پلار
* ده <> لس
* دست <> لاس
* درس <> لوست
* ديدن <> وګورئ
* دستيار<> مرستيال
در بين تورانى هاى هندوستان و دکن و اکنون ميان پشتونها چندين نوع سیستم جرگه سيمتى (انگليسى سران) (اجلاس سران ) و جرگه صباح نوعی اجلاس روستای قبیله ای


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است